جایگاه و اهمیت توحید و خداشناسی در نهج البلاغه
توحید و خداشناسی از موضوعات بسیار اساسی و حائز اهمیت در کتاب شریف نهج البلاغه است. مروری سریع در خطبه ها نامه ها حکمت ها و رهنمودهای ژرف حضرت امام علی (ع) به وضوع نشان می دهد که آن حضرت نسبت به این موضوع که اولین اصل و رکن از مجموعه مبانی اعتقادی اسلام می باشد دقت و توجه ای خاص روامی دارند. در نهج البلاغه و در برخی از خطبه ها این اصل مبنایی و زیرساختی به طور کامل به مداقه و شرح و تبیین درآمده است و در برخی از خطبه ها و نامه ها و حکمت ها در متن رهنمودهای امام در شرایط گوناگون به اصل توحید و خداشناسی به اجمال واشاره توجه و نظر شده است که این نیز نشان می دهد امام (ع) در همه جا و در هر مناسبت و شرایط و با هر روش پرداختن به این اصل و رکن را لازم و ضروری می دانسته اند. این نکته قابل توجه است که اجمال و اشاره های حضرت علی (ع) به این موضوع نیز همانند اختصاص برخی از خطبه ها به طور کامل به اصل توحید دارای عمق و ژرفا و پیام های آگاهی بخش و معرفت آفرین می باشد.
آنچه پیش روی خوانندگان گرامی صفحه آفتاب هدایت می باشد خطبه 185 از کتاب شریف نهج البلاغه است که به طور کامل به موضوع توحید و خداشناسی با بیان زیبا و بصیرت زای حضرت امام علی (ع) اختصاص یافته است.
خداشناسی
ستایش خداوندی را سزاست که حواس پنجگانه او را درک نکنند و مکان ها او را در برنگیرند دیدگان او را ننگرند و پوشش ها او را پنهان نسازند با حدوث آفرینش ازلی بودن خود را ثابت کرد و با پیدایش انواع پدیده ها وجود خود را اثبات فرمود و با همانند داشتن مخلوقات ثابت شد که خدا همانندی ندارد. خدا در وعده های خود راستگو و برتر از آن است که بر بندگان ستم روا دارد میان مخلوقات به عدل و داد رفتار کرد و در اجرای احکام عادلانه فرمان داد حادث بودن اشیا گواه بر ازلیت او و ناتوانی پدیدها دلیل قدرت بیمانند او و نابودی پدیده ها گواه دائمی بودن اوست. خدا یکی است نه با شمارش؛ همیشگی است نه با محاسبه زمان؛ برپاست نه با نگهدارنده ای؛ اندیشه ها او را می شناسند نه با درک حواس؛ نشانه های خلقت به او گواهی می دهند نه به حضور مادی؛ فکرها و اندیشه ها بر ذات او احاطه ندارند که با آثار عظمت خود بر آنها تجلی کرده است و نشان داد که او را نمی توانند تصور کنند و داوری این ناتوانی را برعهده فکرها و اندیشه ها نهاد. بزرگی نیست دارای درازا و پهنا و ژرفا که از جسم بزرگی برخوردار باشد و با عظمتی نیست که کالبدش بی نهایت بزرگ و ستبر باشد بلکه بزرگی خدا در مقام و رتبت و عظمت او در قدرت و حکومت اوست.
گواهی می دهم که محمد(ص) بنده و فرستاده خدا و پیامبر برگزیده و امانتدار پسندیده اوست درود خدا بر او و عترت او باد خدا او را با حجت های الزام کننده و پیروزی آشکار و راه روشن فرستاد پس رسالت خود را آشکارا رساند و مردم را به راه راست واداشت و آن را به همگان نشان داد و نشانه های هدایت را برافراشت و چراغ های روشن را بر سر راه آدمیان گرفت رشته های اسلام را استوار کرد و دستگیره های ایمان را محکوم و پایدار کرد.
شگفتی آفرینش مورچه
اگر مردم در عظمت قدرت خدا و بزرگی نعمت های او می اندیشیدند به راه راست باز می گشتند و از آتش سوزان می ترسیدند اما دل ها بیمار و چشم ها معیوب است. آیا به مخلوقات کوچک خدا نمی نگرند که چگونه آفرینش آن را استحکام بخشید و ترکیب اندام آن را برقرار و گوش و چشم برای آن پدید آورد و استخوان و پوست متناسب خلق کرد به مورچه و کوچکی جثه آن بنگرید که چگونه لطافت خلقت او با چشم و اندیشه انسان درک نمی شود نگاه کنید چگونه روی زمین راه می رود. و برای به دست آوردن روزی خود تلاش می کند دانه ها را به لانه خود منتقل می سازد و در جایگاه مخصوص نگه می دارد در فصل گرما برای زمستان تلاش کرده و به هنگام درون رفتن بیرون آمدن را فراموش نمی کند!.
