روستا در مسیر تاریخ ایران
تاریخ شکل گیری روستا در ایران، متجاوز از قدمت تاریخ مدون ایران است. به همین دلیل گروهی از صاحب نظران اعتقاد دارند که ایجاد روستا در ایران به هزاره های قبل از میلاد مسیح می رسد. عده ای از جغرافیدانان و جامعه شناسان روستایی بر این باورند که روستاهای اولیه از اسکان یافتن گروه های کم انسانی که پیش از آن به شیوه گردآوری و شکار امرار معاش می کردند، شکل گرفته است. با گذشت زمان و رواج کشاورزی کوچ نشینی جای خود را به یکجانشینی داد. استقرار این گرو های انسانی در مکان هایی بود که خاک مناسب و آب کافی برای زندگی کشاورزی داشتند. این دو عامل در شکل گیری روستاها نقش اصلی و اولیه داشته اند. در واقع کلمه آبادی به مفهوم جایی است که آب و گیاه دارد. اساس روستاها در مناطق پر باران، زمین و در نواحی خشک و نیمه خشک، آب و زمین است.
شکل گیری روستاهای ایران به نه هزار سال قبل از میلاد مسیح بر می گردد. اولین روستاها در ایران حدود 10 قرن قبل از میلاد در دامنه های زاگرس و نواحی شمال خوزستان شکل گرفته است. با شکل گیری روستاها در مناطق دیگر ایران، این روستاها تحولات اجتماعی، اقتصادی و معیشتی خود را آغاز کردند. ولی به دلیل عدم ارتباط بین نواحی مختلف روستایی، این تحولات روند کندی در این مناطق داشته اند. بنابراین روند تکامل زندگی اجتماعی، پیشرفت روستاها و ابداع لوازم کشاورزی به کندی و در طولانی مدت صورت گرفت. متأسفانه از تجهیزات ابتدایی و مناسبات اولیه زندگی اجتماعی روستاهای ابتدایی ایران اطلاعات دقیقی در منابع تاریخی وجود ندارد ولی آثار به جا مانده نشان می دهد که نوع مساکن ایرانیان روستاهای متمرکز بوده است.
شرایط طبیعی و محیطی ایران ایجاب می کرد که این روستاها به دلیل کمبود منابع آب یا مسائل امنیتی و سیاسی در کنار هم و به صورت مجتمع تشکیل گردند و این روستاها بعداً اساس حیات زندگی اجتماعی ایران را تشکیل دادند. با حضور قوم ماد در حدود آذربایجان کنونی کشاورزی توسعه یافت و از نیروی حیوان و نیروهای مولد در کشاورزی استفاده گردیده و در نتیجه صنایع دستی و صنایع فلزی به دلیل استفاده در معیشت کشاورزی گسترش یافت. در چنین شرایطی است که جدایی شغل به صورت خیلی ساده و ابتدایی ظاهر می شود و به مرور زمان تکامل می یابد. مشاغل از یکدیگر منفک و روابط اجتماعی متحول گردید. این پدیده ها توسعه اقتصادی و بهبود روابط اجتماعی روستاها را موجب گردید.
در دوره هخامنشی با به وجود آمدن طبقات اجتماعی مختلف و توسعه شهرنشینی، باز هم اکثریت مردم در روستاها زندگی می کردند. چون کشاورزی در آن زمان اصلی ترین منبع ثروت و قدرت اقتصادی در جامعه بود و زمینداران مهمترین پرداخت کنندگان مالیات بودند ولی متأسفانه روستاییان همچنان در فقر و بد بختی زندگی می کردند. در دوره سلوکیان و اشکانیان مناسبات اجتماعی و کشاورزی دستخوش تغییراتی گشت. بخصوص به امور دامپروری توجه بیشتری شد چون این حکومت ها منشأ زندگی قبیله ای و کوچ نشینی داشتند. در زمان ساسانیان تغییرات چشمگیری در وضع روستاها به وجود نیامد. در این دوره روستاییان ضمن انجام کارهای طاقت فرسای کشاورزی مجبور بودند در خدمت سربازی هم حضور داشته باشند.
پس از حمله اعراب و اشاعه دین اسلام اساس مالکیت در روستا دچار یک تحول کلی گردید. عنصر آب و خاک به صورت مطلوبی در ساختار اقتصادی جامعه روستایی و کشور مطرح می شود و روستاها اعتبار بیشتری از لحاظ اقتصادی در جامعه به دست می آورند. روستاهای جدید و آبادی هایی در مناطق مختلف به وجود می آیند. از دوره سلاجقه عنوان اقطاع در روستاها مطرح می شود و در دوره مغول ها فشارهای اقتصادی بیشتری بر روستاییان وارد می آید و بر تعداد بزرگ مالکان افزوده می گردد. این موارد در افزایش فقر در جامعه روستایی و کاهش میزان تولید در این عصر تأثیر می گذارد.
با روی کار آمدن صفویه، تغییراتی در امور روستاها به وجود می آید. با احداث راه ها و قنوات و یا تعمیر ونگهداری آنها و فراهم آوردن تسهیلاتی برای کاروانیان، تجارت رونق می گیرد و تأثیر مطلوبی بر کشاورزی و در نهایت توسعه روستاها به جا می گذارد. در زمان افشاریه املاک دیوانی توسعه می یابد و برای این نوع مالکیت جایگاه مشخص تری در انواع مالکیت های روستایی به وجود می آید. در زمان قاجاریه، مناسبات اجتماعی شکل می گیرد و قبایل کوچ نشین در مواردی بر جامعه روستایی تفوق می یابند زیرا که در این دوره گردانندگان امور سیاسی را غالباً رؤسای قبایل و کوچ نشینان تشکیل می دهند. شاید برای اولین و آخرین بار در تاریخ ایران است که عشایر و کوچ نشینان ایرانی در دستگاه های دولتی جایگاه خاصی می یابند. به طور کلی تا این دوره یا قوانین مدون و روشنی در مورد روستاها وجود نداشت و یا در صورت وجود، به ندرت به مرحله اجرا درمی آمد.
