دو مضمون حاکم بر انقلاب علمی سدهٔ ۱۷
همانطور که در متن از کتاب "تاریخ پیدایش علم جدید" آمده است، دو مضمون عمده بر انقلاب علمی سدهٔ ۱۷ حاکم بود:
۱. سنت افلاطونی ـ فیثاغورسی:
- این سنت به طبیعت به مثابه یک هندسه مینگریست.
- معتقد بود که عالم بر پایهٔ اصول ریاضیات ساخته شده است.
- بر نظم پدیدهها تمرکز داشت و به دنبال کشف توصیف دقیق ریاضی آنها بود.
- این توصیف را جلوهای از ساخت نهایی عالم میدانست.
۲. فلسفهٔ مکانیکی:
- طبیعت را ماشینی عظیم میپنداشت.
- در پی کشف سازوکارهای پنهان در پس پدیدهها بود.
- به علّیت تکتک پدیدهها توجه داشت.
- معتقد بود که طبیعت در برابر خرد آدمی، مانند صفحهای شفاف است.
- تلاش میکرد تا از فلسفهٔ طبیعی هر گونه اثر ابهام را بزدایند.
- پدیدههای طبیعی را معلول سازوکارهای نامرئی نمیدانست، بلکه آنها را کاملاً مشابه سازوکارهای آشنای زندگی روزمره میدید.
برخورد و تعامل دو سنت
این دو سنت فکری با وجود اهداف متفاوت، با یکدیگر برخورد و تعامل داشتند. این برخورد نه تنها علوم آشکارا ریاضیاتی، بلکه علوم دیگر مانند شیمی و علوم زیستی را نیز تحت تأثیر قرار داد.
تنش میان دو سنت
تشریح علیّت ریاضیاتی غالباً در نقطهٔ مقابل مسیری بود که به سوی توصیف دقیق میرفت. کامیابی کامل انقلاب علمی به راهحلی نیاز داشت که تنش میان این دو روند حاکم را از میان بردارد.
نکاتی در خصوص این دو سنت:
- سنت افلاطونی ـ فیثاغورسی ریشه در فلسفه یونان باستان داشت.
- فلسفهٔ مکانیکی در دوران رنسانس و به واسطهٔ اندیشمندانی مانند گالیله و دکارت رواج یافت.
- هر دو سنت در شکلگیری علم مدرن نقش داشتند.
- تنش میان این دو سنت تا به امروز ادامه دارد.
تاثیرات انقلاب علمی:
- انقلاب علمی سدهٔ ۱۷ تحولات عظیمی در علم و دانش ایجاد کرد.
- این تحولات منجر به اکتشافات و اختراعات جدیدی شد.
- انقلاب علمی همچنین بر فلسفه، دین و سایر زمینههای فکری تاثیر گذاشت.
اهمیت انقلاب علمی:
- انقلاب علمی سدهٔ ۱۷ یکی از مهمترین تحولات در تاریخ بشر است.
- این انقلاب پایههای علم مدرن را بنا نهاد.
- تاثیرات انقلاب علمی تا به امروز ادامه دارد و همچنان بر زندگی انسانها تاثیر میگذارد.
نظر شما