بهداشت روانی
با وجود این که بین زن و مرد وجوه مشترکی وجود دارد، اما تفاوتهایی از نظرساختاری و روانی نیز دارند که اگر این تفاوتها را بشناسیم و درک کنیم به یک نوع تفاهمو زندگی شاداب و پرنشاط خواهیم رسید، و از زندگی خود لذت خواهیم برد و از سلامتی روانی برخوردار خواهیم شد.
تفاوتهای ساختار روحی و روانی زنان و مردان:
1ـ آقایان سکوت را دوست دارند، به خصوص هنگام خستگی و گرفتاری، و زنان گفتگو و مذاکره را دوست دارند. لذا مرد باید هنر مذاکره و گفتگو را یاد بگیرد و زن نیز به سکوت و سکون مرد بها بدهد. به خصوص هنگام ورود مرد به خانه، منظور آقایان از گفتگو جنبه اخذ اطلاعات است، اما خانمها منظورشان از مذاکره این است که آنرا لذت بخش و آرامشبخش و موجب تخلیه روانی خود میدانند، لذا توصیه میشود که حداقل روزانه مردها 20 دقیقه با همسران خود صحبت کنند، آنهم دوستانه و در مکان و زمان مناسب.
2ـ آقایان معمولاً کلینگر و زنان جزئی نگر هستند:
زنان به جزئیات زندگی و رفتاری با دقت نگاه میکنند و در حافظه خود جای میدهند که باید مردها متوجه این نگرش باشند و شخصیت زنان را دریابند، و زنان هم نبایدحساسیت به مسائل جزئی و رفتار کوچک داشته باشند.
3ـ اظهار نظر دیگران برای خانمها بسیار مهمتر است تا برای مردان.
4ـ مردان با گفتن " دوستت دارم" در قلب زن نفوذ پیدا میکنند، و زنان با گفتن کلماتمردانه "چون در سایه تو آرامش میگیرم" در قلب مردان نفوذ پیدا میکنند.
5ـ در مردان ویروس عشق از راه چشم به قلب وارد میشود، اما در زنان عشق مرضیاست که ویروس آن از راه گوش وارد قلب میشود. برای مردها آنچه که میبینند مهماست، ولی برای زنان آنچه که میشنوند. پیامهای بصری برای آقایان و پیامهای سمعی برای خانمها اهمیت دارد.
6ـ خانمها در ابتدای زندگی بسیار فداکارند، اما بهتدریج به سمت خودخواهی و خودرأیی حرکت میکنند اما مردان برعکس.
7ـ مردها بیشتر به روابط جنسی اهمیت میدهند، ولی زنان بیشتر به روابط عاطفیاهمیت میدهند. لذا زنان باید هنر کامبخشی مردان را داشته باشند و مردان نیز به عواطفزنان پاسخ بدهند و نیازهای روحی و عاطفی و روانی زنان را تأمین کنند.
8ـ مردان هدفگرا هستند و زنان رابطهگرا.
9ـ برای خانمها جذابیت اجتماعی آقایان، و برای آقایان جذابیت جسمانی خانمها مهماست. ( گفتاری، اندیشه)
10ـ مردها شبیه آناناس هستند که ظاهر خشن و درونی نرم و شیرین دارند و زنان مثلپیازند که لایه لایهاند و دارای رفتار تموّجی، خیلی متغیرند، گاهی خوشحال، گاهیناراحت، چاق، لاغر، زشت، زیبا و.... مردها ثبات روحی بیشتری دارند، ولی زنان غالبا ًثبات روحی و روانی ندارند.
اصول بهداشت روانی:
1ـ خویشتن پذیری: «خودمان را همان گونه که هستیم بپذیریم و دوست بداریم» تا پذیرش دیگران برای ما آسان شود.
2ـ پذیرش بدون قید و شرط، اجتناب از داوری دربارة این که کیست و جهان را چگونهمیبیند، زیرا تا چیزی را نپذیریم نمیتوانیم آن را تغییر دهیم، عدم سرکوبی احساسات دیگران
3ـ هنر برقراری ارتباط
4ـ عشق و امید در سر داشتن
5ـ نگرش مثبت
6ـ مهارت زندگی کردن و سازش
7ـ گوش دادن به حرف دیگران
8ـ همدلی
9ـ کاری کنیم که دیگران احساس اهمیت کنند نه احساس حقارت
10ـ تخلیه احساسات منفی
11ـ تایید و تحسین
12ـ درک و دیدن خوبیها
13ـ با هدف زندگی کردن
14ـ ضرورت تغییر و تنوّع
15ـ یاری دادن به زندگی
و...
راههای رسیدن به آرامش:
دوازده نکته زیر، شیوة برخورد صحیح با فشارهای روانی (استرس) را به ما میآموزد. با رعایت و بکارگیری این روشها، میتوانیم به آرامش پایدارتری دست یابیم:
1ـ تمرکز فکر روی موضوع آرامشبخش.
2ـ کاهش سرعت تنفس.
3ـ پناه بردن به دامان طبیعت.
4ـ شوخ طبعی
5ـ خنثی کردن اظهارات منفی با بیان مثبت.
