موضوع : پژوهش | پایان نامه

نقد کهن‌الگویی طوطی‌نامه ضیاءالدین نخشبی

پیشنهاده کارشناسی ارشد 1401
پدیدآور: سیده زکیه دستمرد 
استاد راهنما: محمود حیدری 
استاد مشاور: مجید بهره‌ور
دانشگاه یاسوج، دانشکده علوم انسانی

چکیده

اصطلاح کهن‌الگو ترجمه‌ی فارسی اصطلاح آرکی تایپ ( Archetype)) است که از آن تحت عنوان: «مقوله‌های خیالی، نمودگارهای جمعی، سنخ‌های کهن، باستان‌گونه، کهن نمونه، نمونه‌ی ازلی، سرنمون، صور ازلی، صورت نوعی و صورت مثالی» نیز نام برده می‌شود. آرکی تایپ در لغت؛ به معنای نمونه‌ی ازلی است که می‌توان واژه‌ی پروتایپ (prototype ) به معنی شکل اولیه و تصویر ابتدایی را معادل آن بیان کرد. نقد کهن الگویی که از نتایج پژوهش‌های علومی مانند روانشناسی، مردم‌شناسی، تحلیل ادیان و مذاهب، و تاریخ تمدّن در نقد و تحلیل متون ادبی سود جسته است، در نیمه‌ی دوم قرن بیستم با آرای «کارل گوستاو یونگ» (1961-1875م) دچار تغییر و تحولات بنیادی و اساسی شده‌است. واکاوی ماهیت و ذات ناهشیار جمعی با اهمیت‌ترین ایده‌ی یونگ در روان‌شناسی تحلیلی است. وی ناخودآگاه انسان را تشکیل شده از دو قسمت ناهشیار فردی و ناهشیار جمعی دانسته است. ناخودآگاه جمعی لایه‌ی است ژرف در ذهن انسان که گنجینه‌ی ذهنی، ایماژهای فراگیر و جهان شمول را در بر می‌گیرد و میراثی روانی است که جایگاه آن از ازل و آغاز آفرینش در ذهن انسان بوده‌ است. (پاینده ،33:1384) یونگ «ناخودآگاه جمعی را لایه‌ی عمیق‌تر ناخودآگاه فردی می‌داند که اکتسابی و شخصی نیست؛ بلکه ذاتی و فطری است و از این رو نام جمعی را برای آن گزینش کرده زیرا که بخشی از ناخودآگاه جهان است که با روح شخصی متمایز است (یونگ، 1396: 194,196) و برای ادراک آنها لازم است به تحلیل رفتار، هنر، اساطیر، مذهب یا رؤیاهای افراد بپردازیم. یونگ نمودها و تصاویر جهانی و باستانی که رونوشت خیالات درونی‌اند را کهن الگو نامیده و اسطوره‌ها را نمود آن معرفی کرده است. این کهن الگوها قابلیت‌ها و استعدادهای بالقوه‌ای هستند که در جواب انگیزش‌های بیرونی برانگیخته می‌شوند و به شکل‌های گوناگون در رؤیا و آفرینش‌های هنری جلوه می‌کنند. (یاوری، 162:1387) هنگامی که کهن الگو می‌خواهد تجلّی یابد، به شکل و شمایل سمبل و رمز د‌ر می‌آید، زیرا در واقع سمبل صورت عینی باستان‌گونه‌ی پنهان است. (شایگان: 1381، 208) یونگ بنیان آفرینش اسطوره‌ها، دیدگاه‌ اندیشه‌های مذهبی و برخی از انواع رؤیا را - که بین فرهنگ‌های گوناگون و ادوار تاریخی مشترک‌اند - در ناخودآگاه جمعی می‌داند. (مکاریک 403:1386) باور یونگ بر این بود که همانطور که ما تجربیات شخصی مکرر خود را در ناهشیار شخصی محافظت می‌کنیم، تجربیات جمعی و انسانی و پیش انسانی را نیز در ناهشیار جمعی ذخیره و به نسل‌های بعدی انتقال می‌دهیم. این تجربه‌های باستانی موجود در ناهشیار جمعی به وسیله‌ی موضوعات و الگوهای تکراری آشکار می‌شود که یونگ از آنها به عنوان «سرنمون، باستان‌نمونه یا همان کهن الگو » نام می‌برد. از نظر یونگ کهن الگوها بی‌شمارند، اما برخی از آنها