سید محمد سلطان الواعظین شیرازی
تولد
سید محمد سلطان الواعظین در سال 1314 ه . ق در تهران چشم به جهان گشود.(1) این تاریخ تولد با فرموده خود ایشان - با توجه به مقدمهای که بر شبهای پیشاور نوشتهاند و در آن سال سفر خود به این شهر را در سن سی سالگی ذکر کردهاند - نیز تأیید میشود.(2)
خانواده و اجداد
خانوادهای که مرحوم سید محمد در آن به دنیا آمد از مهمترین و معتبرترین سادات ایران به شمار میرود. نسب شریف وی چنان که مرحوم آیتاللّه العظمی نجفی مرعشی نگاشتهاند، با 25 واسطه به حضرت موسی بن جعفر، امام کاظم (ع) ، میرسد.(3) باری، این افتخاری بس بزرگ است که وی از دودمانی سر برآورده است که همگی زندگی خویش را بر بنای ولایت استوار میساختهاند:
اولئک آبایء فجئنی بمثلهم
اذا جمعتنا یا جریر المجامعُ
ایشان پدران من هستند؛ ای جریر! (تو هم اگر میتوانی) زمانی که در مجالس گرد هم میآئیم مانند ایشان را بیاور.
این سلسله شریفه در ایران - که به حضرت سید امیر محمد عابد فرزند بلاواسطه امام هفتم حضرت موسی بن جعفر (ع) ختم میشود - دارای احترام خاصی در طول تاریخ بوده است. مهاجرت آنها به ایران در زمان مأمون و حضور حضرت ثامن الائمه، حضرت علی بن موسی الرضا (ع) ، در مرو صورت گرفته است، بدین شرح که سید امیر محمد عابد به همراه حضرت سید امیر احمد (شاه چراغ) و جمع کثیری از بنی هاشم، از مدینه طیبه به قصد زیارت حضرت رضا (ع) ، به سوی ایران حرکت میکنند. قافله ایشان به دستور مأمون، خلیفه عباسی، در شیراز متوقف میگردد. پس از این کاروانیان در سراسر ایران متفرق میشوند و هر یک دیاری را برای خویش بر میگزینند.
حضرت سید امیر محمد عابد فرزندان عالی قدری داشته است که افضل آنها در علم و زهد و تقوی، حضرت سید ابراهیم مجاب بوده است. نوادگان او در قرون اخیر به مجابی شهره گشتهاند. یکی از این سادات جلیل القدر مجابی، مرحوم آقا سید حسن واعظ شیرازی میباشد. وی جد بزرگ مرحوم سلطان الواعظین است. (آقا سید حسن) در مسیر سفری که به مشهد مقدس داشته است، به تقاضای فتحعلی شاه قاجار در تهران اقامت گزیده و به وعظ و خطابه و تبلیغ مشغول میشود. وی در سال 1291 ه . ق در گذشت. بعد از او فرزندش آقا سید قاسم بحر العلوم که به زهد و تقوی مشهور بود ریاست (نقابت) سلسله جلیله سادات شیرازی را به دست گرفت؛ تا آن که ایشان نیز در سال 1308 ه . ق به رحمت ایزدی پیوست و در کنار پدر ارجمندش در کربلای معلی مدفون گردید. بعد از ایشان ریاست این خاندان به مرحوم حاج سید علی اکبر اشرف الواعظین پدر صاحب ترجمه، مرحوم سلطان الواعظین رسید.
پدر
خطیب ارجمند و سید جلیل القدر مرحوم حجة الاسلام و المسلمین حاج سید علی اکبر اشرف الواعظین شیرازی، پدر گرامی سلطان الواعظین، شیخ الطائفه و رئیس جمعیت بسیاری از سادات شیراز از پرچمداران دیانت و مروجین مذهب و شریعت بود. ایشان سالها در تهران به ترویج و تبلیغ مشغول بود تا آن که حوادث مشروطه پیش آمد.
