اهمیت ادبیات برای ایرانیان
درست 10 سال پیش یعنی سال 1380 به عنوان نخستین چهره ماندگار عرصه شعر و ادب برگزیده شد. اهل دامغان است اما پس از اخذ مدرک دیپلم از دیار خود رخت برمیبندد و برای ادامه تحصیل به پایتخت عزیمت میکند. مهمترین واقعهای که بر زندگی ادبی وی تأثیر نهاد، انقلاب اسلامی بود که محتوای شعر استاد را به خود اختصاص داد. وی پس از انقلاب علاوه بر تدریس و تحقیق در شعر، موسیقی و ادبیات سمتهای مختلفی را در حوزه فرهنگی کشور به عهده داشته است و اکنون نیز دوسالی میشود که به عنوان رئیس فرهنگستان هنر مشغول فعالیت در این عرصه فرهنگی کشور است. در روزهایی که باران پا به پای پائیز میآید در اتاق کار استاد محمدعلی معلم دامغانی حاضر میشویم و حاصل دیدارمان آن میشود که شما در ادامه میخوانید.
*مهمترین مأموریت فرهنگستان هنر چیست و شما چقدر فعالیتهای این فرهنگستان را در زندگی مردم تأثیرگذار میدانید؟
**مأموریت فرهنگستان هنر نسبت به فرهنگستانهای دیگر کمی پیچیدهتر و متفاوتتر است چرا که اگر بپذیریم مردم ایران به هنر بیش از هر چیز دیگر پرداختهاند و اهمیت میدهند مسلماً باید برای آنهایی که آشنایی دقیق ندارند یادآور شد که هنر دوبخش مهم و اصیل دارد. یکی بخش عتیق و کهن هنر که از انواع هنرهای کلامی حقیقت آدمی از سایر حیوانات به نطق پدیدار میشود، است. و این نطق وقتی در صورتهای هنری تجلی پیدا میکند در حقیقت ما به ازای تمام زیبایی درونی انسان است. هیچ چیز به اندازه سخن زیبا نمیتواند حقیقت آدمی را به منصه ظهور برساند و هنرهای دیگر از پس نطق میآید یعنی اگر نگارگری است در حقیقت دنباله شعر و ادبیات است. موسیقی در همراهی شعر و ادبیات زیبا می شود و تذهیب قابی است به گرد متنی که به خط زیبا، ادبیات را نگاشته تا آن زیبایی سهم دیدار را نیز به اندازه شنیدار پرداخت کند. به هر حال رجوع همه ماجراها به جوهر نطق و گفتار است. بنابراین هنر وقتی در حقیقت نطق تجلی میکند با معنی که برای آن در زبان فارسی قائل هستیم یعنی به نیک مردی، انسانیت و فرادست بودن از جهت اخلاق حسنه رسیدن.
بنابراین باید گفت، فرهنگستان هنر بیش از آنکه تصور میکنیم هم در زندگی ما نقش دارد و هم معرف ما در جهان است. مرحوم استاد شهریار در شعر معروف خود خطاب به انیشتین گفت: «حکیما محترم میدار مهد ابن سینا را / به این وحشی تمدن گوشزد کن حرمت ما را» بنابراین حرمت ما در هنر ماست و هنر ما بخشی هنرهای عتیق و بخشی هنرهایی است که در دنیای جدید آمده و مربوط به رسانهها و رایانهها میشود که تا حدودی شناخته شده است و بحث درباره آن به درازا میکشد که از آن میگذریم.
