آسیای مرکزی و فعالیتهای حزب التحریر
مطلبی که در ذیل می خوانید برگردان مقاله ای است در خصوص سیاست دولتهای آسیای مرکزی در قبال حزب التحریر که توسط سائوله محمدرحیم اوا مسئول امور آسیای مرکزی در موسسه گزارش جنگ وصلح (iwpr* ) در لندن تهیه شده است.
سیاستهای تند و سختگیرانه دولتهای آسیای مرکزی درجهت مقابله با حزب التحریریارای تحمل و توان مقابله با شیوه و تاکتیک مبارزاتی اعضای این گروه اسلامی که بمنظو افزایش صفوف هواداران خود بکار میگیرد را ندارد. سیاستهای اعمال شده توسط رهبران منطقه تاکنون تاثیر و کارآیی چندانی در جهت جلوگیری از گسترش ایده ها و افکار حزب اسلامی مذکور که فعالیتهای آن ممنوع اعلام شده، نداشته است. اینکه رهبران کشورهای آسیای مرکزی، گروه اسلامی حزب التحریر را که برای سرنگونی حکومتهای غیردینی منطقه و برقراری حکومت اسلامی تلاش می نماید، تهدیدی برای منطقه ارزیابی می نمایند، قابل درک می باشد.
در بین کشورهای آسیای مرکزی، اعضای حزب التحریربویژه در جمهوری قرقیزستان، فعالیتهای بیشتری دارند. در واقع بیشترین هواداران حزب التحریر در منطقه آسیای مرکزی پس از ازبکستان در قرقیزستان ساکن هستند. بر اساس برخی آمار و اطلاعات موجود، حدود 10000 نفر در قرقیزستان در سالهای اخیر، دین خود را تغییر داده و به مسیحیت ( پروتستان) گرویده اند و این در حالیست که تنها 3000 نفر به عضویت گروه اسلامی حزب التحریر در آمده اند. اعلام دقیق اعضای حزب التحریر در منطقه آسیای مرکزی امری دشوار می باشد.
برخی تعداد آنها را عددی بین 15000 و 20000 نفر برآورد می نمایند ولی فعالان حزب التحریر آمار اعضای خود را بسیار بیشتر از این اعلام می نمایند. درعین حال نیروهای انتظامی و ناظران نیز اعضای حزب التحریررابسیار کمتراز آمارمذکورمی دانند.
Iwpr: institute for war and peace reporting*
دولتهای آسیای مرکزی حزب التحریر را همردیف و همسطح با القاعده و نهضت اسلامی ازبکستان قلمداد نموده و آنرا سازمانی تروریستی بشمار می آورند و بر این عقیده هستند که فعالیتهای آن بایستی بشدت کنترل و ممنوع گردد. در نتیجه اعمال چنین سیاستی، تاکنون هزاران نفر باتهام عضویت در این حزب دستگیر و بازداشت شده اند. افراد متهم به تلاش برای براندازی حکومت و بازداشت شدگان بخاطر نگهداری شبنامه ها، بروشورها ونوارهای ویدیویی به حبس های طویل المدت محکوم وحتی در ازبکستان و تاجیکستان برخی از آنها به 15 سال حبس محکوم شده اند. مقامات رسمی ازبکستان همچنین حزب التحریر را به دست داشتن در انفجار سال 2004 میلادی در آن کشور متهم نموده اند. در جریان انفجار مذکور 47 تن ار شهروندان ازبک کشته شدند.
در سالهای اخیر درقزاقستان و قرقیزستان نیز که در ابتدا سیاست نسبتا ملایمتری در مقایسه با ازبکستان در قبال حزب التحریر داشتند علائم و نشانه هایی مبنی بر تغییر رفتار واعمال سیاستهای شدیدتر علیه حزب مذکور بمانند ازبکستان دیده می شود. گروه اسلامی حزب التحریر که در سالهای 50 در خاورمیانه بوجود آمده، هدف خود را تشکیل خلافت اسلامی – دولت ایده آل اسلامی- اعلام نموده است. توسعه و گسترش ایده های این نهضت در آسیای مرکزی به اوایل سالهای 90 و زمان فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی برمیگردد. این گروه ابتدا در ازبکستان به فعالیت و جذب نیرو و هوادار پرداخت و اکنون بیشترین هواداران آن در این جمهوری آسیای مرکزی پراکنده هستند و سپس دامنه فعالیتهای خود را به سرزمینهای همسایه ازبکستان – قرقیزستان، تاجیکستان و قزاقستان - تعمیم و گسترش داد.