در این ایام که اختلافهای بین گروههای مختلف و روحانیت فزونی یافته بود و هر روز حادثهای رخ میداد، مرحوم اشرف الواعظین به کرمانشاه نقل مکان کرد و در این شهر ماندگار شد. او در کرمانشاه قدرت و نفوذ بسیاری یافت و در برابر دشمنان دین و معاندین سدی استواری گشت. وی در ترویج شرع انور و جلوگیری از انحرافات و ایستادگی در برابر ارباب تفکرهای گمراه کننده، نهایت سعی خود را مبذول داشت.
آن عالم بزرگوار و غلام با اخلاص درگاه حضرت سید الشهداء (ع) ، همواره مورد احترام و توجه مراجع و علمای عصر، همچون آیت اللّه العظمی میرزا محمد تقی شیرازی، آیتاللّه العظمی سید محمد کاظم طباطبایی یزدی، صاحب عروه، آیتاللّه العظمی آقا سید ابوالحسن اصفهانی و مرحوم آیتاللّه العظمی شیخ عبدالکریم حائری، مؤسس حوزه علمیه بود. وی بعد از تقریباً هشتاد سال زندگی پاک و سراسر خدمت به دین و مردم، در سپیده دم روز سهشنبه 21 شعبان سال 1351 ه . ق در کرمانشاه بدرود حیات گفت.
مردم قدرشناس کرمانشاه که سالهای طولانی از محضر آن واعظ دردمند استفاده کرده بودند، بعد از درگذشت وی نیز تجلیل خوبی از ایشان به عمل آوردند. آنان با تشییع کم نظیری پیکر پاکش را برای انتقال به عتبات عالیات عراق بدرقه نمودند.
جنازه ایشان به کربلای معلی منتقل شد و از آنجا که آن مرحوم سوابق طولانی در منطقه عراق داشت، در کربلا نیز استقبال مفصلی به وسیله مردم و علما از جنازه ایشان به عمل آمد. بعد از تشییع وی را در مقبره خانوادگی خودشان، جنب جد گرامیش حضرت سید ابراهیم مجاب، به خاک سپردند.
به مناسبت درگذشت مرحوم سید علی اکبراشرف الواعظین از سوی آیتاللّه حاج شیخ عبدالکریم حائری (ره) دروس حوزه علمیه قم تعطیل شد و مجلس ترحیمی نیز از سوی ایشان در مسجد بالاسر حرم مطهر حضرت فاطمه معصومه (س) برگزار گردید.(4)
تحصیلات و اساتید
سلطان الواعظین در همان اوان کودکی در خدمت پدر ارجمندش مشغول فراگیری معارف دینی شد و سپس در مدرسه پامنار تهران از محضر اساتید و علمای دیگر بهرهمند شد. ایشان پس از مدتی، در سال 1326 ه . ق، راهی عتبات عالیات شد و در جوار بارگاه سید و سالار شهیدان، حضرت ابی عبداللّه الحسین (ع) در کربلای معلی اقامت گزید و با استعانت از آن وجود شریف، مشغول تحصیل علوم دینی گردید.
ایشان در این شهر از محضر اساتیدی همچون آیتاللّه فاضل مرندی و آیتاللّه شهرستانی کسب فیض نمود.(5) وی پس از مدتی به تهران بازگشت و بعد از درگذشت پدر گرامیش در سال 1351 ه . ق از آنجا به قم آمد. او از محضر برخی بزرگان حوزه علمیه قم نیز استفاده نمود.(6) که برخی از آنها عبارتند از:
1 - استاد الفقها آیتاللّه العظمی حاج شیخ عبدالکریم حائری (ره) :
ایشان در سال 1276 ه . ق در مهرجرد یزد متولد شد. بعد از تحصیل مقدمات و سطح به عتبات عالیات رفت. در آنجا خرمن دانش اساتیدی همچون حضرات آیات عظام: میرزای بزرگ شیرازی، سید محمد فشارکی و میرزا محمد تقی شیرازی توشه برگرفت. حاج شیخ در سال 1340 ه . ق به قم آمد و به درخواست و اصرار مردم و علما در این شهر مقدس مقیم شد. او مؤسس حوزه علمیه است و عده کثیری از فضلاء و مجتهدین معاصر، از صدقات جاریه آن مرحوم به شمار میروند. ایشان در 17 ذیقعده 1355 ه . ق دار فانی را وداع گفت و در جوار کریمه اهل بیت (ع) حضرت فاطمه معصومه (س) ، به خاک سپرده شد. از آثار ایشان کتاب دُرر الفوائد در اصول است و همچنین کتاب النکاح که تقریرات درس ایشان به قلم آیتاللّه آقا میرزا محمود آشتیانی میباشد.
