ایران و مصر و اندیشه تقریب
تقریب به معنی دعوت از نزدیک نمودن دیدگاههای مذاهب اسلامی است ودارای تاریخچه خاصی در ممالک اسلامی وبه ویژه کشور مصر می باشد. تقریب همچنین به معنی همکاری مشترک علمای اسلام برای زدودن سوء تفاهمات موجود بین فرقه های اسلامی به خصوص تشیع وتسنن می باشد. علمای تقریبی معتقدند برای تحقق اهداف تقریب ،نیازی بر ترک تعالیم تسنن توسط اهل سنت ویا ترک تعالیم تشیع توسط شیعیان نیست بلکه همزیستی برادرانه و بدون تخاصم بین گروههای اسلامی محور تقریب مذاهب تلقی می گردد. به عبارت دیگر هدف تقریب، کاهش خصومت ودشمنی دربین پیروان مذاهب اسلامی بوده است.
دانشگاه الازهر درمصر تا قبل از حکومت انورسادات از پیش کسوتان دعوت به تقریب بود. حسن ابراهیم حسن درتاریخ الدوله الفاطمیه می نویسد:
« تسمیه الازهر به حضرت فاطمه (س) نسبت داده شده است چراکه سلسله فاطمیون که درسال 909 میلادی در مصر به حکومت رسیدند خود را منصوب به حضرت زهرا (س) می دانستند. فاطمیون، الازهر را برای ترویج مذهب شیعه درسال 972 میلادی تاسیس کردند.رهبران این سلسله معتقد بودند زمان تبلیغ شیعه از طریق معرفی علمی فرارسیده و باید از طریق آموزش ، تعالیم این مذهب را ترویج کرد. فاطمیون به تاسیس دانشگاه الازهر بسنده نکردند ودرسال 1005 میلادی مرکز فرهنگی دارالحکمه را دائر کرده و این مرکز نیز وظیفه تبلیغ تشیع را به عهده داشت.»
گفته می شود علیرغم حرکت متعادل فاطمیون در اوایل حکومت خود نسبت به ترویج مذهب شیعه، درسالهای بعد دچار افراط و زیاده روی نسبت به انجام این امر شدند. برای مثال دولت فاطمی مردم را از خواندن کتابهای مذاهب دیگر منع می نمود و سعی در انزوای اهل تسنن داشت و شاید این سیاست یکی از علل گرایش ایوبیان به تبلیغ تسنن و اقبال اهل تسنن از این سلسله بود. ایوبیان که پس از انقراض دولت فاطمیون درسال 1175 میلادی به قدرت رسیدند مصر را به مرکز فرهنگی قدرتمندی برای ترویج تسنن تبدیل کرده و موسس این دولت صلاح الدین ایوبی که شافعی مذهب بود تدریس فقه شیعه را در الازهر ممنوع کرد. این سیاست باعث شد الازهر دچار رکود علمی شود واین وضعیت حدود هشتاد سال طول کشید اما دردوران حکومت مملوکیان و عثمانیان برمصر، علیرغم حاکمیت مذهب تسنن، شیعیان از وضعیت بهتری نسبت به دوران ایوبیان برخوردار شدند. درزمان مملوکیان نماز جمعه مجدداً در دانشگاه الازهر برپا شد ودرکنار تدریس فقه شافعی، عده ای از علما نیز برای تدریس فقه دیگر مذاهب منجمله تشیع تعیین شدند.
درسال 1789 حمله فرانسه به مصر باعث شد علمای الازهر با پشتیبانی مردم پرچم مقاومت در مقابل فرانسویان را برافرازند و با فراموش کردن اختلافات خود با دیگر مذاهب، وحدت و یکپارچگی مسلمانان را به منصه ظهور برسانند. همکاری علمای الازهر با شیعیان ودیگر تقریبیون ، باعث شکست حملات فرانسویان شد. دراین دوره اعدام علمای اسلامی توسط نیروهای فرانسوی علقه های همبستگی و تقریب در مقابل دشمن خارجی را در بین مسلمانان تقویت کرد.