فعالان حزب التحریر افکار و ایده های ساده و در عین حال جذابی را تبلیغ می نمایند. تبلیغات مذکور در اصل در این خلاصه می شود که برای پایان دادن به فقر، تبعیض ونابرابری بایستی دولتهای فاسد و ارتشا برکنار و بجای آنها دولتهایی بر اساس قوانین اسلامی و شریعت روی کار آیند. بیشتر مردمان آسیای مرکزی تمایلی به روی کار آمدن دولت اسلامی ندارند. هرچند اکثریت جمعیت منطقه بطور سنتی خود را مسلمان می دانند ولی غالب آنهااز ساختار حکومتی غیر دینی حمایت وطرفداری می نمایند. تجربه افغانستان وروی کار آمدن حکومت اسلامی در زمان حاکمیت طالبان ( 2001-1996 ) نمونه و مثال خوب و بارزی برای اثبات این واقعیت است که تحمیل رویای جامعه ایده آ ل به دیگران توسط یک گروه رادیکال چه عواقب و تبعاتی را بدنبال دارد. ولی از سوی دیگر، دیدگاههای انتقادی حزب التحریر نسبت به رشوه، نابرابری و تبعیض و محدودیتها و تضییقات موجود، خود زمینه مثبت ومساعدی رادر بین مردم منطقه و بویژه در بین اقشار اسیب پذیر نسبت به حزب بوجود آورده است. تبلیغ و تلاش حزب التحریر برای برقراری عدالت اجتماعی می تواند گرایش و پاسخ مثبت صدها هزار تن از مردمان جمهورهای تاجیکستان و ازبکستان و نیز شهرها و روستاهای استانهای جمهوریهای قزاقستان و قرقیزستان( خارج از پایتخت) را بدنبال داشته باشد که بخاطر امرار معاش مجبور به ترک کشور و پذیرفتن مشقات مهاجرت های کاری می باشند.
ناتوانی دولتهای منطقه برای پایان بخشیدن به فعالیتهای حزب التحریر چند دلیل عمده دارد. یوگنی ژووتیس مدیر دفتر حقوق بشر و رعایت قوانین قزاقستان، علت اصلی آنرا نبود اراده سیاسی برای شناسایی و پذیرش ارتباط و بهم پیوستگی متقابل بین شکست و ناکارآمدی سیاستهای اجتماعی دولتهای مذکور، ارتشا، تضییقات و محدودیتهای دینی و افکار و ایده های جذاب حزب التحریر ذکر می نماید. علاوه بر آن درک و شناخت واقعی و درستی ازدیدگاههای حزب التحریر و نحوه و چگونگی تاثیر و نفوذ ایده های حزب مذکوردر دلهای مردم وجود ندارد.
رژیمهای استبدادی آسیای مرکزی بدین خاطر برای مقابله با فعالیتهای حزب التحریر شیوه واحدی را بکار گرفته اند و آن همانا ممنوع ساختن فعالیتهای سازمان و سرکوب شدید اعضای آن می باشد. برخی از ناظران و صاحبنظران نیز بر این عقیده اند که دولتهای آسیای مرکزی از حزب التحریر بعنوان ابزار مناسبی برای پیشبرد سیاست سرکوب مخالفان استفاده می نمایند. آنها از طریق اعمال چنین سیاستی از ظهور و شکل گیری اسلام سیاسی درکشورهای خود جلوگیری بعمل می آورند. گسترش فعالیتهای حزب التحریر از ازبکستان به کشورهای همسایه در پایان سالهای 90 نتیجه مستقیم اعمال سیاستهای سخت و تند توسط مقامات ازبکستان درقبال گروه اسلامی مذکورمی باشد. دراین سالها، ایده ها و افکار حزب التحریر توسط فعالان آن در خارج از ازبکستان که بخاطر محدودیتها و تضییقات شدید دولت ازبکستان مجبور به ترک کشور و جستجوی مامن و پناهی برای خود در بین جوامع ازبک کشورهای همسایه بوند تبلیغ و منتشر گردید. ولی گویا سیاستهای سختگیرانه برای مقابله با فعالیتهای حزب التحریرواستفاده از روشهای تعقیب و بازداشت نیز موثر واقع نشده است. هزاران تن از اعضای حزب التحریرحتی در زندانهای ازبکستان نیز تلاش می نمایند همبستگی و اتحاد خود را حفظ نمایند و این امر به آنها کمک می نماید تا شرایط بد و سخت زندان را تحمل نمایند. روسلان شریف اف فعال مدنی وروزنامه نگارازبک ازشاهدان این مسئله می باشد که خود نیز در سال 2003 میلادی مدت 10 ماه بخاطر فعالیتهایش در زمینه حقوق بشر در زندان بوده است.
