اسلام و تفریح سالم
انسان به عنوان اشرف مخلوقات، موجودی چند بعدی است. از لحاظ روحی و معنوی و نیز از جهت جسمی و مادی نیاز به تنوع طلبی دارد و از یکنواختی گریزان است. یکی از مظاهر و نمودهای این تنوع طلبی، نیاز به تفریح و سرگرمی است. اهمیت این نیاز بر کسی پوشیده نیست و هر انسان عاقلی به ضرورت آن اذعان دارد. اما مساله مهم این است که این تفریح و سرگرمی باید چه ویژگی هایی داشته باشد و شاخصه های سلامت آن چیست؟ مقاله حاضر که از ماهنامه پاسداراسلام شماره 297 انتخاب شده، به برخی از آن شاخصه ها از دیدگاه اسلام پرداخته است که با هم آن را از نظر می گذرانیم.
ضرورت تفریح و سرگرمی
انسان همچنان که به غذا و نوشیدنی و خواب و استراحت و نظافت نیاز دارد، همین طور به تفریح و سرگرمی سالم نیز نیازمند است و هیچ عاقلی نمی تواند این نیاز فطری و طبیعی انسان را انکار نماید. حتی حیوانات نیز از این قانون کلی مستثنی نیستند و ساعتی را در شبانه روز مشغول بازی و تفریح هستند، از پرندگان هوا گرفته تا درندگان صحرا، از خزندگان گرفته تا موجودات و ماهیان دریا، که همگی صحنه های زیبایی از تفریح و بازی را به نمایش می گذارند، حتی درنده خوترین حیوانات مانند شیر و پلنگ و گرگ، ساعتی را با فرزندان خویش در کنار هم به بازی و شادی و تفریح سپری می کنند.
انسان قطعاً در این جهت باید پیشگام باشد چرا که یک موجود فولادی و یک جسم بی جان نیست که هرچه بخواهد کار کند، بلکه موجودی است دارای روح و روان، و روح نیز همچون تن و جسم، خسته می شود، همانگونه که جسم با استراحت و خواب، انرژی مصرف شده را تامین می کند، روح و روان نیز با تفریح و سرگرمی سالم، شارژ شده دوباره نیرو می گیرد.
تجربه و گذشت زمان نیز نشان داده است که اگر انسان به کارهای یک نواخت بدون وقفه ادامه دهد، و از سرگرمی و تفریح محروم باشد، بازده و راندمان کار بر اثر کمبود نشاط، تدریجاً افت کرده، پایین می آید. اما برعکس، پس از ساعاتی تفریح و سرگرمی آنچنان نشاط کار و تلاش در او ایجاد می شود که کمیت و کیفیت کار هر دو فزونی پیدا می کند، به این جهت باید گفت ساعاتی که صرف تفریح و سرگرمی سالم می شود نه تنها هدر نمی رود بلکه با رفع خستگی از روح و روان عامل تقویت و پیشرفت ساعات کاری و مطالعاتی انسان می شود. (1)
تفریح در قرآن
1- قرآن کریم درخواست برادران را از پدر در مورد حضرت یوسف این چنین بیان می کند: «او را فردا با ما (به خارج شهر) بفرست تا غذای کافی بخورد، (2) و بازی و تفریح کند و ما حافظ او هستیم.» (3)
وقتی برادران یوسف مسئله تفریح و گردش در صحرا و خوردن از گیاهان را مطرح کردند، حضرت یعقوب اعتراض نکرد که این عمل شایسته یک جوان موحد و وابسته به خانواده نبوت نیست (بلکه از جنبه امنیتی اظهار نگرانی نمود) از این بیان بخوبی استفاده می شود که به تفریح، نظر مثبت داشته، بلکه در جامعه آن روز امر مسلمی بوده است و امروز شهرنشینی، و فضای بسته خانه های شهرها، این نیاز را دو چندان کرده است.
