موضوع : پژوهش | مقاله

مفهوم حروف رمز در قرآن (1)

فهرست عناوین

فهرست عناوین

مریم پشم فروش0
گویا بودن‌ قرآن‌1
جاودانی‌ و جهانی‌ بودن‌ قرآن‌1
روحانی‌ بودن‌ قرآن‌2
Golestan Quran Weekly, Serial 155, N 11117
هفته نامه گلستان قرآن سال چهارم شمارهپیاپی155 دوره جدید شماره 111 دوشنبه 13 اسفندماه 138017

مریم پشم فروش

 

‌‌قرآن، معجزه‌ جاوید پیامبر، از نازل‌ شدن‌ آن‌ دو هدف‌و منظور وجود داشته،اثبات‌ اینکه‌ قرآن‌ کلام‌ خدا و معجزهِ‌ خاتم‌ و خاتم‌ معجزات‌است‌ و دیگر اینکه‌ هدایت‌ بشر به‌ راه‌ راست‌ باشد.(1) قرآن‌ معجزه‌ای‌ است‌ گویا ، جاودانی ، جهانی و روحانی (2)زیرا پیامبران‌ پیشین‌ می‌بایست‌ همراه‌ معجزات‌ خود باشند، و برای‌ اثبات‌اعجاز آن‌ مخالفان‌ را دعوت‌ به‌ مقابله‌ به‌ مثل‌ کنند. در حقیقت‌ معجزات‌ آن‌هاخود زبان‌ نداشت‌ و گفتار پیامبران‌ را تکمیل‌ می‌کرد.این‌ گفته‌ در مورد معجزات‌دیگر پیامبر اسلام‌ غیر ازقرآن‌ نیز صادق‌ است.

 

1

 

 

گویا بودن‌ قرآن‌

 

قرآن‌ یک‌ معجزه‌ گویااست. نیازی‌ به‌ معرفی‌ ندارد. خودش‌ بسوی‌ خوددعوت‌ می‌کند، مخالفان‌ را به‌ مبارزه‌ می‌خواند، محکوم‌ می‌سازد، و از میدان‌ مبارزه‌پیروز بیرون‌ می‌آید، لذا پس‌ از وفات‌ پیامبراسلام(ص) همانند زمان‌ حیات‌ او به‌دعوت‌ خود ادامه‌ می‌دهد،هم‌ دین‌ است‌ و هم‌ معجزه، برای‌ اثبات‌ آن‌ هم‌ قانون‌است‌ و هم‌ سند صحت‌ قانون.

 

 

جاودانی‌ و جهانی‌ بودن‌ قرآن‌

 

قرآن‌ مرز مکان‌ و زمان‌ را در هم‌ شکسته‌ و مافوق‌ مکان‌ و زمان‌قرار گرفته‌ چرا که‌ معجزات‌ پیامبران گذشته‌ و حتی‌ معجزات‌ خود پیامبر اسلام‌(ص)غیر از قرآن، روی‌ نوار معینی‌ از زمان‌ و منطقه‌ مشخصی‌ از مکان‌ و در برابر عده‌ای‌خاص‌ صورت‌ گرفته‌ است. چنانکه‌ می‌دانیم‌ اموری‌ که‌ رنگ‌ زمان‌ و مکان‌ را به‌خود گرفته‌ باشند به‌ همان‌ نسبت‌ که‌ ازآن‌ها دورتر می‌شویم‌ حقیقت‌ آن‌ها کمرنگ‌ترجلوه‌ می‌کند و کهنه‌ می‌گردد، این‌ از خواص‌ حوادث‌ زمانی‌ است.

 

ولی‌ قرآن‌ بستگی‌ به‌ زمان‌ و مکان‌ ندارد، همچنان‌ به‌ همان‌ شکلی‌که‌ در 1400 سال‌ پیش‌ در محیط‌ تاریک‌ حجاز تجلی‌ کرد، امروز برما تجلی‌ می‌کند.بلکه‌ گذشت‌ زمان‌ و پیشرفت‌ علم‌ و دانش‌ به‌ ما امکاناتی‌ داده‌ که‌ بتوانیم‌استفاده‌ بیشتری‌ از آن‌ نسبت‌ به‌ اعصار گذشته‌ بنماییم. پیداست‌ که‌ هرچه‌ رنگ‌زمان‌ و مکان‌ به‌ خود نگیرد تا ابد و در سراسر جهان‌ پیش‌ خواهد رفت.و بدیهی‌ است‌که‌ یک‌ دین‌ جهانی‌ و جاودانی‌ باید سند حقانیت‌ جهانی‌ و جاودانی‌ هم‌ در اختیارداشته‌ باشد.

 

2

 

 

روحانی‌ بودن‌ قرآن‌

 

امورخارق‌ العاده‌ای‌ که‌ از پیغمبران‌ قبل‌ از رسول‌ الله‌ بعنوان‌صدق‌ گفتار آن‌ها دیده‌ شده‌ همه‌ جنبه‌ جسمانی‌ داشته، شفای‌ بیماران‌ غیر قابل‌علاج، زنده‌ کردن‌ مردگان، سخن‌ گفتن‌ کودک، عصای‌ موسی،همه‌ و همه‌ جنبه‌ جسمانی‌دارند، یعنی‌ چشم‌ و گوش‌ انسان‌ را تسخیر می‌کنند، ولی‌ الفاظ‌ قرآن‌ که‌ از همین‌حروف‌ و کلمات‌ معمولی‌ ترکیب‌ یافته‌ آنچنان‌ معانی‌ بزرگی‌ دربردارد که‌ دراعماق‌جان‌ و دل‌ انسان‌ نفوذ می‌کند. روح‌ فرد را مملو از اعجاب‌ و تحسین‌ می‌سازد، وافکار وعقول‌ را در برابر خود وادار به‌ تعظیم‌ کرده‌ و تنها با مغزها و اندیشه‌ وارواح‌ انسانها سروکار دارد.

 

و بدین‌ ترتیب‌ است‌ که‌ قرآن‌ مخالفان‌ خود را و آنانی‌ که‌ دراعجاز آن‌ شک‌ و تردید دارند را به‌ تحدی‌ دعوت کرده، چرا که‌ در طریقه‌ نزول‌ این‌کتاب‌ آسمانی‌ و درهر قسمت‌ آن‌ که‌ دقت‌ و تامل‌ کنیم، سراسر رمز و راز بوده‌ واز پس‌ تامل‌ و تفکر در آن‌ به‌ حقایق‌ این‌ هستی‌ دست‌ پیدا می‌کنیم.

