موضوع : پژوهش | مقاله

فمینیسم مسیحی

پیا دو سولنی به خاطر تز دکترایش در دانشگاه صلیب مقدس، از سوی پاپ مفتخر به دریافت جایزه‌ی آکادمی‌های مربوط به پاپ شده است. تز او تحلیل تئوری‌های فمینیستی است در پرتو فلسفه‌ی توماس آکوئیناس. دو سولنی از کالج توماس آکوئیناس کالیفرنیا فارغ التحصیل شده و در این مصاحبه دیدگاه‌هایش را بیان کرده است.


سؤال: توضیح دهید که بنابر مطالعات خودتان در زمینه‌ی سنت توماس آکوئیناس، «فمینیسم» یعنی چه؟
سولنی: زن تمثال خداوند است. زن، مانند مرد آفریده شده تا حقایق را بداند و در نهایت خدا را بشناسد. پس فمینیسم واقعی به هویت اساسی زن به عنوان تصویری از خداوند توجه می‌کند. هر جا که تفاوتی میان زن و مرد وجود دارد، فمینیسم این تفاوت‌ها را سازنده و کامل‌کننده می‌داند.
در نتیجه‌ی بسیاری از تئوری‌های فمینیسم، زن موجودی منفرد تلقی می‌شود، فردی بدون ارتباط با دیگران. اما اگر تمامی جنبه‌های زندگی‌مان را در نظر بگیریم ـ چه زن و چه مرد ـ ما به دیگران نیاز داریم. شادی‌مان عمیقاً به ارتباط‌مان با دیگران وابسته است زیرا ما با همین ارتباطات است که خود، دیگران و خداوند را بازمی‌شناسیم. سنت مسیحیت به ما نشان داده است که احساس وظیفه زنانه در راه‌های گوناگونی صرف می‌شود، به زنان قدیس بنگرید. شما نمی‌توانید زن را در جعبه‌ای بگذارید و بگویید که یک زن باید فلان و بهمان کار را انجام دهد.
فمینیسم واقعی بیشتر به این اهمیت می‌دهد که یک زن چگونه موجودیت می‌یابد، نه نوع کاری که می‌تواند انجام دهد. یک زن، هر چه که انجام می‌دهد، به عنوان یک زن انجام می‌دهد نه یک موجود بی‌جنسیت، همین مطلب درباره‌ی مردان هم صادق است.

سؤال: لطفاً خطوط کلی تعابیر را بیان کنید و مشخص کنید که چه چیزهایی از دیدگاه مسیحیت قابل قبول و چه چیزهایی غیرقابل قبول هستند؟
سولنی: می‌توان فمینیسم را به شکل‌های متفاوتی دسته‌بندی کرد. به نظر من بهتر آن است که فمینیسم را بر اساس ارتباط میان زن و مرد به دسته‌های کوچک‌تر تقسیم کنیم. در هر یک از این دسته‌ها، مردمی قرار می‌گیرند که شاید دیدگاه‌هایشان با هم سازگار نباشند، اما درک پایه‌ای آنها از زن و مرد یکسان است. به این ترتیب چهار زیر گروه خواهیم داشت:
1) فمینیسم برابری: این فمینیسم بیان می‌کند که زن و مرد مطلقاً برابرند و دقیقاً مشابه. تفاوت‌های موجود بین این دو به دلیل اعمال نفوذ عوامل خارجی ایجاد می‌شوند. چنین دیدگاهی را شاید بتوان به افلاطون نسبت داد که معتقد بود جسم بشر چیزی نیست جز یک ظرف برای روح بدون جنسیت. چنین دیدگاهی را در فمینیسم قرن 18 که آغازگرش مری والستون کرفت بود نیز می‌توان یافت. چنین اندیشه‌ای را جان استوارت میل و هریت تیلور در قرن نوزدهم تعلیم دادند. هچنین در قرون 20 و 21 در تئوری‌های دو جنسیتی هم این عقیده قوت داشت.
2) نقطه‌ی مقابل فمینیسم برابری، فمینیسم تفاوت است. دو گرایش اصلی در این نوع فمینیسم وجود دارد: قطبیت و مکمل بودن. قطبیت عنوان می‌دارد که یک جنس برتر از دیگری است. این گرایش، متفکرانی چون مری دالی، کارول گیلیان و حت ارسطو را شامل می‌شود. بر اساس مکمل بودن، زن و مرد متفاوت اما برابر هستند. ژان پل دوم، به ویژه، چنین تفکری را رواج داده است.
3) فمینیسم ضد وجوب‌گرایی (antiessentialism) در میانه‌ی قرن 19 و از وجودگرایی و نیز حساسیت یا وقوف به تفاوت‌های میان زن و مرد شکل گرفت. این فمینیسم شبیه فمینیسم برابری است اما می‌توان گفت که دیدگاهی وسیع‌تر دارد. بر اساس این دیدگاه، زنان با نقش‌های کلیشه‌ای و زنانه‌ای که از سوی اجتماع تحمیل می‌شود محدود شده‌اند و از این که بتوانند آزادانه از موجودیت خود استفاده کنند و ماهیت و جوهر خود را خلق کنند بازداشته شده‌اند. آنها در جست‌وجوی موجودیتی هستند که از تحمیل و سواستفاده‌ی دیگران آزاد است، به ویژه از تحمیل‌های جامعه‌ی مردسالار.
4) فمینیسم مخرب، این فمینیسم بر سه نوع قبل استوار است. به علاوه، همچنان که فمینیسم ضد وجوب‌گرایی می‌گوید، این فمینیسم هم بر این عقیده است که جوهر و اساس، چیزی است که با تجربه در رابطه با اجتماع خلق می‌شود. معتقدان به این فمینیسم می‌گویند که چیزهایی که مطلق و حقیقی جلوه می‌کنند، در واقع نسبت به فرد، نسبی هستند. اکثر فمنیست‌های پست مدرن از این دسته هستند.
ما، به عنوان یک مسیحی، می‌دانیم که برابری همه‌ی موجودات، از زن و مرد امری خطری و ذاتی است.
تفاوت‌های موجود سازنده هستند، حتی اگر ما آنها را نفهمیم. به یاد داشته باشیم که این تفاوت‌ها قبل از گناه اولیه هم وجود داشته‌اند. تنشی که از این تفاوت‌ها برمی‌خیزد، نتیجه‌ی گناه اولیه است. چرا باید پذیرای هر سیستم فکری‌ای باشیم که نتیجه‌ای کمتر از این دارند که ما همگی تصویری از خداوند هستیم و بر همین اساس خلق شده‌ایم؟