2 - آیتاللّه العظمی حاج سید محمد حجت (ره) :
ایشان در شعبان 1310 ه . ق در تبریز چشم به جهان گشود. درسال 1330 ه . ق برای تکمیل مراتب علمی به نجف اشرف رفت و از محضر حضرات آیات عظام: سید محمد کاظم یزدی «صاحب عروة»، میرزای نائینی، شریعت اصفهانی آقا ضیاء عراقی، سید محمد فیروز آبادی و دیگران استفاده کرد. در سال 1349 ه . ق به قم آمد و کرسی تدریس را بر عهده گرفت. ایشان به صفای باطن و پاکی قلب و عشق وافر به درس و بحث مشهور بودند، از آثار به جای ماندهاش، علاوه بر تربیت شاگردان بسیار، ساخت مدرسه مبارکه حجتیه قم است. او در 23 جمادی الاولی 1372 ه . ق به رفیق اعلی پیوست.
3 - آیتاللّه العظمی آقا سید محمد تقی خوانساری (ره) :
آن بزرگوار در رمضان 1305 ه . ق در خوانسار متولد شد. در سن 17 سالگی عازم عتبات عالیات شد و از درس حضرات آیات عظام: ملا محمد کاظم خراسانی «صاحب کفایه»، سید محمد کاظم یزدی، «صاحب عروة» بهره برد. او همگام با میرزا محمد تقی شیرازی و سید ابوالقاسم کاشانی، در جنگ جهانی اول، در مبارزه با استعمار انگلیس شرکت جست و پس از سقوط عراق دستگیر و به هند و چین تبعید شد و بعد از مدت چهار سال در اسارت بود. پس از آزادی به ایران آمد و در قم رحل اقامت افکند.
او از علمای معروف و مشهور حوزه علمیه به شمار میرفت و خدمات زیادی را نجام داد تا اینکه در هفتم ذیقعده 1371 ه . ق رخ در نقاب خاک کشید.
4 - آیتاللّه آقا میرزا محمد علی شاه آبادی (ره) :
آن دانشمند فرزانه در سال 1292 ه . ق در اصفهان پا به عرصه وجود نهاد. مقدمات علوم را در زادگاه خود فرا گرفت و سپس به تهران رفت.از حوزه درس مرحوم آیتاللّه العظمی حاج میرزا حسن آشتیانی فقه را فرا گرفت، فلسفه و عرفان را نیز از محضر حکیم میرزا هاشم گیلانی و حکیم میرزا ابوالحسن جلوه آموخت. وی مدتی در نجف اشرف در محضر میرزا محمد تقی شیرازی کسب فیض کرد و سپس به تهران آمد و خود به افاضه پرداخت. آن بزرگوار در سال 1347 ه . ق به قم آمد و به تربیت طلاب پرداخت؛ اما بعد از هفت سال بار دیگر به تهران بازگشت. روح بلند آن استاد مسلم اخلاق و عرفان در سال 1328 ه . ق به کوی دوست پر کشید.
سلطان الواعظین حدود پنج سال در قم از محضر اساتید فوق استفاده کرد و سپس به تهران بازگشت.
ایشان از عدهای از مراجع و بزرگان حوزه اجازه روایت حدیث و کتب روایی را داشت:
حضرات آیات عظام: حاج شیخ عبدالکریم حائری، حاج شیخ عبداللّه مامقانی، آقا ضیاء الدین عراقی، حاج سید ابوالقاسم طباطبائی غروی و سید شهاب الدین مرعشی نجفی صورت همه این اجازه نامهها در پایان کتاب شریف شبهای پیشاور به چاپ رسیده است.