 

از جهتی‌ اعجاز قرآن‌ را می‌توان‌ به‌ دو بعد، اعجاز در لفظ‌ و اعجازدر معنی‌ تقسیم‌ کرد. از جهتی‌ قرآن‌ دریچه‌ای‌ نوین‌ را به‌ جهان‌ هستی، و جهان‌آخرت‌ باز کرد. کتابی‌ که‌ افقی‌ دیگر، نسبت‌ به‌ هستی‌ و حیات‌ را، برای‌ بشر به‌ارمغان‌ آورد،در قرآن‌ حکمتی‌ بی‌پایان‌ نهفته‌ است. توانسته‌ در طول‌ تاریخ‌ علت‌ و منشاء تحولات‌ روحی عمیقی‌ بشود،بطوری که‌ این‌ تحولات‌ مبدا تحولات‌ اجتماعی‌ گردیده‌ است(3).

 

کتابی‌ که‌ اسرار بسیاری‌ که‌ در طبیعت‌ وجود دارد را گفته، و ناگفته‌های‌بسیاری‌ را نیز برای‌ پژوهش‌ و تحقیق‌ بشر به‌ کنه‌ کائنات‌ و حیات‌ روی‌ زمین‌قرار داده. علی‌ رغم‌ اینکه‌ اگر بنا بود تمامی‌ سخنان‌ خداوند ذکر شود تمام‌دریاها برای‌ مرکب‌ شدن‌ و تمامی‌ درختان‌ برای‌ قلم‌ شدن‌ نیز کم‌بود.(4) واز جهت‌دیگر قرآن‌ از شیوایی‌ و بلاغت‌خارق‌العاده‌ و شگفت‌انگیزی‌ برخوردار است. ویژگی‌ای‌ که‌ بسیاری‌ از متفکران‌ واندیشمندان‌ را به‌ تامل‌ وتفکر واداشته. بطوریکه‌ با تلاش‌ و تحقیقات‌ فراوان‌ به‌نتایجی‌ فوق‌العاده‌ و جالب‌ دست‌ پیدا کرده‌اند.و بدین‌ ترتیب‌ بود که‌اندیشمندان‌ و متفکران‌ اسلامی‌ به‌ این‌ حقیقت‌ دست‌ یافتند که‌ خارق‌العاه‌ بودن‌قرآن‌ تنهادر مفهوم‌ ‌ آن‌ ختم‌ نمی‌شود.

 

چنانچه‌ دکتر علی‌ شریعتی‌ در این‌ مورد می‌گوید(5):

 

اثبات‌ یک‌ نظم‌ علمی‌ ریاضی در ترکیب‌ قرآن، امروز ازطریق‌ تحقیقات‌ علمی‌ جدید امکان‌پذیر شده‌ است. بر مبنای‌ تحقیقات‌ انجام‌ شده،آیات‌ نازل‌ شده‌ در مکه‌ کوتاه، و آیات‌ نازل‌ شده‌ در مدینه‌ بلند می‌باشد،مسائل‌ توصیفی‌ با جملات‌ کوتاه‌ و مسائل‌ تحلیلی‌ با جملات‌ بلند، همچنین‌ مجموع‌کلمات‌ قرآن‌ 66600 کلمه‌ و مجموع‌ آیات‌ قرآن‌ 6660 می‌باشد که‌ به‌ طور متوسط‌طول‌ معدل‌ هر آیه‌ 10 کلمه‌ می‌باشدو از نظر شماره‌ کلمات‌ نازل‌ شده‌ هر سال‌ به‌نسبت‌ مشابهی‌ افزایش‌ می‌یابد. به‌ عبارتی‌ در هر سال‌ حدود 500 کلمه‌ بر مقدار کلمات‌ نازل‌ شده‌ سال قبل‌افزوده‌ می‌شده‌ است.

3

 

 

همچنین‌ جان‌ دیوپورت‌ در خصوص‌ ویژگیهای‌ این‌ کتاب‌ عظیم‌ می‌گوید:قرآن‌ به‌ اندازه‌ای‌ ازنقائص‌ مبرا و منزه‌ است‌ که‌ نیازمند کوچکترین‌ تصحیح‌ واصلاحی‌ نیست‌ و ممکن‌ است‌ از او تا به‌ آخر آن‌ خوانده‌ شود، بدون‌ آنکه‌ انسان‌کمترین‌ ناراحتی‌ از آن‌ احساس‌ کند.(6)

 

وی‌ در ادامه‌ می‌گوید: همه‌ این‌ معنی‌ را قبول‌ دارند که‌ قرآن‌ بابلیغترین‌ و فصیح‌ترین‌ لسان‌ و به‌ لهجه‌ قریش‌ که‌ نجیبترین‌ و مودبترین‌ عربهاهستند نازل‌ شده‌ است. قرآن‌ کتابی‌ است‌ مملو از درخشنده‌ترین‌ اشکال‌ و محکمترین‌تشبیهات‌ که‌ از معجزات‌ این‌ کتاب‌ عظیم‌ می‌باشد(7).

 

اینکه‌ قرآن‌ در وصف‌ خود و ذکر ویژگیهایش، بعنوان‌ کتابی‌ محکم‌ واستوار یاد می‌کند، یکی‌ از علل‌ آن، همین‌ موزونیت‌ و هماهنگی‌ در استفاده‌ وکاربرد کلمات‌ و حروف‌ می‌باشد.چنانچه‌ یکی‌ از راز و رمزهای‌ این‌ کلام‌ خدا که‌ در پیچیدگی‌ و ابهام‌ فراوانی‌قرار دارد حروف‌ مقطعه‌ قرآن‌ هستند.

 

حروف‌ مقطعه در آغاز 29 سوره‌ از قرآن‌ آمده‌ است‌ که‌ 26 سوره‌ آن‌مکی‌ و 3 سوره‌ آن‌ مدنی‌ است.

 

چنانچه‌ به‌ سوره‌هایی‌ که‌ با این‌ حروف‌ آغاز شده‌اند دقت‌کنیم،(بجز سه‌ سوره‌ که‌ جهت‌ دیگری‌ دارد)بعد از این‌ حروف‌ بلافاصله‌ یا بالفظ‌قرآن‌ یا کتاب، از قرآن‌ گفتگو می‌شود(8).

 

طبه‌ عبارتی‌ در 26 سوره‌ بلافاصله‌ بعد از حروف‌ مقطعه، با بیانی‌محکم‌ و قاطع‌ از ویژگیهای‌ کتاب‌ خدا سخن‌ گفته‌ شده‌ که‌ به‌ نظر می‌رسد بین‌حروف‌ رمز و قرآن‌ یک‌ رابطه‌ و همبستگی‌ خاصی‌ وجود دارد.

