پارسای داخل کشور کارشناسی ارشد 1400
پدیدآور: محمد میرزائی 
استاد راهنما: سیدباقر میرعباسی
استاد مشاور: فریده رفیعی
موسسه آموزش عالی رضویه، گروه حقوق
چکیده

در طلاق‌های موضوع مواد 1029، 1129 و 1130 قانون مدنی با توجه به اینکه دادگاه زوج را مجبور به طلاق می‌کند و در صورت امتناع وی، رأساً حق طلاق زوج را به ولایت از او اجرا می‌نماید چنین طلاقی از مصادیق طلاق حاکم است و آن را طلاق قضایی گویند. ماهیت این طلاق مورد اختلاف بوده و اقوالی در این خصوص بیان شده است. عقیده‌‌‌ای که به نظر نگارنده می‌رسد این است که طلاق قضایی رجعی است زیرا اصل در طلاق رجعی بودن آن است. در این مورد باید به اصل رجوع کرد وزوج در این نوع طلاق حق رجوع دارد و این حق از وی سلب نشده است. نحوه صدور آرای طلاق قضایی از مسائل قابل بحث در دادگاه‌های‌‌‌‌ خانواده است. رویه دادگاه‌ها بدین صورت است که در دعاوی مربوط به طلاق قضایی، در قالب طلاق خلع حکم صادر می‌کنند تا بائن شده و برای زوج قابل رجوع نباشد. نوشتار حاضر درصدد بیان این مطلب است که قضات در جهت رفع ابهام و خلاءهای قانونی، رویه‌ای مقبول ارائه نداده‌اند. لذا پس از بیان دلایل طلاق قضایی و اقسام این طلاق، رویه محاکم مورد ارزیابی قرار می‌گیرد و در این راستا ضمن بررسی طلاق خلع و شرایط آن و عدم وجود دلیلی متقن و معتبر بر عملکرد قضات، به این نتیجه می‌رسیم که عملکرد قضات مبنای قانونی نداشته و دادگاه اختیاری در دادن طلاق خلع ندارد.