سفر به پیشاور و تشکیل جلسات مناظره
سلطان الواعظین سفرهای متعددی به خارج از ایران داشت، وی در همه این مسافرتها علاوه بر مجالس وعظ و منبر و تبلیغ، با علمای بزرگ فرق و مذاهب نیز به گفتگو و تبادل نظر میپرداخت و آراء و عقاید حقه شیعه را با ایشان مطرح میساخت.
او سفرهایی را به مصر، سوریه، لبنان، اردن، فلسطین و هندوستان انجام داد، و مهمترین آنها - که مناظره معروف او در آن تحقق یافت و باعث شهرت وی گشت - سفر به پیشاور بود. ایشان در ربیع الاول سال 1345 ه . ق که تنها سی سال از عمرشان میگذشت، پس از سفر به عتبات و استعانت از سلطان الاولیا حضرت امیرالمؤمنین (ع) راهی هندوستان شد.
در کراچی، بمبئی، لاهور، پنجاب، حیدرآباد و بسیاری نقاط دیگر هند مورد استقبال و احترام مسلمانها و غیر مسلمانها واقع شد و جلساتی از بحث و مناظره را برقرار کرد. بعد از آن ایشان را به دهلی نو دعوت کردندو جلسه مناظره با عدهای از علمای هند را بر ایشان فراهم ساختند. در بعضی از این جلسات که در دهلی انجام میشد، رهبر بزرگ هند مهاتما گاندی نیز شرکت میکرد.(7)
بعد از این جلسات سلطان الواعظین به دعوت محمد سرور خان که از متنفذین خاندان قزلباش هندوستان به شمار میرفت، برای سخنرانی و خطابه راهی پیشاور شد. این مجلس با حضور جمع زیادی از مردم پیشاور و حومه آن و نیز عدهای از علمای فریقین (شیعه و سنی) در امام باره (حسینیه) مرحوم عادل بیک برقرار شد. سلطان الواعظین در این جلسات مباحثی در زمینه خلافت و ولایت و عقاید شیعه مطرح ساخت. در پایان یکی از این سخنرانیها دو تن از علمای کابل نزد سلطان الواعظین آمده و تقاضا میکنند در ارتباط با سخنان او با ایشان مناظره کنند. این دو نفر به نامهای حافظ محمد رشید و شیخ عبدالسلام از آن شب به بعد، پس از نماز مغرب و عشاء در حضور جمع زیادی از علما و رجال و مردم شهر، پیرامون مسائل مورد اختلاف با سلطان الواعظین به گفتگو مینشستند.
این جلساتِ پرشور که از شب جمعه 23 رجب 1345 ه . ق شروع شد، تا ده شب به طول انجامید. جلسه مناظره هر شب بعد از نماز مغرب و عشا تا 6 یا 7 ساعت و گاهی نیز تا اذان صبح ادامه مییافت.
در پیشاور وشهرهای اطراف آن، چون فرق مسلمین در کنار هم زندگی میکنند و با یکدیگر در ارتباط هستند، لذا چنین محفلی با استقبال زیادی رو به رو گردید و صورت مذاکرات هر شب، توسط روزنامههای محلی منتشر میشد.
در این مباحثات مسائلی از قبیل: دلالت آیات و روایات بر مقام شیعه، عقاید فرق مختلف شیعه، ظلم و ستم خلفا در طول تاریخ نسبت به شیعه، مذاهب اربعه اهل سنت، احادیث مختلف در فضیلت حضرت امیر (ع)، دلالت آیات مختلف بر شأن و منزلت حضرت امیر (ع) ، مسأله سقیفه، شوری، بدعتهای معاویه، قیام و شهادت حضرت سیدالشهداء (ع) و بسیاری از مباحث تاریخی و اعتقادی دیگر مطرح شده است. استدلال مرحوم سلطان الواعظین در طول این مناظره، فقط از کتب و منابع اهل سنت میباشد، و این خود نشانه تسلط و احاطه آن بزرگوار به منابع روائی و تفسیری عامه است. این احاطه تا جایی است که در برخی موارد موجب حیرت علمای اهل سنت حاضر در مجلس میشود و تحسین ایشان را برمیانگیزد. به راستی حضور ذهن و قدرت حافظه ایشان در ذکر منابع و کتب مختلف برای یک مطلب، حیرت انگیر است.