 

به‌ سوره‌هایی‌ که‌ با حروف‌ رمز آغاز شده‌اند دقت‌کنید:

 

1- الم ذالک‌ الکتاب‌ لاریب‌فیه‌هدی‌للمتقین‌‌ بقره‌

 

2- الم الله‌لااله‌الله‌هوالحی‌قیوم نزل‌علیک‌الکتاب‌بالحق‌مصدقا‌‌آل‌عمران‌

 

3- المص کتاب‌ انزل‌ الیک‌ فلا یکن‌ فی‌ صدرک...‌‌اعراف‌

 

4- الر تلک‌ الکتاب‌ الحکیم‌ ‌‌یونس‌

 

5- الرکتاب‌ احکمت‌ آیاته‌ ثم‌ فصلت‌ من‌ لدن‌ حکیم‌ خبیر‌‌هود

 

6- الرتلک‌ آیات‌ الکتاب‌ المبین‌ ‌‌یوسف‌

 

7- الرتلک‌ آیات‌ الکتاب‌ و الذی‌ انزل‌ الیک...‌‌رعد

 

8- الرکتاب‌ انزلناه‌ الیک‌ لتخرج‌ الناس‌ من‌ الظلمات...‌‌ابراهیم‌

 

9- الر تلک‌ آیات‌ الکتاب‌ و قرآن‌ مبین‌ ‌‌حجر

 

10- کهیعص ذکر رحمت‌ ربک‌ عبده‌ زکریا‌ ‌مریم‌

 

11- طه ما انزلنا علیک‌ القران‌ لتشقی‌ ‌‌طه‌

 

12- طسم تلک‌ آیات‌ الکتاب‌ المبین‌ ‌‌شعراء

4

 

 

13- طس تلک‌ آیات‌ القران‌ و کتاب‌ مبین‌ ‌‌النمل‌

 

14- طسم تلک‌ آیات‌ الکتاب‌ المبین‌ ‌‌القصص‌

 

15- الم احسب الناس‌ان‌ یترکواان‌ یقولوا...‌‌العنکبوت‌

 

16- الم غلبت‌ الروم‌ ‌‌الروم‌

 

17- الم تلک‌ آیات‌ الکتاب‌ الحکیم‌ ‌‌لقمان‌

 

18- الم تنزیل‌الکتاب‌لاریب‌ فیه‌ من ‌رب‌العالمین‌‌ سجده‌

 

19- یس والقران‌ حکیم‌ ‌‌یس‌

 

20- ص و القران‌ ذی‌ الذکر ‌‌ص‌

 

21- حم تنزیل‌ الکتاب‌ من‌الله‌ العزیز العلیم...‌‌غافر

 

22- حم تنزیل‌من ‌الرحمن‌الرحیم‌ ‌‌فصلت‌

 

23- حم عسق‌ کذالک‌یوحی‌الیک‌والی...‌‌شوری‌

 

24- حم والکتاب‌ المبین‌ ‌‌الزخرف‌

 

25- حم و الکتاب‌ المبین‌ ‌‌الدخان‌

 

26- حم تنزیل‌الکتاب‌من‌الله‌العزیزالحکیم‌‌جاثیه‌

 

27- حم تنزیل‌الکتاب‌من‌الله‌العزیزالحکیم‌‌احقاف‌

 

28- ق و القران‌ المجید‌‌ق‌

 

29- ن والقلم‌ و مایسطرون‌‌قلم

 

به‌ نظر می‌رسد که‌ این‌ حروف‌ در زمینه‌ اعجاز لغوی‌ قرآن‌ است.نکته‌ای‌که‌ در این‌ آیات‌ ملاحظه‌ می‌شود، پیوندی‌ است‌ که‌ بین‌ قسم‌ به‌ کتاب‌ و حروف‌ رمزدر قرآن‌ می‌باشد. خداوند در قرآن‌ بارها سخن‌ خود را با قسم‌ آغاز کرده.از جمله‌مواردی‌ که‌ خداوند به‌ آن‌ قسم‌ خورده، قرآن‌ می‌باشد. به‌ عبارتی‌ قرآن‌ یکی‌ ازمصادیق‌ سوگند در آیات‌ الهی‌ است.

 

در پنج‌ سوره‌ قرآن‌ کریم‌ خداوند به‌ قرآن‌ قسم‌ یاد کرده‌ که‌ درهر 5 سوره‌ با حروف‌ مقطعه‌ آغاز می‌شود. (9)

 

همانطور که‌ ملاحظه‌ می‌شود هر جا که‌ خداوند به‌ این‌ کتاب‌ عظیم‌قسم‌ خورده‌ آیه‌ قبل‌ از آن‌ حروف‌ مقطعه‌ بوده‌است.این‌ مسئله‌ خود صحت‌ رابطه‌بین‌ حروف‌ رمز و کتاب‌ قرآن‌ را تایید می‌کند.

 

‌‌باید توجه‌ داشت‌ که‌ سوره‌هایی‌ که‌ با حروف‌ مقطعه‌ آغاز می‌شوند،در جهت‌ اثبات‌ اعجاز قرآن‌ و حقانیت‌ پیامبر (ص) است. و بسیاری‌ از مفسران‌ روی‌این‌ مسئله‌ اتفاق‌ نظر دارند.امام‌ حسن‌ عسکری(ع) دراین‌ زمینه‌ می‌فرماید:(10)

 

خداوند با آغاز کردن‌ برخی‌ سوره‌ها با حروف‌ نامبرده‌ به‌ ملت‌ عرب‌می‌گوید که‌ قرآن‌ از همین‌ حروف‌ تشکیل‌ شده‌ است‌ که‌ شما هم‌ با همان‌ کلام‌ می‌گویید.چرا که‌ اگر می‌گویید که‌ سخن‌ خدا نیست‌ یک‌ سوره‌ مثل‌ آن‌ بیاورید.

 

و بدین‌ ترتیب‌ بود که‌ با استفاده‌ از ادله‌ امام‌ حسن‌ عسکری(ع)بسیاری‌ از متفکرین‌ و دانشمندان‌ اسلامی‌ کوشش‌ کردند تا بتوانند رمز و رازهای‌این‌ حروف‌ آسمانی‌ را دریابند. در این‌ نوشتار به‌ بررسی‌ نظرات‌ برخی‌ از این‌متفکرین‌ پیرامون‌ این‌ بعد از اعجاز قرآن‌ پرداخته‌ شده‌ است.

5

 

 

استاد محمد تقی‌ شریعتی‌

 

در این‌ زمینه‌ استاد، با استفاده‌ از ادله‌ امام‌ حسن‌ عسکری‌ (ع)که‌ همگی‌ اظهار نظرهای‌ وی‌ در اثبات‌ و حقانیت‌ گفتار آن‌ امام‌ می‌باشد، وی‌ دراین‌ زمینه‌ به‌ چند نکته‌ اشاره‌ می‌کند.(11)

 

1- سورهایی که‌ با حروف‌ مقعطه‌ آغاز شده‌ 29 سوره‌ است‌ که‌ مطابق‌ عددحروف‌ هجای‌ عربی‌ است.

 

2- مجموع‌ حروف‌ مذکور بعد از حذف‌ مکررات‌ 14 میباشد، که‌ در این‌حروف‌ جملهِ‌ (صراط‌ علی‌ حق‌ نمسکه) جمع‌ شده‌ است.

 

3- این‌ چهارده‌ حرف‌ در کلام‌ عرب‌ بیشتراز بقیه‌ حروف‌ استعمال‌ می‌شودو باز هرکدام‌ کثیرالا‌ستعمال‌تر است‌ زیادتر تکرار شده‌ است.

