بحران هویت در ارتش اسرائیل
«یجیل لیفی» استاد دانشگاه اسرائیلی بئرالسبع در پژوهشی درباره ترکیب و ساختار ارتش اسرائیل نسبت به ضعف انگیزه یهودیان اشکنازی (یهودی غربی ) در طبقه اول و دوم جامعه اسرائیلی برای پیوستن به ارتش هشدار داد. لیفی در تحقیق خود به نام «تصویری از اوضاع» که در فصلنامه دانشگاه منتشر شد نوشته است: این گروه بر خلاف گذشته از آن جهت که دیگر برای به دست آورن جایگاه حقوق و سرمایه به ارتش نیازی ندارند حاضر به پذیرش خدمت نظامی نیستند.
این کارشناس در تحقیق خود آورده است که بررسی هویت قربانیان ارتش درجریان انتفاضه دوم نشان می دهد که فرزندان طبقه اجتماعی دیگری غیر از طبقه اول و دوم که شامل مهاجران جدید ساکنان حومه ها و شهرک های در حال توسعه (شهرکهای بدون امکانات ) مذهبی ها و مستعمره نشینان می شوند به تدریج جایگزین فرم سابق ساختار ارتش خواهند شد که پیشتر از رده های اول و دوم جامعه یعنی اشکنازی ترکیب شده بود. این در حالی است که واحدهای جنگنده اسرائیل که احتمال کشته شدن آنها بیشتر است از یهودیان آفریقایی امریکای جنوبی شرق اروپا و کشورهای منشعب از شوروی تشکیل شده اند.
بر اساس این تحقیق تنها نظامیانی که برای خدمت داوطلبانه در واحدهای جنگنده و خط مقدم ارتش اسرائیل اعلام آمادگی کرده اند ساکنان کیبوتس ها (مجتمعهای مسکونی تعاونی یهودیان ) بوده اند. این تحقیق مشارکت بی نظیر کیبوتس نشینان در ارتش را به تاسیس مدرسه ای لائیک برای آمادگی نظامی مرتبط دانست و آورده است که 18 تن از ساکنان این مناطق در جنگ با لبنان کشته شدند. در این تحقیق آمده است که 25 درصد از داوطلبان پیوستن به ارتش در سال 1386 از تصمیم خود منصرف شده اند و 17 درصد از جوانان نیز خدمت وظیفه 3 ساله خود را بر اساس قانون به پایان نبرده و به نحوی از خدمت گریخته اند.
و در حالی که «گابی اشکنازی» رئیس جدید ستاد مشترک ارتش به محض انتصاب در این سمت نام «ارتش ملت» را به نام «نصف ملت» تغییر داد در کتاب «تارهای عنکبوت» که پس از جنگ با لبنان منتشر شد آمده است که ارتش به دلیل افزایش طبیعی متدینان اصولگرا که به بهانه تحصیل دینی در ارتش خدمت نمی کنند با کاهش میزان نظامیان به خدمت گرفته شده مواجه شده است.
این کتاب که نوشته دو روزنامه نگار هاآرتض «عاموس هارئیل» و «آفی سخاروف» است به افزایش معافیت متدینان اصولگرا از خدمت نظامی اشاره کرده و آورده است که در 5 سال این آمار از 9 درصد به 11 درصد رسیده است و در صورت ادامه این وضعیت در سال 1398 میزان معاف شدگان از خدمت به 40 درصد خواهد رسید که 23 درصد آنها از متدینان اصولگرا (یهودیان افراطی ) خواهد بود. این دو نویسنده گرچه که برای اطمینان خاطر جامعه صهیونیستی گفته اند که صحبت از بحران معافیت متدینان مبالغه آمیز است ولی گفته اند پدیده خطرناک دیگری بعنوان فرار جوانان طبقات سطح بالا از خدمت نظامی رخ نموده است که خطرناک تر است و می بینیم که ساکنان تل آویو مرکز سرمایه داران اسرائیل با سهم کمتری از قربانیان در جبهه جنگ مواجه بوده اند.
