چاه و منار!
امام امیرالمؤمنین علیهالسّلام میفرماید: قلّة العیال أحد الیسارین*؛ کمی عائله، یکی از دو راحتی است. با نگاه به دیگر بیانات مولا علیهالسّلام در این مضمون، راحتی دوم درآمد مکفی و کفاف و عفاف در زندگی بیان شده است و در این مکتوب سخن ما پیرامون راحتی نخست است و آن کمی عیال به معنی افراد تحت تکفّل است.
مناقشه و بحث پیرامون ازدیاد و یا کنترل جمعیّت از دیرباز هم در میان صاحبنظران اقتصادی و منابع مادّی و انسانی مطرح بوده است و هم از زاویهی نگاه دینورزان و شریعتمداران؛ و در میان هر دو گروه موافقان و مخالفان خود را داشته است. استناد به کلام مشهوری از پیامبر گرامی اسلام(ص) مبنی بر ازدیاد نسل مسلمانان که به مباهات آن بزرگوار میانجامد، شاید مهمترین مستند مورد اشاره و دفاع قائلان به فزونی جمعیّت است؛ نیز پارهای آیندهاندیشیها در فراهمآوری قدرت نفوس انسانی و اثرگذاری در صحنهی رویدادهای جهانی، از مستندات کسانی است که ـ حتی صرفنظر از دینورزی ـ آن را به صلاح جوامع مسلمان میدانند. در مقابل در میان هر دو گروه شریعتمدار و اقتصادنگر استدلالهایی مبنی بر کنترل جمعیّت و محاسبهی تناسب نفوس و منابع و امکانات مادّی شنیده میشود که در جای خود صدالبته که شنیدنی است. من بحث تخصّصی مربوط به مدیریّت منابع و مسائل اقتصادی را در این زمینه به اهلش وامیگذارم و از واکاوی در این میدان به دلیل فقدان دانش پوزش میطلبم؛ و این البته بدان معنی نیست که در میدان دیگر، یعنی نگاه دینورزانه و شریعتمدارانه به این موضوع دارای دانش مکفی هستم، بلکه فقط به نکتهای بدیهی در مقولهی فقهالحدیث و درایةالحدیث اشاره میکنم و آن تفاوت قائل شدن میان احکامی است که مشخصاً موضوع اوامر و نواهی شرعیاند و مدلول آن مستوجب پاداش و عقاب؛ از آن روی که فرد مکلّف امر مصرّحی را فرو نهاده است و یا از منهیّ مصرّحی سرباز نزده است. در مقابل بسیاری از احادیث و بیانات نورانی ائمه معصومین علیهمالسّلام به صورت اوامر و نواهی ارشادی و توصیهای بیان شدهاند. در اینگونه ارشادات، پیش از نگاه مطلق به مفاد آن بیان، زمینههای اجرا در شرایط مختلف را باید درنظر گرفت و بدیهیّات عقلی و برنامهریزی را نباید فرو کاست.
کسانی که امروز در پی بیست سال تلاش نسبتاً موفق برنامهریزان و مجریان کنترل نرخ جمعیّت ناگهان و اغلب به صورت غیراستدلالی آن را به چالش میکشند خوب است از هر دو نگاه ـ علمی و دینی ـ برهانهای خود را اقامه کنند؛ چرا که، اگر قرار باشد نتیجهی مطالعات راهبردی بیست ساله دستخوش تمثیلها و یا طنزهای گفتاری و شفاهی شود دیگر کدام سنگی بر سنگ بند خواهد شد؟ و نیز براساس نگاه دینورزانه و شریعتمدارانه خوب است که تفسیر توصیههای دینی در باب تکثیر نسل به اهلش واگذار گردد و محکمات و متشابهات و ناسخ و منسوخهای این وادی را درسخواندههای این میدان واکاوند. به همین نمونهی ساده که در صدر این مکتوب اشاره شد دوباره دقت کنید: اگر توصیهای از رسول اکرم(ص) در باب ازدیاد نسل وجود دارد، توصیفی نیز از امام علی(ع) به ما رسیده است که نه تلویحی بلکه تصریحی، زندگی راحت و آرام را در گروی کمی جیرهخوار و افراد تحت تکفّل میدانند. اکنون تعارض ظاهری میان این دو کلام نورانی (اگر واقعاً تعارضی وجود داشته باشد) را چه کسی باید بگشاید و واکاوی کند؟
اگر کمی راحتتر و خودمانیتر سخن را پی بگیریم میتوانیم به این ضربالمثل تمسّک جوییم که: «اوّل چاه را بکن، آنگاه منار را... !» آیا مدارس دوزمانه و سهزمانه از همهی اقصای این کشور بزرگ ریشهکن شدهاند؟ آیا نوبتهای طولانی برای دریافت کلیه و قلب و دیگر جوارح برای بیماران خاص ـ و حتی بیماران عام! ـ به روز رسیده است؟ آیا بیکاری و نداشتن شغل به عنوان بزرگترین معضل در پدیدآیی آسیبهای اجتماعی، دست از دامان جوانان و میانسالان این مرز و بوم به کلّی شسته و بریده است؟ بگذارید با ذکر شاهد زنده امّا تکاندهندهای سخن را به پایان برم: در برنامهی تفسیر خبر صبحگاهی رادیو ایران، روز دوشنبه 24/3/89 گفتاری پخش شد با عنوان «مبارزه با شعار دو بچه کافی است». گیریم که این شعار نادرست است؛ سلّمنا (به قول علما!). امّا شروع مبارزه با شعاری که بیست سال لااقل در طراحی منسجم انجام شده و نتیجه داده، آیا باید از استودیوی رادیو آغاز شود و یا ابتدائاً در مراکز قانونی و تخصّصی تدوین و سپس برای تبلیغ به ارگانهای اطلاعرسانی ابلاغ گردد؟ واقعاً طریقهی درست کدام است؟
جالبتر (و بلکه تأملبرانگیزتر) آنکه در آن برنامه از قول مستقیم یکی از استانداران محترم در شرق کشور بشارت داده شد که طرح پاداش و مزایای ویژه برای مدیران دارای چهار فرزند به بالا آغاز شده است! خوب چرا ابلاغ رسمی نمیکنند که همه دست به کار شوند!؟
زیرنویس:
* نهجالبلاغه فیض، حکمت 135
منبع: روزنامه اطلاعات ۱۳۸۹/۳/۲۷
نویسنده : محمدعلی فیاض
نظر شما