سید در این مناظره طولانی و کم نظیر چنان با صلابت، قدرت و منطق قوی وارد بحث شد که پس از مدت کوتاهی یکه تاز میدان گردید و آقایان بیشتر به مستمع تبدیل شدند، بی آن که بتوانند سخنی بگویند.
در پایان مذاکرات و شب دهم، تعدادی از رجال و بزرگان حاضر در مجلس به مذهب حقه تشیع مشرف شدند؛ ولی آنچه ثمره جاوید این مناظره پر ارج به شمار میآید، همان کتاب ارجمند «شبهای پیشاور» است.
مؤلف محترم مشروح مذاکرات را که روز بعد از جلسه توسط جراید محلی چاپ میشد مجدداً بررسی کرده است و پس از تنظیم در کتابی قطور به چاپ رسانده است.
اخلاق
مرحوم سلطان الواعظین انسانی سلیم النفس، بلند همت و با اراده بود.در بیان بسیار شیوا و صریح اللهجه و در عین حال مؤدب وعفیف بود.
دانشمند محقق، مرحوم محمد شریف رازی، درباره وینوشته است:
«او با نگارنده محبت تام داشت و گاه گاهی موفق به زیارتش میشدم، وی را عالمی بلند همت، منیع الطبع و کریم النفس میدیدم.»(8)
او عشق سرشاری به اهل بیت (ع) عصمت و طهارت داشت، و این محبت و شیفتگی را با هیچ متاعی مقابله نمیکرد. وی عمری را خالصانه در راه تعظیم، تکریم و ترویج خاندان عصمت و طهارت با قلم و بیان خویش جهاد نمود و دمی از این کوششِ مدام، را نیاسود.
حضرت آیتاللّه حاج آقا موسی شبیری زنجانی - دامت معالیه - میفرمودند:
«برخی از موثقین نقل میکردند، مرحوم سلطان الواعظین در اواخر عمر - که به بیماری قلبی شدیدی مبتلا بود - نیاز به معالجه پیدا کرد. فرزند او با یکی از یهودیهای متمکن تهران آشنا بود. این شخص یهودی که از طریق فرزند، پدر دانشمندش را میشناخت، یک چک سفید به او میدهد و میگوید این را به پدرت بده و بگو به هر کجا که میخواهند برای معالجه بروند. من تمام هزینه آن را خواهم پرداخت .پسر سلطان الواعظین مراتب را به عرض پدر میرساند. سید در جواب میگوید:
من که یک عمر نوکر حضرت سید الشهدا (ع) بودهام، حالا بیایم و از یک یهودی برای معالجه مریضیام پول بگیرم؟ و چک سفید را به صاحب آن پس میدهد.»
آن مرحوم عاشق و شیفته پیشوای بزرگ مردان تاریخ، حضرت مولی الموحدین امیرالمؤمنین (ع) بود و در همه تألیفات و بیانات خود، سعی بلیغی در ارائه شناخت بهتر و روشنتر شدن مقام، منزلت و فضیلت آن امام مظلوم داشت.
فاضل محترم، آقای کیائی طالقانی از آن مرحوم نقل کردندکه فرموده بود:
«اگر تمام کتب شیعه هم از بین برود، بنده میتوانم با اتکا به کتب و منابع عامه خلافت و ولایت حضرت امیر (ع) را اثبات بنمایم.»
