ریشههای باستانی جشن نوروز در کرند و افسانه کاوه آهنگر
در شهر آهنگران کِرند، دختران و پسران مشعل به دست از بالای شهر به پایین میآیند، گویی برای نبرد با ضحاک صف کشیدهاند. در میدان شهر که امروزه به نام کاوه آهنگر شناخته میشود، هیزمهای بزرگی را جمعآوری میکنند و با صدای سرنا و دهل، دور تا دور آن میایستند. با هر کوبش بر طبل بزرگ، یک قدم به جلو میگذارند و مشعل خود را به کومه هیزم نزدیک میکنند.
آتشی مهیب بر پا میشود و صدای سرنا در میان شرارههای آتش گم میشود. دختران و پسران عقب میایستند، دست در دست هم میچرخند و با رقص خود، نوروز را گرامی میدارند. جشنی که نسل به نسل با زایش طبیعت در دامان سبز زمین برپا میشد.
ماریو لیورانی، تاریخنگار و باستانشناس ایتالیایی، معتقد است که جشن نوروز در واقع یادآور سقوط آشور توسط مادها است. او میگوید:
آشوریان معمولاً با پایان فصل سرما، تهاجم خود را آغاز میکردند. کوهنشینان ماد نیز با آغاز بهار و بیرون آمدن از پناهگاههای زمستانی، با هم متحد میشدند و مبارزۀ خود بر ضد آشور را آغاز میکردند. پس از صدها سال تحمل رنج و جنگهای تحمیل شده توسط آشوریان، به نینوا حمله و با تصرف پایتخت، آشور را منقرض کردند.
بر اساس گاهنگاریهای بابلی، سقوط آشور در 21 مارس 612 پیش از میلاد رخ داده است که دقیقاً با اول فروردین، زمان جشن نوروز، مصادف میشود. لیورانی همچنین ریشه افسانه قیام کاوه آهنگر علیه ضحاک و به آتش کشیدن کاخ او و رسیدن فریدون به پادشاهی، که در شاهنامه فردوسی آمده است، را بر شورش مادها علیه آشور میداند.
زلیخا بهرامی منش
عکس از فرهاد فیروزی
نظر شما