موضوع : پژوهش | مقاله

دین طبیعی(2)

در اواسط و اواخر قرن هفدهم در خصلت دین طبیعی در اروپا تغییری پدید می آید. خداگرایان طبیعی در اروپای قاره ای اعتقاد گذشته شان را همچنان حفظ می کنند منتها با آوردن شواهد علمی تازه ای درباره [اتقان] صنع در طبیعت آن را تعدیل می کنند و برای اینکه به مبحث اتقان صنع صبغه قبول عام بدهند از سفرنامه ها نقل قول می کنند. سنت شک گرایی [همچون گیاهی] در کشت اندیشه های دکارت می روید.دین طبیعی در اروپا همچنان محققانه و اشرافی بر جای می ماند و همین طور هم غیر سیاسی، حتی به وقت محکوم کردن دین عامه. در خانه های پولداران و دنیای روزنامه نگاران و تنی چند از محققان به هستی ادامه می دهد و همین طور هم در تبعیدگاهها و پناهنگاههای نظیر هلند. در روتردام دین طبیعی موردنظر پیرره به اسپینوزا امکان می دهد تحلیل انتقادی چندی درباره عهد عتیق به عمل آورد. جیووانی مارانا در (جاسوس ترک(15) / 1684) نیز از دین طبیعی دفاع می کند که [دین] اسلام نیست. دعاوی شناختی و همسانیهای موردنظر در دین طبیعی به همراه با خردگرایی مقبول طبع کسانی می افتد که دین عامه را رنگ و نیرنگ و فرقه ها را به خطا می دانسته اند و می گفته اند در دنیای برساخته از جوهرها و قوانینی که با دقت ریاضی عمل می کنند، وقوع معجزه نامحتمل است.
در انگلیس آشوب سیاسی و مذهبی بر سیر تحول به راههای مختلف اثر می گذارد. چشم انداز جنگ فرقه ای و پیشگویان دهاتی و مردان خدای ساکن وست مینستر مایة دل بریدن از شور شوق و احساس مذهبی می شود یا نسبت به آن بی اعتمادی ایجاد می کند و تا پایان قرن هجدهم، نیز نمی توانند بر آن غلبه کنند. «کشیشی گری» که تا دهه 1640 در اصل گناه کاتولیکها بوده است، اکنون صورت مشخصه عام روحانی می یابد. سازش دهندگی، مبتنی بر توسل به علم کلام طبیعی و عقل در مناظرات مذهبی، وجه مشخصه دفاعیات انگلیلن ها از دوران اسقف اعظم جوول (71-1522) می شود. کسانی نظیر ویلیام چیلینگ وورت و جان هیلز اتونی و افلاطونیان کمبریج و آزاداندیشان جانشین ریچارد هوکر می شوند و از بدایت تا نهایت قرن [هفدهم] به نفع وحدت مسیحی به عقل متوسل می شوند و احکام عملی انگلیلن را به صورتی در می آورند که حمایت از مسیحیت در جایی ممکن می شده است که دین معقول باشد و به لحاظ خصلت هم اخلاقی باشد. علم کلام طبیعی تکیه گاهی برای دفاع از مذهب می شود- صورتی که در میان کالوینیست ها و کاتولیکها سابقه نداشته است. علم کلام معقول انگلیسی که به موازات پیش رفتن قرن به صورتی روزافزون لیبرال می شده است، به جای اینکه تفحص فلسفی در معرفت شناسی باشد، محصول مناقشات مذهبی می گردد و وضع وحال در دهه های 1620، 1630 و 1640چنان بوده است که آثار تاله گرایانه لرد هربرت را تا بعد از دوران بازگشت [چارلز دوم به سلطنت] مردود اعلام نمی کنند. مذهب در انگلیس موضوع سیاسی علنی می شود وکسانی که جمهوریخواهی را موافق طبع می یابند، به این نظر گرایش می یابند که دیدگاههای مذهبی عقل گرایانه باشد. مخالفان افراطی [امتیاز اجتماعی] و دین "رایان طبیعی از قبیل هنری مارتن و ویلیام والوین وجان وایلدمن، دین گرایان طبیعی مشهوری همچون لرد شفتسبری نخست و جیمز هارینگتون و هنری نویل در نظریه سیاسی خویش جمهوریخواه بوده اند- همان گونه که شیوه دین گرایان طبیعی انگلیسی در دهه 1690 و سرتاسر سدة هجدهم بوده است. کسانی که اعتراض مذهبی را با اعتراض سیاسی پیوند می زنند، این اشخاص نبوده اند بلکه پیورتینها با پیرایشگرانی نظیر میلتون بوده اند که فزون در فزون در جهت دین معقول گام بر می داشته اند. حتی پیرایشگران عارف، یعنی کویکرها