2- در آیات متعددی از قرآن، خداوند دستور داده در زمین سیر کنید(4) و در آن گردش کنید از جمله فرمود: «و میان آنها و شهرهایی که برکت داده بودیم، آبادیهای آشکاری قرار دادیم و سفر در میان آن ها را به طور متناسب (با فاصله نزدیک) مقرر داشتیم (و به آنان گفتیم: ) شبها و روزها در این آبادیها با ایمنی کامل، سفر و گردش کنید.» (5)
3- در آیاتی دستور می دهد در بین گیاهان گردش کنید و در کیفیت خلقت آنها دقت کنید، از جمله فرمود: «آیا آنان به زمین نگاه نکردند که چه قدر از انواع گیاهان پرارزش در آن رویاندیم؟»(6)
نیز فرمود: «آیا ندیدند که ما آب را به سوی زمین های خشک می رانیم و به وسیله آن زراعتهایی می رویانیم که هم چهارپایانشان از آن می خورند و هم خودشان تغذیه می کنند، آیا نمی بینند؟!» (7)
و همین طور از انسانها خواسته شد که به دریا نظر کنند و از انواع جنبندگان عبرت بگیرند، از جمله می فرماید: «در آفرینش آسمانها و زمین، و آمد و شد شب و روز و کشتیهایی که در دریا به سود مردم در حرکتند، و آبی که خداوند از آسمان نازل کرده، و با آن، زمین را پس از مرگ زنده نموده، و انواع جنبندگان را در آن گسترده و (همچنین) در تغییر مسیر بادها و ابرهایی که میان زمین و آسمان مسخرند، نشانه هایی است (از ذات پاک خدا و یگانگی او) برای مردمی که عقل دارند و می اندیشند.»(8)
باید توجه داشت که قرآن در گردش ها و تفریح ها انسان را به دو نکته توجه داده است:
1- تفریح، فقط گردش بدون اندیشه و تفکر، و بدون عبرت گیری و پندپذیری نباشد، انسانهایی که در صحراها و کنار دریاها و... گردش می کنند و یا مسافرتهایی در شهرها و آثار باستانی دارند، با تفکر و اندیشه به آن محلهای گردشی بنگرند، و از این راه به عظمت خالق و صانع آنها پی برند. و همین طور از سرانجام شاهان و ظالمان و کاخهای بجای مانده از آنها درس عبرت بگیرند.
2- تفریح، باعث آلوده شدن انسان به گناهان دیگر نشود، دشمنان تلاش دارند میادین ورزشی و تفریحی، محلی برای آلوده کردن مردم، مخصوصاً جوان ها باشد و تا حدودی بر این امر موفق شده اند، شاهدش این است که بیشترین بی حرمتی ها را نسبت به مسائل دینی در پارک ها، کنار دریاها و بعضی میادین ورزشی، و مسیر رفت وآمد این مکان ها مشاهده می کنیم.
قرآن هشدار می دهد که به بهانه ورزش و تفریح و گردش، شما را نبرند، چنان که برادران یوسف به بهانه تفریح او را بردند و به داخل چاه افکندند. یکی از مفسران در این زمینه می گوید: «همانگونه که برادران یوسف از علاقه انسان مخصوصاً نوجوان به گردش و تفریح برای رسیدن به هدفشان سوءاستفاده کردند در دنیای امروز نیز دستهای مرموز دشمنان حق و عدالت از مسأله ورزش و تفریح برای مسموم ساختن افکار نسل جوان سوءاستفاده فراوان می کنند باید به هوش بود که ابرقدرتهای گرگ صفت در پوشش ورزش و تفریح، نقشه های شوم خود را میان جوانان به نام ورزش و مسابقات منطقه ای یا جهانی پیاده نکنند.»(9)
تفریح در روایات
1- در روایات نیز به امر تفریح سالم پرداخته شده، و سفارش شده که ساعتی از زندگی رابه لذتهای حلال و تفریحهای سالم اختصاص دهید، علی(ع) فرمود: «برای مؤمن (در شبانه روز) سه وقت است، زمانی برای (نیایش) و مناجات با پروردگارش، و زمانی برای تأمین معاش زندگی اش، و زمانی برای واداشتن نفس به لذت هایی که حلال و مایه زیبایی است.