6ـ پیادهروی.
7ـ عادت به عفو و بخشش.
8ـ شنیدن موسیقی آرام.
9ـ خواب راحت و آرام.
10ـ تجسم خلاق.
11ـ پذیرفتن خویشتن.
12ـ توجه و توکل به خداوند.
همانگونه که برای رفع سکسکه مواردی توصیه میشود برای فائق آمدن بر نگرانیهای روزمره نیز بکار بستن مواردی ذکر شدهاند. اما بکارگیری هیچ یک از این روشها به تنهایی کافی نیست.
ورزش کنید.
مسافتی را بدوید و یا با دوست خود تنیس بازی کنید. قطعاً پس از گذشت مدت زمانی کوتاه کمتر احساس نگرانی خواهید نمود. ورزش، تنش را کاهش میدهد، پرخاشگری را به کلی از بین میبرد، سلامتی را افزایش میدهد، خواب را با آرامش همراه میسازد و در نهایت سبب میگردد تا در انجام دادن هر کاری تمرکز داشته باشید. ورش بهترین و موثرترین وسیلهای است که ما میتوانیم آن را ضدنگرانی بکار گیریم.
نفس عمیق بکشید.
نفس کنترل شده، نگرانی را کاهش میدهد. عمیقاً نفس بکشید و هوا را به آرامی خارج کنید. اینکار شما را موقتاً آرام میکند. حال اگر چند نفس عمیق بکشید، احساس بهتری نیز خواهید داشت. همچنین سعی کنید در جهت کنترل نگرانی روشهای خوب تنفس کردن را بیاموزید.
با دیگران ارتباط برقرار کنید.
خود را عضوی از مجموعهای بدانید که از شما بزرگتر است. با خانواده، دوستان، موسسات گوناگون، همسایگان و افرادی که در کلیسا، مسجد و یا محل کارتان ملاقات میکنید، ارتباط برقرار کنید. اگر به معاشرت با افراد گوناگون بپردازید، تواناییهایتان را نابود میکنید.
همراه با خانواده غذا صرف کنید.
با صدای بلند برای کودکانتان کتاب بخوانید و با همسایگانتان صحبت کنید. معاشرت و ارتباط داشتن با افراد روشی است که بیش از دیگر موارد به هنگام مبارزه با نگرانی توصیه میشود.
با خدای خود راز و نیاز کنید.
هر روز نماز بخوانید و با خدای خود راز و نیاز کنید. تحقیقات نشان میدهند که در میان افراد مومن افسردگی کمتر به چشم میخورد. این جمله را همواره به یاد داشته باشید: «به پیش بروید و کارها را به خدا بسپارید، قدرتی را که متعلق به خداست، به او واگذارید و بگذارید که او خود امور را کنترل کند.»
همچنین میتوانید در مخلوقات زمین تعمق کنید و به مکاشفه بپردازید. راز و نیاز با خدا و مراقبه اموری هستند که سبب میگردند تا ما حقایق را نادیده نگیریم و در حقیقت همه امور را با دیدی حقیقت جویانه نظاره کنیم. اینها فکر و روحمان را آرامش میبخشند.
زندگی خود را سازماندهی کنید.
بسیاری از نگرانیهای روزمره به بینظمی مرتبط هستند. چه موضوعی را فراموش کردهام، چه چیزی را گم کردهام و یا چه مسالهای را نادیده گرفتهام؟
به منظور اصلاح امور خود از کارهایتان فهرستی تهیه کنید و برای خود برنامه روزانه بنویسید. برای مثال، جلوی در منزل سبدی را مخصوص سوییچ اتومبیلتان قرار دهید. با اینکار مجبور نیستید روز خود را با جستجوی عجولانه و پرتنش آغازکنید. ارزش این سبد معادل چندین قرص آرامبخش است که میتوانید برای مبارزه با نگرانیهایی که هر روز در هنگام گم کردن کلیدهای خود به آن دچار میشدید، استفاده کنید. این قبیل کارها به طرز شگفتآوری، زمانی را که هر روز صرف نگرانیهای مخرب و بیفایده خود میکردید، کاهش میدهند.
به انجام کارهای مورد علاقه خود بپردازید.
اگر به انجام دادن کاری که از آن لذت میبرید بپردازید، غیرممکن است که نگرانیهای مخرب و زیانبار به شما روی آورند.
به اخبار ناخوشایند توجه نکنید.
رسانهها اغلب به پخش اخبار ناخوشایند میپردازند و با داستانهای غمانگیز و تاسفبار خود مردم را میآزارند. اگر شما گوش سپردن و یا خوندن اینگونه خبرها را کنار نگذارید، مطمئناً نگرانیهایتان روز به روز بیشتر و بیشتر میگردد.
دیگران را دوست بدارید.
اگر همواره با مردم به نرمی و با ملایمت رفتار کنید، آنان نیز بهتر و شایستهتر به انجام امور میپردازند. ما موجودی اجتماعی هستیم و نمیتوانیم در انزوا و به تنهایی کارها را به نحو احسن انجام دهیم، همواره کسی را که دوست دارید، مورد محبت و لطف خود قرار دهید. فرزندانتان با ارزشترین موجوداتی هستند که به نوازش و محبت صمیمانه شما محتاجند.