و وحدت وجودیان و کسانی که از روشنایی درون در تشویش بوده اند، اغلب اوقات با تعابیر خردگرایانه سخن می گفته اند و به این ترتیب نوعی دین معقول را وارد زبان مردم می کند. قاضیان لندن دربارة اثر پیرره راجع به قبل از آدم که در 1655 ترجمه و منتشر شده بوده، ابراز نگرانی می کنند. بولستراد واتیلاک در خاطرات خود (22 مارس 1651) نقل می کند که یکی از اهالی بوستون را جریمه نقدی می کنند «به سبب داشتن عقاید خطرناک، از قبیل اینکه خدا عقل است و به چه.» بدعت آزادتر از هر زمانی در کشورهای مسیحی، به جز شاید آلمان در زمان لوتر، به زبان در می آید. در چنین آشفته بازاری دین طبیعی به این صورت رشد می کند که واسطة مردود شمردن زیاده رویهای فرقه ای می شود یا روگرداندن از شیدایی مذهبی(16) و در بعضی موارد هم شاخ و برگ اندیشه هایی که موردنظر پیرایشگران و انگلیکن ها بوده است.
بازگشت چارلز دوم به سلطنت سبب واکنش در برابر پیرایشگری می شود و در میان رندانی نظیر چارلز سدلی و جورج اتریج و دوک باکینگهام «اصل عقیدتی عام و آن هم نه چنان بلندبالایی» را از آن قبیل که مارکی هالیفاکس به چارلز دوم منسوب می کند، رایج می سازد. هالیفاکس، «حاشیه نشین»(17) در عرصه سیاست، در عرصه مذهب هم حاشیه نشین بوده است. توماس شادول وجان درایدن جوان در علایق ادبی درباریانی سهیم بوده اند که «الحاد» آنها را گاه و بیگاه به صحنه تئاتر می آورده اند. چنین «الحاد»ی که در واقع بی خدایی نبوده، مذهب عقل و طبیعت بوده است و کاملاً هم سازوار با سلیقة نوکلاسیکی [قرن هجدهمی]. این مذهب عقل به طور اعم انتقادی، آنچنان که در نوشت شادول با عنوان ساحرگان لانکاشایر(18) (1685) به صراحت سازنده بوده است. در نمایشنامه امپراتور هند(19) (1665) نوشته جان درایدن، مونتزوما(20) نامی دربارة دین طبیعی چنین می گوید:
آنچه می پرستیم ما و آنچه باور دارید شما،
هر دو می گیریم از دست مشترک طبیعت:
جملگی ذیل نامهای گوناگون، می پرستیم و به جان دوست می داریم
نیروی عظیم یگانه را، که فرمان می راند از بالا.
ما و شما تعلیم می دهیم و اعتقاد داریم به آنها.
... همین بس باید باشد، والا برای نوع بشر
راه مساوی واحد به سوی سعادت بر قلم صنع نیامده است.
درایدن بعدها ناچار می شود به چنین نظراتی در Relitio laici (1682) انتقاد کند. ریچارد هد در رمان خودش با عنوان رند انگلیسی(21) (1665) «ملحد»ی را فرانمایی می کند که گرایش او به دین طبیعی حسابی اشکار است.
انتشار نوشتة جان درایدن (Religio laici) و جواب چارلز بلونت به آن در رساله ای به همین نام مناقشه ای را دربارة دین طبیعی در انگلیس دامن می زند که تا پس از 1750 دوام می آورد. سالهای اولیه این مناقشه نشان از این دارد که دین طبیعی گرایان انگلیس بنا کرده بوده اند به متوسل شدن به دانش نو و همین طور هم آثار کلاسیک و فیلسوفان. نظرها به طور گسترده بر این بوده است که علم ارادة خدا را به شیوه طبیعی و منطقی عیان می سازد و همین با شواهد تازه به مباحث مربوط به اتقان صنع دامن می زند. برای نقد کتاب مقدس به فلسفة هربرت و هابز واسپینوزا روی می آورند و نظرات این فیلسوفان را دربارة روان شناسی در تحلیل مذهب در کار می آورند. از این دومی رساله نویسان گمنام نویسنده معجزات نقض قانون طبیعت نیست(22) (1683) بدون ذکر مأخذ مطلب می آورند و نشان می دهند که «قدرت خدا با قدرت طبیعت یکسان و یگانه است و جمگلی قوانین طبیعت احکام جاوید خداست». به دلیل آزادی نسبی مطبوعات از دین طبیعی به صراحت و بی پرده طرفداری می کنند ودر رسالة چارلز گیلدون با عنوان شرح خلاصه مذهب تاله گرا(23) (1686) در می آید.