مانند«نقاب، سایه، آنیما، آنیموس، پیرخردمند، خود، سفر قهرمان و...» که در اسطوره‌ها و قصّه‌های عامیانه جلوه‌ی بیشتری دارند در این جستار واکاوی می‌گردند. نقد کهن‌الگویی کشف ماهیت ویژگی‌های اسطوره‌ها و کهن الگوها و نقش آنها در ادبیات را مورد مطالعه قرار می‌دهد. منتقدان این روش اساساً در جستجوی صورت‌های مثالی و کهن الگویی در آثار ادبی هستند و به تعبیر دیگر از ارتباط ادبیات و هنر با ژرف‌ نای سرشت بشری نقل حدیث می‌کنند. نقد کهن الگویی بر آن است که هنر و ادبیات نیز مانند خواب، خاستگاه تجلی صور مثالی و ظهور ناخودآگاه جمعی است و هنر به درستی می‌تواند تقابل هنرمند را با جهان درون خویش به منصه‌ی ظهور برساند. به اعتقاد و باور دو روانکاو بزرگ عرصه‌ی روانشناسی تحلیلی، یونگ و فروید؛ اسطوره، حماسه، قصه‌ی عامیانه، افسانه و متون رمزی، ناخودآگاه جمعی بشر را نشان می دهند. آنها برای وصول به شناخت بیشتری از ناخودآگاه و کشف کنه و ذات این ناهشیارها؛ اسطوره، حماسه، قصه‌ی عامیانه، افسانه و متون رمزی را مورد تحلیل قراردادند و پس از آنها، توابعشان نیز به این مضامین پرداختند. داستان‌های عامیانه ، مشمول بازمانده‌های اسطوره‌های باستانی هستند که منشأ و بنیان آنها در ناخودآگاه جمعی اقوام و ملل گوناگون وجود دارد؛ از این روی می‌توان این داستان‌ها را از دیدگاه‌های گوناگون، از جمله «نقد کهن الگویی»، تحلیل و بررسی کرد. «طوطی‌نامه» در شمار کتاب‌هایی همچون «هزار و یک شب»، «امیرارسلان نامدار» و «سلیم جواهری» قرار دارد که پیرامون محور ادبیات عامیانه نگاشته شده‌اند. اثر منثور غنایی تمثیلی ضیاءالدین نخشبی که به شیوه‌ی «هزار و یک شب» با روش داستان در داستان بیان شده مخاطب را با شمار زیادی قصه و با انبوهی از عناصر که طبقه‌بندی ویژه‌ای ندارد روبرو می‌کند. «طوطی‌نامه از مجموعه‌های معروف داستان‌های مختلف به زبان فارسی است که ما با روایت‌های دیگری از آن به نام چهل طوطی و جواهرالاسمار آشنایی داریم . این مجموعه اصلی هندی دارد و به زبان سانسکریت «شوکه سپتتی» ( suka - saptati) و یا هفتاد داستان طوطی نامیده می‌شود و مکانیسم اصلی آن، در حقیقت روایتی است از یکی از « جاتکه‌»‌های بودایی که در سندبادنامه و کارنامه‌ی رومیان دیده می‌شود. سازنده این مجموعه که نه نامش را می‌دانیم و نه روزگارش را، در ساختار اصلی این مجموعه تغییراتی داده و داستان‌ها و افسانه‌های گرد آورده‌ی خویش را، که منشأ اغلب آنها بر فریبکاری زنان و فاسق‌بازی و نیرنگ‌سازی آنان مبتنی است در قالب آن ریخته است.» (نخشبی، 1372: 19) استفاده‌ی نمادین از جانوران تایید کننده‌ی تفکر صوفیانه‌ و عرفانی است که در عصر نخشبی موج می‌زند و در«طوطی‌نامه » هم به طور مبرهن نمایان است. جدال بین خیر و شر، سعادت و شقاوت، در مشاجرات طوطی و خجسته کاملاً مشهود است. این آموزه‌ها و نظریات عارفان مسلمان با عقاید و آرا و کهن الگوهای یونگ، مشابهت نزدیکی دارد. کهن الگوهای یونگ به ویژه «نقاب» و «سایه» را می‌توان نزدیک به تعالیم عارفان مسلمان قلمداد کرد.

نظر شما