خردمند را نشاید جز آن که درپی سه چیز حرکت کند: (کسب حلال) برای تأمین زندگی، یا گام نهادن در راه آخرت، یا به دست آوردن لذت های (حلال و) غیرحرام.»(10)
جالب این است که در برخی روایات، این جمله اضافه شده است: «و ذلک عون علی سائر الساعات؛ (11) این سرگرمی (و تفریح سالم) کمکی است برای سایر برنامه ها» و در تعبیر دیگر دارد: «و بهذه الساعه تقدرون علی الثّلاث السّاعات؛ (12) و با این ساعت (تفریح) نیرو می گیرید بر انجام وظائف اوقات دیگر.»
2- در برخی روایات عقل را به درخت پرباری تشبیه نموده و ثمره آن را نشاط و شادی می داند، علی(ع) فرمود: «اصل العقل القدره و ثمرتها السّرور؛ (13) ریشه عقل قدرت است و میوه آن نشاط و خوشحالی» البته شادی و نشاط نیز اخلاق خوش و نرمی می طلبد که همان حضرت فرمود: «لایستعان علی السّرور الا باللّین؛ (14) بر شادی و (نشاط) نمی توان دست یافت مگر با نرمی (و خوشخویی).»
3- شادی و تفریح های سالم فرصتهایی است که زمینه بهره برداری بیشتر از اوقات عمر را فراهم می کند؛ علی(ع) فرمود: «اوقات السّرور خلسه؛ (15) اوقات شادی فرصتهای لطیف است.»
4- عامل آرامش و راحتی، امیرمؤمنان(ع) فرمود: «بقدر السّرور بکون التنفیص؛ (16) به میزان شادی و نشاط راحتی و آرامش (فکری) به دست می آید.»
5- شادی (و تفریح) عامل غمزدایی است؛ علی(ع) فرمود: «السّرور یبسط النّفس و یثیر النّشاط، الغمّ یقبض النّفس و یطوی الانبساط؛ (17) شادی روح انسان را باز (و بلند پرواز نموده) نشاط را می انگیزاند، غصه نفس انسانی را در فشار قرار داده و در حصر نگاه می دارد و فضای نشاط را می پیچد (و جمع می کند).»(18)
اسلام به مسائل تفریح تا آن جا اهمیت داده که یک سلسله مسابقات را حتی با شرط بندی اجازه داده، و برخی موارد را با عنوانهای قابل تعظیم مورد تأکید قرار داده است.
برخی تفریحات سالم در اسلام
1- اسب سواری و شتر دوانی
یکی از موارد تفریحات سالم که شرط بندی و تعیین جایزه نیز در آن روا می باشد، اسب دوانی است، تاریخ نشان داده که قسمتی از این مسابقات در حضور شخص پیامبراکرم(ص) و با داوری و نظارت او انجام می گرفت، حتی گاه شتر مخصوص خود را برای مسابقه ای در اختیار یاران می گذاشت. در روایتی از امام صادق(ع) چنین آمده است: «هنگامی که پیامبر از تبوک برمی گشت (میان یاران خود) مسابقه شترسواری را مقرر ساخت، پس غضیا (شتر معروف پیامبر اکرم(ص)) درحالی که اسامه (بن زید) بر آن سوار بود از همه پیشی گرفت، پس مردم (به خاطر این که شتر از آن پیامبر بود) صدا زدند پیامبر پیشی گرفت ولی رسول خدا(ص) می فرمود: اسامه سبقت گرفت (و برنده شد)». (19)
حضرت با جمله «سبق اسامه» فهماند که سوارکار مهم است نه مرکب و چه بسا مرکب راهواری که به دست افراد ناشی بیفتد و کاری از آن ساخته نباشد.
گاه حتی خود حضرت شخصاً مسابقه می داد، از امام صادق(ع) نقل شده است که فرمود: عربی آمد نزد پیامبراکرم(ص) و گفت آیا با این شترت با من مسابقه می دهی؟ حضرت فرمود: بلی پس اعرابی برنده شد، آنگاه پیامبراکرم(ص) فرمود: شماها (بس که از شتر مرا تعریف کردید و مبالغه نمودید) او را بالا بردید، ولی خداوند دوست می دارد، که او را پایین آورد، زیرا کوهها در طوفان نوح گردن کشی نمودند (برای فرودآمدن کشتی نوح) اما کوه جودی نهایت، تواضع را نشان داد، خداوند کشتی را درآن قرار داد (و این افتخار ابدی نصیب او گردید). (20)
حتی در مسابقه اسب دوانی و شتردوانی، شرط بندی و تعیین جایزه می کردند: ابن لبید از انس بن مالک پرسید آیا شما در زمان رسول خدا(ص) برای مسابقه شرط بندی می کردید، گفت: «آری «راهن رسول الله علی فرس فسبق فسر بذلک و اعجبه؛ (21) رسول خدا روی اسبی که داشت (برای مسابقه) شرط بندی کرد ومسابقه را برد و این پیروزی باعث مسرت و اعجاب آن حضرت شد.»