این تحولات در فلسفه و علم و کلام و مذهب موید به تأیید جان لاک می شود. با روش شناسی تجربی جان لاک و معقولیت در مذهب و اعتقاد مبنی بر اینکه فیزیک نو صنع خدا را در طبیعت عیان می سازد، بسیاری اشتراک نظر داشته اند. جان تولاند و آنتونی کالینز که نوشته هایشان پس از آثار بزرگ جان لاک در دهه 1690 و همین طور هم پس از رفع قوانین سانسور در 1964 انتشار می یابد، استلزامات علم نو و تجربه گرایی فلسفی را بسط می دهند. به لحاظ آنان لازم می آمده است که عقل یگانه مبنای دین باشد. در جایی که تجربه اندیشه ها را حدود بدهد و توانایی ذهن سبب انعکاس و تطبیق اندیشه ها شود، هیچ گونه رازی در مذهب برجای نمی ماند. تولاند برای این به نقد کتاب مقدس می پرداخته است که اسرار پیدای یافت شده در آن را عقلانی سازد. وی در دو اثر خود- با عناوین Nazarenus (1718) و Tetradymus (1720)- از اسفار و نوشته های مجعول و همین طور هم منابع اسلامی سود می جوید تا خطاها و انحرافات از مذهب حقیقی را که مسیح و عقل تعلیم داده اند، فهرست کند. تاریخ خطای مذهبی وی، مسیحیت را بر بنیان زمینه ملکی قرار می دهد، ولی قیاس آن با منابع سلتی و اسلامی سبب می شود از بی همتایی عاری گردد. وی بی انکه اساساً از نظرات مسیحیانة تاریخ کناره گیری کند، شیوه های در کار می آورد که انجام چنین کاری را الزامی می سازد. کالینز و تولاند، همچون بسیاری از دین گرایان طبیعی انگلیسی، به جای کاربست کشفیات علم نو به مذهب، به مسائل فلسفی و انتقادی علاقه مند بوده اند. هر دو با قدرت تمام در مقابله با سانسور احتجاج می کنند ولی در تقاضای خود مانند ترنچارد و گوردون وارد عرصه آزادی بیان نمی شوند.
دیگر دین گرایان طبیعی انگلیسی متعلق به این نسل، از قبیل لرد شفتسبری و ماتیوتیندال و توماس چاب و جان ترنچارد و کانورز میدلتون و لرد بولینگ بروک، به چندین لحاظ حائز اهمیتند. آنها مناظرات مذهبی را زنده نگه می دارند و این مناظرات با جدل گویی و جدل نویسی دربارة تثلیث و ماهیت کلیسا که آموخته می شود، بازار بحث و جدل را پنجاه سال در انگلیس گرم نگه می دارد و به مباحث بی پرده ای دامن می زند که لازم می آمده است در جاهای دیگر در اروپا زیرزمینی باشد. دو دیگر اینکه این نویسندگان نشان می دهند که فلسفه تجربی تنها منبع دین طبیعی و مذهب یگانه تیمار در قرن هجدهم نبوده است. تیندال و چاب، به جای بحث درباره اتقان صنع مستظهر به علم، برای دریافت قانون طبیعی و روابط ابدی و لایتغیر امور بر عقل ماتقدم تکیه می کرده اند. نوشته تیندال، با عنوان مسیحیت به قدمت آفرینش (1731) احتمالاً بهترین چکیدة دین طبیعی در صورت ماتقدم آن است. اثر تیندال و چاپ و نوشته شفتسبری سبب جدایی اخلاقیات از مذهب کلیساها می شود. سه دیگر اینکه توماس وولستون و کانورز میدلتون- اولی تمثیل نویس مشهوری که هرزه درایانه مسیح را به کولی شبیه می کرده و دومی هم مورخ و جدل نویسی که نوشته هایش دربارة معجزات بر راستین بودن هر نوع معجزه ای سایه تردید می انداخته- پنجه در پنجه «سیاهکاران» می افکنند و بعدها شیوه آنان را ولتر وگیبون با قدرت تأثیر بیشتری به کار می بندند. بر همین روال جان ترنچارد و توماسل گوردون (تاریخ وفات 1750) با نوشتن مقالات کمابیش بی همتا در تاریخ دین طبیعی، به جمع رادیکالهای مذهبی و سیاسی می پیوندند. دیدرو نوشته های شفتسبری را ترجمه می کند و نویسندگان آلمان نیز ازجمله کریستلوب میلیوس و یوهان اسپالدینگ و گاتهولدلسینگ و هرمان رایماروس، نوشته های او را می خوانند و بهره ها می گیرند.
