موضوع : پژوهش | مقاله

فاصله ها، خوبند یا بد... ؟؟؟

انسان موجودی دو بعدی است چرا که هم جنبه جسمانی، مادی و حیوانی دارد و هم جنبه روحی، معنوی و الهی. این دو بُعد روح و جسم ضمن تعامل با هم، بر یکدیگر تأثیر متقابل مثبت و منفی دارند به طوری که حالت‌های خوب یا بد هر کدام در دیگری اثر می‌گذارد.
یک نوع رابطه عکس هم بین آنها وجود دارد. بدین معنی که هر چه بیشتر انسان به بُعد جسمانی و حیوانی توجه و رسیدگی نماید، جنبه روح و روان ضعیف‌تر می‌گردد و فاصله انسان از معنویات بیشتر می‌گردد. و هرچه جنبه روح و روان بیشتر تقویت گردد، انسان به همان میزان کارهای خارق العاده‌ای می‌تواند انجام دهد به طوریکه از جهت قدرت اراده و توان بینایی و گویایی برتر از دیگران برخوردار می‌گردد. لذا انسان دوربین و آینده نگر با بصیرت می‌گردد و به اصطلاح نسبت به دیگران انگار که به لحاظ زمانی جلوتر است.
اگر از ما بپرسند آیا فاصله خوب است یا بد، باید قبل از پاسخ دادن، بگوئیم کدام فاصله؟ فاصله از چه کسی و چه چیزی؟ چرا که برخی فاصله‌ها خوبند و برخی دیگر بد، فاصله‌ها همان دوری و جدایی هاست. دوری و جدایی از شیطان، شیطان پرستان و شیطان صفتان و دوری و جدایی از هرگونه نافرمانی خدای سبحان و رذیلتها از جمله فاصله‌های خوب، مثبت و رحمانی‌اند. اما دوری و جدایی از خدا، پیامبر، وحی، امامان و اولیای الهی و نیز دوری و جدایی از انجام واجبات، مستحبات و فضیلت ها، از جمله فاصله‌های بد، منفی و شیطانی‌اند.
قرب و نزدیکی به خدا و انجام فرمان‌هایش منجر به دوری از شیطان می‌گردد و در نهایت بهشتی شدن، چه اینکه عکس آن هم صادق است یعنی قرب و نزدیکی به شیطان و انجام دستورهای او موجب دوری و جدایی از خدا و در نهایت جهنمی شدن می‌گردد.
امیرمومنان علی (ع) فرمود: "بدان هر آنچه تورا به خدا نزدیک می‌کند، از آتش دورت می‌سازد و هر آنچه تورا از خدا دور می‌گرداند، به آتش نزدیک می‌کند"1
پیدایش و افزایش فاصله‌های خوب یا بد، هر کدام عوامل خاص خود را دارند که باید آنها را مورد دقت و بررسی قرار داد. چه اینکه برای فاصله‌های خوب یا بد، تقسیمات دیگری از قبیل مادی و معنوی، دنیایی و آخرتی، زمانی و مکانی، می‌توان تصوّر نمود.
چه بسیارند افرادی که ممکن است در یک خانه، دهکده یا شهری با هم زندگی کنند و به ظاهر به هم نزدیک باشند ولی به لحاظ روحی و روانی، فکری و فرهنگی با هم فاصله‌ها داشته باشند. چه اینکه عکس ان هم صادق است یعنی کسانی را می‌توان یافت که هر چند به لحاظ جا و مکان، صدها فرسنگ از هم فاصله دارند ولی از نظر فکر و اعتقاد، روح و روان به هم نزدیک باشند.
هنگامی که در میان اعضای یک خانواده یا یک جامعه، وحدت اعتقادی، فرهنگی، سیاسی و اجتماعی نباشد، آن خانه و جامعه می‌شود کانون اختلاف و چند دستگی. این گونه افراد هر چند در ظاهر با هم و نزدیک همند ولی قلب و روحشان از هم فاصله‌ها دارند. معمولاً چنین افرادی به راحتی در دام دیو سیرتان می‌افتند و طعمه شیطان می‌گردند.
افراد با ایمان هم در جمعشان جمعند و هم در تفریق و جدایشان جمعند ولی افراد بی ایمان (کافر، مشرک و منافق) هم در تفریق و جدائیشان از هم دورند و از همدیگر فاصله دارند و هم در جمعشان. علت آن است که مومنان طبق وحی، عقل و فطرت سالم حرکت می‌کنند ولی افراد بی ایمان به علت وارونگی و مخالفت با وحی، عقل و فطرت، همه جا و همه وقت می‌خواهند برخلاف جریان نظام هستی عمل کنند. اینان مانند کسانی‌اند که برخلاف حرکت پرشتاب آب رودخانه‌ای حرکت می‌کنند.
آری، زاویه و فاصله پیدا کردن از وحی، عقل سلیم و فطرت پاک، منجر به نزدیکی با شیطان، شیطان پرستان و شیطان صفتان و در نهایت جهنمی شدن می‌گردد.

