نقدی بر استثمار در نظامهای استعماری
توماس پیکتی در کتاب "تاریخ مختصر برابری" به موضوع استثمار در نظامهای استعماری میپردازد و به درستی نشان میدهد که چگونه پس از لغو بردهداری، اشکال جدیدی از کار اجباری و استثمار به وجود آمدند.
نکات کلیدی این نقد:
پیوستگی بین بردهداری و کار اجباری: پیکتی نشان میدهد که بین بردهداری سفتوسخت و شکلهای مختلف کارِ کموبیش اجباری نوعی پیوستگی وجود دارد.
سامانههای نوین استثمار: پس از لغو بردگی، زمامداران اروپایی سامانههایی مانند "تعهدآور" در فرانسه و "کارگران کارآموز" در انگلیس را ابداع کردند که به آنها امکان میداد نیروی کار ارزان را از سرزمینهای دور به مستعمرهها بیاورند.
بهرهکشی و خودکامگی: پیکتی با استناد به بایگانیهای حقوقی نشان میدهد که چگونه این سامانههای نوین میتوانستند به شکلهایی از بهرهکشی و خودکامگی منتهی شوند که با بردهداری محض تفاوت چندانی نداشتند.
مذاکره بر سر انضباط: مالکان و کارفرمایان در مستعمرهها به دنبال راههایی برای اعمال انضباط در محیط کار بودند. آنها در نهایت استفاده از تنبیه بدنی را کاهش دادند، اما مجازاتهای مالی را جایگزین آن کردند.
کار اجباری قانونی: پیکتی به نمونهای از کار اجباری قانونی در مستعمرههای فرانسه بین سالهای ۱۹۱۲ تا ۱۹۴۶ اشاره میکند.
استعمار آفریقا: در اواخر قرن نوزدهم، اروپاییها در آفریقا به طور گسترده از کار اجباری برای استثمار ثروتهای طبیعی و معدنی استفاده میکردند.
فاجعه کنگوی بلژیک: پیکتی به نمونه فاجعهبار کنگوی بلژیک اشاره میکند که در آن، استثمار بیرحمانه مردم محلی برای استخراج کائوچو منجر به مرگ و میر و آوارگی گسترده شد.
نقدهای وارده:
تمرکز بر اروپا: نقد پیکتی بیشتر بر استعمار اروپایی تمرکز دارد و به سایر اشکال استثمار در تاریخ، مانند استعمار در سایر نقاط جهان یا استثمار در دوران مدرن، توجه کمتری میکند.
راهحلها: پیکتی در این بخش بیشتر به توصیف مشکل میپردازد و راهحلهای عملی برای مقابله با استثمار ارائه نمیدهد.
با وجود این نقدها، تحلیل پیکتی از استثمار در نظامهای استعماری بسیار ارزشمند است و به درک بهتر تاریخ نابرابری و بیعدالتی در جهان کمک میکند.
نظر شما