در فرانسه نیاز چندانی به ترجمه نمی افتد زیرا بسیاری از فیلسوفان مسنتر به دین طبیعی گرویده بوده اند. برنارد فونتنل و سن پی یر و ولتر و مونتسکیو را نیز می توان به فهرست دین گرایان طبیعی افزود، همین طور هم بسیاری از نویسندگانی که رسالاتشان به طور مخفیانه دست به دست می گشته است.
دین طبیعی بر بسیاری از جنبه های زندگی نفوذ می کند و تأثیر می گذارد. از آنجا که قهوه خانه ها و میکده ها دربارة آن بگومگو می کرده اند، از اجزای اساسی فراماسونری می شود و دوستداران خرد و شاهزادگان و سربازان و دولتمردان و کشیشان و تاجران حامی آن می شوند. پیام سادة برابری(24) و خوش بینی و عقل مستتر در دین طبیعی به اندیشه های مربوط به پیشرفت و خویشکامی(25) خردگرایان کمک می کند. به سبب جلوه یافتن در آثاری از قبیل ترجمه ادیسون از مزمور نوزدهم دعای عام (1738) نوشته الکساندر پوپ، فصول از جیمز تامسون، یا نمایشنامه ها و مقالات و داستانهای ولتر، کلیشه شاعران و خوانندگان مجلات ادواری نظیر Le Journal Encyclopedique (93-1756) می شود. دین طبیعی، مستظهر به آثار گوناگونی از قبیل برهان وجود و صفات خدا(26) (1704) نوشته ساموئل کلارک، یا جستار درباره فلسفه اخلاقی(27) (1750) نوشته ماوپریتوس، سبب آزاداندیشانه کردن مسیحیت و سازوار کردن آن با عصر عقل می شود. در نمایشنامه های لسینگ و فلسفة اخلاقی آدام اسمیت نیز در قالب مفهوم وحدت بخش اهمیت اساسی دارد. تازه فرصت طلبیهای سیاسی بولینگ بروک و ناپلئون تا اندازه ای با دیدگاههای تاله گرایان دربارة مذهب عامه و خوش باوری مردم تبیین می شود. باری جمهوریخواهان هم از تولاند گرفته تا رُبسپیر و از گوردون تا توماس پین، حکومت جمهوری را توجیه و تأیید می کند و نقطة مقابل نظریات مربوط به فرة ایزدی(28) [شاهان] قرار می گیرد. عنایت شناسی موردنظر در دین طبیعی در قالب اصل نظام بخش در بنیان آثار آبه پلوچه و دیگر هواداران علم کلام طبیعی در قرن هجدهم و همین طور هم دانشمندان در مجامع و آکادمیهای سلطنتی در سراسر اروپا قرار می گیرد. در امریکا بنجامین فرانکلین و توماس پین توماس جفرسون در میان بزرگان و اتان الن و الیهو پالمر از طبقه متوسط، به فایدت سیاسی و دقت علمی اصول عقیدتی دین گرایان طبیعی گواهی می دهند.
در قرن هجدهم، علاوه بر دوران رونق دین طبیعی، ابتدای افول آن نیز عیان می شود. دیوید هیوم کم اسطقس بودن آن را برملا می سازد: عنایت شناسی آن اثبات نشده، معرفت شناسی ساده آن نادرست، طبیعت انسانی عام عقل گرایانه شده آن افسانه ای- دچار غلیان شهوات و عادات مختلف و رسوم مشتی آدم غیرمعقولی که هرگز اختیار دارد دین طبیعی نبوده اند و هرگز هم در حالت طبیعت زندگی نکرده اند. جورج برکلی و جوزف باتلر [که هر دو اسقف بوده اند] استدلالهای خداگرایان طبیعی را مغالطه آمیز و نابسنده تلقی می کنند. در فرانسه ماتریالیستها نظریه ای پدید می آورند درباره طبیعت خود تنظیم گرا که نیازی به خالق ندارد و به وظایف اخلاقی الوهیانه تصدیق شده منجر نمی شود. خردگرایی موردنظر دیدرو نوعی حیات گرایی را افاده می کرده است که مکانیسم ثابت کیهان موردنظر دین گرایان طبیعی را از رونق می اندازد. توسل رمانتیکی روسو به وجدان و عواطف در قالب منبع مذهب و نظر وی دربارة اراده عام هنجارین مذهب و خردگرایی سیاسی سطحی گرایانه تاله گرایان را تضعیف می کند. نظر گاتهولد لسینگ در قالب غایت شناسی درون بودی عقل آشکار شونده برای فرضیه دین گرایان طبیعی راجع به ثبات اشیاء زیانبار بوده است. تکثرگرایی فرهنگی موردنظر ادموند برک و جی.جی. هردر، تا آنجا که افاده بی همتایی و گونه گونی می کرده، جایی برای همسانیهای موردنظر دین گرایان طبیعی نداشته است.