برخیزید. درست زمانیکه احساس کرید نگرانیهای مخرب و مسموم کننده دور شما حلقه زدهاند، خود را از این مخمصه نجات دهید. به آرامی اینکار را انجام دهید. از جای خود برخیزد. قدم بزنید. با دوست خود صحبت کنید و با اینکار خود را از هرگونه نگرانی دور کنید، هر قدر بیشتر نگرانی را به خود راه دهید، مشکلتر میتوانید از شر آن خلاص شوید.
موسیقی گوش دهید.
گوش سپردن به موسیقی به طرقی که هنوز کشف نشدهاند، نگرانی و تنش را کاهش میدهد. همواره در منزل خود به موسیقی گوش فرا دهید و آواز بخوانید، آواز خواندن و نگران بودن با هم در یک زمان امکانپذیر نیست. اگر مایل باشید. میتوانید این جملات را زمزمه کنید:
«فایده نگرانی چیست؟ نگران بودن کاملاً بیارزش است.» پس، مشکلاتتان را در جعبه کهنه وسایلتان بیندازید و بخندید، بخندید، بخندید.
با صدای بلند گریه کنید. گاهی اوقات، نگرانی نشانگر نوعی ناراحتی فرو خورده میباشد. گاهی نیز احتیاجات واقعی ما و اموری که میخواهیم انجامشان دهیم به صورت سیلی از اشک جاری میشوند. گریه کردن با صدای بلند تمامی نگرانیها را از صفحه ذهنمان پاک میکند.
بخندید. هر قدر که میتوانید بخندید. شوخی کردن و مزاح از بهترین روشهایی است که میتوانید در مقابل نگرانی و استرس در زندگی آنرا بکار بست. حتی در سختترین لحظات نیز خندیدن موثر است، استرس سمی سبب میشود با دیدی واقع گرایانه به مسائل و مشکلات خود ننگریم. در حالیکه شوخی و مزاح مجدداً افکارمان را به سوی حقیقت رهنمون میشوند.
و بالاخره خود را درگیر مسایل کوچک و بیاهمیت نسازید و همواره به یاد داشته باشید که اگر با دیدی جامع به قضایا بنگرید، تمامی مشکلات بزرگ در نظرتان بسیار کوچک و ناچیز جلوهگر میشوند.
شاد بودن هنر است، شادی کردن هنری والاتر
راستی هیچ به این موضوع فکر کردهاید که اگر همه آدمهای دنیا با اعتقاد به این مطلب در کنار هم زندگی کنند، ما چه جهان زیبایی خواهیم داشت. تصور کنید برای انجام کاری، سوار بر اتومبیل از خیابانهای شهر عبور میکنید یا در داخل اتوبوس و یا پیادهرو ضمن طیکردن مسیر راهتان با انسانهایی برخورد میکنید که با چهرهای شاد و متبسم به شما نگاه میکنند و برای عرض ارادت بیشتر، کلاه از سر برمیدارند و به شما صبح بخیر میگویند.
یا وقتی به محل کارتان میرسید، دوستانتان با چهرهای شاداب و با سلامی گرم به استقبالتان میآیند و ایضا وقتی در پایان روز به خانه باز میگردید، آنجا را بهشت روی زمین مییابید.
به خدا سوگند که خداوند ما را این گونه آفریده است.موجودی سرشار از محبت و عشق و دوست داشتن، تا به این وسیله در دلهای دیگران نفوذ کنیم و برایشان روزگار خوشی را فراهم بیاوریم.
این چه حرفی است که در عالم بالاست بهشت
هر کجا حال خوشی هست، همانجاست بهشت
برای شاد بودن باید توانایی خندیدن داشت.مشکلات برای همه هست، اما بسیاری از ما تا ماهها پس از رفع مشکل آن را فراموش نمیکنیم و متاثر از آنیم.شاید خود شما هم تجربه کرده باشید، تشویق دیگران را زود فراموش میکنیم، اما در عوض نارضایتی و تنبیه تا مدتها در ذهن میماند و ورد زبان ماست. باید بیاموزیم که «این نیز بگذرد».از کودکانمان یاد بگیریم که به طور طبیعی و بدون احساس خجالت به همه چیز میخندند.
این در طبیعت و فطرت ماست.به همین علت با نشاط و شادابی قدم به جهان هستی میگذاریم.اما چه میشود که بعدها در بزرگسالی دچار انجماد و افسردگی اخلاقی میشویم.شاد بودن و خندیدن روح ما را سالم و متوازن نگه میدارد.ضمن این که میتوانیم این طراوت را به دیگران نیز منتقل کنیم.یکی از بزرگترین مسئولیتهای ما این است که از زندگی لذت ببریم.
بیایید با شاد بودن احساس بهتر و کارآیی بیشتری داشته باشیم و دیگران نیز از مصاحبت با ما راضی و خرسند باشند.
منبع: سایت باشگاه اندیشه
به نقل از: http://ham3ar.persianblog.com
نظر شما