از امام ششم بازگو شده که جمعی از مشرکین به چراگاههای مدینه به منظور دستبرد گوسفند آمدند: منادی، اهل مدینه را به کمک خواست؛ رسول خدا(ص) صدای او را شنید و برای دفع دشمن سوار اسبش شد. ابوقتاده، نخستین کسی بود که از یاران پیامبر به او پیوست و سپس از اصحاب به آنها پیوستند اما دشمن فرار کرده بود و از آنها اثری نیافتند.
ابوقتاده گوید به رسول خدا گفتم: حالا که دشمن فرار کرده اگر موافقت فرمایید از فرصت استفاده نموده مسابقه اسب دوانی برقرار نماییم، رسول خدا(ص) جواب مثبت داد. مسابقه آغاز شد و آن حضرت از همه پیشی گرفت و رو به حاضرین کرد و فرمود: «من از قریش هستم و این اسب، اسب نجیب خوبی است.» (22)
2- تیراندازی
مورد دیگری از تفریحات مجاز، مسابقه تیراندازی است.
رسول خدا(ص) هم عملا درمسابقات تیراندازی شرکت می فرمود، و هم در مورد آن سفارش می کرد.
شیخ در مبسوط آورده که روزی رسول خدا(ص) به جمعی از انصار که مشغول تیراندازی بودند، عبور کرد. حضرت نیز پیشنهاد فرمود که در مسابقه تیراندازی با آنها شرکت کند و فرمود: من با گروهی که «ابن اردع» در آن است همکاری می کنم، دسته مقابل با شنیدن گفتار حضرت از تیراندازی دست کشیدند و گفتند: گروهی که رسول خدا در آن باشد هرگز مغلوب نمی شوند.
حضرت برای این که مسابقه تعطیل نشود، فرمود، من با هر دو گروه همکاری می کنم مجددا مسابقه شروع شد و پیامبر اکرم(ص) با هردو گروه تیراندازی نمود.
امامان معصوم نیز تیراندازی می کردند و مهارت خاصی داشتند از جمله جریان مسابقه تیراندازی امام باقر(ع) است که نقل شده هشام بن عبدالملک تصمیم گرفت مسابقه تیراندازی ترتیب داده امام را در آن مسابقه شرکت بدهد تا بلکه به واسطه شکست در مسابقه، امام باقر(ع) درنظر مردم کوچک جلوه کند! به همین جهت پیش از ورود امام به قصر خلافت، عده ای از درباریان را واداشت نشانه ای نصب کرده مشغول تیراندازی شوند. امام باقر(ع) وارد مجلس شد و اندکی نشست ناگهان هشام رو به امام کرد و چنین گفت: آیا مایلید در مسابقه تیراندازی شرکت نمایید؟ حضرت فرمود: من دیگر پیر شده ام وقت تیراندازیم گذشته است، مرا معذور دار، هشام پافشاری کرد و امام را سوگند داد و همزمان، به یکی از بزرگان بنی امیه اشاره کرد که تیر و کمان را به آن حضرت بدهد. امام دست برد و کمان را گرفت و تیری در چله کمان نهاد و نشانه گیری کرد و تیر را درست به قلب هدف زد، آنگاه تیر دوم را به کمان گذاشت و رها کرد و این بار نیز در چوبه تیر قبلی نشست و آن را شکافت، تیر سوم نیز به دوم اصابت کرد و به همین ترتیب نه تیر پرتاب نمود که هرکدام به چوبه تیر قبلی خورد!