درسال 1805 محمدعلی به عنوان والی مصر انتخاب شد. وی که ذاتاً فردی قدرت طلب بود، وجود علمای الازهر به ویژه اتحاد بین آنان و جامعه اسلامی را مانعی برای تحکیم حاکمیت خود می پنداشت وبرای رفع این موانع با تمسک به حربه تفرقه بیانداز وحکومت کن وتفکیک دین از سیاست، اقدام به تضعیف علمای اسلام و دانشگاه الازهر نمود. این سیاست که به عدم تمکن مالی الازهر برای اداره خود منجر شد باعث زوال تدریجی این دانشگاه گردید و زمینه را برای وابستگی مالی آن به قدرتهای خارجی به ویژه دولت بریتانیا فراهم ساخت. درسال 1915 مشاور مالی حکومت مصر که فردی انگلیسی بود به شیخ الازهر پیشنهاد کرد برای بهبود وضع مالی علمای الازهر کمکهایی از دولت انگلیس را بپذیرد.(1) دراین دوره سیاست حکومت مصر و مستشاران انگلیسی تفکیک دین از سیاست و ممانعت از اتحاد مذاهب مختلف در زیر لوای اسلام بود. بدین صورت علمای مذاهب مختلف در الازهر به دلیل عدم یکپارچگی، گروه گرایی وتوجه به منافع شخصی نتوانستند رسالت اسلامی خود دراین دوره را ادا نمایند.
در دهه هفتاد افزایش تماسهای علما و مراکز دینی مختلف به ویژه شیعه و سنی زمینه تاسیس دارالتقریب درمصر را فراهم آورد. فعالیتهای مرجع فقید شیعیان جهان حضرت آیت الله العظمی بروجردی (ره) نقش عمده ای در تاسیس این مرکز داشت. ایشان اعتقاد راسخی به لزوم رفع اختلاف بین مذاهب اسلامی داشت وتحقق این امر را موجب اعتلای اسلام می دانست. آیت الله العظمی بروجردی با درایت خاص خود
می دانست که اگر بنا شود تفاهمی در بین مسلمین ایجاد شود باید از مجامع علمی سرچشمه بگیرد. ازسوی دیگر به توان علمی جامع الازهر مصر نیز واقف بود لذا از امکانات و فرصتها برای رابطه با علمای مصر استفاده لازم را نمود. آیت الله فقید برای شروع این تماسها، علامه شیخ محمدتقی قمی ، که مردی دانشمند، متین وعلاقه مند به اتحاد اسلامی بود را به عنوان نماینده خود به مصر اعزام داشت وماموریت وی را تلاش جهت گسترش فعالیتهای تقریبی در مصر وتشویق علمای اسلام جهت اهتمام برای تحقق اتحاد اسلامی عنوان کرد. علامه شیح محمد تقی قمی پیام شفاهی آیت الله را به شیخ مجید سلیم که مقام شیخ الازهر را در آن زمان داشت، ابلاغ نمود وپیام متقابل شیخ سلیم به آیت الله بروجردی ، باب مکاتبات و مراودات تقریبی بین حوزه قم و دانشگاه الازهر درمصر را باز کرد. طولی نکشید که یکی از علمای مصر به نام شیخ حسن باقوری که استاد دانشگاه الازهر و وزیر اوقاف مصر بود به ایران مسافرت و با آیت الله العظمی بروجردی ملاقات کرد. متعاقباً کتاب مختصر المنافع علامه حلی وتفسیر مجمع البیان شیخ طوسی در مصر طبع ومورد بهره برداری اساتید و طبقه دانشمند مصر قرار گرفت. به دنبال این تماسها دانشگاه الازهر برای اولین بار درتاریخ پیدایش خود در روز عاشورا مجلس بسیار مجلل وباشکوهی برای عزای امام حسین (ع) برپا کرد. پس از درگذشت شیخ مجید سلیم، شیخ شلتوت زعامت دانشگاه الازهر را به عهده گرفت. وی که از افراد علاقه مند به اتحاد امت اسلام و دارای دیدی عمیق و ژرف در مسائل تقریبی بود ارتباط نزدیکی با آیت الله العظمی بروجردی (ره) برقرار کرد و طی نامه ای ایشان را برادر معظم خود خواند.