با فاصله‌ترین از خدا کیانند؟
آنان که همواره به فکر خور و خواب و شهوتند، از خالق خود فاصله‌ها دارند. امام صادق (ع) فرمود: "دورترین حالی که بنده از خدای عزوجل دارد، این است که فکر و ذکری جز شکم و شرمگاهش نداشته باشد". 2
در حدیثی از پیامبر خدا (ص)، دورترین (با فاصله ترین) خلق (مردم) از خدا، دو فرد است؛ یکی آنکه با فرمانروایان بنشیند و هر سخن ستمگرانه‌ای را که گفتند: تصدیق کند و آموزگار کودکان که میان آنان به یک چشم نگاه نکند و درباره کودک یتیم، خدا را در نظر نگیرد" و در روایتی دیگر چنین آمده: "دورترین مردم از خدا، متکبران گردن فرازند". 3

بی فاصله‌ترین نسبت به خدا کیانند؟
براساس روایات امامان معصوم (ع)، نزدیکترین مردم به خدای سبحان این گونه مردمانند: 1ـ نیک ایمان‌ترین مردم 2ـ گشاده خوترین مردم 3ـ حق گوترین هر چند به زیانش باشد و عمل کننده‌ترین آنها، هر چند خلاف میلش باشد. از بی فاصله‌ترین حالت انسان به خدای سبحان، یکی زمانی است که در حال سجده خدایش را می‌خواند و نیز هنگامی است که شکمش سبک باشد (یعنی پرخوری نکرده باشد). 4
از بی فاصله‌ترین (نزدیکترین) مخلوق به خدای سبحان در قیامت این افرادند: "مردی که در حال خشم، قدرتش او را به ستم کردن بر زیر دستش وا ندارد، مردی که میان دو نفر حرکت کند و به انداز? جویی به یکی از آن دو نزدیکتر نشود و مردی که به سود و زیان خود، حق را بگوید، همچنین کشاورزان". 5
بنابه روایاتی، اوج تقرّب به خدا مربوط به کسانی است که علاوه بر انجام واجبات، نمازهای نافله (مستحبی) را بجا می‌آورد، در نتیجه آنچنان محبوب خدای رحمان و رحیم می‌گردد که خدا می‌فرماید: "چنین بنده محبوب و دوست من می‌شود به طوری که گوش او شوم تا با آن بشنود و چشم او شوم تا با آن ببیند و زبان او شوم که با آن سخن گوید و دست او شوم که با ان ضربه زند. چنانچه مرا بخواند، جوابش دهم و اگر از من خواهشی کند، به او بدهم". 6
آنچه باعث بی فاصله شدن (نزدیک شدن) به خداست:
تقرّب و نزدیکی به خدا با برخورداری از این ویژگی‌ها ممکن می‌شود:
خالص کردن نیت (عبادت خالصانه)، نیکی نمودن (حتی به کسی که بدی کرده و خشم خود فرو بردن)، انجام واجبات و مستحبات، درخواست و خواهش تنها از خدا داشتن، ترس و گریه از جلالت خدا و بندگی واقعی، دوری از کارهای حرام، بی اعتنایی به مال دنیا، رضایت به تقدیر الهی، دوستی و دشمنی برای خدا داشتن، آنچه را برای خود می‌پسندیم برای مردم بپسندیم و آنچه را که برای خود نمی‌پسندیم برای دیگران نپسندیم، مخالفت با هوای نفس و ستیز با عوامل هلاکت آفرین. 7
در پایان این مقاله بهتر آنکه با حُسن ظن به خدا، آن هم از زبان خضر نبی و امیرمومنان در دعای کمیل خطاب به خدای سبحان بگوئیم: "خدایا! تو بزرگوارتر از آنی که کسی را که خود پرورده‌ای ضایع کنی یا کسی را که خود نزدیکش کرده ای، دور گردانی".

پاورقی:
1- نهج‌البلاغه، خ 52 نامه 76
2- میزان الحکمه، مترجم ج10، ص 4863
3- همان، ص 4855 و ص 4863
4- همان، ص 4857
5- همان
6- همان، ص 4858 و ص 4859
7- همان، ص 4863

منبع: روزنامه  جمهوری اسلامی ۱۳۸۹/۴/۳۱
نویسنده : غلامعلی حسین نژادیان
 

نظر شما