تحلیل ساز و کار معنایی گفتمان "خیر" در آئین نوروز: رویکرد نشانه_معنا شناسی گفتمانی
پیشنهاده دکتری تخصصی (PhD) 1399
پدیدآور: ملیحه سعیدی
استاد راهنما: علی کریمی فیروزجایی
استاد مشاور: حمیدرضا شعیری
استاد مشاور: محمدرضا احمدخانی
مرکز تحصیلات تکمیلی، گروه ادبیات و زبانهای خارجی
چکیده
رویکرد نشانه_معنا شناسی به عنوان حوزهای از دانش که به مطالعه و شناخت نشانهها، همچنین انتقال و دریافت معنا از طریق نشانهها میپردازد، در تحلیل و نقد مناسبات اجتماعی و مسائل فرهنگی جوامع بشری به کار گرفته میشود. نشانه شناسی فرهنگی نیز یکی از حوزههای نشانه شناسی است که هدف اصلی آن مطالعه کارکردی نظامهای نشانهای گوناگون است (پاکتچی و همکاران: 1396). فرهنگ به عنوان مجموعهای از آداب، رسوم، اعتقادات و ارزشها که در طی دورههای تاریخی شکل گرفته و آرمانها و نگرش مردمانش به زندگی و نحوه زندگی آنها را تحت تاثیر قرار داده است، حاصل جمع نظامهای نشانهای متعددی است که هر یک در فرایند معناسازی و انتقال معنا دخیلاند. ازنظر نشانه شناسانی چون لوتمان (1993_1922 ) فرهنگ می تواند بیندیشد و معناپردازی کند؛ چرا که واجد ماهیتی نشانهای و دارای سازماندهی مشخصی است که در هیأت یک سپهر نشانهای قادر به تسهیل و بهبود حیات اجتماعی انسان است.( لوتمان و اوسپنسکی،1390:44) از این رو فرهنگ به عنوان فضای گفتمانی در شکلگیری معنا در شرایط تعاملی و براساس وضعیت و تجارب متعدد افراد جامعه شناخته میشود. مبنای نظری در نشانه_ انسان شناسی و تولید سبک زندگی، آراء و اندیشههای فونتنی (1948) است که همواره بر روابط بین فردی و تعاملات مردم جامعه به عنوان مبنای تولید سبک زندگی تاکید دارد. در این خصوص آثاری چون Sémiotique du discours (1998) و Formes de Vie (2017) و مطالعات نشانه_مردم شناسی گستردهای انجام داده است. (...) با توجه به چارچوب نظری تحقیق، به طرح مسئله اصلی میپردازیم. یکی از مسائل مهم و چالش برانگیز هر جامعه ، ارتباط متقابل انسان با محیط زیست (بوم) و تأثیر این ارتباط بر ابعاد مختلف زندگی و ارتباط او با همنوعان خود و خویشتن ِخویش است. بدون شک، کیفیت این ارتباط وابسته و برخواسته از ایدئولوژیها و ایدهها ، افکار و فرهنگ هر ملّت است. از سوی دیگر، زبان به عنوان ابزار تجلّی این تفکرات و ایدهها، به بررسی این ارتباطات و نیز دلایل تحکیم ،تضعیف یا تخریب آن میپردازد. در طول تاریخ، هر جامعه شاهد تولّد و تحوّل مجوعهای از آداب، آئینها، هنجارها و ارزشهای مختلف است که از یک سو ریشه در هویّت ثابت آن ملّت دارد، و از سوی دیگر همواره سیّال و پویاست و در گذر زمان دگرگون میشود. بوم زیست به عنوان محل یا مکانی که در آن حیات جریان دارد، میزبان کنشگرانی است که حیات دارند و از این زیستن خود در جهان خارج، تجاربی اندوختهاند. برهمکنش تجارب متوالی زیسته کنشگران با جریانهای فرهنگی خلق شده؛ در طول زمان منجر به تولید سبک زندگی میشود. به عبارت بهتر، سبک زندگی نظامهای نشانه_معنایی هستند که بیانگر هویتهای