هشام بی اختیار گفت: آفرین برتو ای اباجعفر! تو سرآمد تیراندازان عرب و عجم هستی، چگونه می گفتنی پیر شده ام؟... حضرت فرمود: می دانی اهل مدینه به تیراندازی عادت دارند، من نیز در ایام جوانی مدتی به این کار سرگرم بودم ولی بعد آن را رها کردم، امروز چون تو اصرار کردی ناگزیر پذیرفتم. (23)
3- شنا
یکی دیگر از سرگرمی هایی که در روایات به آن سفارش شده شنا است، پیامبراکرم(ص) فرمود: «خیر لهو المؤمن السباحه، و خیر لهو المرأه المفزل؛ (24) بهترین سرگرمی مومن شناکردن و بهترین سرگرمی زن (مؤمنه) بافندگی است.»
4- گردش در صحرا و باغات
نمونه دیگر از تفریحات سالم، گردش در صحرا، باغات، مزارع کشاورزی و کلا در فضای سبز است. گردش در چنان محیطی غم انسان را می زداید. چنانکه شاعر عرب با استفاده از روایات، این جمله را گفته:
ثلاثه یذهبن عن قلب الحزن
الماء والخضراء والوجه الحسین
سه چیز (غم را) را از قلب محزن می برد، آب (و دریا) فضای سبز و صورت (نورانی) و نیکو.
این بخش، هم مورد سفارش معصومان است و هم عملا در آن حضرات از چنین تفریحی استفاده می بردند از جمله:
1-عمروبن حریث می گوید: خواستم به محضر امام صادق(ع) شرفیاب شوم، او را در منزل برادرش عبدالله پیدا کردم. عرض کردم: «جعلت فداک ما حولک الی هذا المنزل فقال طلب النزهه، (25) فدایت بشوم چه باعث شد به اینجا آمدید؟ فرمود: برای تفریح.»
2- ابراهیم بن ابی محمود روایت می کند. حضرت امام رضا(ع) در جمعی از ما پرسید؟ چه نوع خورشتی بهتر و پراستفاده تر است؟ جمعی گفتند: گوشت و بعضی گفتند: روغن زیتون و بعضی دیگر گفتند: روغن بهتر است، فقال(ع): لابل الملح لقد خرجنا الی النزهه لنا و نسی الغلمان الملح فما انتفعنا شیء حتی انصرفنا؛ (26) پس حضرت فرمود: نه (هیچ یک از آنچه گفته شد نیست) بلکه نمک (مفیدترین است) برای این که روزی ما (با جمعی) برای تفریح و سیاحت (از شهر) خارج شدیم و غلامان نمک را فراموش کردند و ما از چیزی (که از خوردنی ها همراه داشتیم) بهره نبردیم و استفاده نکردیم تا آنکه (همانطور) برگشتیم.»
ابن سکیت می گوید: «خرجنا نتنزه اذا خرجوا الی البساتین؛ خارج شدیم برای تفریح، وقتی گفته می شود که برای (دیدن) باغات و بوستان خارج شوند. (27)
موارد فوق و غیر آن نشان می دهد که یکی از موارد تفریح (و شاید بهترین مورد)، رفتن به باغات و فضای سبز اطراف شهر است، منتهی حدود شرعی مراعات شود و از کارهای خلاف شرع پرهیز شود. امام رضا(ع) می فرماید: «از لذائذ دنیا نصیبی برای (کامیابی) خویش قرار دهید و تمنیات دل را از راه های مشروع و حلال برآورید و (مراقبت کنید که) مردانگی و عزتتان آسیب نبیند و دچار اسراف نشوید و با این تفریحات سالم به زندگی دنیا مدد رسانید. (28)
5- مزاح و شوخی با برادران دینی
از دیگر تفریحات که مجاز شمرده شده شوخی و مزاح هایی است که از نزاکت خارج نباشد و مرز شخصیت انسان را نشکند و همین طور حدود شرعی در آن مراعات شود.
در روایت آمده که: «کان یمزح و لا یقول الا حقاً؛ (29) رسول خدا(ص) مزاح می کرد و غیراز حق نمی گفت.»