 

4- بنیه‌ کلمات‌ عربی‌ بر یک‌ حرف‌ و دو حرف‌ تاپنج‌ حرف‌ است. وحروف‌ اوائل‌ سور مطابقه‌ بنیه‌ کلمات، یک حرفی‌ است‌مانند: ص ، ق ، ن ،و دو حرفی‌ مانند: حم و طس و یس و طه و سه‌ حرفی‌مانند: الم ، طسم و چهار حرفی‌ مانند المص ، المر ،و پنج‌ حرفی‌ مانند کهیعص و حمعسق

 

5- حروف‌ هجا دو گونه‌اند: یکی‌ آن‌ها که‌ همشکل‌ دارند و با نقطه‌از یکدیگر تمیز داده‌ می‌شوند مانند د و ذ و یا ر و ز ونوع‌ دیگر آن‌هایند که‌ نظیر و همشکل‌ ندارند مثل‌ کاف و لام و میم. در این‌ 14 حرف‌ از حروف‌ نوع‌ اول‌ یکی‌ ازهمشکل‌ها را آورده‌ مثل‌ ص ، ر ، و ط و یا ع و نون که‌ می‌توان‌ با نقطه‌ گذاری‌ همشکل‌ آنها رابوجود آورد. و از نوع‌ دوم‌ همگی‌ را بجز و را آورده‌ با این‌ ترتیب‌14 حرف، جمیع‌ اشکال‌ حروف‌ را دارد.

 

6- سالها بعد از نزول‌ قرآن، علومی‌ که‌ برای‌ زبان‌ عرب‌ مانند صرف‌و نحو و معانی‌ و بیان‌ و غیرها پیدا شد. ازجمله‌ علوم‌ لسانی‌ و علم‌ قرائت‌ وتجوید بوده‌ در این‌ علم‌ حروف‌ هجا بر حسب‌ کیفیت‌ تلفظ‌ و ادا به‌ چندین‌ قسم‌منقسم‌ گردید. و هر یک‌ از اقسام، اسمی‌ داشت‌ مانند: مهموسه و مجهوره ، شدیده و رخوه ، مسبقه و منفتحه ، مستعلیه و منخفضه و غیرها و ازعجایب‌ اینکه‌ این‌ چهارده‌ حرف‌ اوایل‌ سور، بطور دقیق‌ نصف‌ هر یک‌ از این‌اقسام‌ را واجد است‌.

 

7- در جمیع‌ سوری که‌ با حروف‌ هجا آغاز می‌گردد، بجز سه‌ سوره‌ که‌جهت‌ دیگری‌ دارد، بعد ازاین‌ حروف‌ بلافاصله‌ یا بالفظ‌ قرآن‌ یا کتاب، از قرآن‌گفتگو می‌شود.

6

 

 

مرحوم‌ طبرسی‌ (12)

 

این‌ متفکر اسلامی‌ در مورد رمزهای‌ این‌ حروف‌ مقطعه‌ به‌ 11مورد اشاره‌ کرده‌ است.

 

1- این‌ حروف‌ از متشابهات‌ قرآن‌ است‌ که‌ خدای‌ سبحان‌ علم‌ به‌ آن‌رابه‌ خود اختصاص‌ داده‌ و خداوند در قرآن‌ به‌ آن‌ اشاره‌ فرموده‌ است‌ (13).

 

2- هر یک‌ از این‌ حروف‌ نام‌ سوره‌ای‌ است‌ که‌ در آغاز آن‌ آمده‌ است.

 

3- این‌ حروف‌ اسمائی‌ هستند برای‌ مجموع‌ قرآن.

 

4- مراد از این‌ حروف‌ این‌ است‌ که‌ اسماء خدای‌ تعالی‌ دلالت‌کنند.مثلا معنای‌ (الف،لام،میم)این‌ است‌ که‌ انا الله‌ اعلم ، من‌ اللهم‌ می‌دانم و معنای‌ (الف،لام،میم،راء)این‌ است‌ که‌ انا الله‌ اعلم‌ و اری ، من‌ اللهم‌ می‌دانم‌ و می‌بینم و معنای‌(الف،لام،میم،صاد) این‌ است‌ که‌ انا الله‌ اعلم‌ و افصل ، من‌ که‌اللهم‌ می‌دانم‌ و جداکنندهِ‌ حق‌ از باطلم ، و در حروف‌ (کاف،ها،یا،عین،صاد)کاف‌ از کافی و هاء از هادی و یاء از حکیم و عین‌ از علیم و صاد از صادق گرفته‌ شده‌ است. (این‌ مطلب‌ از ابن‌ عباس‌ نیز روایت‌ شده).مرحوم‌ طبرسی‌ در توضیح‌ ادله‌ خود می‌گوید:

 

حروفی‌ که‌ از اسماء خدا گرفته‌ شده‌ طرز قرار گرفته‌ شدنش‌ مختلف‌است، بعضی‌ از حروف‌ از اول‌ نام‌ خدا گرفته‌ شده، مانند کاف‌ که‌ از کافی ، و بعضی‌ از وسط‌ گرفته‌ شده، مانند یاء از حکیم است، بعضی‌ از آخر گرفته‌ شده، مانند میم‌ که‌ از علم گرفته‌ شده‌

 

5- این‌ حروف‌ اسمائی‌ از خداست‌ اما مقطعه‌ و بریده، که‌ اگر ازمردم‌ کسی‌ بتواند آن‌ها را آنطور که‌ باید ترکیب کند، باسم‌ اعظم‌ خدا دست‌یافته، همانطور که‌ می‌بینید از نام‌ سه‌ سوره‌ الم و حم و سوره‌ ن ،اگر ترکیب‌ شود الرحمان درست‌ می‌شود. همچنین‌ سایر حروف، چیزی که‌ هست‌ ماانسانها قادر به‌ ترکیب‌ آن‌ نیستیم.(این‌ معنا نیز از سعیدبن‌ جبیر نیز روایت‌شده).

 

6- این‌ حروف‌ سوگندهایی‌ است‌ که‌ خدای تعالی‌ خورده، و کانه‌خداوند باین‌ حروف‌ سوگند می‌خورد بر اینکه‌ قرآن‌ کلام‌ اوست، و اصولا حروف‌ الف‌ باء دارای شرافتی‌ هستند، چون‌ با همین‌ حروف‌ است‌ که‌ کتب‌آسمانی‌ و اسماء حسنای‌ خدا و صفات‌ عالیه‌ او و ریشه لغتهای‌ امتهای‌ مختلف‌ درست‌میشود.

 

7- این‌ حروف‌ اشاراتی‌ است‌ به‌ نعمتهای‌ خدا و بلاهای‌ او و مدت‌زندگی‌ اقوام‌ و عمر و اجلشان.