سؤال: آکوئیناس درباره‌ی عزت یا آدمیت یکسان زن و مرد چه می‌گوید؟
سولنی: آکوئیناس چیزی را بیان می‌کند که واضح است: زن و مرد، هر دو بر اساس تصویری از خداوند خلق شده‌اند. اغلب، آکوئیناس را فردی نمایانده‌اند که زن‌ستیز است و عقیده دارد که زن، نوع حقیر و پست مرد است. البته او در برخی جاها این مسأله را عنوان کرده است اما تمام این موارد اعتراض هستند، به این معنی که او با گفتن این چیزها دیدگاه خود را بیان نمی‌کند بلکه جایگاه معترض را نشان می‌دهد. آکوئیناس وقتی از رابطه‌ی میان زن و شوهر سخن می‌گوید، به برابری بنیادی زن و مرد هم اشاره می‌کند. او از خلق زن آغاز می‌کند. چرا زن از کنار مرد آفریده شد؟ پاسخ آکوئیناس این است که زن از سمت سر مرد آفریده نشد تا بر او حکمرانی کند. از قسمت پای او هم آفریده نشد تا تحت فرمان مرد باشد بلکه از کنار او آفریده شده تا به همراه او حکم براند.
او ریاست مرد را یک مرتبه‌ی اقتصادی می‌داند که به وجود آورنده‌ی نظم در میان تمام افراد شرکت‌کننده است، نظمی که به نفع همه‌ی آنها است. از سوی دیگر فرمانبرداری برده‌وار تنها به نفع آن کسی است که دستور می‌دهد.
من فکر می‌کنم اگر ما توجه خود را از مثال ازدواج به جوامع دموکرات یا حتی تیم‌های ورزشی معطوف کنیم، مفهوم فرمانبرداری مدنی یا اقتصادی را بهتر درک خواهیم کرد. در تیم‌های ورزشی، یک نفر را به عنوان سرپرست برای تمام اعضای تیم برمی‌گزینیم اما این سرپرست لزوماً باهوش‌ترین و یا حتی شرافت‌مندترین فرد گروه نیست.