*استاد ادبیات و شعر چقدر در فعالیتهای شما در فرهنگستان هنر جای دارد. به نظر میرسد علاقه شخصی شما باعث شده به این هنر توجه بیشتری کنید؟
**ادبیات تقریباً از باب تعریف هنر بیش از هر هنری در دسترس است و ایرانیان نیز چون به آن بیش از هر هنری اهمیت دادهاند، از این جهت است که نام ادبیات سرلوحه و دیباچه قرار میگیرد وگرنه ما به همان اندازه که به هنرهای کلامی اهمیت میدهیم به تجسمی، نگارگری و نمایشی اهمیت نمیدهیم. امروزه هنرهای نمایشی مسلماً مورد عنایت است چرا که بسیاری از ابزارهایی که در اختیار انسان امروزی است اول به بیان نمایش قصهها را روایت میکند و در کنار آن اگر حکمت یا فلسفهای وجود دارد به نحو دیگر در گفتار میآید.
*آقای معلم اگر موافق باشید کمی درباره مهمترین فعالیتهای فرهنگستان صحبت کنیم. یعنی میخواهم بدانم از زمان حضور شما در فرهنگستان چه فعالیتهایی را مد نظر دارید؟
**کارهای نشده در کشور ما بسیار است. کارهایی که ضرورت دارد انجام شود. ما دوسه پروژه بسیار بزرگ را پیشرو داریم که وقتی آن را مطرح میکنیم عزیزان دیگر عنوان میکنند که ما هم قصد این اقدام را داشتهایم که نمیدانم بدون مطالعه یا با مطالعه آن را بیان میکنند، بگذریم. ما قریب یک سال است مطالعه بر روی هنرهایی که به خانمها مربوط میشود خصوصاً طراحی لباس و آنچه به خانه مربوط میشود کار کردهایم همچنین راجع به انواع پارچههایی که در ایران بافته میشود و نقشها و تصویرهایی که روی پارچهها هست کار کردهایم و در این میان با شخصیتهایی آشنا شدیم که در کار طراحی لباس بودند اما متأسفانه به دلیل عدم مدیریت آنها برای خارج از ایران تکدوزیهای خاصی انجام میدادند. بنابراین ما درصدد جمع کردن این استعدادها هستیم و زمینههایی را فراهم کردهایم.
زن در عرصههایی که حضورش مانعی نخواهد داشت به تناسب شرکتش باید از «شعار» که در ادبیات به معنی لباس خوب است برخوردار باشد. ما فعالیتهای مناسبی انجام دادهایم و از این به بعد هم انجام خواهیم داد. البته یکی از وزارتخانهها عنوان کرده در این امر فعالیتی انجام داده است و ما با کمال میل اعلام میکنیم اگر اقدام آنها واقعی است ما حاضریم تمام تجربیات خود را در اختیار آنها قرار دهیم.
*استاد ما شنیدهایم که شما در حوزه کتاب نیز فعالیتهای گستردهای دارید درباره این فعالیتها توضیح میدهید؟
**بله. یکی از پروژههای مهم ما تدوین کتاب گویای کامل است. کتاب گویای کامل کتابی است که حداقل تمام هنرهای گذشته ما را بتواند منعکس کند. در این پروژه ابتدا با ادبیات منظوم یعنی شعر شروع کردهایم. این کتاب به خط خوش نوشته خواهد شد و از تهذیب مناسب استفاده میکند. البته در کنار کتاب سیدی آن هم به صورت فایلهای PDF قرار خواهد گرفت تا از دنیای مدرن عقب نباشد. امروزه مردم حتی در ماشینهایشان میتوانند از سیدیهای تصویری استفاده کنند و ما باید از این فرصت استفاده کنیم و محصولات فرهنگی خود را در اختیار آنها و همسو با تکنولوژی عرضه کنیم.
این کتابها که عرض کردم با جلدسازی خوب و تمام هنرهایی که میتواند یک کتاب را به صورت کامل منتشر کند انجام خواهیم داد و در سال آینده احتمالاً چند نمونه منتشر خواهد شد.