دراین باره نمونه هایی از مزاح آن حضرت در تاریخ نقل شده است: از جمله روزی به زنی از طایفه اشجع فرمود: پیرزنها به بهشت وارد نمی شوند، زن به گریه افتاد. بلال حبشی علت گریه را پرسید بعداز این که متوجه شد، نزد رسول خدا(ص) رفت، حضرت فرمود: سیاه ها هم به بهشت راه ندارند. او هم شروع کرد به گریه، هر دوی آن ها را عباس عموی پیغمبر دیدار کرد و مسئله را به عرض پیامبر اکرم(ص) رساند، حضرت فرمود: پیرمردها هم به بهشت راه ندارند، او نیز ناراحت شد، سپس حضرت همه آنها را احضار کرد و فرمود: اهل بهشت همه جوان و بی مو و آراسته اند و اضافه نمود که: «انهم یدخلون الجنه شباناً منورین؛ (30) آن ها به صورت جوان و نورانی وارد بهشت می شوند.» و همین طور بلال نیز گاهی شوخی و مزاح می کرد.
و خود پیامبر اکرم(ص) نیز فرمود: «انی لامزح ولااقول الا حقا؛ (31) من شوخی می کنم و جز واقع و حق نمی گویم.»
درجای دیگر فرمود: «المؤمن دعب لعب والمنافق قطب غضب؛ (32) مؤمن مزاح کننده و بازی کن است و منافق ترش رو و خشمگین است.
امامان معصوم نیز به این مسئله سفارش نموده اند، و خود نیز گاهی مزاح می فرمودند: یونس شیبانی می گوید، امام صادق از من پرسید: «چگونه است شوخی و مزاح شما با (برادران دینی و) دیگران گفتم: خیلی کم. فرمود: چرا (دراین کار سستی و کم کاری می کنید و) انجام نمی دهید. براستی شوخی و مزاح از شاخه های حسن خلق است و تو با این عمل، شادی در قلب برادر (دینی) خود وارد می کنی. رسول خدا(ص) این گونه بود که هرگاه مردی را می خواست خوشحال کند با او شوخی می کرد. « (33)
6- تفریح در خانواده و با خانواده
نوعی دیگر از تفریحات سالم، تفریحاتی است که در منزل با اهل و عیال، و همراه آنها با مسافرت رفتن و به بیرون از شهر رفتن انجام می گیرد، این بخش در سه قسمت بیان می شود.
الف: همراه با خانواده در خارج از شهر و باغات
رفتن به تفریح گاهها نباید همیشه مجردی و همراه رفقا و دوستان باشد، بلکه لازم است گاهی خانواده را از این تفریحات بهره مند سازیم، چنان که معصومان ما این گونه بودند، اگر گاهی همراه دوستان و رفقای خویش به تفریح می رفتند زمانی نیز دست زن و بچه را گرفته به خارج از شهر برای تفریح می رفتند.
ابی بصیر از امام صادق(ع) روایت می کند، که رسول خدا(ص) روزی به درخانه فاطمه(س) آمد و او را سوار الاغ کرد و به علی و حسن و حسین (علیهم السلام) هم دستور داد که از شهر مدینه همراه او خارج شوند. هنگامی که از دیوارهای شهر فاصله گرفتند سر دو راهی رسیدند رسول خدا(ص) دست راست را انتخاب کرد تا رسیدند به محلی که در آنجا درخت خرمایی وجود داشت رسول خدا(ص) گوسفندی خرید که در یکی از گوش هایش نقطه های سفید داشت و دستور داد که آن را ذبح نمودند و آن را پختند. (34)
ب: سوارکاری، تیراندازی و...
مورد دیگر از تفریح سالم که باید به آن توجهی جدی شود، و مناصب و مقام های علمی و سیاسی و... مانع آن نگردد توجه ویژه به همسران و شوخی و تفریح با آنهاست.
