مکتب هنری ایماژیسم
در اوایل قرن بیستم، گروهی از شاعران انگلیسی و آمریکایی تحت تأثیر مکتب سمبولیسم فرانسه مکتبی را در لندن بنانهادند که در سال ۱۹۱۲ «ازرا پاوند» (۱۹۷۲ ـ ۱۸۸۵ Ezra Pound) آن را ایماژیسم (Imagism) نامید. او که شاعری آمریکایی ساکن لندن بود به همراه تی. اس. الیوت از پیشگامان و بنیانگذاران اندیشه ایماژیسم محسوب می شوند. و تامس ارنست هیوم (T.E.Hulme) به عنوان تئوریسین و نظریه پرداز این مکتب بر افکار و عقاید تی.اس. الیوت ودیگر ایماژیستها بسیار تأثیر گذاشت.
از دیگر شخصیتهایی که به این جریان ادبی پیوستند می توان ریچارد آلدینگتن (R.Aldington) و همسرش هیلدا دولیتل (H.Doolittle)، اف.اس. فلینت (F.S.Flint)، اسکیپویت کانل (S.Cannel)، امی لوئل (A.Lowell) و جان کورنوس (J.Cournos) را نام برد.
ایماژیستها (تصویرگرایان) که بی زار از قالبها و سبکهای شعری قدیم بودند و با ادبیات و شعر رمانتیک، اشعار ویکتوریایی و شاعران «جورجین» بشدت مخالفت می کردند، بدنبال شیوه و سبکی جدید در شعر می گشتند تا خود را از قید وبندها، عادات و کلیشه های ادبیات و بویژه شعر گذشته آزاد کنند تا با زبانی نو، افکار و احساسات شاعرانه خود را در ارتباط با این جهان ناپایدار و غیر قابل اطمینان بیان کنند. آنان نگاهی نو به شعر داشتند و می خواستند با نوجویی ونوگرایی تحولی در شعر ایجاد کنند وتعریفی جدید برای آن ارائه دهند. به عنوان مثال هیوم با افکاری کلاسیک، شعر را به هنر «مجسمه سازی» تشبیه می کند. و الیوت با الهام گرفتن از تئوفیل گوتیه می گوید: « شاعر باید با خلق تصاویر و تشبیه های نو و بدیع از ویژگی خلاقه زبان استفاده کند و زبان و در پی آن ادبیات را به جلو ببرد».
همچنین اف.ام.فورد مانند الیوت اعتقاد داشت که باید به زبان گفتاری و روز مردم جامعه شعر سرود و کلیشه ها و اصول زبان نوشتاری را کنار گذاشت. اما امی لوئل در وهله اول به وزن و ریتم شعر اهمیت می داد و معتقد بود که شعر باید همانند موسیقی موزون و ریتمیک ودر عین حال دلنشین و لطیف باشد.
در واقع ایماژیسم (تصویرگرایی) بیش از آنکه یک مکتب ادبی باشد مرحله ای گذرا در شعر بود که توانست زمینه را برای تحول شعر بعداز خود فراهم کند. پیروان این جریان ادبی تا حد زیادی پایه های اولیه «شعر آزاد» را بنا نهادند.
عقاید ایماژیستها:
۱. شعر آزاد:
تصویرگرایان طرفدار ومدافع «شعر آزاد» بودند. چون به اعتقاد آنان در این نوع شعر، دست شاعر برای ابتکار عمل و خلاقیت باز است و شاعر راحت تر می تواند احساسات درونی خود رابیان کند.
۲. تصویر سازی:
پیروان این جریان ادبی مضامین ساده را با تصویرسازی به نظم در می آوردند. آنان بوسیله ایماژ یا تصویر به هر چیز مبهم حسی یا ذهنی، واقعیت خارجی می دادند.
۳. بیانی صریح و روشن:
ایماژیستها معتقد به مختصر و مفید گویی بودند. از نظر شاعران این مکتب باید در بکار بردن کلمات خسیس و صرفه جو بود. آنان می گفتند که باید همانطور که بدون استفاده از کلمات حاشیه ای واضافی فکر می کنیم، حرف بزنیم وبنویسیم تا با بیانی صریح و روشن به اندیشه ناب خالص دست پیدا کنیم.
۴. سمبول:
از نظر تصویر گرایان از آنجایی که هر شیء بطور طبیعی سمبول و نماد است بنابراین برای اشاره به آن باید بطور مستقیم خود آن شیء را بیان کرد. و تشبیه، کنایه و استعاره را بکار برد.
۵. اهمیت دادن به وزن و آهنگ شعر:
ایماژیستها در وهله اول به ریتم و وزن شعر تأکید می کردند. آنان سعی داشتند تا حد امکان شعر را به موسیقی نزدیک کنند و سپس به موضوع شعر می پرداختند. که این عقیده آنان متأثر از عقاید مکتب سمبولیسم فرانسه بود.
مجموعه شعر «آئینه های وهم» (Mirrors of illusion) اثر ادوارد استورر (E.storer) از جمله آثاری است که با اندیشه ایماژیستی سروده شده است.
اثر دیگر ایماژیستها با نام «چند شاعر ایماژیست» ( Some imagist poets) اثر آلدینگتن و امی لوئل در سه جلد در سالهای ۱۹۱۵، ۱۹۱۶ و ۱۹۱۷ منتشر شد که در واقع مقدمه ای را که آلدینگتن بر جلد اول این کتاب در سال ۱۹۱۵ نوشته بود، مرامنامه و بیانیه ایماژیستها محسوب می شود.
و همچنین مجموعه «چند نفی» (A few Don,ts) و مقالات ادبی «از را پاوند» با نام «بازنگری» (A Retrospect) از جمله آثاری است که بیانگر نظریات، عقاید و سبک نگارش ایماژیستها است.
نظر شما