تاسیس دارالتقریب بین مذاهب اسلامی در مصر نقش عمده ای در هماهنگی بین فرق مختلف اسلامی ایجاد کرد وبه اولین گام مهم و تعیین کننده منجر شد. این گام مهم تدریس فقه مذاهب اسلامی شیعه وسنی در دانشگاه الازهر بود. این موضوع در ماده سوم اساسنامه دارالتقریب به این صورت آورده شد:
« تدریس فقه مذاهب اسلامی در دانشگاههای اسلامی و درهمه نقاط تا جایی که به دانشگاههای اسلامی عمومی تبدیل شوند، صورت خواهد گرفت.»
پیشنهاد برنامه تدریس مذهب جعفری در الازهر اگرچه عملی نشد ولی با یک واقعه مهم دیگر مقارن گردید وآن فتوای شیخ شلتوت مبنی بر جایزبودن پیروی از فقه شیعه بود. بدین صورت بزرگترین مرجع رسمی اهل سنت و بالاترین قدرت علمی مصر با کمال صراحت فتوا داد که پیروان مذهب شیعه اثنی عشریه علی رغم تبلیغات سوء با دیگر مذاهب اسلامی از نظر برخورداری از امتیازات اسلام برابر هستند و به همه مسلمین اهل سنت وجماعت اجازه داده می شود که درصورت تمایل از فتاوی علمای شیعه جعفری پیروی کنند.
علمای مصر پس از دوران شیخ شلتوت نیز در یک ارتباط تنگاتنگ با حوزه های علمی شیعی ، فعالیتهای تقریبی خود را ادامه دادند واین امر علقه های محکمی بین مردم ایران و مصر به وجود آورد. گفته می شود علی رغم آنکه فقه معرفی شده درمصر غیرشیعی می باشد ولی وجدان مردمی مصر گرایشات شیعی دارد. لذا پیروان مسلک وهابی به منظور دورنگهداشتن مردم مصر از سطوح فقهی وعقلی مذهب شیعه به مقابله با تشیع پرداخته و درصدد هستند گرایشات وحدت گرایانه علما ومردم مصر را به انحراف کشانند. درحال حاضر دلایل زیادی برتمایل مردم مصر به تفاهم با برادران شیعه خود وجود دارد واین نشات گرفته از علاقه آنان به اهل بین (س) می باشد.برای نمونه مردم مصر به زیارت قبور شریف معصومین علاقه دارند و بوسه بر آنها را جایز می دانند، بیشترین اسم رایج در مصر بعد از اسم پیامبر اسلام (ص) اسامی علی (برای مردان) وفاطمه (برای زنان) است . در مشهورترین اشعار ملی ویژه کودکان حضرت فاطمه زهرا(س) به عنوان مادر و حضرت علی (ع) به عنوان پدر خطاب شده است. درخصوص برگزاری اعیاد و آداب ماه مبارک رمضان . مردم مصر پایبند به عادات خاص فاطمیان هستند که نشات گرفته از فرهنگ تشیع است.
انتشار کتاب المراجعات که مشروح مناظره بین عالم بزرگ اسلام عبدالحسین شرف الدین الموسوی (ره) از پرچمداران تقریب در جبل عامل لبنان و شیخ سلیم رئیس الازهر می باشد، نقش مهمی در زدودن سوء تفاهمات اهل سنت نسبت به شیعه داشته است. شیخ سلیم در آخرین مراجعه اعتراف کرده است که فرقی بین سنی و شیعه وجود ندارد واختلافات موجود میان شیعه وسنی کمتر از اختلافات موجود میان امامان مذاهب چهارگانه است.
