موضوع : پژوهش | مقاله

جایگاه زبان ترکی در سده پنجم هجری

مردم آذربایجان پیش از سده‌ی پنجم با زبان ترکی آشنا شده بودند ولی این آشنایی به صورت گذرا و موقتی بود. حضور مستمر و همیشگی ترکان در آذربایجان که از اوایل سده‌ی پنجم آغاز شد، موقعیت را برای حضور قدرتمندانه‌ی زبان ترکی در آذربایجان و ایجاد تحول زبانی فراهم کرد. در هر کجا که سلجوقیان وارد می‌شدند، زبان ترکی نیز اشاعه پیدا می‌کرد. واژگان ترکی همراه دستور زبان خاص ترکی اوغوز، در توبره‌ی اسبان‌شان سرزمین‌های مختلف را در می‌نوردید.
در این زمان زبان پهلوی در قهقهرای سستی بود. روی هم رفته بعضی احتمال داده‌اند که خط و زبان پهلوی تا سده‌ی پنجم باز هم آثاری داشته و مردمی بدان حرف می‌زده و می‌نوشته‌اند ولی در آن موقع از میان رفته است. به طور مثال فخرالدین اسعد گرگانی معروف به فخری گرگانی در حدود سال 440 هجری در اصفهان قصه‌ی ویس و رامین را از پهلوی به فارسی معمول آن دوره ترجمه و به نظم درآورده است. او در اول کتاب می‌گوید:
ندیدم زان نکوتر داستانی نماند جز به خرم بوستانی
و لیکن پهلوی باشد زبانش نداند هر که برخواند بیانش
نه هر کس آن زبان نیکو بخواند وگر خواند همه معنی نداند
زبان پهلوی در عرض مدتی حدود 70 سال صحنه‌ی برتری را به زبان ترکی سپرد و پس کشید. این تغییر سریع و گسترده خود گویای ضعف زبان پهلوی از یک سو و قدرت و انسجام زبان ترکی بود. چون جنگاوران ترک بیش‌تر در میان روستاییان و به دور از شهرها در مراتع و چراگاه‌های مجاور اردوگاه بر پا کرده بودند، زبان ترکی بیش‌تر و در آغاز در روستاها رواج یافت. از نظر زبان شناسی چیزی به نام زبان خوب و یا زبان بد وجود ندارد. اصولا زبان‌ها از نظر این که وسیله‌ی ارتباطی هستند با یکدیگر تفاوتی ندارند بلکه تنها می‌توانند از نظر برآورده کردن نیاز سخنگویان تفاوت داشته باشند. از نظر زبان شناسی زبان درست زبانی است که با کم‌ترین اصطکاک و زحمت، نتیجه‌ی مطلوب را برای گوینده‌ی خود حاصل کند. بنابر این «صحیح» و «غلط» در مورد زبان هیچ معنی ندارد مگر آن که در ارتباط با موقعیت‌هایی که استعمال زبان را ایجاب می‌کند، بررسی شود. به هر حال انسان برای رنج خود تلاشی که برای زندگی می‌کند ارزش قایل است و زبان در شناخته شدن زحمت و تلاش انسان مقام اول را داراست. زبان ترکی به دلیل گیرایی و صلابت خاص به سرعت در میان مردم رشد کرد. سرعت این رشد در روستاها بیش‌تر و در شهرها کم‌تر بود. اکنون نیز نام بیش‌تر روستاها در آذربایجان ترکی است در حالی که شهرها نام باستانی خود را حفظ کرده‌اند مانند اردبیل، مراغه، تبریز، شیروان و باکو. زبان ترکی ویژگی‌هایی دارد که دقت در آن‌ها می‌تواند علت رشد و گسترش سریع آن را روشن نماید.

1. اصل توالی پیوندها:
در زبان ترکی از انواع پیوندها آن چه وظیفه‌ی ماهوی داشته و در معنی خود کلمه ایجاد تصرف کند، باید در فاصله‌ی نزدیک‌تری باشد و آن چه نقش خارجی داشته و برای ایجاد همبستگی میان اجزای مختلف کلام به کار رود، در فاصله‌ی دورتری از ریشه قرار می‌گیرد. پیوندهای توصیفی به لحاظ این که نقش خود را در داخل کلمه و در زمینه‌ی مفهوم جدید بخشیدن به آن ایفا می‌کنند، از پیوندهای تصریفی که وظیفه‌ی ارتباط کلمه را با سایر اجزای کلام فراهم می‌سازند، به ریشه‌ نزدیک‌ترند.

2. اصل هماهنگی اصوات:
اصوات در زبان ترکی هماهنگی و تطابق گروهی دارند که از جنبه‌‌های خاص این زبان است و منظره‌ی صوتی ویژه‌ای به کلمات و الفاظ آن‌ها می‌بخشد.

