موضوع : پژوهش | پایان نامه

تحقیق و بررسی مولفه‌های زبانی و محتوایی ادب غنایی در امّهات آثار نثر فنی (با تکیه بر مقامات حمیدی، منشآت خاقانی، التوسل الی الترسل، سندبادنامه، بختیارنامه، مرزبان‌نامه، راحه‌الصدور و آیه‌السرور، مرصادالعباد، نفثه‌المصدور و طوطی‌نامه)

پارسای داخل کشور دکتری تخصصی (PhD) 1401
پدیدآور: علی شهلازاده 
استاد راهنما: میرجلیل اکرمی 
استاد مشاور: سکینه رسمی 
استاد مشاور: محمدعلی موسی زاده
دانشگاه تبریز، دانشکده ادبیات فارسی و زبان‌های خارجی

چکیده

ادب غنایی، عنوانی است عامّ که اقسام گوناگونی از کلام ادبی ذیل آن شناخته می‌شوند، لیکن این اقسام، تفاوت‌های ماهوی آشکاری با یکدیگر دارند. هم از این رو، ضمن آنکه تجلیّات متنوّع ادب غنایی نتایج تاثیر و تاثّر عاطفی انسانی دانسته می‌شود، لازم است جهت شناخت دقیق هر یک از این گونه‌ها، تحقیق مجزّایی صورت گرفته، از کلّی‌گویی پرهیز گردد. با چنین هدفی، در این رساله قطعات غنایی ده اثر از آثار دوران موسوم به نثر فنّی استخراج شده و بر اساس بیشترین بسامد، در هفت زمینه تحمیدیّه، توصیف، حسب حال، شکوائیه، مدیحه، مفاخره و هجویه از منظر محتوا و مولفه‌های زبانی مورد تحلیل و بررسی قرار گرفت. بر اساس نتایج به‌دست‌آمده، تحمیدیّه‌نویسی -به سبب جایگاه منحصر‌به‌فرد موضوع آن- حوزه‌ای است که معنایی فراخ، اما ابزار زبانی محدودی دارد. این محدودیّت زمانی افزایش پیدا می‌کند که نویسنده، خداوند را به افعال می‌ستاید. به‌سبب همین کیفیّت است که در غیاب عناصر علم بیان، شاخص‌ترین ویژگی زبان غنایی در تحمیدیّه‌های نثر فنّی، سجع، جناس و سپس موازنه و تقابل است. توصیف‌های غنایی که اغلب به طبیعت و بالاخص بهار و سپس زیبارویان توجّه دارند، بر اساس تشخیص‌هایی آراسته به میزانی از اغراق، شکل می‌گیرند. این توصیف‌ها به‌رغم قلّت و تکرار محتوا، به‌سبب توجّه به اموری دلنشین، مقبولیّت بالایی کسب کرده‌اند. حسب حال‌ها گسترده‌ترین آفاق محتوایی ادب غنایی را به خود اختصاص داده‌اند، با وجود این آنچه می‌تواند این گستردگی را ذیل یک عنوان جمع آورد، انفعالی است که در خاستگاه همه آن‌ها قابل پیگیری است. حسب حال‌نویس از سر تنهایی، اغلب تنها عناصری مربوط به جسم و روح و نیز آنچه را بر این دو عارض می‌شود، به متن کلام راه می‌دهد. شکوائیه‌ها همواره از سر اعتراض به جریان رویّه‌ای نادلخواه نوشته می‌شوند، اما بر اساس آنکه شاکی در چه موضعی نسبت به متشاکی ایستاده و چه هدفی را دنبال می‌کند، سه گونه زبانی صریح، تعریضی و نمادین در دسته‌بندی نمونه‌های این قسم از ادب غنایی، قابل بررسی‌اند. مدایح و مفاخرات، در این خصیصه که متونی ارزش‌محورند و سلسله‌ای از ارزش‌ها را به نهاد جمله‌های خود نسبت می‌دهند، اشتراک دارند. همین خصیصه موجب شده است که استفاده از ظرفیّت صفت (ساده و تاویلی)، مسند و بدل در شکل‌گیری آن‌ها نقشی برجسته داشته باشد. هجویه‌نویسی به‌خلاف دو قسم پیشین، ضدارزش‌محور است، اما بیش از ظرفیّت‌های دستوری، بر مولفه‌های بلاغی همچون کنایه و استعاره تهکمیّه تکیه می‌کند. ضمن آنکه بزرگ‌نمایی در انتساب ضدارزش‌های رفتاری و اخلاقی به مهجوّ از بنیادی‌ترین شاخصه‌های هجویّات به شمار می‌رود. در مقام یک یافته شامل می‌توان گفت که زبان در نثر فنّی از انعطاف‌پذیری کمتری برخوردار است و این واقعیّت می‌تواند در بروز برخی از اقسام کلام غنایی خللی به شمار آید. شگرد پربسامد نویسندگان نثر فنّی جهت تعدیل این عدم انعطاف و یا کاستن از تاثیر آن، تشبیه است. این تشبیهات به‌ویژه در حالت فشرده (اضافه تشبیهی) گاه می‌تواند به‌تنهایی تمام انتظارات را از یک متن غنایی، پاسخ دهد.

نظر شما