اسرار کثیف هالیوود
وقتی هالیوود درگیر جنگ ها می شود، فیلم ها باید تاوان سنگینی بپردازند. قوانین هالیوود آشناست. حقیقت این است که در هالیوود فقط آدم های خوب برنده هستند و هنگامی که با فیلم های تولیدی آن سر و کار داشته باشیم، قطعاً «آدم های خوب» آمریکایی خواهند بود. وقایع تاریخی هرگز نمی توانند سد راه فیلم های پر فروش هالیوود قرار گیرند. برای مثال فیلم «نجات سرباز رایان» را در نظر گیرید. در این فیلم گویا فراموش شده است که هفتادو دو هزار سرباز انگلیسی و کانادایی نیز در جنگ شرکت داشته اند. هالیوود از ما می خواهد باور کنیم که این نیروهای آمریکایی بودند که با رمزگشایی یک دستگاه ارسال پیام های رمز غنیمت گرفته شده از یک زیردریایی آلمانی، توانستند مسیر جنگ را هدایت کنند و اصلاً مهم نیست که نیروهای انگلیسی شش ماه قبل درگیر جنگ شده بودند.
اما حقایق هالیوود همیشه به این آسانی فاش نمی شود. برای مثال، درباره روابط عمیق میان پنتاگون (وزارت دفاع آمریکا) و هالیوود به ندرت سخنی گفته می شود. روابطی که نه تنها میلیون ها دلار درآمد به جیب فیلمسازان هالیوود سرازیر می کند و نیز ابزار تبلیغاتی مفیدی برای ارتش جهت جذب نیرو است، بلکه تاریخ را نیز در جهت اهداف واشینگتن تحریف می کند و در مجامع بین المللی چهره ای موجه از آن به نمایش می گذارد.
در برنامه ای تلویزیونی به نام «عملیات هالیوود» که از شبکه SBS پخش شد، امیلیو پاکال فیلمساز به همراه دیو راب، روزنامه نگار و کارشناس سینما به نقد و بررسی مشاوره و کمک هایی که تهیه کنندگان فیلم ها از پنتاگون دریافت کرده اند، پرداختند.
راب که قبلاً برای مجلات «ورایتی» و «هالیوود ریپورتر» فعالیت می کرده در این برنامه گفت طی تحقیقات خود با پی بردن به جزئیات دسترسی آسان تهیه کنندگان و فیلمسازان به کشتی، تانک، تجهیزات، اطلاعات، پایگاه های نظامی، و نیز نیروها و مناطقی که جلوه ای بسیار واقعی به صحنه های فیلم ها می داد، حیرت زده شده است. گزارش او که بررسی صفحه به صفحه فیلمنامه هایی است که استودیوها به پنتاگون تحویل داده اند، به خوبی نشان دهنده نوعی تبانی براس سانسور و گنجاندن تبلیغات مورد نظر پنتاگون در فیلمنامه ها می باشد. پذیرش چنین سیستم نظارتی برای هالیوود به معنای برخورداری از کمک ها و همکاری پنتاگون است. و برای پنتاگون نیز به معنی نشان دادن چهره ای مطلوب از نیروهای خود و رفتار، دیدگاه ها و وطن دوستی آنها و در نتیجه توجیه وارد شدن به جنگ است.
با این حال چرا پنتاگون بودجه خود را صرف صلح طلبی یا بهبود جنبه های نامطلوب زندگی سربازان خود نمی کند؟ چرا باید به فیلم «گروهان» کمک کند در حالی که فیلم «کلاه سبزها» خوشایندِ آنهاست؟
از جمله کسانی که در برنامه «عملیات هالیوود» اظهار نظر کرده اند، فیل نویس، کارگردان استرالیایی؛ فیل استراب از وزارت دفاع آمریکا؛ لارنس سویید، مورخ؛ و جوترنتو، نویسنده و رئیس «مرکز آموزش عمومی ضد جنگ» را می توان نام برد. همگی این افراد اتفاق نظر داشتند که در فیلم های مورد تایید پنتاگون دیالوگ، طرح داستان و ملیت قهرمان ها تغییر داده می شود تا تهیه کنندگان بتوانند به جنگ افزارهای پنتاگون دسترسی پیدا کنند.
برای مثال در سال 1995 در فیلمنامه اصلی و اولیه فیلم جمیزباندی «چشم طلایی» یک ژنرال نیروی دریایی آمریکا اسرار نظامی را فاش می کند. اما در نسخه اصلاح شده فیلم می بینیم که فرد خائن یک افسر نیروی دریایی فرانسه می باشد.
