ابداع در ادبیات فارسی: گامی فراتر از نوآوری
ابداع در لغت به معنای "نوآوردن، طرز نو نهادن، ایجاد و آفرینش" است. در اصطلاح علم بدیع، به آفرینش معنی و مضمون تازه و انتظام آن در الفاظی نیکو گفته میشود، به شرطی که تکراری نباشد و از تصنع به دور باشد.
مناقشات پیرامون ابداع:
- رشید وطواط در کتاب "حدائق السحر فی دقائق الشعر" ابداع را جزو صنایع بدیعی نمیداند و آن را سخنِ عوام میشمارد.
- برخی دیگر ابداع را ترکیبی از چندین صنعت بدیعی در یک عبارت میدانند، مانند بیت سعدی:
ندانم از سر و پایت کدام خوبتر است چه جای فرق که زیبا زفرق تا قدمی
در این بیت، صنایع تجاهل عارف، تضاد، مراعات نظیر و جناس تامّ به کار رفته است.
نمونههایی از ابداع:
- آیه 23 سوره هود:
"وَقِیلَ یا أَرْضُ ابْلَعِی مَاءکِ وَ یا سَمَاء أَقْلِعِی وَ غِیضَ الْمَاء وَ قُضِی الأَمْرُ وَ اسْتَوَتْ عَلَى الْجُودِی وَ قِیلَ بُعْداً لِّلْقَوْمِ الظَّالِمِینَ"
برخی ادیبان از این آیه بیست و سه صنعت بدیعی استخراج کردهاند.
- شعر عنصری در مدح سلطان محمود:
تو آن شاهی که اندر شرق و در غرب جهود و گبر و ترسا و مسلمان همی گویند در تسبیح و تهلیل الهی عاقبت محمود گردان
در این شعر، نام "محمود" از تسبیح و تهلیل مسلمانان استخراج شده است.
ابداع در ادبیات عرب:
در ادبیات عرب نیز نمونههای بسیاری از ابداع وجود دارد، مانند شعر زیر:
قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ اللَّهُ الصَّمَدُ لَمْ یَلِدْ وَلَمْ یُولَدْ وَلَمْ یَکُنْ لَهُ کُفُوٌ أَحَدٌ
در این شعر، صفات الهی با یکدیگر تناسب و انسجامی خاص دارند که معنایی بدیع خلق میکنند.
اهمیت ابداع:
ابداع یکی از مهمترین ارزشهای زیباییشناختی در ادبیات است. شاعران و نویسندگان با استفاده از ابداع، آثار خود را از کلیشهها دور میکنند و به آنها طراوت و تازگی میبخشند.
ابداع و خلاقیت:
ابداع را میتوان نوعی خلاقیت در ادبیات دانست. خلاقیت به معنای توانایی تولید ایدههای نو و بدیع است. شاعران و نویسندگان خلاق با استفاده از قدرت تخیل خود، معانی و مضامین جدیدی خلق میکنند.
نتیجهگیری:
ابداع در ادبیات فارسی جایگاهی ویژه دارد و از ارزش و اهمیت بالایی برخوردار است. شاعران و نویسندگان با استفاده از ابداع، آثار خود را ماندگار و ارزشمند میکنند.
نظر شما