روزی مورچه تضمین گردیده و غذاهای متناسب با طبعش آفریده شده است.
خداوند منان از او غفلت نمی کند و پروردگار پاداش دهنده محرومش نمی سازد گرچه در دل سنگی سخت و صاف یا در میان صخره ای خشک باشد. اگر در مجاری خوراک و قسمتهای بالا و پایین دستگاه گوارش و آنچه در درون شکم او از غضروف های آویخته به دنده تا شکم و آنچه در سر اوست از چشم و گوش اندیشه نمایی از آفرینش مورچه دچار شگفتی شده و از وصف او به زحمت خواهی افتاد. پس بزرگ است خدایی که مورچه را برروی دست و پایش برپاداشت و پیکره وجودش را با استحکام نگاه داشت در آفرینش آن هیچ قدرتی او را یاری نداد و هیچ آفریننده ای کمکش نکرد. اگر اندیشه ات را به کارگیری تا به راز آفرینش پی برده باشی دلائل روشن به تو خواهند گفت که آفریننده مورچه کوچک همان آفریدگار درخت بزرگ خرماست به جهت دقتی که جدا جدا در آفرینش هر چیزی به کار رفته و اختلافات و تفاوت های پیچیده ای که در خلقت هر پدیده حیاتی نهفته است. همه موجودات سنگین و سبک بزرگ و کوچک نیرومند و ضعیف در اصول حیات و هستی یکسانند و خلقت آسمان و هوا و بادها و آب یکی است. پس اندیشه کن در آفتاب و ماه و درخت و گیاه و آب و سنگ و اختلاف شب و روز و جوشش دریاها و فراوانی کوه ها و بلندای قله ها و گوناگونی لغت ها و تفاوت زبان ها که نشانه های روشن پروردگارند. پس وای بر آن کس که تقدیرکننده را نپذیرد و تدبیرکننده را انکار کند! ناگهان گمان کردند که چون گیاهانند و زارعی ندارند و اختلاف صورتهایشان را سازنده ای نیست بر آنچه ادعا می کنند حجت و دلیلی ندارند و بر آنچه در سر می پرورانند تحقیق نمی کنند. آیا ممکن است ساختمانی بدون سازنده یا جنایتی بدون جنایتکار باشد!
شگفتی آفرینش ملخ
و اگر خواهی در شگفتی ملخ سخن گو که خدا برای او دو چشم سرخ دو حدقه چونان ماه تابان آفرید و به او گوش پنهان و دهانی متناسب اندامش بخشیده است دارای حواس نیرومند و دو دندان پیشین است که گیاهان را می چیند و دو پای داس مانند که اشیا را بر می دارد. کشاورزان برای زراعت از آنها می ترسند و قدرت دفع آنها را ندارند گرچه همه متحد شوند. ملخ ها نیرومندانه وارد کشتزار می شوند و آنچه میل دارند می خورند درحالی که تمام اندامشان به اندازه یک انگشت باریک نیست
نشانه های خدا در طبیعت
پس بزرگ است خداوندی که تمام موجودات آسمان و زمین خواه و ناخواه او را سجده می کنند و در برابر او با خضوع چهره بر خاک می نهند و رشته اطاعت او را در تندرستی و ناتوانی به گردن می نهند و از روی ترس و بیم زمام اختیار خود را به او می سپارند. پرندگان رام فرمان اویند و از تعداد پرها و نفس های پرندگان آگاه است برخی از پرنده آبی و گروهی را پرنده خشکی آفرید و روزی آنها را مقدر فرمود و اقسام گوناگون آنها را می داند؛ این کلاغ است و آن عقاب این شتر مرغ است و آن کبوتر. هر پرنده ای را با نام خاصی فراخواند و روزی اش را فراهم کرد. خدایی که ابرهای سنگین را ایجاد و باران های پی درپی را فرستاد و سهم باران هر جایی را معین فرمود زمین های خشک را آبیاری کرد و گیاهان را پس از خشکسالی رویاند.
منبع: / روزنامه / جمهوری اسلامی ۱۳۸۹/۰۱/۲۲
نظر شما