زیمل، جامعه شناسی در حاشیه
بازخوانی آرای جورج زیمل (1858 – 1918) جامعه شناس کلاسیک آلمانی در روز 4 خرداد ماه توسط دکتر عباس کاظمی، عضو هیئت علمی و استاد دانشگاه تهران انجام گرفت. دکتر کاظمی در ابتدای سخنرانی بر این نکته تاکید کرد که زیمل جامعه شناسی غریبه و همیشه در حاشیه است، ((غریبه)) یا بیگانه ای که زیمل به عنوان یک تیپ در جامعه میشناسد، بیش از همه به خود زیمل باز می گردد. او علیرغم تلاش دوستانش نتوانست کرسی دانشگاه را کسب کند و با آن که استاد خطابه و صحبت بود، اما در مورد دانشگاه همیشه در آستانه در و به عنوان یک غریبه حتی در جامعه شناسی مطرح است. زیمل سعی در ایجاد ارتباط میان رشته های دیگر علوم از قبیل هنر، ادبیات، روانشناسی، زیبایی شناسی و جامعه شناسی دارد و خود نیز در خاطرات روزانه اش می نویسد که می داند او بدون وارث روحانی است! زیملیسمی به وجود نمی آید و آن چیزی که از وی باقی می ماند به مثابه پولهای نقدی است که وراث هر یک به تبع نیاز خود از آن استفاده می کنند، چنان چه طبق همین پیش بینی رشته ها و اندیشمندان ومکاتب مختلف هر یک بهره خاص خویش را زیمل برده اند.
سه مرحله اندیشه زیمل
عباس کاظمی درباره علایق زیمل به سه مرحله رشد اندیشه وی که به تالیف سه کتاب خاص در این زمینه نیز منجر شده، اشاره کرد و این سه مرحله یا سه زمینه را چنین برشمرد:
1 – روان شناسی: اولین حوزه مورد علاقه زیمل، روانشناسی و تعاملات انسانی و اجتماعی است که نوعی روانشناسی زندگی روزمره محسوب می شود. در این زمینه وی تحت تاثیر ((داروین)) و ((اسپنسر)) معتقد به نوعی تکامل گرایی است و در کتاب خود در این زمینه که که در سال 1890 و با نام ((تمایز اجتماعی)) چاپ شده، مفاهیمی چون فضا، انرژی، جهش و... را مطرح می کند.
2 – فلسفه: دومین مرحله از سیر تکاملی اندیشه زیمل، فلسفه و اقتصاد است که اوج آن در سال 1900 به انتشار کتاب ((فلسفه پول)) منجر شد. وی در این مرحله ضمن انتقاد از نظریه ارزش کار مارکس، از اقتصاد پولی و پیامدهای مثبت و منفی آن سخن می گوید، و البته شبیه ((کارل مارکس)) نوعی نگاه منفی به تقسیم کار دارد و معتقد است تقسیم کار جدید نه تنها تولید سنتی را از بین می برد، بلکه هاله تقدس کالا برای مصرف کننده را از بین برده و کالا مستقل از فرد فرض می شود. او در همین راستا نگران است که مناسبات اجتماعی به مناسبات بین اشیا منتهی گردد.
3 – جامعه شناسی: زیمل با انتشار کتاب ((جامعه شناسی)) در سال 1908 به خوبی نشان می دهد که به مرور علایق جامعه شناسی اش بیشتر شده است! وی در این زمینه بحث از این می کند که جامعه چگونه ممکن شده است؟ و به بررسی مسائل جامعه شناسی، تعیین کمی گروه و تیپ های مختلف انسانی در جامعه می پردازد.
تعامل زیمل با تثلیث جامعه شناسی
دکتر کاظمی ضمن قائل شدن سه گانه ای خاص در جامعه شناسی افزود: سه بنیان اساسی در جامعه شناسی را مارکس با سنت انتقادی، دورکیم با سنت پوزیتویستی و وبر با سنت تفسیری پایه گذاری کرده اند، جورج زیمل که در این میان نتوانسته سنت مشخصی در حد این تثلیث مقدس جامعه شناسی بنیان نهد، با هر یک از این شخصیت ها و سنتها نسبتی دارد که به آن نیز می توان پرداخت:
الف – کارل مارکس: رابطه زیمل و مارکس در سه جنبه مطرح است: یکی تاثیراتی که زیمل از مارکس گرفته، دیگری نقدهای زیمل بر مارکس که عمدتا فرض می شود فلسفه پول در نقد نظریه ارزش کار مارکس نشر یافته است. بعد سوم بهره برداری های اندیشه های مارکسیستی از زیمل است. چنان چه مارکسیست های هگلی که بر عناصر فرهنگی در جامعه مدرن تاکید می کنند یا ((لوکاچ)) که مفهوم شیئ وارگی را مطرح می کند و نیز ((بنیامین)) که به نقد مدرنیته می پردازد، همگی تاثیر پذیر از اندیشه های زیمل بوده اند.