در قزاقستان فعالان بازداشت شده حزب التحریر فعالیتهای تبلیغاتی خود را حتی در داخل بازداشتگاهها نیز انجام میدهند و سایر زندانیان را به صفوف خود فرا می خوانند. ژووتیس به نقل از سرگئی دووانف روزنامه نگار معروف قزاقی که بخاطر مطالب و مقالات سیاسی اش در سال 2003 مدتی را در زندان بسر برده است اظهار داشت که او در طول 20 روز بازداشت، خود شاهد جذب هوادارانی از سایر زندانیان توسط یکی از فعالان بازداشت شده حزب التحریر در زندان بوده است. اعضای حزب التحریر اعلام می نمایند که هدف آنها انجام تغییرات سیاسی از طریق شیوه های مسالمت آمیز می باشد. معذلک بر اساس برخی اطلاعات در طول دو سال گذشته تمایلات و گرایشهایی در بین برخی از طرفداران حزب التحریر برای انجام اقدامات رادیکال در پاسخ به محدودیتها و سرکوبهای روبه تزاید دولتهای منطقه بچشم می خورد. حزب التحریر همیشه بدنبال یافتن راهی برای تعالی و پیشرفت از طریق تلاش برای مشارکت و حضور در صحنه های سیاسی و گسترش دامنه نفوذ و تاثیر خود در جامعه می باشد. در ماه ژوئیه سال گذشته اعضای حزب در جنوب قرقیزستان به انجام فعالیتهای تبلیغاتی در حمایت از کاندیدای خود برای انتخابات ریاست جمهوری پرداختند. به گفته علیشیر سائیپف روزنامه نگار ساکن جنوب قرقیزستان، آنها بطور علنی از کاندیدای خود که وعده داده بود مطالبات و درخواستهای آنها را در صورت پیروزی بر طبق قوانین اسلام برآورده نماید، حمایت نمودند. این در واقع اولین فرصت برای حزب از زمانی بشمار میرود که امکان مشارکت و حضور در عرصه سیاسی را که از ایدئولوژی و خط مشی اساسی آن بشمار می روند، بدست می آورد. این امر درواقع با استراتژی اعلام شده حزب التحریر که ازموارد و مراحل ذیل تشکیل شده است مرتبط می باشد:
جذب اعضای جدید، ایجاد شبکه و طیفی از طرفداران در بین اقشار وسیع جامعه، نفوذ در دولت بمنظور بدست آوردن حمایتهای لازم وفراهم آوردن زمینه ومقدمات لازم برای تشکیل دولت اسلامی. البته با استناد به یک نمونه فعالیت سیاسی در قرقیزستان نمی توان اعلام و ادعا نمود که علائم و نشانه هایی وجود دارد مینی بر اینکه فعالیتهای حزب التحریر وارد مرحله و دوره ای جدید شده است. ولی بررسی و تجزیه و تحلیل فعالیتهای حزب التحریر از اواخر سالهای 90 یعنی زمانیکه اولین بار محاکمه اعضای حزب توجه جامعه را بخود جلب نمود، نشان می دهند که رهبران حزب اطلاعات و تصورات کاملا مشخصی از اینکه چه می خواهند دارند و اینکه آنها ازهرتلاش، فرصت وامکانی برای رسیدن به اهداف خود فرو گذار نخواهند نمود.
