خرسکبازی در گلستان سعدی: گشتی در تاریخ یک بازی کهن
در میان حکایات پندآموز و اشعار دلنشین گلستان سعدی، بیتی وجود دارد که دریچهای به سوی دنیای بازیهای دوران گذشته میگشاید. این بیت، شاهدی کهن برای بازی "خرسکبازی" یا "خرسک" است که در دوران سعدی، کودکان مکتبی و احتمالاً پسران، آن را در کوچه و بازار به شور و نشاط میپرداختند.
محمدحسین خلف تبریزی در "برهان قاطع"، نحوه اجرای این بازی را به این شرح بیان میکند: "نوعی از بازی هست و آنچنان باشد که خطی بکشند و شخصی در میان خط بایستد و دیگران آیند و او را زنند و او پای خود را به جانب ایشان افشاند به هر کدام که پای او بخورد او را به درون خط به جای خود آورد، و این بازی را عربان حجوره گویند" (لغتنامه دهخدا، ذیل خرسک).
اما بیت سعدی چه نقشی در این میان ایفا میکند؟
استادِ معلّم چو بوَد بیآزار خرسک بازند کودکان در بازار
(گلستان سعدی، تصحیح غلامحسین یوسفی، انتشارات خوارزمی، 1387، ص 156)
این بیت به وضوح نشان میدهد که خرسکبازی در دوران سعدی، نه تنها در میان کودکان رایج بوده، بلکه به عنوان شاخصی برای سنجش رفتار معلم نیز به کار میرفته است. سعدی در این بیت میگوید که اگر معلمی مهربان و آزاردهنده نباشد، کودکان در بازار به خرسکبازی میپردازند.
به نظر میرسد این بیت، کهنترین سند موجود از اجرای این بازی در ایران و به طور خاص در شیراز باشد. احتمالاً سعدی در دوران کودکی خود شاهد این بازی بوده و یا خود در آن شرکت میکرده است.
خرسکبازی، گرچه در گذر زمان دستخوش تحولات شده و ممکن است نام و شیوه اجرای آن در نقاط مختلف کشور متفاوت باشد، اما به عنوان بخشی از فرهنگ و هویت ایرانی، همچنان در خاطرات بسیاری از ما زنده مانده است.
نظر شما