7

 

 

8- مراد ازاین‌ حروف، این‌ است‌ که‌ اشاره‌ کند به‌ اینکه‌ امت‌اسلام‌ تا آخر دهر باقی‌ میماند، ومنقرض‌ نمی‌شود. حساب‌ عمل‌ هم‌ که‌ نوعی‌محاسبه‌ است‌ بر این‌ معنا دلالت‌ دارد.

 

9- مراد از این‌ حروف‌ همان‌ حروف‌ الفباء است. چیزی که‌ هست‌ با ذکرنام‌ بعضی‌ از آنها،از ذکر بقیه‌ بی‌ نیاز بود، درحقیقت‌ خواسته‌ بفرماید: این‌قرآن‌ از الفباء ترکیب‌ شده‌است.

 

10- این‌ حروف‌ به‌ منظور ساکت‌ کردن‌ کفار در ابتدای‌ سوره‌ها قرار گرفته، چون‌ مشرکین‌ به‌یکدیگر سفارش‌ می‌کردند مبادا به‌ قرآن‌ گوش‌ دهید، و هر جا کسی‌ قرآن‌ می‌خواند،سر و صدا بلند کنید تا صوت‌ قرآن‌ در بین‌ صوتهای‌ نامربوط‌ گم‌ شود ، قرآن‌این‌ جریان‌ را در آیه‌ (...لا تسمعوا لهذا القران‌ و الغوا فیه‌لعلکم‌تغلبون)(14) حکایت‌ فرموده، و گاهی‌ می شد که‌ در هنگام‌ شنیدن‌ صوت‌ قرآن‌ سوت‌می‌زدند، وبسا می‌شد کف‌ می‌زدند، و یا صداهای‌ دسته‌ جمعی‌ درمی‌آوردند، تااینکه‌بر رسول‌ خدا(ص) این‌ حروف‌ نازل‌ شد، تا آن‌ رجاله‌ها را ساکت‌ کند، چون‌ وقتی‌ این‌ حروف‌ را می‌شنیدند، به‌ نظرشان‌ عجیب‌ و غریب‌ می‌آمد،و به‌ آن‌ گوش‌ فرا داده‌ و درباره‌اش‌ فکر می‌کردند، وهمین‌ اشتغالشان‌ به‌ آن‌حروف‌ از جار و جنجال‌ بازشان‌ می‌داشت، و در نتیجه‌ صدای‌ قرآن‌ به‌ گوششان‌ می‌رسید.

 

11- این‌ حروف‌ از قبیل‌ شمردن‌ حروف‌ الفباء است، می‌خواهد بفهماند،این‌ قرانی‌ که‌ تمامی‌ شما مردم‌ عرب‌ را از آوردن‌ مثلش‌ عاجز کرده، از جنس‌همین‌ حروفی‌ است‌ که‌ روزمره‌ با آن‌ محاوره‌ و گفتگو می‌کنید، و اگر در چند جا وچند سوره‌ این‌ حروف‌ تکرار شده، برای‌ این‌ بوده‌ که‌ همه‌ جا محکمی‌ برهان‌ رابه‌ رخ‌ کفار بکشد.

 

علامه‌ طباطبایی‌ (15)

 

متفکر بزرگ‌ اسلامی‌ در کتاب‌ تفسیر خود می‌نویسد(16): وجوهی‌ که‌ مرحوم‌ طبرسی‌ نقل‌ کرده‌هیچکدام‌ قانع‌ کننده‌ نیست. و در رد اظهارات‌ وی‌ دلایلی‌ را طرح‌ می‌کند.

 

در مورد نقل‌ اول‌ می‌گوید: محکم‌ و متشابه‌ بودن‌ از صفات‌ آیاتی‌است‌ که‌ الفاظش‌ بر معنایش‌ دلالت‌ دارد،و زمانیکه‌ معانی‌ الفاظ‌ با عقاید مسلمه‌سازش‌ ندارد، می‌گوییم‌ این‌ آیه‌ متشابه‌ است. و تاویل‌ از قبیل‌ معنا کردن‌ لفظ‌نیست‌ بلکه‌ تاویل‌ها عبارتند از، حقایق‌ واقعی‌ که‌ مضامین‌ بیانات‌ قرانی‌ از آن‌حقایق‌ سرچشمه‌ گرفته، چه‌ محکماتش‌ و چه‌ متشابهاتش‌ و بنابراین‌ نه‌ حروف‌ مقطعه‌قرآن‌ از متشابهات‌ میباشد، و نه‌ معانی‌ آن‌ از باب‌ تاویل.

8

 

 

و اما ده‌ قول‌ دیگرکه‌ اصلا نمی‌توان‌ تفسیرش‌ نامید، بلکه‌ تصویرهایی‌ است‌ که‌ ازحد احتمال‌ تجاوزننموده‌ و هیچ‌ دلیلی‌ که‌ بر یکی‌ از آنها دلالت‌ کند در دست‌ نیست. وی‌ در ادامه‌ازقول‌ ابن‌ عباس‌ می‌گوید:

 

درتفسیر (الف- لا- میم) گفته‌ شده‌ که‌ الف اشاره‌ به‌ الله و لام به‌ جبرئیل و میم به‌ محمد(ص) است. ونیز از بعضی‌ دیگر نقل‌ شده‌ که‌ گفته‌اند:

 

حروف‌ مقطعه‌ درقرآن‌ دارای‌ منظوری‌ است، مانند حرف‌ نون‌ در سوره‌ ن اشاره‌ به‌ اینکه‌ در این‌ سوره‌ بیشتر راجع‌ به‌ نصرت‌ موعود بررسول‌ خدا صحبت‌ شده‌ و حرف‌ قاف‌در سوره‌ ق اشاره‌ است‌ به‌ اینکه‌ در این‌ سوره‌ بیشتر درباره‌قرآن، و یاقهر الهی‌ سخن‌ رفته‌ و برخی‌ نیز گفته‌اند برای‌ هشدار دادن‌ است.

 

اما خود در این‌ زمینه‌ می‌گوید:

 

نکته‌ای‌ که‌ در اینجا نباید از آن‌ غافل‌ بود، این‌ است‌ که، این‌حروف‌ در چند سوره‌ افتتاح‌ شده، یعنی‌ در بیست‌ و نه‌ سوره، حروف‌ مقطعه‌ آمده‌که‌ بعضی‌ با یک‌ حرف‌ افتتاح‌ شده‌است. و این‌ حروف‌ هم‌ با یکدیگر تفاوتی‌دارند،و آن‌ این‌ است‌ که‌ بعضی‌ از آن‌ها تنها در یک‌ جا آمده‌مانند ن وبعضی‌ دیگردر آغاز چند سوره‌ آمده‌ مانند الم و المر و طس ، با در نظر گرفتن‌ این‌ دو نکته‌ اگر کمی‌ دراین‌ سوره‌هایی‌که‌ سرآغازش‌ یکی‌ است، مانند سوره‌های‌ (الف، لام‌ ،میم)، وسوره‌های‌ طه دقت‌ کنی، خواهی‌ دید، که‌ سورهائی‌که‌ حروف‌ مقطعه‌ اول‌ آن‌ یکی‌است، از نظر مضمون‌ نیز بهم‌ شباهت‌ دارند،و سیاقشان‌ یک‌ سیاق‌ است. بطوریکه‌شباهت‌ بین‌ آن‌هادر سایر سوره‌ها دیده نمی‌شود.