3. اصل کوتاهی صائت‌ها:
خصوصیت دیگر زبان ترکی، کش‌دار نبودن اصوات صائت رایج در این زبان است. منظور از کوتاه یا کشیده بودن یک صائت فرق فاصله‌ی زمانی میان شروع و پایان تلفظ آن می‌باشد، به عبارت دیگر وقتی یک صائت به شکل انفجاری از حنجره‌ خارج شود، شکل کوتاه و هر گاه به صورت کش‌دار ادا شود، شکل کشیده آن را خواهد داشت. زبان ترکی از نظر عمومی زبان کوتاه صائت است. این ویژگی از وجوه تمایز زبان ترکی است و یکی از لوازم بومی شدن لغات بیگانه این است که صائت‌های کشیده‌ی آن‌ها به صائت‌های کوتاه و متعارف تبدیل شود.

4. اصل نبودن علامت جنس:
در زبان ترکی جنسیت گرامری وجود نداشته و جنس هر اسم از مدلول آن معلوم می‌شود.

5. تنوع و نظم افعال:
زبان ترکی از نظر وسعت و تنوع افعال از زبان‌های غنی است. در زبان‌های ترکی افعال حالت انعطاف و استعداد فوق العاده‌ای به تصرف و پذیرش مفاهیم متنوع ابراز می‌دارند. زبان ترکی از نظر تعریف افعال با قاعده‌ترین زبان دنیاست. دستور زبان ترکی بسیار با قاعده است و در آن استثنایی وجود ندارد. از نظر دشواری شناسی کلی، دشواری زبان ترکی بسیار کم‌تر از زبان‌های دیگر است. در جایی که زبان فرانسه برای ادای یک مطلب از 13 کلمه استفاده می‌کند، در زبان ترکی 4 کلمه برای ایفای آن کافی است.

6. هم گونی واکه‌ها
7. کلمات ترکی هیچ گاه با دو هم خوان شروع نمی‌شود.
8. زبان ترکی دارای مفرد و جمع ولی فاقد تثنیه است. جمع نیز کاربرد زیاد ندارد.
9. بن فعل به تنهایی دارای ارزش امر مفرد است.
10. صفت و قید از یکدیگر متمایز نیستند.
11. فعل برای بیان مفاهیم گوناگونی مانند ضرورت، امکان و شرط و... پسوندهای متعدد می‌گیرد.
12. صفت مطلق قبل از اسم و مضاف الیه قبل از مضاف قرار می‌گیرد.
13. حرف تعریف وجود ندارد.
14. در صرف اسماء پسوندهای ملکی به کار می‌رود.
15. وند affix بعد از کلمه می‌آید.
16. بعد از اعداد علامات جمع به کار نمی‌رود.
17. مقایسه با مفعول منه انجام می‌گیرد.
18. برای فعل معین به جای داشتن از فعل بودن (ایمک) استفاده می‌شود.
19. در بسیاری از زبان‌های ترکی برای حرکت منفی مخصوصی وجود دارد.
20. پسوند سؤال موجود است.
21. به جای حروف ربط از اشکال فعل استفاده می‌شود.