ب – امیل دورکیم: دورکیم که همزمان با زیمل بود، تاثیرات زیادی از وی پذیرفت، فلسفه پول را در سالنامه جامعه شناسی اش چاپ میکرد و نقدهای زیادی بر آرا و کلیت جامعه شناسی زیمل وارد ساخت. به هر روی رابطه این دو، یک طرفه بود: با آن که دورکیم تاثیر پذیری زیادی از زیمل داشت و او را نقد و بررسی می کرد، اما زیمل هیچ توجهی به دورکیم نداشت، نه نقدی بر او وارد می ساخت و نه پاسخ نقدهای وی را می داد.
ج – ماکس وبر: ماکس وبر نیز همزمان با زیمل می زیسته و البته دوستی او با زیمل بسیار زیاد بود، سعی فراوانی در انتقال زیمل به محیط دانشگاه داشت، در نوشتن کتاب ((اخلاق پروتستان)) تاثیرپذیری فراوانی از فلسفه پول زیمل داشت و حتی در نوشته ای با عنوان ((زیمل به عنوان جامعه شناس)) به تحسین وی پرداخت و در مجموع اثرات آرای زیمل در کنش عقلانی یا نگاه منتقدانه به مدرنیته در آثار وبر به وضوح، آشکار است.
بازخوانی ها از زیمل
دکتر کاظمی با تاکید بر میان رشته ای بودن و میراث عظیم چند بعدی زیمل به بازخوانی های مختلف از زیمل اشاره کرد که توسط اندیشمندان مختلف صورت گرفته و در هریک ابعاد خاص زیمل برجسته شده است که با توجه به تخصص دکتر کاظمی، بیش از همه به رابطه و بازخوانی اندیشمندان مطالعات فرهنگی از زیمل پرداخته شد:
1 - تقابل گرایی: ((لوئیس کوزر)) به معرفی زیمل تقابل گرا می پردازد، وی کتاب ((نظریه های تقابل اجتماعی)) را بر مبنای گزاره های زیملی تحلیل می کند و در کتاب ((کارکردهای کشمکش اجتماعی)) آن جا که از پیامدهای مثبت کشمکش و کارکردهای تقابل سخن می گوید، به روشنی از زیمل تاثیر پذیرفته است. چرا که زیمل اولین جامعه شناسی است که با نگاه مثبت و طبیعی و کارکردی به تضاد، به کارکردهای هویتی و انسجام بخش کشمکش و تقابل نیز توجه دارد و معتقد است تضاد نه تنها نظام را با خطر مواجه نمی سازد که به تحکیم کلیت نظام منجر می شود.
2 – تعامل گرایی: مکتب شیکاگو و خصوصا ((رابرت پارک))، در مقابل تقابل گرایی، زیمل تعاملگرا را معرفی کرده اند. آنها با استفاده از مقاله مهم زیمل ((کلانشهر و حیات ذهنی))، (که به مانیفست مدرنیته مشهور شده) و تاکید بر کنش متقابل، نظم اخلاقی در شهر، مشکلات کلانشهر و متروپل و مسائل شهری را همه مورد توجه زیمل تعاملگرا می دانند.
3 – پست مدرنیسم: بی نظمی و عدم مرزپذیری زیمل و نیز توجه خاص او به کلانشهر موجب شده برخی پست مدرنها از جمله ((زیگموند باومن)) زیمل را اولین جامعه شناس پست مدرن بدانند و توجه او به عناصر زندگی شهر، عناصر جزئی زندگی روزمره و بحران فرهنگ مدرن و تراژدی فرهنگ و تقابل فرهنگ ذهنی و عینی و... برای پست مدرنها مهم تلقی شود و از آن بهره گیری کنند.