درگذشت
آن مدافع حریم ولایت، پس از سالها تلاش خستگیناپذیر، واپسین سالهای عمر خویش را با بیماری شدید قلبی میگذراند، به طوری که تقریباً در ده سال آخر زندگی کاملاً خانه نشین شد. روح پاک وی سرانجام روز جمعه 17 شعبان المعظم 1391 ه . ق، برابر با 16 مهرماه 1350 ه . ش در تهران از کالبد خویش گسست و به ملاء اعلی پرکشید. آقای شاهرودی تاریخ فوت ایشان را در وفیات العلماء، بیستم شعبان دانستهاند و روی جلد شبهای پیشاور چاپ دارالکتب نیز همین تاریخ نوشته شده است؛ ولی برابر نوشته حک شده بر سنگ مزار ایشان این تاریخ را 17 شعبان ذکر کردهاند. پیکر ایشان پس از انتقال به قم، با تشییع با شکوهی توسط علماء و فضلای حوزه علمیه، در جوار بارگاه نورانی حضرت فاطمه معصومه (س) در قبرستان ابوحسین به خاک سپرده شد. مرحوم رازی نوشتهاند:
«بعد از فوت سلطان الواعظین، آیتاللّه حائری تهرانی، مرحوم حاج سید جواد سه دهی را - که از منبریهای برجسته تهران بود - در خواب میبینند که در باغ بسیار بزرگی با وضع خوشی مقیم است. میپرسد: آقای سه دهی چطوری؟ میگوید: بسیار خوبم. از وقتی که آقای سلطان الواعظین آمده است، به هر کدام ما (اهل منبر) یک درجه دادهاند.»(9)
تألیفات
مرحوم سلطان الواعظین، اگر چه بیشتر عمر خویش را صرف تبلیغ، وعظ و خطابه کرد و در این جهت هم به حق موفق بود، باز از تألیف و تدوین کتب سودمند و نافع برای جامعه اسلامی غافل نماند. این آثار مکتوب عبارتند از:
1 - شبهای پیشاور:
این کتاب که مهمترین تألیف سلطان الواعظین است، در نوع خود از بهترین آثار در موضوع مربوطه به شمار میآید. سید در این کتاب - که مشروح مذاکره و مناظره او در طول ده شب با بعضی از علمای اهل سنت در پیشاور است - اهم موضوعات مورد اختلاف را مطرح نموده و با استدلالی قوی و با استفاده کامل از منابع روائی و تاریخی اهل سنت، مبانی و معتقدات شیعه را به اثبات رسانده است.
این کتاب در عین این که مطالب دقیق و تخصصیِ اختلافی را آورده است، با نثری شیوا و روان برای همه اقشار علمی قابل استفاده میباشد. مطالعه دقیق آن به خصوص برای جوانان، باعث تحکیم مبانی مذهبی و روشن شدن عقاید حقه شیعه میگردد.
این کتابِ شریف و ارزشمند، چندین بار در زمان حیات مؤلف محترم و دهها بار بعد از ایشان، به چاپ رسیده است. این اثر به تازگی با همت سید حسین موسوی به عربی ترجمه شده، و با تحقیق و تعلیقِ مترجم، به وسیله مؤسسه البلاغ در بیروت تحت عنوان «لیالی بیشاور» به چاپ رسیده است.
2 - گروه رستگاران:
این کتاب در دو جلد قطور به چاپ رسیده است. موضوعات آن نیز مانند شبهای پیشاور، بیشتر حول محور اثبات حقانیت شیعه است. مؤلف محترم در جلد دوم کتاب به پاسخء نوشتههای شهرستانی در ملل و نحل و رد ادعاهای او درمورد شیعه میپردازد. وی سپس تفاوتهای گوناگون شیعه و سنی را به اختصار تشریح کرده و عقاید آنها را مطرح میسازد. او بخش پایانی جلد دوّم در عقاید شیعیان را، با اتکا به مبانی قرآن و حدیث اثبات میکند.
3 - صد مقاله سلطانی:
چنان که مؤلف محترم خود در مقدمه گفته است: این کتاب مجموعه صد مقالهای است که آنها را پیرامون تورات، انجیل و قرآن کریم، برای درج و چاپ در نشریه دینی پرچم اسلام(10) نگاشته و مقالات مزبور از این نشریه جمع آوری شده و پس از تدوین و به وسیله خود مؤلف به چاپ رسیده است. سلطان الواعظین حدود پنجاه مقاله اول را به بررسی تحریفهای صورت گرفته در تورات و انجیل اختصاص داده است. حدود پنجاه مقاله دیگر را نیز در اثبات مراتب اعجاز و حقانیت قرآن کریم نگاشته است. به هر حال این کتاب، در نوع خود اثر ارزشمندی به شمار میرود.