جد و جهد برای فهم ذهن انسانهای بدوی یا پیدایش و صورت شعر ملهم- آن گونه که موردنظر ژان آستروک و رابرت لوت و هر در بوده- آدمیان را بر آن می دارد که برخلاف شیوه دین گرایان طبیعی، دربارة منشأ و نقش اسطوره دست به تحلیلهای ساده نزنند. این حقیقت نیز به همین اندازه اهمیت دارد که اکثر مسیحیان بر آن بوده اند که اعتبار دین طبیعی را به این صورت بپذیرند که دین آسمانی بر مبنای آن اثبات شود. فاتحه ایمان گرایی دیگر خوانده شده بوده است. شیادان و قشریگران دیگر به حکومتها دندان نمی نموده اند، زیرا فوج قشونهایی که بر جاده های خوب در حرکت بوده اند، جایگزین مذهب مستقر شده بوده اند. فقط در ایالات متحده، در میان انقلابیون و پرولتاریای جمهوریخواه، مقدر بوده است که دین طبیعی مجال بیشتری داشته باشد. اسلوب نوشتن و نحوه تفکر تام پین برای عامه جاذبه داشته است و همین طور هم کتابهای منتشر شده الیهو پالمر و ریچارد کارلیسل و اصلاح طلبان نیمه سواددار دهه 1840. دین طبیعی در قالب نیروی مُلکی کننده که در آن هدف بر نظم بوده است و برای معقول بودن در جمگلی زمینه های زندگی ارزش و اهمیت قائل بوده اند، پس از 1800 دیگر از بین می رود. با این حال چنین قضاوتی را تنی چند از محققان موردتردید قرار داده اند، خاصه ای.سی. ماسنر که می گوید وارثان دین طبیعی در میان منتقدان مذهبی لیبرال و آزاداندیش قرن نوزدهم و نیز در میان مدافعان رواداری (تساهل و تسامح) یافت می شود.

پی نوشت:
1. Dism
2. Fidests
3. Providential God
4. «شریعت اُمم» به جای Law of the Gentilies منظور از امم غیریهودیان و به اصطلاح ام ضاله است.
5. در عهد جدید کلمه (Word) به جای Logos آمده است، از جمله: «در ابتدا کلمه (لوگوس) بود و کلمه نزد خدا بود و کلمه خدا بود» (انجیل یوحنا).
6. «تاله‌گرایانه»‌از فرط ناچاری در اینجا به جای deistic آمده است.
7. یا «دین منزل» (reveled relition) در برابر «دین طبیعی» (natural relition یا deism).
8. Pierre Viret
9. Instruction Chresteienne
10. evangelists
11. deist
12. Anatomy of Melancholy
13. این کتاب (Utopia) در فارسی با عنوان آرمانشهر ترجمه و منتشر شده است.
14. De relition laici; Dialotue between a Tutor and His Pupil
15. LEspion du Grand Seigneur
16. به جای enthusiasm که معنای معمولی آن «شور و شوق»‌است. این واژه در قرن هجدهم به قشریگری اطلاق می‌شود.
17به جای Trimmer که افاده خنثی بودن می‌کند.
18. Lancashire Witches
19. The Indian Emperour
20. Montezuma
21. Richard Head, The English Rouge.
22. Miracles No Violation of the Law of Nature
23. A Summary Account of the Deist's Relition
24. Equality
25. Complaceney
26. Demonstration of the Being and Attibutes of God
27. Essai de philosophie morale
28. divine ritht


منبع: / سایت / باشگاه اندیشه
به نقل از: فرهنگ تاریخ اندیشه ها، جلد دوم، چاپ اول 1385
مترجم : صالح حسینی
نویسنده : راجر ل. امرسون

نظر شما