درحقیقت ایجاد تفاهم و دوستی بین شیعه وسنی در محیط فرهنگی مصر از استعداد بالایی برخوردار است. دلایل این امر به شرح زیر می تواند باشد.
1-وجود قبور تعدادی از منسوبین به اهل بیت (س) نظیر مالک اشتر درمصر باعث شده مردم این کشور بیش از مردم سایر کشورهای اسلامی نسبت به اهل بیت (س) اظهار محبت و ابراز ارادت نمایند.
2-مردم مصر علناً دارای تمایل فراوان برای تفاهم ونزدیکی با سایر برادران مسلمان منجمله شیعیان می باشند و پس از پیروزی انقلاب اسلامی این تمایل افزایش یافته است.
3-نقش الازهر به عنوان یک مرکز روحی ومعنوی بزرگ که در ابتدا برای انتشار مذهب شیعه تاسیس شده و اهداف تقریبی را دنبال می کرده است نیز نمی تواند نادیده گرفته شود. گرچه این دانشگاه در بسیاری مقاطع تحت تاثبر دیدگاههای سیاسی حاکمان مصر قرار داشته است.
4-دربعد تاریخی ، تشکیل دولت فاطمی در مصر توسط شیعیان و دشمنی تاریخی بین مصریان و وهابیون همواره به عنوان سدی در مقابل دشمنان اندیشه تقریب عمل کرده است، به همین دلیل وهابیون علیرغم تلاشهای فراوان در مصر موفق به بسط تفکر تخریبی خود برعلیه شیعه نبوده اند. جای شگفتی نیست که به دلایل فوق برخی از قانونگذاریهای مصر براساس مذهب شیعه باشد. برای مثال دو ماده از قانون مدنی مصر از مذهب شیعه گرفته شده است. در دوران عبدالناصر، الازهر اقدام به انتشار یک دائره المعارف فقهی تحت عنوان « فقه اسلام درمذاهب هشتگانه» که عبارت بودند از چهار مذهب اهل سنت، مذاهب اثنی عشری وزیدی ومذاهب اباضی وظاهری نمود. دراین دهه جمعیتی تحت عنوان « اهل البیت» در مصر تشکیل شد ودر وزارت امور اجتماعی با شماره 1852 به ثبت رسد و به صورت نامنظم نشریاتی منتشر نمود. این جمعیت پس از پیروزی انقلاب اسلامی بنا به دستور انورسادات تعطیل شد. این جمعیت نقش مهمی درامر تقریب بین مذاهب داشت. درمصر تیره سادات باعنوان « اشراف» شناخته می شوند و جمعیت اشراف در مصر حفظ نسب اموات منسوب به اهل بیت(س) را به عهده دارد.
در منطقه صعید به ویژه استانهای قنا و اسوان گروهی به نام «جعافره» که منتسب به حضرت امام جعفر صادق (س) می باشند وجود دارند ودارای تفکرات تقریبی وهمزیستی برادرانه با جماعت اهل سنت می باشند. تعداد جعافره درمصر به دو میلیون نفر می رسد.
بُهره ها گروه دیگری از شیعیان اسماعیلیه آفریقا هستند که در دوران حکومت انورسادات به مصر مهاجرت کردند وبا استفاده از تواناییهای مادی خود وزیر اوقاف مصر را تشویق به ترمیم مساجد شیعی فاطمیون نظیر مسجد «الانور» نمودند واین مسجد تبدیل به مقر این جماعت گردید. بُهره ها همچنین مسجد الحسین (ع) ومسجد زینب (س) را ترمیم و تجدید بنا نمودند.
فرقه صوفیه در مصر که از پیروان حضرت امام علی (ع) هستند نیز همواره همکاریهای علمی خوبی با علمای اهل تسنن داشته اند. رهبران جنبش صوفیه در مصر که واقف به علاقه مردم این کشور به اهل بیت (س) بوده اند همواره با فعالیتهای فرهنگی خود مانعی برای رشد تعالیم تفرقه گرانه وهابیت شده اند.
