دانایی و اطلاعات، اسلحه آخرالزمان
قدرتهای استعماری در مراحل مختلف تئوریهای متفاوتی داشتهاند. ابتدا کشورهایی همچون پرتقال، هلند و انگلیس از راه استعمار مستقیم اقدام میکردند. حمله انگلیسیها به هند، فرانسویها به آفریقا و پرتقالیها به ایران از جمله اقدامات ناشی از این تئوری میباشد.
در مرحله دوم استعمارگران سعی کردند وظیفه استعمار را به شرکتهای تجاری بسپارند. ایجاد شرکتهایی همچون کمپانی هند شرقی در این تئوری قابل توجیه است. این کمپانیها که خاصیتی نظامی ولی به ظاهر تجاری داشتند وظیفهشان تسخیر منابع مادی و خدادادی کشورهای تحت استعمار بود. در اقدام سوم استعمارگران سعی کردند به جای حضور مستقیم نظامی یا اقتصادی خویش تنها به حضور سیاسی از یک سو و دست نشانده کردن حکومت مستعمرات خویش همت گمارند.
هر چند ایالات متحده در دو جنگ عراق و افغانستان سعی کرد این تئوری را متحول کند لیکن به زودی متوجه اشتباه خود شد.
هماکنون تئوری جدیدی در حال شکلگیری است که بانیان اصلی آن اهل فکر و دقت در ایالات متحده هستند این تئوری معتقد است روشهای پیشین علاوه بر آنکه پرهزینه و مشکلآفرین هستند بلکه در درازمدت نتایج کاملاً برعکس در بر خواهند داشت. برای مثال در کشورهای آفریقایی هر اتفاقی که بر سر دولت یا مردم بیاید عموم مردم بدون تدقیق، مستقیماً خزانه را مسوول میدانند و در خاورمیانه و کشورهایی همانند ایران به درست یا نادرست عموم مردم انگلیس را بانی تمام مشکلات پیدا و پنهان خود تصور میکنند.
در تئوری جدید به جای ثروت مردم، خود مردم هدف قرار گرفتهاند. قدرتها سعی دارند خود مردم را قانع کنند که با آنها باشند. وقتی کشوری سعی داشته باشد در جامعه مقابل خود جاسوس پرورش دهد مطمئناً در صورتی موفق خواهد بود که از افراد مؤمن به ایدئولوژی آن جامعه کسی را به خدمت خود درآورد در واقع این تئوری هم مبنای کار به نحوی همین مسأله است.
امپراتوری ایران در زمان هخامنشیان بزرگترین امپراتوریهایی است که تاکنون گذارده شده است این امپراتوری در زمان کوروش از اعتبار بیشتری نیز برخوردار بود. کوروش در برخی کاوشها به عنوان اولین سیاستمدار واقعی بشریت معرفی شده است. وی وقتی سرزمینی را فتح میکرد از جمله اولین اقدامات خود عرض تواضع او در برابر اعتقادات همان سرزمین بود. وی وقتی وارد معابد میشد سعی میکرد با احترام کامل این کار را انجام دهد ولی این مسأله همیشه مورد رعایت واقع نشده بود.
پس از ایجاد قدرتمندی نسل اول خشونت در وحشیترین شکل ممکن آن رخ نمایاند. بریدن سرهای اسیران و کشتهشدگان جناح شکستخورده از عادیترین رفتارهایی بود که در زمان قدرتمندی نسل اول وجود داشت. در زمان قدرتمندی نسل دوم این مسأله به نحو فوقالعاده قابل توجهی فروکش کرد. رفتارهای خشن فردی جای خود را به واکنشهای خشونتآمیز جمعی داد.
در قدرتمندسازی نسل سوم که بر پایه اطلاعات پایهگذاری شده است این مسأله دوباره منقلب شده است به نحوی که هماکنون برای تسخیر فرد نیاز به احترام کامل به شخصیت انسانی وی خواهد بود.
شاید داستان افسانهای جدال باد و خورشید را شنیده باشید. این دو روزی با هم به بحث نشسته بودند که کدام قویترند. خورشید برای آنکه قدرت خود را نشان دهد زرنگی کرد و فردی را که داشت از مسیری میگذشت را نشان باد داد و از او خواست اگر قدرت دارد کاری کند تا آن فرد لباسهای خود را از تن بیرون کند. باد هم بدون فکر کردن شروع به وزیدن کرد و بر سروصورت آن فرد زد ولی او به جای بیرون کردن لباسها محکم به آنها چسبید. با همه تلاشهای باد، آن فرد قدمی در راه اراده باد، برنداشت آنگاه خورشید به میدان آمد و با انعکاس نور خود فضا را به حدی گرم و مطبوع ساخت که فرد مذکور قصد کرد برای آبتنی کردن به دریاچهای که در آن نزدیکیها بود برود.