 

موکد این‌ معنا شباهتی‌ است‌ که‌ در آیات‌ اول‌ بیشتر این‌ سوره‌هامشاهده‌ میشود، مثلا در سوره‌های‌ (حا- میم)، آیه‌ اول‌ آن‌ عبارت‌ است‌ از( تلک‌آیات‌ الکتاب)است. یا عبارتی‌ که‌این‌ معنا را می‌رساند. با در نظر گرفتن‌ این‌ شباهت‌ها ممکن‌ است‌ آدمی‌ حدس‌بزند که‌ بین‌ این‌ حروف‌ و مضامین‌ سوره‌هایی‌ که‌ با این‌ حروف‌ آغاز شده‌ارتباط‌ خاصی‌ باشد، موید این‌ حدس‌ آن‌ است‌ که‌ می‌بینیم‌ سوره‌ اعراف‌ که‌ با(الف- لا- میم‌ -صاد) آغاز شده، مطالبی‌ را که‌ در سوره‌های‌ (الف- لا- میم)وسورهِ(ص) هست، در خود جمع‌ کرده، و نیز می‌بینیم‌ سوره‌ رعد که‌ با حروف(الف،لام، میم،راء) افتتاح‌ شده، مطالب‌ هر دو قسم‌ سوره‌های‌ (الف‌ لام‌ میم) و (الف‌لام‌ میم‌ راء) را دارد.

9

 

 

از اینجا استفاده‌ می‌شود که، این‌ حروف‌ رموزی‌ هستند بین‌ خدای‌تعالی‌ و پیامبرش‌ صلوات‌ الله‌ علیه.

 

و ای‌ بسا اگر اهل‌ تحقیق‌ در مشترکات‌ این‌ حروف‌ دقت‌ کنند، ومضامین‌ سوره‌هائی که‌ بعضی‌ از این‌ حروف‌ در ابتدایش‌ آمده‌ با یکدیگر مقایسه‌کنند، رموز بیشتری‌ برایشان‌ کشف‌ شود.

 

وهمچنین‌ معنای‌ آن‌ روایتی‌ هم‌ که‌ اهل‌ سنت‌ از علی‌ (ع)نقل‌ کرده‌اند،همین‌باشد،و آن‌ روایت‌ بطوریکه‌ در مجمع‌ البیان‌ آمده‌ این‌ است‌ که‌ آن‌ جناب‌فرمود:برای‌ هرکتابی‌ نقاط‌ برجسته‌ و چکیده‌ای‌ است، و چکیده‌ قرآن‌ حروف‌ الفباءاست.

 

ابوالمحاسن‌الجرجانی(17)

 

ادلهِ‌ این‌ اندیشمند اسلامی‌ در راستای‌ برخی‌ از سخنان‌ مرحوم‌طبرسی‌ می‌باشد وی‌ در این‌ زمینه‌ می‌گوید:

 

‌‌گفته‌اند که‌ سبب‌ آنکه‌ اوایل‌ این‌ سوره‌ها خدای‌ جل‌ جلاله‌ بحروف‌ مقطعه‌ یاد کرده‌ است،آن‌ است‌ که‌ چون‌ رسول‌ (ص) قرآن‌ خواندی‌ مشرکان‌ بیامدندی‌ و مجمع‌ ساختندی‌ وشعر خواندندی‌ وسمر گفتندی‌ تامردمان آواز رسول‌الله‌ نشنوندو در اسلام‌ رغبت‌ نکنند. این‌ حروف‌ مقطعه‌ فرستادو ایشان‌ مانند این‌ نشنیده‌ بودند تا چون‌ بشنیدند ایشان‌ را عجب‌ آمد خاموش‌شدند و گوش‌ آن‌ کردند. و در قولی‌ دیگر آن‌ است‌ که‌ این‌ حروف‌ بفرست‌ تا گویدکه‌ این‌ قرآن‌ از جنس‌ همین‌ حروف‌ است. و عبدالله‌ عباس‌ گفت: خدای‌ تعالی‌ به‌این‌ حروف‌ قسم‌ خورد تا آن‌که‌ کلام‌ او از این‌ حروف‌ منظوم‌ است.

 

دکتر رشاد (18)

 

دکتر رشاد خلیفه،دانشمند مصری‌ پس‌ سه‌ سال‌ کار و تلاش، نتیجه‌تحقیقاتش نتایج‌ شگفت‌انگیزی‌ را به‌ دنبال‌ داشت، و بدین‌ ترتیب‌ بود که‌ توانست‌ به‌ اثبات‌ رساند که‌ این‌ کتاب‌ بزرگ‌آسمانی، محصول‌ مغز بشر نیست‌ و انسانها قادر نخواهند بود مثل‌ آن‌ را بیاورند.

 

استاد مزبور برای‌ کشف‌ معانی‌ حروف‌ مقطعه‌ از دستگاه‌ الکترونیکی‌استفاده‌ کرد. و از طریق‌ این‌ دستگاه‌ توانست‌ درصد استفاده‌ حروف‌ را در سوره‌هابدست‌ آورد دکتر رشاد گفت: می‌دانیم‌ که‌ قرآن‌ مجید 114 سوره‌ دارد که‌ از میان‌آن‌ 86 سوره‌ در مکه‌ نازل‌ گردیده، و 28 سوره‌ در مدینه‌ و از میان‌ مجموع‌ سوره‌های‌قرآن‌ 29 سوره‌ دارای‌ حروف‌ مقطعه‌ می‌باشد. جالب‌ این‌ است‌ که‌ این‌ حروف‌مجموعا نصف‌ حروف‌ 28 گانه‌ الفبای‌ عربی‌ است‌ که‌ عبارتند از:(ا - ح‌ - ر- س- ص‌-ط‌ - ع‌ - ق‌ - ک‌ - ل‌ - م‌ - ن‌ - ه- - ی) که‌ گاهی‌ آن‌ها را نورانی‌ نیز می‌نامند.

