موضوع : پژوهش | پایان نامه

نقش هوش هیجانی و شخصیت بر بازده کلی کنترل داخلی

پیشنهاده کارشناسی ارشد 1401
پدیدآور: مهشید علیزاده
استاد راهنما: مهدی مردانی
موسسه آموزش عالی بصیر - آبیک، گروه علوم انسانی

چکیده

مدیران موسسات و سازمانها توجه وافری به سیستم های کنترل داخلی دارند. زیرا مدیران به خوبی می دانند در نبود یک سیستم کنترل داخلی اثر بخش، تحقق رسالت اصلی شرکت، حفظ سودآوری وبه حداقل رساندن رویدادهای غیر منتظره بسیار مشکل است و وسیله ایست که موجب می شود، نسبت به ارقام وآمار حسابداری اطمینان بیشتری بیابند و اعداد و اطلاعات مذکور را مبنای تصمیمات خود قرار دهند و همچنین آنان را مطمئن می سازد که سیستم و روش های صحیح مالی و اداری در داخل موسسه ایشان به طور کامل اجراء می شود (پترایدز ، 2010). ایتونن (2010) معتقد است که هیئت مدیره در قبال وام دهندگان، طلبکاران و سایر ذینفعان وظیفه دارد که رویه های کنترل داخلی را اجرا کنند و اطمینان حاصل کنند که آنها در برابر آسیب‌پذیری های مادی عمده ایمن هستند. حفظ رابطه کاری قوی با حسابرسان داخلی شرکت عامل کلیدی تعیین کننده عملکرد موفق کمیته حسابرسی است. برهمین اساس حسابرسی داخلی و عملکردهای کنترل داخلی به اصول اساسی در شرکت‌ها تبدیل شده است با این حال، عوامل رفتاری، شناختی و عاطفی موثر بر بازده و اثربخشی کنترل داخلی هنوز مورد مطالعه دقیق قرار نگرفته است (کوزوما و سوکیرمان ، 2017). یانگ و همکاران (2017) معتقدند که هوش هیجانی در کاهش بار حسابرسان و تاثیرگذاری بر تصمیم‌گیری در شیوه‌های حسابداری عمومی تاثیرگذار است (یانگ، برینک و ویر ، 2017). برودی و همکاران (2020) نیز معتقدند که هوش هیجانی به تقویت فرایند تصمیم‌گیری از طریق بهبود مهارت‌های حسابرسان کمک می‌کند که منجر به انجام موثر وظایف آن‌ها می‌شود (برودی، کوپتا و سالتر ، 2020). هوش عاطفی بالا موقعیت‌های اختلاف در عملکردهای حسابرس را کاهش می‌دهد و موجب بهبود عملکرد حسابرس می‌شود. هوش هیجانی، شامل شناخت و کنترل عواطف و هیجان‌های خود و دیگران است. به عبارت دیگر، شخصی که هوش هیجانی بالایی دارد، سه مؤلفه هیجان‌ها را به‌طور موفقیت‌آمیزی با یکدیگر تلفیق می‌کند: مؤلفه شناختی، مؤلفه فیزیولوژیکی و مؤلفه رفتاری. حسابرسان با هوش‌های هیجانیِ بالاتر، توان بیشتری برای کنترل داخلی سازمان دارند. در واقع هوش هیجانی با سطح کنترل احساسات و هیجانات دیگران در ارتباط است اما قبل از آن شناخت هیجانات دیگران مهم است که در حسابرسی این موضوع می‌تواند فرایندهای کنترلی و شناختی را بسیار اثربخش نماید (دیلیوایو و کوتزی ، 2020). اما موضوع ویژگی‌های شخصیتی حسابرسان نیز مورد توجه جدی واقع نشده است؛ امروزه، بسیاری از محققان معتقدند که 5 صفت شخصیتی اصلی وجود دارد که تمامی صفات شخصیتی انسان، از این 5 صفت ناشی می‌شوند. بنابراین اگر ما این 5 صفت را در هر انسان بسنجیم، می‌توانیم ارزیابی دقیقی از کل شخصیت آن فرد داشته باشیم. این 5 صفت یا ویژگی شخصیتی عبارتند از؛ برون‌گرایی، پذیرش، گشودگی، وجدان کاری یا وظیفه‌شناسی و روان‌رنجوری (جاکا ، 2018). یافته‌های جدید نشان می‌دهد حسابرسانی که دارای وجدان کاری و احساس وظیفه‌شناسی بالایی هستند، اما فاقدِ هوش احساسی و اجتماعی‌اند، در مقایسه با حسابرسان مشابهی که از هوش احساسی بالایی برخوردارند، عملکرد ضعیف‌تری دارند. بنابراین می‌توان گفت 5 ویژگی شخصیتی به همراه هوش هیجانی می‌تواند نقش مهمی در اثربخشی فرایندهای کنترل داشته باشد (جانسی و سونیتا ، 2019). مساله پژوهش حاضر این است که در پژوهش‌های داخلی اساسا در موضوع حسابرسی به هوش هیچانی و ویژگی‌های شخصیتی توجهی نشده است و این موضوع موجب غفلت از ابعاد، کارکردها و تاثیرات این متغیرها بر فرایندهای کنترل داخلی و اثربخشی آن شده است برهمین اساس پژوهش حاضر در پی پاسخ به این سئوال است که ؛ هوش هیجانی و شخصیت بر بازده کلی کنترل داخلی چه نقشی دارد

نظر شما