نظارت اجتماعی شرط تداوم فرهنگ اصیل جامعه
1. کتاب بازرسی اجتماعی را یک جامعه شناس آمریکایی به نام روس چند دهه پیش نگاشته است. مؤلف در این کتاب میگوید که در درون هر یک از افراد بشر احساس هایی نهفته شده که او را به همکاری با هم نوعان و در شکلی کلیتر به زندگی در اجتماع و تن دادن به منافع جمع وادار میکند احساسهایی نظیر محبت و معاشرت، عدالت خواهی و...
بدیهی است که صرف این احساسات درونی نمی تواند بنیان و اساس اجتماع را در برابر عاملهای تخریب کننده فرهنگی محافظت نماید لذا هر جامعه ناچار است با در نظر گرفتن تدبیرهای متنوع و چاره اندیشیهای گوناگون ضمن تحریک این احساسهای درونی با استفاده از سایر ابزارها موجودیت و هستی خود را در تعامل با سایر جوامع حفظ کند.
مکانیزمها و چاره اندیشیهایی که هر جامعه در این خصوص طراحی و اجرا میکند یا از طریق نهادهای انتظامی است (به طوری که ناچار است در برابر عوامل تهدید کننده هویت اصیل فرهنگیاش از قوای نظامی و انتظامی استفاده کند) و یا از طریق اعمال نظارت عمومی و قضاوت همگانی است (با در نظر گرفتن این که قضاوت و نگاهةای عموم مردم در خیلی از موفقیتها عمل فرد را تحت تأثیر قرار میدهد). مکانیزم دیگر احساس درونی افراد است که باعث می شود آنها خود را نسبت به رعایت فرهنگ مقبول و هنجار پذیرفته شده متعهد بدانند. قالب کلی این احساسات را میتوان «وجدان» و از منظر دین «عقل» و «حجت درونی» نام نهاد.
2. تقریباً همه صاحب نظران مسائل اجتماعی ضرورت نظارت و بازرسی اجتماعی را که از مهمترین دستاوردهای آن تطبیق فرد با هنجارها و فرهنگ مقبول و دامنه دار جامعه است پذیرفتهاند. «هیر» یکی از جامعه شناسان آمریکایی در خصوص بازرسی اجتماع و وسایلی که جامعه با استفاده از آنها این بازرسی را اعمال میکند مطالبی نگاشته است. هم چنین «فردیک لوملی» با نگارش کتاب «وسایل بازرسی اجتماعی»و «لوتربرنارد» با نوشتن «بازرسی اجتماعی» به طور مبسوط و گسترده به این مهم پرداختهاند.
«الکس اینکس» در کتاب «جامعه شناسی چیست» به ضرورت تطابق فرد با شرایط زندگی جمعی اشاره و عنوان میکند: انسان به محض این که با دیگران تشکیل جمع دهد باید بی درنگ به حل یک رشته مسائل اجتماعی بپردازد که ارتباط به فرد تنها ندارد افرادی که با هم به سر میبرند به منظور جلوگیری از هرج و مرج و اغتشاش ناگزیرند نا اندازهای اعمال خود را با یکدیگر هماهنگ و یک دست کنند.
جان کلام این که بازرسی و نظارت اجتماعی عملی است که از سوی اجتماع و از طریق نهادهای رسمی یا غیر رسمی محسوس یا غیر محسوس افراد را به تطبیق با نوامیس و هنجارها و فرهنگ پذیرفته شده وادرا میکند.
شاید آن چه را در کلام «آگوست کنت» عنوان «قدرت معنوی»به خود گرفته بتوان شکل کلی و گسترده نظارت و بازرسی اجتماعی دانست.
در یکی از نوشتههای «آگوست کنت» درباره قدرت معنوی جامعه آمده است:
پس مقصود از قدرت معنوی استقرار حکومت عقیده است یعنی استقرار و حفظ اصولی که باید بر روابط اجتماعی گوناگون حاکم باشد. صفت اصلی قدرت معنوی آن است که هدایت عالی تعلیم و تربیت را خواه عمومی و خواه خصوصی به عهده دارد اما قدرت معنوی خصوصاً بر تعلیم و تربیت عمومی نظارت میکند که در وسیع ترین معنای خود عبارت است از کل سیستم افکار و عادت لازم برای مهیا کردن افراد به قبول نظم اجتماعی که باید در داخل آن زندگی کنند و آماده کردن هر یک از آنان تا حد امکان برای انجام {دادن} وظیفهای که باید به عهده بگیرند...