هماکنون قدرتمندی نسل سوم چنین ایدهای را پرورش داده است و از ابزارهای مدرن استفاده میکند ولی یک سؤال اساسی وجود دارد و آن اینکه آیا به همان اندازه که ابزارهای قدرتمندی مدرن شدهاند، اهداف نیز ارتقاء پیدا کردهاند؟
مشخصاً چنین نیست، برای مثال اگرچه نتیجه فردی قدرتمندی نسل اول خشونتهای بدوی و فردی بیشتری بود لیکن میزان کشتهشدگان در اثر قدرتمندی نسل اول شاید درصد بسیار اندکی از کشتهشدگان نسل دوم باشد. هماکنون نیز قدرتمندی در دست همان ایده است هر چند نوع استفاده متفاوت شده ولی هدف از استفاده همانی است که قبلاً هم بوده است.
پیش از این اشاره کردیم که وقتی نسل دوم قدرتمندی وارد عرصه شد، نماز نسل اول یعنی شمشیر به موزهها پیوست. هماکنون هم پس از قدرت یافتن نسل سوم قدرتمندی، نسل دوم و نماز آن رفته رفته به موزهها سپرده خواهند شد. از این رو ما معتقدیم که در آینده جنگها نه به واسطه باروت بلکه با کمک اطلاعات پیش خواهند رفت.
برای ادامه این بحث لزوم اشاره به یک حدیث بسیار مهم است. وقتی ملکه کشور صبا (بلقیس) در راه عزیمت به ملک سلیمان بود، حضرت سلیمان برای قدرتنمایی الهی، از یاران خویش پرسید چه کسی میتواند تخت بزرگ و معروف ملکه را به آن مکان بیاورد آن هم پیش از آنکه بلقیس به آن محل برسد. یکی از یاران سلیمان گفت میتوان این کار را در عرض چشم بر هم زدنی به انجام برساند. امام باقر علیهالسلام میفرمایند علم، نزد خدا 73 حرف است. یک حرف آن مخصوص خداوند متعال است و آن را به هیچ کس عطا نخواهد کرد. ولی 72 حرف باقی آن نزد ما ائمه اطهار موجود است. سپس حضرت باقر علیهالسلام فرمودند آن کس که تخت بلقیس را در چشم بر هم زدنی نزد سلیمان آورد یک حرف از آن 73 حرف را میدانست که توانست چنین کند.
حال به بحث قبلی بازمیگردیم، گفتیم که از این پس جنگها به جای آنکه با تکیه بر باروت باشند با توسل به اطلاعات و دانایی صورت خواهند گرفت. حضرت بقیهالله الاعظم هنگام خروج و قیام موعود خود از چه اسلحهای استفاده خواهند کرد؟ این یک سؤال همیشگی است. حدیثی وجود دارد که حضرت موعود اکثر مناطق فتح شده خود را بدون خونریزی به دست خواهند آورد و شاید این مسأله در عرصه قدرتمندی جدید که بدون توسل به باروت و مشتقات آن و با توسل به دانایی است بتواند کمی، برای ما قابل فهم تلقی شود.
پیش از این به نقش هالیوود در عرصه قدرتمندی جدید اشاره کردیم. هالیوود سعی دارد تا به پیچیدهترین شکل جهانیسازی آمریکایی را به جهانیان تلقین کند. آنها در این محدوده به جنگ با تمام مشکلات تخیلی که برای زمینیان اتفاق میافتد میرود. دیوهای افسانهای ایرانیان و یونانیان هماکنون وارد هالیوود شدهاند و رستم و سهراب و هرکولهای باستان در قامت زورو، بتمن و اسپایدرمنهای جدید به جنگ آنها میروند. حتی اخیراً مسأله آخرالزمان هم وارد هالیوود شده است و آمریکاییها در تخیلات هالیوودی خود به جنگ موعود آخرالزمان میروند. فیلم سینمایی (و آنگاه آخرالزمان) یکی از همین ساختههاست.
به نظر میرسد دانایی به عنوان محوری جدید از قدرتمندی شکل و شمایل قدرتمندی را از بیخ و بن تعبیر خواهد کرد. وقتی پیامبر اکرم (ص) به جای استفاده از لفظی همانند میکروب مجبور بود برای فهم مردم زمان از لفظ مبارزه با شیاطین استفاده کند میتوان تصور کرد که چرا در احادیث اشاره شده که حضرت حجت(عج) اکثر سرزمینها را بدون خونریزی فتح خواهد کرد. بار دیگر به سخن شیمون پرز نخستوزیر سابق اسرائیل اشاره میکنم که در کتاب خاورمیانه جدید اعتقاد پیدا کرده است از این پس قدرت را به جای ارتش بایستی در دانشگاه پیدا کرد. در دنیای جدید کشوری برنده است که بتواند به نحو مطلوبتری از عنصر رسانه، اطلاعات، دانایی و حق اطلاع بهره ببرد.
منبع: / سایت / باشگاه اندیشه
نویسنده : مهدی صمدی
نظر شما