در مراحل اولیه گسترش حزب، اساسا تبادل کتب و آثار تبلیغی آن هم تنها در بین اعضای حزب در دستورکار قرار داشت. در مرحله بعدی فعالان حزب، بیانیه ها و سخنرانیهای علنی و عمومی را با هدف اطلاع رسانی و آگاهی بخشی مد نظر قرار دادند. در قزاقستان اولین بار شبنامه های حزب در سال 2000 میلادی و در زمان برگزاری جشنهای مربوط به شهر باستانی ترکستان در سطح عمومی و گسترده ای توزیع گردید. بدنبال آن اعضای حزب اقدام به قرار دادن شبنامه ها در صندوقهای پستی مردم نمودند. اعضای حزب التحریر همچنین از برقراری ارتباط و همکاری با مطبوعات و رسانه های گروهی محلی نیز غافل نماندند واز این طریق به انجام مصاحبه های مختلف و ارائه گزارش و اطلاعات و تیین فعالیتهای خود پرداختند. اولین ملاقات من با وادیم برستف مسئول امور مطبوعات و رسانه های گروهی حزب لتحریر در چیمکنت در دو سال پیش نمونه بارزی از این مسئله می باشد. علیرغم اینکه من به تبلیغات گروه اسلامی مذکور به دیده شک و تردید نگاه می کنم ولی رفتار دوستانه و فصاحت و سخن وری او مرا به تعجب و حیرت واداشت.
در سال گذشته یکی از نمایندگان حزب التحریر در استان اوش واقع در جنوب قرقیزستان موفق به ثبت رسمی راه اندازی شبکه رادیو تلویزیونی تحت عنوان انگ(شعور و آگاهی) گردید. ولی پس از گذشت سه روز، پخش برنامه از شبکه مذکور بدلیل فسخ قراداد همکاری توسط کانال کرمت متوقف گردید. به گفته نماینده حزب التحریر، اقدام کانال کرمت برای لغو قراداد در نتیجه فشار دولت صورت گرفته است.
انجام فعالیتهای خیریه و حمایت از گروهها و اقشار آسیب پذیر وضعیف از دیگر اقدامات حزب التحریر بشمار میروند که خود این امر نقش و تاثیر مهمی در گرایش و تمایل مردم به حزب مذکور ایفا می نماید. این شیوه و نوع کار ابتدا برای ارائه کمک و حمایت از خانواده های فعالان حزب که بازداشت می شد ند بکار گرفته می شد ولی بعدها از دایره محدود حزبی خارج شد و گروههای بسیار وسیعی ازجامعه و مردم را تحت پوشش وحمایت قرار داد. اعضای حزب برای حل مسائل و مشکلات خانواده های فقیر و تهیدست ازجمله پرداخت صورتحساب مکالمات تلفن و نیزبه خانواده های جوان کمک نموده ونسبت به تهیه وتوزیع غذای رایگان در آیینها و جشنهای مذهبی اقدام می نمایند.
گویا چنین اقداماتی اکنون به یکی ازفعالیتهای اصلی حزب تبدیل شده است. طبق اظهارات یکی از روزنامه نگاران محلی تجربه مذکور تا حدود زیادی اقدام گروههای تبشیری پروتستان در کشورهای آسیای مرکزی رابه یاد می اورد که از طریق توزیع غذا و لباس رایگان و حتی در برخی مواقع پول درصدد جذب پیروان جدید می باشند. همه موارد پیش گفته تصویری از حزب التحریر را در اذهان بوجود می آورد مبنی بر اینکه گروه مذکوردروجه تمایز خویش با دولت که مشکلات و نیازهای مردم را فراموش نموده است، دغدغه مردم عادی و مشکلات آنها را در سر دارد. اگراین نکته را در نظر داشته باشیم که که اختلاف و فاصله(طبقاتی) بین افراد ثروتمند و تهیدست و فقیر درمنطقه آسیای مرکزی روزبروز در حال افزایش می باشد، در چنین صورتی گروههایی چون حزب التحریر نقصان و مشکلی از بابت هواداران و طرفداران بالقوه خود نخواهند داشت.
منبع: / سایت / مرکز پژوهش های ایران و روسیه ۱۳۸۶/۱۱/۰۲
نویسنده : سائوله محمدرحیم اوا
نظر شما