3. در ترسیم و توجیه بازرسی اجتماعی و نظارت همگانی باید به چند عامل توجه کرد:
الف) وجود یک اجتماع شکل گرفته بدون وجود جامعهای که موجودیت آن به قول معروف به ثبت رسیده باشد نمیتوان ضرورت و ایجاد یک نظارت و بازررسی را انتظار داشت. نظارت جامه بر خود مستلزم وجود یک اجتماع شکل گرفته می باشد.
ب) بهرهمندی جامعه از هنجارها و فرهنگ پذیرفته شده و مشترک از دیگر شرطهای شکل گیری نظارت و بازرسی اجتماعی است. تصور کنید عدهای بدون هیچ گونه پیشینه فرهنگی مشترک – ولو برای مدی طولانی – در یک جامعه جمع شوند از آن جا که نمیتوان بین این تعداد وجه مشترک فرهنگی پیدا کرد، هرگاه کسان دیگری با هنجارها و فرهنگ متفاوت به این جمع افزوده شوند هیچ بازرسی نظارت و بازدارندگی ضرورت پیدا نمیکند زیرا افراد اضافه شده نیز برای خود هنجار و فرهنگ متفاوتی دارند.
بازرسی اجتماعی و نظارت همگانی زمانی منطقاً و اساساً شکل میگیرد که هنجار و فرهنگی مشترک وجود داشته باشد.
ج) در معرض هجوم قرار گرفتن هنجار و فرهنگ مشترک از دیگر شرطهای نظارت اجتماعی است. به عبارت دیگر جامعه بازرسی و نظارت خود را زمانی از طریق وجدان و عقل افراد و نیز با استفاده از نهادهای نظارتی و اجرایی اعمال میکند که وجهی از آداب و رسوم و عرف و فرهنگ خود را در معرض هجوم و تهدید ببیند والاّ اگر افراد جامعه در سیر معمولی خود را با آداب و رسوم منطقی جامعه منطبق سازند به استفاده از اهرمهای قهری در وادار کردن افراد به انطباق با اجتماع نیازی نیست زیرا در این صورت بیم محدود کردن آزادی افراد میرود.
بر اساس آن چه گفته شد وجود جامعهای با فرهنگی مشترک همراه با عاملهای تهدید کننده این فرهنگ ایجاب میکند که نظارت و بازرسی اجتماعی انجام گردد.
4. تاریخ اجتماعی کشور ایران نشان میدهد که بازرسی و نظارتی که عنوان شد از قدرت بالایی در دورههای مختلف این کشور برخوردار بوده است.
دکتر رضا شعبانی در کتاب «مبانی تاریخ اجتماعی ایران» آورده است: اصل دیگری که بی گمان در روان شناسی اجتماعی ایرانیان مورد اعتناست تلاش برای رجعت به ادوار خوب گذشته است... این فرهنگ با اتکا بر عناصر زنده سازنده خود جامعه را در حالت آمادگی دائمی نگاه میداشت و هوشیارانه از موجودیت تارخی خود دفاع میکرد...
مؤلف این کتاب تحت عنوان «خصوصیات فرهنگ و تمدن ایرانی» ویژگی مهم فرهنگ این مرز و بوم را ضمن احترام به دستاوردهای فکری و فرهنگی سایر ملتها دفاع از موجودیت اصیل و فرهیخته خود دانسته است. او به این نکته اشاره میکند که فرهنگ اصیل ایرانی هیچ سری را نمیبیند که در آن سری از حق نباشد در عین حال به منظور حفظ هویت اصیل خود سعی یلیغ و اهتمام اساسی به خرج داده و هرگز حاضر نشده ارزش های اصیل خود را که ثمره و دستاورد امتزاج و آمیختگی عرف مقبول قرون گذشته با آموزههای اسلام است تقدیم بیگانگانی کند که چه در قالب لشکرکشی نظامی و چه از طریق هجوم فرهنگی قصد مقابله با کشور پهناور نشان می دهد که اگر چه در برهههایی از تاریخ بیگانگان توانستند سلطه نامیمون خود را بر این آب و خاک تحمیل کنند اما این کشور هرگز فرهنگ اصیل خود را واننهاده است و اصولاً رمز ماندگاری این سرزمین پهناور را بایستی در حفظ همین هویت فرهنگی دانست والاّ مرزهای خاکی این کشور همواره در میان مهر و بی مهری تاریخ در نوسان بوده است.