اما نکتهای دیگر درباره ایرانیان این است که ما به هنر بیشتر از نقد و شرح هنر اهمیت میدهیم و شرح و نقد بیشتر متعلق به خارجیها است که البته گاهی هم بد نیست اما به نظر میرسد این کار باید در کشور خود ما نیز انجام شود خصوصاً اینکه ساحتهای زبانی ما چندگانه شده است. وقتی نیما آمد ساحت زبانی ما دگرگون شد. شعر سنتی ما نه برای اهل سنت و شعر نو زمینهای شد برای نوگرایان و چیزهایی به سخن آوردند که در زبان گذشته نبود.
امروز رسانه و رایانهها زبان شفاهی دیگری را تحمیل میکنند که پشتوانه عمیقی از زبان کتبی دارد یعنی صرف شفاهی و بازار نیست. بنابراین اگر این زبان کنترل نشود هرج و مرج زبانی شکل خواهد گرفت. یعنی ما چنان که یک زبان حرف میزنیم اما زبان یکدیگر را نمیفهمیم. سادهتر بگویم جای خالی خیلی از مباحث فرهنگی اهل فکر و فرهنگ را آزار میدهد و در عین حال کتاب مستندی که به آن رجوع کنند وجود ندارد بنابراین کار بینهایت است و ما هنوز یک دوره کامل تاریخ و ادبیات، تاریخ علم، تاریخ هنر و بسیاری از مباحث که ضمیمه اینها است باید تحقیق کنیم تا برای تصویرسازی تا آنجا که نشانه وجود دارد نشانهشناسی کنیم و اینها کمترین وظیفه است که بر عهده فرهنگستان هنر است.
*استاد شما در فرهنگستان چقدر به نخبگان هنری توجه میکنید و آیا اقدامی در این حوزه انجام دادهاید؟
**تشکیل گروه نخبگان هنری کشور از سلسله جوانان علاقهمند هنر از مهمترین اقدامات ما برای نخبگان است چرا که تا به حال در حوزه هنر به نخبه توجهی نشده است. در حالی که ما میبینیم به نخبگان در حوزه علم و ورزش توجه خوبی شده است. امروز تعداد قابل ملاحظهای از این نخبگان در فرهنگستان حضور دارند و هنرهایی که آنها خواهند پرداخت هنر «رویی در فرداست» یعنی هنرهایی که به رسانه مرتبط است. خدا را شکر در این زمینه توفیقات خوبی داشتهایم و امیدواریم بتوانیم همینطور روبهجلو حرکت کنیم.
*یکی از نکاتی که شما در ابتدای حضورتان در فرهنگستان به آن اشاره و نقد کرده بودید اساسنامه فرهنگستان هنر بود. آیا در این زمینه اقدامی انجام دادهاید یا خیر؟
**مهمترین ایرادی که بنده به اساسنامه فرهنگستان گرفتهام عدم فراگیری آن بوده است. من معتقدم فرهنگستان باید خانه تمام هنرمندان باشد و مورد حمایتهای عمومی قرار بگیرد. همچنین برخی از مسئولان و خردمندان تصورشان این است که فرهنگستان هنر نوعی پژوهشگاه هنری است که گروهی پدید آمدهاند تا کارهای تحقیقاتی انجام دهند. در حالی که ما جای یکی دو تا پژوهشگاه داریم و به لحاظ کمی و کیفی قصد توسعه آن را هم داریم اما فرهنگستان شخصیتهایی دارد که هرگز به دانشگاه و حتی دبیرستان هم نرفتهاند اما در پایهای از هنر و کار هنری قرار دارند که اگر دانشگاه از آنها دعوت کند مسلماً جز در سطح عالی راضی به درس دادن نیستند. مثلاً شخصی مثل مرحوم لرزاده در معماری شرق. تحصیلات کلاسیک ندارد اما سالها تجربه و آموزش سینه به سینه از اساتید از آنها اساتید بزرگی ساخته و در جایگاهی قرار دارند که استاد یگانه در فن خود شدهاند.
منبع: روزنامه ایران ۱۳۹۰/۹/۱
گفت و گو شونده : محمدعلی معلم دامغانی
نظر شما