پاکال و راب به بررسی دقیق تغییرات صورت گرفته در فیلمنامه ها پرداخته اند. آنها فهرستی از اسامی فیلم ها و تهیه کنندگانی که با پنتاگون همکاری کرده اند، تهیه کرده و نشان دادند که ویراستاریان وزارت دفاع چگونه فیلمنامه ها را تغییر می دهند. جالب است که در این گزارش از فیلمسازانی که خود اقدام به سانسور فیلمنامه ها و همکاری با پنتاگون کرده اند، بیش از ویراستاران انتقاد شده است. به گفته راب او در مبارزه علیه این سیستم نظارتی دریافته است که تاثیر چنین تحریف هایی بر نسل کنونی جوانان آمریکایی هنوز مشخص نیست. چه تعداد از سربازان آمریکایی که در عراق کشته شدند، پس از تماشای این نوع فیلم ها تصمیم به حضور در جنگ گرفتند؟ چه تعداد از جوانان بر اثر تبلیغاتی که برای جذب نیرو در این فیلم انجام شده، جان خود را از دست دادند؟
ظاهراً تنها کاری که تهیه کنندگان برای برخوردار شدن از کمک های پنتاگون باید انجام دهند این است که پنج نسخه از فیلمنامه را برای تایید به آنجا تحویل دهند و سپس کلیه تغییرات پیشنهادی پنتاگون را در فیلمنامه اعمال کنند. آنگاه دقیقاً مطابق با فیلمنامه شروع به ساخت فیلم کنند و محصول نهایی را قبل از نمایش عمومی آن در اختیار پنتاگون قرار دهند. به گفته راب بسیاری از فیلمسازان هالیوود از قبیل جری براک هایمر، تام گلدنبرگ، جان وو و سایر تهیه کنندگان و کارگردانان با کمال رغبت چنین همکاری را با پنتاگون دارند. «راز کثیف هالیوود» همین است.
اما فقط فیلم های سینمایی هدف این سیستم قرار ندارند. سریال های کارتونی کودکان نیز از سانسورها و تغییرات پنتاگون در امان نیستند. اخیراً صحنه ای از یک کارتون که در آن هواپیمایی جنگی آتش می گیرد و سقوط می کند، پنتاگون را نگران کرده بود. از این رو خواستار تغییر فیلمنامه آن شد چرا که آنها نمی خواهد کودکان- سربازان آینده- ببینند که ارتش آمریکا جنگ افزارهای ناکارآمد تولید می کند.
جای تعجب نیست که دولت آمریکا نیز از هر آنچه پیامی مثبت از آمریکا را نشان دهد پشتیبانی می کند و به فیلم هایی چون «طولانی ترین روز»، «اسلحه برتر» یا «پرل هاربر» علاقه زیادی دارد. اما فیلم هایی از قبیل «اکنون آخر الزمان»، «گروهان» یا «دکتر استرنج لاو» به مذاقش خوش نمی آید. همینطور فیلم هایی که در آنها سربازان زخمی و مجروح، قربانیان جنگ، اردوگاه های اسرا یا تلفات غیر نظامیان به تصویر کشیده می شوند، ... این فیلم ها هیچ ارتباطی به آنها ندارد! اما کافیست فیلمساز با استفاده از قوه تخیل خود قهرمان فیلم را ژنرالی چهار ستاره قرار دهد. در آن صورت با مدال ها و جوایز متعدد بمباران خواهد شد.
برای پیمودن جاده شهرت و محبوبیت نزد سردمداران دولت آمریکا راه های دیگری نیز وجود دارد. برای مثال نشان دادن واکنش های عاطفی پنتاگون در زمان جنگ برای آنها بسیار جالب خواهد بود (تلویزیون انگلیس از این شیوه بسیار استفاده می کند.) مثلاً پیام فیلم «جنگ فویل» حول محور فداکاری و تفاهم می چرخد. فویل، رئیس پلیس پیر وعاقلی است که از تعقل، شکیبایی و بردباری خود برای مبارزه با خرابکاری و جنایت استفاده می کند. این فیلم به جای نمایش کشتار و خونریزی در میادین جنگ، ارزش های اصیلی را که انسان ها برای حفظ آنها مبارزه می کنند، به نمایش می گذارد.
منبع: سایت باشگاه اندیشه به نقل از: سایت عملیات روانی
نویسنده : برایان کورتیس
نظر شما