ویژگی مهم دیگر که باعث قدرت و صلابت خاص زبان ترکی در میان زبان‌های دیگر می‌شود، قانون آهنگ است. چون زبان ترکی دارای 9 حرف صدادار است، ترتیب قرار گرفتن این حروف صدادار یا مصوت‌ها از قانون آهنگ پیروی می‌کنند و هر واژه‌ی ترکی لفظ خاص خود را دارد که با محک قانون سنجیده می‌شود.و قانون آهنگ قانونی محکم و ماندگار است و به سادگی نیز می‌توان از آن برای تشخیص درستی یا نادرستی تلفظ کلمه بهره جست.
با وجود این ویژگی‌های بارز در زبان ترکی و وجود کاستی‌های فراوان در زبان پهلوی، زبان ترکی به سرعت در آذربایجان پیشرفت کرد. سلجوقیان در کار ترویج زبان ترکی نه اجباری به کار بردند و نه زحمتی را متحمل شدند. بلکه زبان ترکی جای خود را در میان مردم گشود. اگر چه زبان ترکی از پشتوانه‌ی حکومتی نیز برخوردار بود ولی این مسأله دلیل اصلی گسترش زبان ترکی نبود. چرا که اگر مسأله اجبار و خصومت در میان می‌بود، باید مردم در حفظ زبان پهلوی سعی بلیغ می‌کردند در حالی که حتی پس از افول سلجوقیان نیز زبان پهلوی هرگز سر بلند نکرد. به طور کلی هیچ منبع تاریخی وجود اجباری از طرف سلجوقیان را برای تحمیل زبان خود در آذربایجان تأیید نمی‌کند.
پیش از آمدن سلجوقیان به آذربایجان زبان علمی و نوشتاری مردم این سرزمین به مانند دیگر سرزمین‌های اسلامی زبان عربی بود. در سرتاسر جهان اسلام و فرهیختگان و نویسندگان از زبان عربی بهره می‌بردند. زبان عربی به عنوان زبان قرآن و حدیث در میان مسلمانان محترم بود. دانشمندان و اندیشمندان ترک نیز کتاب‌های خود را به عربی می‌نوشتند. ابو نصر فارابی ملقب به معلم ثانی، جاراله زمخشری نویسنده کتاب‌های تفسیر کشاف و مقدمه الادب، محمد شهرستانی نویسنده کتاب الملل و النحل و اسماعیل جوهری فارابی نویسنده‌ی کتاب صحاح الجوهری و یا الصحاح فی اللغه از این دسته بودند.
چون سلجوقیان کار حکومت را از خراسان آغاز کرده بودند، برای امور دیوانی از دبیران خراسانی بهره می‌بردند. دبیران خراسانی نیز دفتر و دیوان را به زبان پارسی می‌نگاشتند. هنگامی که آمد و شد فرمانروایان سلجوقی و جای‌گیری آنان در آذربایجان فزونی یافت، دبیران خراسانی نیز به آذربایجان آمدند. بدین سان زبان پارسی دری نیز در میان فرهیختگان آذربایجانی رواج یافت. فهم واژگان و دستور پارسی دری برای آذربایجان دشوار بود. برای حل این مشکل یکی از شاعران خراسانی به نام ابونصر علمابن احمدبن منصور اسدی طوسی (پسر اسدی طوسی شاعر) کتاب «لغت فرس» یا فرهنگ اسدی را نوشت. هم چنین قطران تبریزی کتاب تفاسیر فی الغه الفرس را به این منظور نگاشت. این دو اثر دیرینه‌ترین آثاری هستند که به منظور آشنایی مردم آذربایجان با پارسی دری تألیف شده‌اند. دفاتر و دیوان سلجوقیان ایران و حتی سلجوقیان روم پارسی بود، و سلجوقیان در ترویج زبان پارسی در آسیای صغیر نقشی به سزا دارند.
به طور کلی سده‌ی پنجم هجری، دوران حضور گسترده‌ی ترکان در جهان اسلام بود. البته دوران آغازین حضور به سده‌ی دوم هجری و ورود ترکان به دستگاه خلافت عباسی بازمی‌گردد. چون ترکان دسته دسته مسلمان می‌شدند لازم بود که حاکمان بنی عباس از طرز زندگی آنان آگاه می‌شدند. در سال 255ق جاحظ کتاب‌های مناقب الترک و فضایل الاتراک را برای وزیر متوکل نوشت. با این حال ظهور سلجوقیان و به ویژه نتایج جنگ ملازگرد، ترکان را به عنوان بازوی توانمند اسلام نمایاند. در سده‌ی پنجم دو کتاب بزرگ به منظور شناساندن ترکان به جهان اسلام نگاشته شد.

1- دیوان لغات الترک:
این کتاب نخستین کتاب گرامر ترکی است. محمود کاشغری آن را در سال 451ق به المقتدی بالله خلیفه عباسی تقدیم کرد. او در این کتاب یک نقشه‌ی رنگی از جهان کشیده بود که مرکز عالم یعنی شهر بلاساغون مرکز حکمرانان ترک قرار داده شده بود. او در کتاب از قبایل اوغوز نام برده و از آنان با نام ترکمانیه اسم می‌برد. در این کتاب آگاهی‌های مهمی در باره‌ی اقوام ترک و نمونه‌هایی از ادبیات ترکی آورده شده است. در این دیوان برای فهم بهترین معنای کلمات 272 ضرب المثل،4 مرثیه، چند حکایت، 300 رباعی و... آورده شده است. خصوصیات لهجه‌های مختلف زبان ترکی نیز بیان شده است. هدف از نگارش این کتاب آشنا کردن عرب‌ها با لهجه‌های مختلف زبان ترکی است. محمود کاشغری کتاب دیگری به نام «جواهر النحو فی لغات الترک» را نوشته و در آن در مورد جمع، مفرد، تفصیل و تصغیر و اعراب سخن گفته است.

2- قوتادقوبیلیک (علم سعادت):
ایرانیان این کتاب را شاهنامه‌ی ترک نامیدند. این کتاب در سال 462ق/ 1069م توسط یوسف اولوغ به صورت شعر نگاشته شده و به بغراخان سلطان قاراخانی تقدیم شده است. به این مناسبت نیز نویسنده‌ی آن به لقب حاجب خاص مفتخر شد. این کتاب دانش نامه‌ی سیاست است و مسایل اجتماعی در آن بحث قرار گرفته اشت. برای اثبات مطالب نیز از ضرب المثل‌ها و سخنان بزرگان استفاده شده است. کتاب به صورت مثنوی و در بحر متقارب مثمن مقصور نوشته شده و به شاهنامه‌ی فردوسی در سبک نزدیک است. این کتاب دارای 645 بیت، 3 قصیده و 172 رباعی بوده و نخستین کتاب شعر ترکان به شمار می‌رود. هم چنین یکی از پایه‌های ادبیات منظوم ترکی است.

تماس با نویسنده:
shahmarasi@yahoo.com


منبع: سایت باشگاه اندیشه
نویسنده : پرویز زارع شاهمرسی
 

نظر شما