10

 

 

او در ادامه‌ تحقیقاتش‌ به‌ این‌ نتیجه‌ رسید که‌ میان‌ این‌ حروف‌ وحروف‌ هر سوره‌ای‌ که‌ آن‌ها در آغازش‌ قرار گرفته، رابطه‌ای‌ وجود داشته‌ و برای‌این‌ کار تمام‌ حروف‌ 114 سوره‌ را به‌ طور جداگانه‌ و همچنین‌ مجموع‌ حروف‌ هرسوره‌ را دقیقا تعیین‌ کرده‌ و باشماره‌ هر سوره‌ به‌ مغز الکترونیکی‌ سپرد. و به‌ مدت‌ دو سال‌ طول‌ کشید تا بهنتایج‌ شگفت‌انگیزی‌ رسید. نتایج‌ بدست‌ آمده‌ این‌ چنین‌ بود:

 

1- نسبت‌ حرف‌ ق در سوره‌ ق از تمام‌ سوره‌های‌قرآن‌ بدون‌ استثناء بیشتر است. یعنی‌ آیاتی‌ که‌ در طی‌ 23 سال‌ دوران‌ نزول‌قرآن‌ در 113 سوره‌ دیگر قرآن‌ آمده، آنچنان‌ است‌ که‌ حرف‌ قاف‌ در آن‌ها کمتربکار رفته، و این‌ حیرت‌آور است‌ که‌ انسانی‌ بتواند مراقب‌ تعداد هر یک‌ از حروف‌سخنان‌ خود در طول‌ 23 سال‌ باشد، و در عین‌ حال‌ آزادانه‌ مطالب‌ خود را بدون‌کمترین‌ تکلفی‌ بگوید. مسلما چنین‌ کاری‌ از عهده‌ یک‌ انسان‌ بیرون‌ است، حتی‌محاسبه‌ آن‌ برای‌ بزرگترین‌ ریاضی‌دانهابدون‌ کمک‌ مغزهای‌ الکترونیکی‌ امکان‌پذیرنخواهد بود.

 

2- همچنین‌ محاسبات‌ نشان‌ داد که‌ حرف‌ ص در سوره‌ ص نیز همین‌ حال‌ را دارد. یعنی‌ مقدار آن‌ به‌ تناسب‌ مجموع‌ حروف‌سوره‌ از هر سوره‌ دیگر قرآن‌ بیشتر است. و نیز حرف‌ ن در سوره‌ ن‌ و القلم ، بزرگترین‌ رقم‌ نسبی‌ را در 114 سوره‌ قرآن‌ دارد.

 

تنها استثنایی‌ که‌ در این‌ زمینه‌ وجود دارد، سوره‌ حجر است‌ که‌ تعدا نسبی‌ حرف‌ ن در آن‌ بیشتر از سوره‌ ن‌ والقلم است. اما جالب‌ این‌ است‌ که‌ سوره‌ حجر یکی‌ از سوره‌هایی‌است‌ که‌ آغاز آن‌ الر می‌باشد. و بعدا خواهیم‌ دید که‌ این‌ سوره‌هاکه‌ آغاز آنها با الر است، باید همگی‌ در حکم‌ یک‌ سوره‌ محسوب‌ گردد،و اگر چنین‌ کنیم‌ نتیجه‌ مطلوب‌ به‌ دست‌ خواهد آمد یعنی‌ نسبت‌ تعداد ن در مجموع‌ اینها ازسوره‌ ن‌ و القلم کمتر خواهد شد.

 

3- چهار حرف‌ المص را در آغاز سوره‌ اعراف در نظر بگیرید اگر الفها و میم‌ها و صادهایی‌ را که‌ در این‌ سوره‌ وجود دارد باهم‌ جمع‌ کنیم‌ و نسبت‌ آن‌ را با حروف‌ این‌ سوره‌ بسنجیم، خواهیم‌ دید که‌ ازتعداد مجموع‌ آن‌ در هر سوره‌ دیگر قرآن‌ بیشتر است. همچنین‌ چهار حرف‌ المر در آغاز سوره‌ رعد نیز همین‌ حال‌ را دارد، و نیزپنج‌ حرف‌ کهیعص در آغاز سوره‌ مریم اگر روی‌ هم‌ حساب‌شوند، بر مجموع‌ این‌ پنج‌ حرف‌ در هر سوره‌ دیگر قرآن‌ فزونی‌ دارند.

11

 

 

در اینجا به‌ چهره‌تازه‌تری‌ از مسئله‌ برخورد می‌کنیم‌ که‌ نه‌ تنهایک‌ حرف‌ جداگانه‌ در این‌ کتاب‌ آسمانی‌ روی‌ حساب‌ و نظم‌ خاص‌ گسترده‌ شده، بلکه‌حروف‌ متعدد آن‌ نیز چنین‌ وضع‌ حیرت‌ آوری‌ را دارند

 

4- تاکنون‌ بحث‌ درباره‌ حروفی‌ بود که‌ تنها در آغاز یک‌ سوره‌ قرآن‌قرار داشت، اما حروفی‌ که‌ در آغاز چند سوره‌ قرار دارد مانند (المر، الم)، شکل‌دیگری‌ به‌ خود می‌گیرد، و آن‌ اینکه‌ بر طبق‌ محاسبات‌ مغز الکترونیکی‌ مجموع‌این‌ سه‌ حرف‌ مثلا(ا- ل‌ - م)، اگر در مجموع‌ سوره‌هایی‌ که‌ با الم آغاز می‌گردد حساب‌ شود، و نسبت‌ آن‌ با مجموع‌ حروف‌ این‌ سوره‌ها بدست‌ آید، ازمیزان‌ آن‌ در هر یک‌ از سوره‌های‌ دیگر قرآن‌ بیشتر است.

 

در اینجا باز مسئله‌ صورت‌ جالبتری‌ به‌ خود گرفته‌ و آن‌ اینکه‌ نه‌تنها حروف‌ هر سوره‌ قرآن‌ تحت‌ ضابطه‌ و حساب‌ معینی‌ است‌ بلکه‌ مجموع‌ حروف‌سوره‌های‌ مشابه‌ نیز ضابطه‌ و نظام‌ واحدی‌ دارند.

 

ضمنا این‌ موضوع‌ نیز روشن‌ می‌شود که‌ از چه‌ رو چند سوره‌ مختلف‌قرآن‌ با الم یا با المرا آغاز شده‌ و این‌ موضوع‌ تصادفی‌و بی‌ دلیل‌ نیست.

 

استاد مزبور ضمن‌ این‌ مطالعات‌ به‌ نکات‌ جالبی‌ دست‌ یافت‌ که به‌طور اجمال‌ طرح‌ می‌شود:

 

1- بدین‌ ترتیب‌ رسم‌ الخط‌ اصلی‌ قرآن‌ حفظ‌ می‌شود.

 

وی‌ می‌گوید تمام‌ این‌ محاسبات‌ در صورتی‌ صحیح‌ است‌ که‌ به‌ رسم‌الخط‌اصلی‌ و قدیمی‌ قرآن‌ دست‌ نزنیم، (مثلا اسحق‌ و زکوه`‌ و صلوه`) را به‌ همین‌صورت‌ بنویسیم، نه‌ مانند (اسحاق‌ و زکات‌ و صلاه`) در غیر این‌ صورت‌ محاسبات‌ مابهم‌ خواهد خورد.

 

2- دلیل‌ دیگری‌ بر عدم‌ تحریف‌ قرآن‌

 

این‌ تحقیقات‌ نشان‌ می‌دهد که‌ قرآن‌ مجید حتی‌ یک‌ کلمه‌ و یک‌ حرف‌کم‌ و زیاد نشده‌ والا بطور مسلم‌ محاسبات‌ ماروی‌ قرآن‌ کنونی‌ صحیح‌ از آب‌ درنمی‌آمد.