سؤال: کمی هم درباره‌ی فمینیسم سکولار بگویید، سقط جنین، خانواده‌های طلاق و ... آیا شما نشانه‌هایی می‌بینید که دال بر این باشد که مردم پذیرای مفهوم فمینیسم مسیحی باشند؟
سولنی: دقیقاً، برای مثال در ایالات متحده، می‌بینیم که بسیاری از زنان جوان هم نسل من، نسل ایکس، هم اکنون فمینیسم سکولار را تاب آورده‌اند. سؤال‌های زیاد و خوبی در ذهن فمنیست‌ها شکل گرفته است اما تئوری‌های‌شان نمی‌تواند به طور مناسبی جوابگوی این پرسش‌ها باشد. اکثر این تئوری‌ها می‌توانند به سؤالات مشخص درباره‌ی نقش‌های خاص زنان پاسخ دهند. برای مثال، زن به عنوان یک عاشق، یک کارگر، یک والد، یا یک همسر. اما باید قادر باشند دیدگاهی تمام و کمال از زن و این که او کیست ارائه دهند. زن مخلوقی خردمند و تصویری از خداوند است. هر کاری که او انجام می‌دهد باید باعث شادمانی‌اش در زندگی شود.
مطالعات نشان می‌دهند که شمار زیادی از زنان جوان، خانواده و خانه را به شغل و حرفه ترجیح می‌دهند. این امر زمانی جالب توجه می‌شود که می‌بینیم بسیاری از زنان در تمام طول عمر خود مجبور به انجام حرفه‌ای بوده‌اند. اما بنابر آنچه که در کار و حرفه‌شان دیده‌اند، ترجیح می‌دهند به نقش‌های سنتی‌شان بازگردند.
بسیاری از مردان هم از نتایج حاصله از فمینیسم سکولار خرسند نیستند. پس وقت آن رسیده تا فمنیستی اساسی و اصولی‌تر را معرفی کنیم. اما به گمان من باید مراقب باشیم تا به عقب برنگردیم. ممکن است برخی چیزها بهتر بوده باشند اما مسائل و موضوعات اساسی‌ای توسط فمنیست‌ها مطرح شده‌اند. ما از اهل آئین و مذهبی عالی هستیم که می‌تواند پاسخ‌های اصولی‌ای برای سؤالات‌مان داشته باشد، البته اگر بخواهیم به آن بپردازیم.

سؤال: یک سؤال کنجکاوانه: با ظهور اسلام در غرب، آیا راهی وجود دارد که فمینیسم مسیحی بتواند بر زنان مسلمان اثر بگذارد؟ آیا می‌تواند بر روند مسیحی شدن، به طور کلی اثرگذار باشد؟
سولنی: فمینیسم مسیحی در مقایسه با اسلام درک و ارزیابی بهتری از تفاوت میان زن و مرد ارایه می‌دهد. زنان مسلمان در سراسر دنیا با نگرانی‌های جدی‌ای روبه‌رو هستند. راهکار سازنده و نوآورانه‌ی ما برای زنان مسلمان و تمام زنان بهتر از برخی گروه‌های کذایی طرفدار زنان است. این گروه‌ها که بیشتر به باروری و شکننده بودن زنان توجه دارند قابل قبول نیستند. زنان برای آن که شادمان باشند، باید اینها را نادیده بگیرند. اکثر زنان این را نمی‌خواهند. تنها به این دلیل راضی به چنین کاری می‌شوند که احساس می‌کنند راه دیگری ندارند. ما باید در رابطه با نحوه‌ی انتقال پیام‌مان بسیار دقت کنیم. پیام ما درباره‌ی چیزهایی نیست که یک فرد نمی‌تواند انجام دهد ـ جلوگیری از بارداری، سقط جنین و یا غیره. پیام ما درباره‌ی چیزهایی است که می‌توانیم انجام دهیم. به همین دلیل است که «وجه» دیگر، این قدر مؤثر است. آنها می‌گویند اگر شما کارهایی چند را انجام دهید ـ مثلاً بهداشت جنسی ـ به این ترتیب خواهید توانست هر کاری و همه کاری انجام دهید. ما باید پیام‌مان به گونه‌ای دیگر مطرح کنیم و آن را در هر محیطی، از جمله زندگی خودمان به کار بیاندازیم.
همین مطلب درباره‌ی روند مسیحی شدن هم صادق است. دین ما درباره‌ی چیزهایی نیست که نمی‌توانیم انجام دهیم بلکه درباره‌ی چیزهایی است که می‌توانیم انجام دهیم. دین ما برای این آمده تا همه‌ی ما و تک تک ما را حقیقتاً آزاد سازد.


منبع: سایت باشگاه اندیشه
نویسنده : پیادو سولنی
گفت و گو کننده : مهدیار حمیدی

نظر شما