اطلاعات موجود حاکی از آن است که تا قبل از دوره قاجاریه هیچ موسسه دولتی کار رسیدگی به امور روستاها و کشاورزی در ایران را به عهده نداشت. با نظم و ثباتی که آقا محمد خان قاجار برقرار می نماید، تشکیلاتی در ایران برای اولین بار به منظور رسیدگی به امور روستاها، معمول می گردد و از این زمان به بعد است که امور کشاورزی و روستاها در ایران به اداره املاک و یا دیوان خالصجات سپرده می شود. جنبش مشروطیت می توانست سرآغازی برای تحول روستاهای ایران باشد ولی اقدامات این جنبش نیز راه به جایی نبرد. تا اینکه در سال 1274 هجری شمسی، تاسیس اداره کل فلاحت مورد تصویب قرار گرفت و متعاقب آن در قانون تشکیل ایالات و ولایت و دستورالعمل حکام برای اولین بار از کدخدا نام برده می شود و او را مانند حاکم و نایب الحکومه در اداره نظمیه روستا به حساب می آورند و اداره ده به کدخدایی که مورد تائید ساکنان ده، مالک و نایب الحکومه می باشد، واگذار می شود.
پس از این دوران بود که مدرسه فلاحت به منظور تربیت عضو فنی برای انجام خدمات فلاحتی، مباشر برای اداره دهات و آموزگار برای دبستان های قراء ایجاد شد. پس از مدتی مدرسه عالی فلاحت که در کرج تشکیل شده بود به دانشکده کشاورزی کرج تبدیل گردید. در دوران پهلوی اول اقدامات متعددی به ظاهر برای توسعه دهات و بهبود وضع زندگی روستاییان به عمل آمد ولی به دلیل تقلیدی بودن و جنبه ظاهری آن نتایج مطلوبی از این اقدامات حاصل نشد. به دلیل وجود مالک و خان که پیوسته مانع توسعه روستا در تاریخ ایران بوده، کلیه اقدامات در مورد روستاها در این دوره نیز به نتایج مطلوبی نمی رسد، چنان که در تمام برنامه های عمرانی قبل از انقلاب ملاحظه می شود که فصول بسیاری به مسائل روستایی اختصاص دارد ولی در عمل اکثر این برنامه ها جامه عمل نمی پوشند. در سال 1341 اصلاحات ارضی با ویژگی های خاص خود به مرحله اجرا در می آید. اصلاحات ارضی در ایران با توجه به اینکه اهداف خاصی را تعقیب می کرد و دارای نقایصی در اجرا نیز بود، در بسیاری از موارد نتایج مطلوبی از آن حاصل نشد، ولی می توان گفت که بزرگترین تحول در امور روستاها تا به آن تاریخ محسوب می گردد.
پس از پیروزی انقلاب اسلامی، روستاها در تاریخ ایران، برای اولین بار مورد توجه جدی دولت قرار گرفتند؛ ولی این بار توجه به روستاها به منظور توسعه و عمران روستاست نه به منظور بهره کشی و استثمار روستاییان. البته در این زمان اصلاح وضع اقتصادی و اجتماعی نابسامان روستاها به دلیل اقدامات ناقص ناشی از اصلاحات ارضی و دیگر تحولات جامعه کاری مشکل بود و دولت جدید و نوپا وارث مسائل و مشکلات متعدد قبل از انقلاب بود. بعد از پیروزی انقلاب، با تشکیل جهاد سازندگی اولین قدم استوار در توسعه روستاها برداشته می شود. این نهاد انقلابی، برای برآوردن نیازهای قشر محروم روستایی و ایجاد فعالیت های عمرانی و اقتصادی در روستاها در سال 1358 شروع به فعالیت نمود. متعاقب آن، با وجود جنگ تحمیلی، این روند توسعه یافته و تشکیل نهادهای متعدد در روستاها، ادامه یافت تا بتواند اوضاع در هم ریخته روستاها را سامان بخشد. نهادهایی چون شورای عالی کشاورزی، تعاونی های تولیدی مشاع، مراکز خدمات کشاورزی روستایی و عشایری و شورای اسلامی ده تشکیل یافتند. برخی از این نهادها و یا نظام های اداری، اقتصادی و اجتماعی کاملاً جدید بوده و هیچ نوع مشابهتی با آنچه قبلاً در روستاهای ایران متداول بود نداشت و برخی دیگر اشکال تغییر یافته نظام های قبلی بود که با توجه بیشتر به عدالت اجتماعی و رفع محرومیت و مساعدت به روستاییان و ارتقای سطح زندگی روستانشینان تشکیل گردیدند. همچنین برای حمایت از سالمندان روستایی تهیدست و به منظور تأمین زندگی آنها طرح شهید رجایی در سال 1360 به مرحله اجرا گذارده شد. این نهادها و طرح ها تا حدود زیادی در رفع مشکلات و مسائل روستاها و سازماندهی مناطق روستایی به سوی توسعه و پیشرفت اجتماعی، اقتصادی موفق بود.
منابع:
جغرافیای روستایی ایران، دکتر مسعود مهدوی، انتشارات سمت، 1384.
جامعه شناسی توسعه و توسعه نیافتگی روستاهای ایران، مصطفی ازکیا، نشر اطلاعات، 1365
منبع: روزنامه رسالت ۱۳۹۰/۲/۷
نویسنده : معصومه نعمتی
نظر شما