این دو نویسنده معتقدند که تمایل نداشتن طبقه های اول و دوم جامعه اسرائیل برای حضور در خط مقدم باعث فقدان ذخیره کیفی در ارتش شده و گذشته از آن ارتش هماهنگی قوا را از دست داده و با داشتن تنها یک پشت جبهه معمولی «خط مقدم ویرانگر» که همیشه مورد توجه فرماندهان بود از کار می افتد و بتدریج توان ارتش به صفر می رسد. این دو نویسنده همچنین اشاره کرده اند که با خروج طبقه های بالای جامعه از ارتش و باقی ماندن متدینان ملی گرای ساکن مستعمره ها و مناطق دیگر سلطه خاخامها در زمان بحران بر نظامیان بیشتر از سلطه فرماندهان خواهد بود و مشکلی نظیر عدم فرمانبری نظامیان از سران خود را نظیر آنچه که در تخلیه غزه رخ داد درپی خواهد داشت.
تغییر معادله
آمار و ارقام تعدادی از مراکز آمار صهیونیستی افزایش قابل ملاحظه تعداد نظامیان کشته شده صهیونیستی در خلال سالهای انتفاضه اول در سال 1366 و انتفاضه الاقصی در سال 1379 را فاش ساخت که همراه با کاهش درصد شهدای فلسطینی در مقایسه با صهیونیستهای کشته شده تا نزدیک به برابر شدن می باشد. در این آمار آمده است: درصد اسراییلی های کشته شده در انتفاضه سال 1366 2 51 درصد در مقایسه با درصد شهدای فلسطینی است که 97 50 درصد بوده است. این مقایسه با انتفاضه الاقصی در سال 1379 درصد صهیونیستهای کشته شده را 22 درصد (یعنی ده برابر) و درصد شهدای فلسطینی را 78 درصد نشان می دهد.
«شائول موفاز» وزیر جنگ سابق رژیم صهیونیستی در سال 1384 گفت تعداد صهیونیستهای کشته شده به 989 نفر رسیده است و وزارت خارجه این رژیم تعداد کشته شدگان صهیونیستی را در پایان سال 1385 هزار و هفت نفر اعلام کرد. رئیس شورای شهرک نشینان کرانه باختری و نوارغزه فاش ساخت که طی دو سال گذشته 1303 صهیونیست کشته شده اند. در سال 1387 درصد کشته شدگان صهیونیست نسبت به تعداد شهدای فلسطینی یک به 2 73 است
این تغییر معادله در هفته های اخیر نیز با انجام سه یا چهار عملیات از سوی فلسطینی هاشتاب بیشتری گرفته است. به گونه ای که مبارزان فلسطینی توانسته اند با انجام عملیات زمینی به عمق رژیم صهیونیستی ویا نصب کمین در درون نوار غزه از جمله عملیاتهای ناحال عوز (سه کشته اسراییلی ) اردوگاه جبالیا (سه کشته اسراییلی و انهدام دو تانک ) عملیات اردوگاه البریج (دو کشته اسراییلی ) و درگیری گذرگاه کرم ابو سالم (یک کشته اسراییلی ) نسبت کشته اسراییلی را به مراتب بیشتر از سالهای گذشته افزایش دهند.
افزایش بزهکاری
بر اساس آمارهای منتشره از سوی پلیس رژیم صهیونیستی و اداره مرکزی آمار این رژیم تعداد پرونده های مربوط به جوانان در اداره پلیس اسرائیل در 10 سال گذشته افزایش یافته است. بر اساس این آمار از هر 25 نوجوان اسرائیلی در سنین بین 12 تا 18 سال یک نفر و از هر یک کلاس آموزشی به طور میانگین دو دانش آموز در پلیس اسرائیل پرونده جنائی دارند.
«اهرون ملامید» قاضی بازنشسته که در گذشته سمت رئیس دادگاه نوجوانان را بر عهده داشت گفت: «از سال 1379 شاهد افزایش بزهکاری در میان نوجوانان هستیم به گونه ای که پرونده های موادمخدر و چاقوکشی بسیار افزایش داشته است».
گفتنی است دو ماه پیش پلیس اسرائیل در سدیروت در پاسخ به شکایت اهالی این مستعمره مبنی بر سرقت از منازل آنان سعی کرد آنها را به بازپس گیری شکایت و عدم گشودن پرونده ای جدید متقاعد سازد.
منبع: روزنامه جمهوری اسلامی ۱۳۸۷/۰۲/۰۸
نظر شما