موضوع : پژوهش | مقاله

تحلیل گفتمان عدالت اجتماعی در قانون بیمه بیکاری و طرح بیمه بیکاری ایام کرونا

مقدمه
عدالت اجتماعی یکی از اصول مهم در جامعه‌شناسی و سیاست است. این مفهوم به معنای توزیع عادلانه منابع و فرصت‌ها در جامعه است. عدالت اجتماعی می‌تواند در حوزه‌های مختلف جامعه، از جمله اقتصاد، سیاست، فرهنگ و آموزش مورد بحث قرار گیرد.
در حوزه اقتصاد، عدالت اجتماعی می‌تواند در زمینه‌هایی مانند توزیع درآمد، توزیع ثروت، تأمین اجتماعی و اشتغال مورد توجه قرار گیرد. بیمه بیکاری یکی از ابزارهای مهم تأمین اجتماعی است که به منظور حمایت از کارگران در هنگام بیکاری طراحی شده است.
در ایران، قانون بیمه بیکاری در سال 1369 تصویب شد. این قانون به کارگرانی که به دلیل بیکاری غیرارادی و غیرمقصر، از کار اخراج می‌شوند، مقرری بیمه بیکاری پرداخت می‌کند.
در سال 1399، طرح بیمه بیکاری ایام کرونا به تصویب مجلس شورای اسلامی رسید. این طرح به منظور حمایت از کارگرانی که به دلیل شیوع ویروس کرونا بیکار شده بودند، ارائه شد.
در این مقاله، با استفاده از روش تحلیل گفتمان، عدالت اجتماعی در قانون بیمه بیکاری و طرح بیمه بیکاری ایام کرونا مورد بررسی قرار می‌گیرد.
روش تحقیق
در این مقاله، از روش تحلیل گفتمان استفاده شده است. تحلیل گفتمان یک روش تحلیلی در علوم اجتماعی است که به منظور بررسی معنا و ایدئولوژی در متن‌های اجتماعی استفاده می‌شود.
در این پژوهش، متن قانون بیمه بیکاری و طرح بیمه بیکاری ایام کرونا به عنوان داده‌های تحلیلی مورد استفاده قرار گرفته است. این متن‌ها با استفاده از روش تحلیل گفتمان انتقادی مورد بررسی قرار گرفته‌اند.
یافته‌های تحقیق
یافته‌های این پژوهش نشان می‌دهند که عدالت اجتماعی در قانون بیمه بیکاری و طرح بیمه بیکاری ایام کرونا به دو شکل مختلف مورد توجه قرار گرفته است:


عدالت استحقاقی: این نوع عدالت بر این باور است که افراد باید به اندازهٔ تلاش و لیاقت خود، از منابع و فرصت‌ها بهره‌مند شوند. در قانون بیمه بیکاری و طرح بیمه بیکاری ایام کرونا، این نوع عدالت با تأکید بر شرایط بیکاری کارگر و علت آن، مورد توجه قرار گرفته است. به عنوان مثال، در قانون بیمه بیکاری، مقرری بیمه بیکاری به کارگرانی پرداخت می‌شود که به دلیل بیکاری غیرارادی و غیرمقصر، از کار اخراج شده‌اند.


عدالت توزیعی: این نوع عدالت بر این باور است که منابع و فرصت‌ها باید به طور عادلانه در میان افراد جامعه توزیع شوند. در قانون بیمه بیکاری و طرح بیمه بیکاری ایام کرونا، این نوع عدالت با تأکید بر تأمین حداقل معیشت برای کارگران بیکار، مورد توجه قرار گرفته است. به عنوان مثال، در قانون بیمه بیکاری، مقرری بیمه بیکاری به میزان حداقل دستمزد پرداخت می‌شود.


نتیجه‌گیری
با توجه به یافته‌های این پژوهش، می‌توان گفت که عدالت اجتماعی در قانون بیمه بیکاری و طرح بیمه بیکاری ایام کرونا به عنوان یک اصل مهم مورد توجه قرار گرفته است. این دو قانون تلاش می‌کنند تا از کارگران بیکار در برابر تبعیض و نابرابری حمایت کنند.
با این حال، برخی از محدودیت‌ها نیز در این قوانین وجود دارد. به عنوان مثال، قانون بیمه بیکاری تنها به کارگرانی که در کارگاه‌های مشمول قانون کار مشغول به کار بوده‌اند، مقرری بیمه بیکاری پرداخت می‌کند. این محدودیت می‌تواند باعث شود تا کارگرانی که در کارگاه‌های غیررسمی مشغول به کار هستند، از حمایت این قانون محروم شوند.
همچنین، مدت زمان دریافت مقرری بیمه بیکاری در قانون بیمه بیکاری محدود است. این محدودیت می‌تواند باعث شود تا کارگران بیکار برای تأمین معیشت خود، با مشکلات بیشتری مواجه شوند.
با توجه به این محدودیت‌ها، پیشنهاد می‌شود که در قوانین بیمه بیکاری اصلاحاتی انجام شود تا عدالت اجتماعی به شکل کامل‌تری در این قوانین تأمین شود.

نظر شما