بر این اساس نظارت عمومی و بازرسی اجتماعی در جامعه ایرانی از چنان قدرت و عظمت منطقی برخوردار بوده است که عناصر موافق با هویت اصیل خود را جذب و آنها را به سرمایه فرهنگی خود افزوده و عناصر مخالف با این هویت را طرد کرده است و در این جذب و دفع همواره منافع جمعی و حفظ اصالت فرهنگی منطبق با عرف مقبول و آموزههای دینی را بر هر چیز مقدم دانسته است.
5. در یک نگرش کلی هرگاه جامعه بازرسی اجتماعی و نظارت همگانی قوی و منطقی و مبتنی بر یک چارچوب اصیل و مستحکم را اعمال نماید. بهتر میتواند عناصر موافق و هم سو با هویت خود را جذب و عناصر مخالف با موجودیت خود را طرد و با آنها مقابله کند در این میان آموزههای دینی نیز نقش مهمی دارند. به عبارت دیگر هرگاه جامعه، آموزههای یک دین الهی را در کنار عرف های مقبول خود به عنوان معیار و محور طرد و جذب عناصر مختلف فرهنگی قرار بدهد عالی ترین و ماناترین شیوه را در بازرسی و نظارت همگانی به کار برده است.
6. به گواهی تاریخ کشور ما در هیچ دورهای در زمان ما هم چون امروز در معرض انواع تهدیدهای فرهنگی قرار نداشته است و این ضرورت نظارت و بازرسی اجتماعی را در زمان ما دو چندان می کند. زیرا آن چه که لازمه نظارت و بازرسی اجتماعی است یعنی همان سه مسئله گفته شده (وجود یک جامعه شکل گرفته وجود فرهنگی مشترک و وجود تهدید فرهنگی) امروزه بیش از هر زمان دیگر به چشم میخورد.
نیم نگاهی به عوامل فرهنگی مغایر با فرهنگ اصیل جامعه – چه آنها که از سوی فرهنگ اصیل جامعه – چه آنها که از سوی دشمنان تبلیغ می شود و چه شاخصهایی که از سوی عوامل داخلی ترویج میگردد گویای نوعی شبیخون فرهنگی به کشور ماست نه یک تعامل معقول و منطقی فرهنگی به همین مناسبت است که دیوید کیو مأمور سازمان سیا مهم ترین حرکت در جهت براندازی جمهوری اسلامی را تغییر فرهنگ جامعه ایرانی بر شمرده خود و طبعاً نهادهای پشتیبانی خود را مصمم به این تغییر میداند.
باید گفت که ضرورت تغییر عناصر فرهنگی ایران به منظور سلطه بر این کشور فکری نیست که در چند سال اخیر در دستور کار بیگانگان و یا خانهزادهای بیگانه قرار گرفته باشد بلکه نزدیک به هشتاد سال پیش که فکر ایجاد نظام آموزش عالی در کشور ایران جوانه زد تقلید از غرب و هم زیستی مسالمت آمیز ارزشهای ملی و دینی ایرانیان با هنجارهای مغرب زمین مطرح شد.
8. در اواخر دهه بیست شمسی کارشناسان آمریکایی شرط بهبود نظام آموزش عالی ایران را تغییر مبانی تعلیم و تربیت جامعه ایرانی بر اساس ایدههای آمریکایی عنوان کردند.
می توان گفت: عمده تلاش دشمنان این مرز و بوم در جهت تغییر ساختار فرهنگ اصیل ایرانی است فرهنگی که دستاورد امتزاج و همزیستی مسالمت آمیز آموزههای اسلام با عرفهای پسندیده ایرانی است.
هرگاه این فرهنگ ریشه دار مورد هجوم عناصری از یک فرهنگ ثالث قرار بگیرد و هم زمان نتوان نظارت و بازرسی اجتماعی قوی و اصیل در مقابل آن پیدا کرد تکیه زدن عناصر فرهنگی بیگانه و منحط بر تخت و سریر عناصر فرهنگ اصیل و مذهبی جامعه ما امری دور از دسترس نخواهد بود. آیا این خطر جامعه ما را تهدید نمی کند؟
9. امر به معروف و نهی از منکر در یک چارچوب منطقی و حساب شده و بر اساس ضوابطی که اسلام مقرر کرده است عالی ترین شکل اجرای بازرسی اجتماعی و نظارت همگانی است. درباره این مقوله طی نوشتار آینده – ان شاء الله – با شما هستیم.
نویسنده: ابوالفضل علیدوست ابرقویی
منبع: سایت ای رسانه ۱۳۸۵/۰۶/۱۹
نظر شما