از مزاح و شوخی تا ریشخند و تمسخر
پخش برنامه طنز خنده بازار در طول چند هفته گذشته بحث هایی را در زمینه محدوده شوخی کردن ایجاد کرده است. این یادداشت به این موضوع میپردازد؛ ویژگی اصلی طنز، عمق فکری، زیربنای فلسفی و آرمان اصلاحگرایانه آن است. در نمایشنامههای طنزآمیز، از «ظرافت طبع، شوخطبعیهای نکتهسنجانه، سرعت انتقال» و «مزاح و شوخی» به میزانی وسیع و عمیق استفاده میگردد. این سه تمهید، به منظور نقد و نکوهش یا «ریشخند و تمسخر» نهادهای اجتماعی، اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و یا رفتارهای انسانی به کار میرود. هدف از چنین جریانی صلاح است. طنزنامهها، اهدافی اخلاقی دارند. آرمانگرایانهاند. طرز و سبک یا به اصطلاح رویکرد یکی ملایم، مطبوع، با نشاط، با لبخند و توأم با اظهار شفقت و همدردی است. در حالی که سبک طنز نویسی دیگری یا رویکرد او، خشن، تلخ، پرخاشگرانه و پر خشم است. مثلاً «مولیر» نمایشنامهنویس طنزپرداز فرانسوی، با توجه به ایمانی که به پاکی طبع انسان داشت و نیز خوشبینی او نسبت به اصلاح و تکامل فرد و جامعه، نمایشنامههایی نوشته است که بیان طنزآمیز او، نشاط انگیز، سبک، شاد، خوشبینانه و آشتیجویانه است. اعتقاد و اعتماد او به انسان و ایمان به پیروزی خیر بر شر (به وساطت انسان)، سبب گردیده بود که طنزنامههای وی، آرامبخش، گرم و خوشبینانه باشد. از سوی دیگر نویسندگانی طنزنامههای شان سنگین، تند، پرخاشگرانه، تلخ و عیبجویانه است.
طنز واژهای است که میتوان آن را هم در معنای وسیع و هم در معنای خاص و محدود به کار برد. ریشه لاتینی طنز به «ستایر» از واژه «ساتورا» لاتین به معنای آمیزه، معجون و مخلوط اخذ گردیده است، مثلاً ظرفی از میوههای گوناگون. این اصطلاح در روم باستان به آثاری که مضامین مختلفی را در خود جای میداد (اثر واحدی که به مضامین مختلف بپردازد) اطلاق میگردید اما به تدریج در معنای وسیعتری به معنی طنز به کار رفت. طنز در معنای عام و وسیع شامل ادبیاتی میشود که حاوی زبان غیر رسمی (گفتار و نوشتار) است و هدف آن سرگرمی یا خنداندن است. اما طنز در معنای اخص خود با بذلهگویی، هزل و یالودگی فرق میکند. طنز در معنای اخص خود بسیار خلاقانهتر و متفکرانهتر از بذلهگویی است چرا که عمدتاً با شخصیتها و موقعیتها سر و کار دارد و چیزی فراتر از بازی با لغات است. یا در مقایسه با هزل، طنز به همدردی توجه میکند و کمتر ظالمانه رفتار میکند و یا در قیاس با لودگی، زیرک، دقیق و نافذ است. نمایش صحنهای سبک و سرگرم کننده با شخصیتهایی مضحک که بویژه وقایع روزمره زندگی را نشان میدهد و سرانجام هم با پایان خوش خاتمه مییابند.
طنز همیشه به تفاوت میان وضعیت آنچه که هست و چنان که باید باشد به شدت آگاه است. طنز اساساً سبکی اجتماعی است و مقولات متعالی در آن نمی گنجد. با فراموش کردن جهان به وسیله فراموش شدگان جهان کاری ندارد. مطالعات درباره شیوههای ادبی جهان طنز روی یک بیضی به دور دو کانون میچرخد. افشای بلاهت، تنبیه رذالت. طنز زاده غریزه اعتراض است، اعتراضی که تبدیل به طنز شده است. خنده از دست دادن مهار خویش به عنوان گسست و جدایی میان شخص و بدنش است. آنچه در طنز رخ میدهد نوعی آزادسازی و تعالی است. طنز نوعی آینه است که نظارهگران عموماً چهره هر کس به جز خود را در آن تماشا میکنند و به همین دلیل است که در جهان این گونه از آن استقبال میشود و کمتر کسی آن را برخورنده مییابد. به همین خاطر بعضی از اوقات طنزنویس دقیقاً نام خود اشخاص را میبرد! طنز، نیکوکاران را که در برابر پلیدان در ماندهاند آرام میکند و اما به ندرت میتواند بد کرداران را به راه راست هدایت کند. شاید به این خاطر است که هیچ کدام چهره خود را در آن نمیبینند! در کمدی، ما تماشاگران (خودمان) را در شخصیتهای فکاهی و خندهساز تماشا میکنیم. ما ضمن آنکه به آنان دلبستگی داریم از اینکه خرده و کوفته میشوند شادی میکنیم مرزهای ذهن و خیالیمان را تا مرزهای صحنه امتداد میدهیم و از آنچه که بر صحنه میگذرد فاصله میگیریم و خود را بر کنار میداریم. کمدی به دنبال نفی پدیدههایی است که به عنوان تابوهای مسلط اجتماعی تثبیت شدهاند. کمدی شکلی از گسیختگی و نشانههای خلقالساعه و نوظهور ایجاد میکند و در مقابل قوانین واقعگرایانه زیباشناسی مرسوم به قدرت موجود در تصادفات و اشتباهات انسانی تکیه میکند. کمدی عدول از آدابدانی و حقیقت نمایی است. اثر کمیک فینفسه از هنجارهای موجود در کلام فاصله می گیرد. این حالت به نوعی پوچی و یاوه سرایی، عدم درک فحوای سخن، ناپیوستگی منطقی بین اجزای کلام، انقطاع و وقفه در جریان وضعیت لغو گویی و نظایر آن موضع میشود. درست است که کمدی از قوانین آداب دانی و حقیقت نمایی عدول میکند اما به هر حال به نوبه خویش دارای صور کلی حقیقتنمایی و آدابدانی تقید به هنجارها و اسلوب و قواعدی خاص هست. در کمدی ما آنچه را که دخالت قراردادی مورد عرف نیست میپذیریم. کمدی اعمالی شایسته آدابدانی ویژه خودش میآفریند. فضایی که در آن امور نامطلوب مشروعیت پیدا میکند.
منبع: روزنامه رسالت ۱۳۹۰/۰۷/۰۷
نویسنده : شراره گل محمدی
نظر شما