از آثار مرحوم سلطان الواعظین شیرازی تنها سه اثر فوق به چاپ رسیده است؛ ولی ایشان تألیفات دیگری نیز دارند که متأسفانه آنها را به زیور طبع نیاراستهاند. این آثار به شرح ذیل میباشد:(11)
1 - عقاید سلطانی: در یک جلد.
2 - سرادقات سلطانی: در صفات و علائم مؤمنین، در 4 جلد.
3 - فضایح الصوفیه: در حالات و مناشی پیدایش اهل تصوف.
4 - مجموعه سلطانی:به صورت کشکول در 12 جلد.
5 - توحید سلطانی: در معرفت الهی و صفات ثبوتیه و سلبیه، در 2 جلد.
6 - معراجیه:در بیانِ دلایل عقلیه و نقلیه بر اثبات معراج جسمانی.
7 - راهنمای اهل توحید: در صفات و شرایط نبوت و راهنمایان توحید، در دو جلد.
8 - المآل البینه: در اثبات وجود امام عصر (ع).
9 - راه سعادت: در تشریح ساختار معنوی انسان (اخلاق و صفات حمیده) در 2 جلد.
10 - حکمت الهی: حدیث، در دو جلد.
11 - اثبات الحجّه: در شرایط و صفات امامت و حالات ائمه اطهار:، در 2 جلد.
مقالاتی نیز از آن عالم ربانی در مجلات مانند: معارف جعفری، پرچم اسلام و... به چاپ رسیده است.
قلم شیوا و روان ایشان، مطالب علمی را برای توده مردم قابل درک و فهم میکند شایسته است اهل فضل و تمکن، بعضی از تألیفات سودمند ایشان را که هنوز به چاپ نرسیده است، به زیور طبع بیارایند.
پینوشتها:
1 - زندگینامه رجال و مشاهیر ایران، حسن مرسلوند، ج 4، ص 154.
2 - شبهای پیشاور، سلطان الواعظین شیرازی، ص 92.
3 - شبهای پیشاور، بخش تصاویر و اسناد در پایان کتاب.
4 - آثار الحجة، مرحوم شیخ محمد رازی، ج 1، ص 150.
5 - زندگینامه رجال و مشاهیر ایران: حسن مرسلوند، ج 4، ص 154.
6 - آثار الحجة، مرحوم محمد شریف رازی، ج 2، ص 151.
7 - شبهای پیشاور، سلطان الواعظین، ص 93.
8 - گنجینه دانشمندان، مرحوم شیخ محمد شریف رازی، ج 2، ص 376.
9 - گنجینه دانشمندان، ج 2، ص 376.
10 - هفته نامه دینی - طبی پرچم اسلام بین سالهای 1330 - 1325 ش به مدیریت دکتر سید عبدالکریم فقیهی شیرازی در تهران منتشر میشد. شخصی که به سوی محمد رضا شاه تیراندازی کرد خبرنگار این نشریه بود. رجوع کنید به شناسنامه مطبوعات ایران: مسعود برزین، ص 105.
11 - برگرفته از مقدمه کتاب گروه رستگاران.
منابع و مأخذ:
1 - اعیان الشیعه، الامام سید محسن امین.
2 - نقباء البشر، علامه آغا بزرگ تهرانی.
3 - زندگینامه رجال و مشاهیر ایران، حسن مرسلوند.
4 - دانشمندان و سخن سرایان فارس، محمد حسین رکن زاده آدمیت.
5 - وفیات العلما یا دانشمندان اسلامی، حسین جلالی شاهرودی.
6 - آثار الحجه یا دایرة المعارف حوزه علمیه قم، محمد شریف رازی.
7 - گنجینه دانشمندان، محمد شریف رازی.
8 - معجم مؤلفی الشیعه، علی الفاضل القاینی النجفی.
9 - شبهای پیشاور، سلطان الواعظین شیرازی.
10 - گروه رستگاران، سلطان الواعظین شیرازی.
11 - اثر آفرینان، انجمن آثار و مفاخر ایران، زیر نظر سید کمال حاج سید جوادی.
منبع: www.hawzah.net
نظر شما