در روایات متعددی به این امر اشاره شده که نشان دهنده اهمیت آن است از جمله:
1- رسول خدا(ص) فرمود: هر سرگرمی برای مؤمن باطل است مگر در سه مورد، تأدیب و تربیت اسب (سوارکاری) تیراندازی «و ملاعبته امرأته؛ و بازی کردن مؤمن با همسرش، که این موارد حقند.» (35)
2- حضرت فرمود: هر چیزی غیراز یاد خدا لهو و بازی است، جز چهار چیز (که تفریح سالم شمرده می شود) شوخی و بازی مرد با همسرش، تربیت اسب، تیراندازی، و یاددادن شنا.» (36)
3- امام باقر(ع) فرمود: «لهو المؤمن فی ثلاثه اشیاء: التمتع بالنساء...؛ لهو و تفریح مؤمن در سه چیز است بهره وری و لذت بردن از زنان (محارم) شوخی با برادران (دینی) و نماز شب.» (37)
ج: بازی با کودکان
از جمله تفریحاتی که هم برای خود انسان مفید است و هم کودکان، بازی با کودکان و به بازی گرفتن آن هاست پیامبر اکرم(ص) فرمود: «من کان عنده صبی فلیصاب له؛ (38) هرکس کودکی نزد اوست پس باید با او کودکانه رفتار کند.»
چون که با کودک سروکارت فتاد
پس زبان کودکی باید گشاد
حتی شخص پیامبر اکرم(ص) با آن همه عظمت، با کودکان بازی می کرد، جابربن عبدالله گوید: «بر رسول خدا وارد شدم در حالی که حسن و حسین سوار پشت رسول الله بودند وی پشت خود را خم کرده بود (مانند حالت رکوع) برای آن دو می فرمود: بهترین، شتر، شتر شما است و بهترین سواره شما هستید.» (39) و عمربن خطاب می گوید: حسن و حسین را بر دوش رسول خدا(ص) دیدم، گفتم چه اسب خوبی دارید؟ رسول خدا(ص) فرمود: «چه سواران خوبی هستند آن دو». (40)
7- نماز شب و ارتباط با خدا
از مهمترین موارد تفریح سالم که نشاط درونی عمیق و انبساط روحی پایدار در انسان ایجاد می کند، دعا و مناجات و ارتباط با خدای متعال است که قدرت و علم و کرم بی نهایت دارد هرکس به دریای رحمت و یاد او وصل شود، انبساط روحی گسترده ای پیدا می کند. دربین ارتباطات با خدا نماز شب از جایگاه و منزلت خاصی برخوردار است.
در روایت پیش گفته از حضرت باقر(ع) چنین می خوانیم: تفریح مؤمن در سه چیز است... و خواندن نماز شب.
راز این که نماز شب باعث نشاط درونی می شود، یکی این است که خدا نماز شب خوان ها را دوست می دارد و با بشاشت و نشاط و بشارت با آنها برخورد می کند، رسول خدا(ص) فرمود: سه گروه را خداوند دوست می دارد و با آنها با خنده (و نشاط) برخورد نموده آنها را (به بهشت) بشارت می دهد.. و کسی که برای او زن زیبایی است و بستر نرم و (گرم و) نیکو دارد (با این حال) شبانه برمی خیزد و شهوت خویش را رها نموده مرا یاد کرده و با من مناجات می کند (با این که) اگر می خواست می توانست بخوابد.» (41)
و نکته دیگر این که نماز شب باعث صحت و سلامتی انسان می شود و این خود در شادی و نشاط انسان نقش دارد، علی(ع) فرمود: «قیام اللیل مصحه للبدن و مرضاه للرب عزوجل و تعرض للرحمه و تمسک باخلاق النبیین؛ (42) برخاستن در شب (برای نماز) باعث سلامتی بدن، خشنودی پروردگار عزیز و جلیل، در معرض رحمت الهی قرار گرفتن و (باعث) چنگ زدن به اخلاق انبیاء می شود.»
تذکر این نکته ضروری است آنچه مورد اشاره قرار گرفت نمونه هایی از تفریحات سالم بود که در منابع دینی آمده وگرنه تفریحات سالم منحصر به این موارد نیست و هر قوم و ملتی متناسب با فرهنگ خویش از ورزشها و تفریحاتی برخوردارند، که اگر خلاف دستورات شرعی نباشند و گناهی در آن انجام نگیرد مورد تأیید اسلام نیز می باشد.»
¤ پانوشتها در سرویس معارف موجود است.
منبع: روزنامه کیهان ۱۳۸۶/۱۲/۱۲
نویسنده : جواد حسینی
نظر شما