4 – فمینیست ها: دیگر بازخوانی زیمل از سوی فمینیست ها صورت گرفته با این مبنا که وی به مردانگی فرهنگ مدرن اذعان دارد و نوشته هایی از او درباب زنان منتشر شده است، و از همین جا بهره هایی نصیب فمینیست ها شده و البته با بازخوانی او توسط فمینیست ها این انتقاد بر او وارد است که وی راه گریزی برای رهایی از مردانگی فرهنگ مدرنیته ارائه نداده است.
5 – مطالعات فرهنگی: مطالعات فرهنگی قلمرویی غیر شته ای متشکل از مطالعاتی درباره زندگی روزمره، زیبایی شناختی زندگی و مرکب از رشته های علمی مختلفی از جمله جامعه شناسی، روانشناسی، ادبیات و... است که به زعم بنیامین کنار هم مونتاژ شده اند. از این منظر زیمل از اولین جامعه شناسانی است که به مطالعات فرهنگی و زندگی روزمره پرداخته است. او از بعد زیبایی شناختی و هنری به زندگی روزمره توجه می کند، معتقد به شناخت اشکال زندگی روزمره و نه محتوای آن است و مجموعه کنش های متقابل متعدد و متضاد را در قالب اشکال قرار می دهد و هندسه اجتماعی را می شناسد. وی خود را در بند شکل علمی خاصی قرار نمی دهد، به قول ((آدورنو))، فلسفه را به نقدهای عینی سوق داد، فلسفه را علاقمند به امور روزمره و خرد می کند و در تلاش برای فهم دقیق و ظریف عناصر زندگی روزمره است و در واقع در همه اینها عناصری از مطالعات فرهنگی که امروزه بدان توجه می شود، قابل مشاهده است. این مسئله بی شک ناشی از رجحان جامعه شناسی خرد و میکرو در اندیشه زیمل است.که او در عین حال که به جامعه شناسی کلان نیز عنایت دارد، اما با مقایسه بدن و جامعه، از کنش ها به عنوان سلولهای بدن انسانی یاد می کند که نقش بنیادین در حفظ نظام دارند، از همین روست که تعاملات بی وقفه اجتماعی، زندگی روزمره و شهر و شهرنشینی برای زیمل اهمیتی دو چندان دارد.
متدلوژی زیمل
دکتر کاظمی در پاسخ به سوالی درباره متدلوژی زیمل افزود: اشخاصی تاثیرپذیر از زیمل مانند کوزر با تاکید بر این که علم یعنی علم تجربی و این علم نیز روش خاص خود را دارد، نوعی روش تعاملگرا و تفسیری غیر پوزیتیو را به زیمل نسبت داده اند. اما در کل وی به جای توجه به امور کلان و انتزاعی از امور پیش پا افتاده و روزمره شروع می کند و در تقسیم بندی ریمون بودون که روش دورکیم را جمع گرایی روش شناختی برمی شمارد، متدلوژی زیمل برای شناخت اجتماعی نوعی فردگرایی روش شناختی است. مبنای تحلیل او فرد است و برای درک تجربه زندگی روزمره نه از روش های اثباتی مثل پرسشنامه و مصاحبه که از روشی نزدیک به شیوه تفهمی وبر استفاده می کند با این تاکید که وی در پی فهم ذهنیت کنشگران نیست. برای مثال زیمل برای شناخت شهر، شهر را به مثابه متن و پرسه زن را به مانند خواننده متن می داند و این پرسه زن است که به زعم زیمل شهر را در متن کنش متقابل می شناسد و با سنخ سازی های اجتماعی به درک تیپلوژی های گوناگون در شهر از جمله قاضی، غریبه، ماجراجو، خسیس، فقیر، ولخرج و... دست می زند.
زیمل غریبه در جامعه شناسی
در نهایت دکتر عباس کاظمی بر این نکته تاکید کرد که بازخوانی های زیادی از زیمل صورت گرفته، در رشته های علمی متفاوتی از میراث فکری او استفاده شده و به تبع آن، نتیجه گیری های متفاوتی از این جامعه شناس کلاسیک آلمانی صورت گرفته که زیمل هیچ یک نیست و همه هست و در واقع او برای ما نه آشناست نه بیگانه.... در حقیقت زیمل غریبه ای است در مرز آشنایی و گمنامی.
منبع: روزنامه اعتماد ملی ۱۳۸۶/۱۲/۲۴
نویسنده : عباس کاظمی
نظر شما