اجتماعی، فرهنگی، فردی و جمعی هستند. چنین هویتهایی در درون سپهرهای نشانه ای شکل میگیرند. (شعیری، 1398) یکی از این عناصر فرهنگی و رسوم آئینی ایران، نوروز است که گفتمانها و کارکردهای متنوعی را مبتنی بر نگرش تاریخی، اسطوره ای_پهلوانی، ادبی و فولکوریک شامل میشود. نوروز به واسطه جشنها، آئینها و مراسم متنوع و خاص خود (مثل: خانه تکانی، نوروزنامه، سبزه درست کردن، هفت سین، عمو نوروز، حاجی فیروز،عیدی دادن، سیزده به در) از دیرباز جایگاه ممتازی در میان ایرانیان داشته وسبب ایجاد کنشهای فرهنگی و سازوکارهای اجتماعی متنوع در جامعه وتولید فضای گفتمانی میشود. این فضای گفتمانی به همراه روابط بین نشانهای ومؤلفههای فرهنگی؛ نوروز را مبدّل به یک سپهر نشانهای کرده که با خوانش و تحلیل آن امکان بازشناخت ژرفساختهای فرهنگی و اجتماعی فراهم میشود. از مهمترین ابعاد گفتمانی سپهر فرهنگی نوروز، هویّت گرایی ملّی ، مَنِش پهلوانی، صلح و آشتی انسانها با طبیعت و با یکدیگر، تحکیم ارتباط انسان با خود و دیگران، تولید و بهبود سبک زندگی و در نهایت نیکی و رضایتمندی است که مجموعه این عناصر در قالب نظام گفتمانی "خیر" قابل بررسی است. (همانگونه که میدانیم واژه خیر در زبان فارسی گستره معنایی وسیعی را شامل میشود: احسان و نیکویی، خوبی، خوشی، ضدّ شرّ، نیکوکار، کریم و ... . لکن همه این معانی در قالب کلمه "خیر" نمود یافتهاند. مقصود از "خیر" در اینجا همان خوبی و ضدّ شرّ میباشد.) "گفتمان خیر" مبتنی بر کارکرد اخلاق بوده که سایر کارکردهای عمده گفتمانی اعم از شَوِشی، کنشی( روایی)، تنشی، اخلاق و بوم زیستی را در درون خود جای دادهاست. گفتمان در نظام کنشی تغییر و حرکت رو به جلو سبب تولید معنا میشود. به بیان دیگر "آنچه کنشگران را به حرکت وا میدارد، تصاحب هدف ارزشی است که یا از طریق فرآیند تجویزی و یا مُجابی تحقق می-یابد" (شعیری، 1389:135 ). نظام شَوِشی در تقابل با نظام کُنشی قرارمیگیرد و بر اصل حضور عوامل گفتمانی مبتنی است. در این نظام، گفتمان بیشتر تابع شرایط عاطفی و احساسی است که شَوِشگران از آن پیروی میکنند.( دو نظام گفتانی حسّی-ادراکی و تنشی-عاطفی دو زیر مجموعه از نظام گفتمانی شَوِشی محسوب میشوند) (شعیری و همکاران،1392:35). در نظام تنشی نیروها با یکدیگر در چالش قرار میگیرند تا دستیابی به تعادل گفتمانی میسّر شود( شعیری،1389:135). در نظام گفتمانی اخلاقی رابطه من و دیگری مطرح است: آیا دیگری در مرکز اهمیّت و توجه است؟ و آیا ارتباط من و دیگری بر پایه فضیلت و اخلاق است؟ و در آخر نظام گفتمانی بومزیستی مطرح میگردد. همانگونه که میدانیم مکان واقعیتی انکار ناپذیر از حضوری است که از طریق کنشگران در حال زیست تعریف میگردد و چنین مکانی به دلیل رابطه بین انسان و عناصر مکانی، بوم نامیده میشود (شعیری،1398:73). نوروز تجلی-گاه ارتباط متقابل انسان و محیط زیست و تاثیر متقابل آنها بر یکدیگر است و برای ما به مثابه یک سپهر نشانهای است که با دو عنصر مهم فرهنگ و بوم زیست گره خورده است.
نظر شما