وجود بُهره ها، صوفیه، جعافره و گروههای طرفدار اهل بیت (س) از سویی و تفکر روشن برخی از علمای مصر نظیر شیخ محمود شلتوت ، کواکبی، باعث رشد افکار تقریبی در مصر شده است. اگرچه فعالیتهای وهابیون که پس از دوره عبدالناصر آغاز وتاکنون ادامه داشته نیز همواره با رشد اندیشه تقریب مقابله کرده است.
پس از پیروزی انقلاب اسلامی در ایران و برافراشته شدن پرچم اتحاد از سوی حضرت امام خمینی (ره) مردم مصر با شوق و حرارت زاید الوصفی پیام وحدت را تبریک گفتند، اما دستگاههای تبلیغاتی غرب وشبکه بین المللی وهابیت با انتشار کتب ونشریات فراوان سعی در مشوه نمودن چهره تشیع درجوامع سنی مذهب نمود. بر این اساس کتابهایی که شیعه را مورد ملامت قرار داده بود وکتب دیگری از دوران صفویه که اهل سنت را مورد تهاجم قرار داده بودند، از مخازن بیرون کشیده و دوباره مطرح شدند. بهره برداری از انتشارات «الصحوه» جهت انتشار کتب برعلیه تشیع در مصر آغاز شد .این شرکت انتشاراتی، بیش از صد کتاب را طی سالهای 1983 تا 1986 منتشر کرد. کلیه هزینه های مادی انتشار این کتب از طرف رهبریت وهابیون تامین می شد.
اگرچه این تهاجم ،مذهب تشیع را مورد انتقاد قرار داد اما از جنبه هائی نیز برای تبلیغ اندیشه تقربیون مفید بود چرا که مردم مصر جهت شناخت موارد اختلاف شیعه وسنی علاقمند شدند و با ظهور متفکرین معاصر در مصر موضع طرفداران تقریب بین مذاهب تقویت گردید. برای مثال مرحوم علامه شیخ محمد غزالی که عالمی قابل قبول دربین تمامی اقشار مصر بود همواره اختلاف میان امت اسلامی را مورد نکوهش قرار داد و از اندیشه تقریب طرفداری نمود وی می گوید:
«ترس از اختلاف در فقه جایز نیست زیرا اختلاف فقها اجتناب ناپذیر است . عمل کسانی که تقلید از مذهبی به خصوص را منع می کنند یک تعصب بیش نیست. این عمل ترغیب رهروان خود به عدم تقلید از مذاهب دیگر است که نوعی تعصب مذهبی وتنگ نظری بوده و ارزش ندارد»(2)
رهبری اخوان المسلمین نیز اهتمام فراوانی به امر تقریب نمود واتحاد امت اسلام را برای مقابله با دشمن واحد دراین دوران ضروری دانست.
به نظر میرسد رشد افکار تقریبی در مصر اجتناب ناپذیر باشد. علما و روشنفکران مصری که درحرکت جدید خود احیای اسلام ناب را مدنظر دارند به اهمیت اتحاد و اتفاق اسلامی جهت مقابله با دشمن مشترک واقف هستند و پیشینه تاریخی وفرهنگ حاکم بر جامعه نیز بر این مطلب دلالت دارد، لذا می توان گفت تقریب در مصر اگر در مسیر صحیح هدایت شود می تواند در آینده پشتوانه محکم وحدت سیاسی وعاطفی جهان اسلام باشد.بدیهی هرگونه تحول مثبت در روابط ایران و مصر موضع تقریبیون دوکشور را تقویت خواهد نمود.
منابع:
1-خاطرات زندگانی حضرت آیت الله العظمی آقای بروجردی- به قلم محمد حسین علوی طباطبایی.
2-مجله تقریب 1 و 2و 3- ویژه نامه کنفرانس وحدت اسلامی.
پی نوشت:
1) البته در مورد پذیرش این امر توسط الازهر اطلاعی در دست نیست.
2) روزنامه الزهرام – 17/12/1370
منبع: / سایت باشگاه اندیشه
نویسنده : محسن پاک آیین
نظر شما