فلسفه تحلیلی در تئاتر عروسکی
پارسای داخل کشور کارشناسی ارشد 1402
پدیدآور: سامر عدنان عبد الخالق الربیعی
استاد راهنما: حمید تلخابی
دانشگاه ادیان و مذاهب، دانشکده دین و هنر
چکیده
وقتی از بخش کودک صحبت میکنیم، این مهم ترین ساختار اجتماعی هست میتواند به یک وسواس ایستا برای ارزیابی هر جامعه تبدیل شود که تطابق اشکال فکری بین آموزش و اجرای نمایشی، راهبرد اصلی برای تولید مولفههای انیمیشن است. اجراها در یک نظام گفتمانی فلسفی و زیباییشناختی درباره ذهن کودکان مشروط به آموزش است. و هدف از پایان نامه این است که با تبدیل کردن تئاتر کودک وسیله ای برای کمک به جامعه در موفقیت آن، دریابیم که مشکلات کودک چیست و راه های رسیدن به تعادل چیست تا طرحی موثر در حل مشکلات تربیتی و رفتاری کودک باشد. سوال اصلی در اینجا این است که چگونه تئاتر کودک را به بخش اصلی و سیستماتیک تبدیل کنیم تا نقشه موفقیت و برتری کادر آموزشی و والدین در درمان ضعف های رفتاری و روانی کودک در محیط مورد نظر او ترسیم شود؟ بنابراین رابطه بین مطالعهای که کودک را هدف قرار میدهد و مؤلفههای رفتار او را بهطور عینی و هنرمندانه سازماندهی میکند، جریان را بهطور خودکار به یک ادراک ذهنی گسترده و موفق در برنامهریزی تبدیل میکند. و مراحل رشدی که کودک را آماده میکند و با توجه به سن او با جامعه آینده سازگار میشود و این آرمانها از طریق گروهی از شخصیت ها به کودک منتقل میشود که معتقدند کودک آنها را دوست دارد و دوست دارد، تعارض و پیامدهای آن تأثیر بسزایی دارد. شخصیت، ویژگیها و نیروهای زیباییشناختی که شخصیتها با خود حمل میکنند مستقیماً بر میزان پذیرش کودکان نسبت به ایدههایی که توسط آن شخصیتها منتقل میشود تأثیر میگذارد، بنابراین سرمایهگذاری باید به روشی مثبت انجام شود. شکی نیست که کودکان با یادگیری توانایی استفاده از پتانسیل ژنتیکی خود را به دست میآورند و به هر حال باید فرصت یادگیری داشته باشند. پتانسیل ژنتیکی او رشد خواهد کرد. تئاتر کودک تئاتری است برای دوران کودکی، چه بزرگسالان و چه کودکان، تا زمانی که هدف آن سرگرم کردن کودک یا سرگرم کردن او یا برانگیختن دانش و وجدان و حرکت او و یا تشخیص کودک باشد. عملکرد و نقش او بازی و موقعیت های نمایشی برای برقراری ارتباط با بزرگسالان یا کودکان. در پایان، اگر کودکان عروسکهای انساننما را ترجیح میدهند، باید شخصیتهای جدیدی را اختراع و خلق کنیم که بچهها بتوانند در کنار هم زندگی کنند و با آنها آشنا شوند تا بتوانند چیزهای زیادی از آنها بیاموزند. به خاطر داشته باشید که در یک سن چه چیزی به کودک پیشنهاد میشود. ممکن است در سن دیگری کار نکند. و این همان چیزی است که ما در پیام خود توضیح دادیم این است که تئاتر کودک یک تئاتر اصلی در یک برنامه درسی آموزشی باشد که به درستی هدایت شود تا نسلی برتر و متکی به خود در آینده خود بسازد. از طریق پایان نامه و مطالعات فوق به نتایج خود می رسیم و این همان چیزی است که در پایان نامه خود توضیح دادیم این است که تئاتر کودک باید یک تئاتر اصلی در چارچوب یک برنامه درسی آموزشی باشد که به درستی هدایت شود تا نسلی برتر و متکی به خود در آینده خود بسازد. که به موفقیت فرآیند آموزشی کمک میکند زیرا تئاتر میتواند ضمیر ناخودآگاه کودک را مورد خطاب قرار دهد و افکار و رفتارهای بیهوده را تحریک کرده و آنها را به ثروتی اخلاقی تبدیل می کند که کودک را در حال و آینده برای کودک در محیط رشد میدهد جامعه و خانه بزرگتر.
نظر شما