 

3- اشارات‌ پر معنی‌

 

در بسیاری‌ از ازسوره‌های‌ قرآن‌ که‌ با حروف‌ مقطعه‌ آغاز می‌شود،پس‌ از ذکر این‌ حرف‌ اشاره‌ به‌ حقانیت‌ و عظمت‌ قرآن‌ شده‌ است.

 

که‌ البته‌ این‌ نکته‌ در تعابیر دیگر اندیشمندان‌ نیز طرح‌ شده‌ است.

 

سید قطب(19)

 

این‌ اندیشمند نیز دلایلی‌ که‌ طرح‌ می‌کند، مشابه‌ با نظرات‌ سایر متفکرین‌ بوده‌ و در مواردی‌ با آن‌ها اتفاق‌نظر داشته‌است. وی‌ در کتاب‌ تفسیر خود می‌گوید:

12

 

 

دربسیاری‌ از سوره‌ها بعداز حروف‌ مقطعه‌ ازقرآن‌ سخن‌ به‌ میان‌آمده‌ و جمع‌ بین‌ حروف‌ مقطعه‌ و قرآن‌ نشانه‌ ارتباط‌ نزدیک‌ بین‌ آنهاست. قرآن‌از همین‌ حروف‌ شکل‌ گرفته، و از جنس‌ همین‌ حروف‌ است. انسانها نیز با استفاده‌از این‌ حروف‌ تکلم‌ می‌کنند. اما باز از آوردن‌ مثل‌ قرآن‌ ناتوانند، و به‌ تصریح‌خود قرآن‌ هرگز نخواهند توانست‌ حتی‌ سوره‌ای‌ همانند قرآن‌ بیاورند، در حالی‌ که‌حروف‌ را کاملا می‌شناسند، و این‌ خود نشانه‌ اعجازقرآن‌ است.

 

سید عبدالله‌ بلاغی(20)

 

ایشان‌ در کتاب‌ خود از دیدگاهی‌ دیگر به‌ این‌ مسئله‌ نگریسته‌ و می‌گوید:علما اعداد بیست‌ و هشت‌ حرف‌ را به‌ نورانی‌ و ظلمانی‌ قسمت‌ کرده‌اند و آن‌چهارده‌ حرف‌ که‌ نورانی‌ است، حروف‌ مقطعه‌ در قرآن‌ است، که‌ بعد از حذف‌ مکررات‌ از ترکیب‌ آن‌حروف، این‌ کلام‌ حاصل‌ میشود، (صراط‌ علی‌ حق‌ نمسکه) و آن‌ چهارده‌ حرف‌ دیگرظلمانی‌ است. که‌ هفت‌ عدد از آن‌ علوی، و هفت‌ عدد آن‌ سفلی‌ است.

 

حروف‌ علویه‌ عبارتند از: ب- د- و - ت‌ - ذ- ض- غ‌

 

حروف‌ سفلیه‌ عبارتند از: ج‌ - ز- ف‌ - ش- ث- خ- ظ-

 

که‌ در سوره‌ مبارکه‌ فاتحه‌ الکتاب، این‌ هفت‌ حرف‌ ظلمانی‌ سفلی‌نیست. و اینکه‌ در قرآن‌ اولین‌ حرف‌ مقطعه‌ الف است، چرا که‌ الف‌مفرده‌ در تمام‌ زبانهای‌ دیگر ملل‌ وجود داشته‌ و در کتاب‌ اول‌ حرف‌ از حروف‌هجاء است، مگر در لغت‌ حبشی‌ که‌ حروف‌ سیزدهم‌ و لغت‌ رونیه‌ که‌ حرف‌ دهم‌ است.

 

خواجه‌ عبدالله‌ انصاری(21)

 

وی‌ در تفسیر حروف‌ مقطعه‌ با دیدی‌ عارفانه‌ و عاشقانه‌ سخن‌ رانده‌ و می‌گوید:رازی‌ از دوستی‌ به‌دوست‌ دیگر است، بی‌ آنکه‌ رقیب‌ از آن‌ آگاه‌ گردد.

 

به‌ عبارتی‌ این‌ حروف‌ را راز و رمزی‌ بین‌ رسول‌ خدا و خود دانسته،که‌ دیگران‌ از درک‌ وفهم‌ آن‌غافلند.

 

زان‌ گونه‌ پیامها داد ‌‌یک‌ ذره‌ به‌ صدهزار جان‌ نتوان‌ داد

 

در صحیفه‌ دوستی‌ نفس‌ حظی‌ است‌ جز عاشقان‌ ترجمه‌ آن‌ نخوانند و درخلوت‌ خانه‌ دوستی‌ میان‌ دوستان، رازی‌ است‌ که‌ جز عارفان‌ ندانند، و درنگارخانه‌دوستی‌ رنگی‌ است‌ از بی‌ رنگی‌ که‌ جز والهان‌ و مشتاقان‌ نبینند.

 

‌تو چشم‌ سرنابیناو چشم‌ عقل‌ بیناکن‌

 

جمال‌ چهره‌جانان‌ اگرخواهی‌ که‌ بینی‌ تو

13

 

 

وی‌ در ادامه‌ می‌گوید، مفسران‌ راجع‌ به‌ حروف‌ رمز اول‌ سوره‌ها باهم‌ اختلاف‌ دارند. و محققان‌ آنرا از تشابهات‌ قرآن‌ دانند، و مردم‌ را بر فهم‌آن‌ ناتوان‌ بینند.بعضی‌ گویند خداوند را در هر کتاب‌ آسمانی‌ سّری‌ است، و این‌حروف‌ در قرآن‌ سّر الهی‌ است. برخی‌ دیگر آنها را نام‌ سوره‌ یا نام‌ پیامبرمانند طه و یس و بعضی‌ آنهارا سوگند خداوند به‌ آن‌ حروف‌دانند.اما خود نظری‌ عارفانه‌ داشته‌ و می‌گوید:

 

الم ، نوازشی‌ است، به‌ زبان‌ اشارت‌ که‌ با مهتر عالم‌ می‌گویدوبه‌ رمز الف ، لام و میم می‌گوید: ای‌ سید،از پرده‌ واسطه‌ جبریل‌ یک‌ دم‌ در گذر تا صفت‌ عشق، نقاب‌ تعزز فرو گذارد. در آن‌شگفتیهای‌ پنهان‌ و ذخیره‌های‌ عیسی‌ که‌ تورا ساخته‌ است‌ بنماید.

 

الف ، پیشوای‌ حروف‌ است‌ و در میان‌ حروف‌ معرف، به‌ دیگر حروف‌پیوند ندارد، ولی‌ دیگر حروف، به‌ الف‌ پیوند دارد، الف‌ از اهّم‌ حروف‌ و دیگر حرفها رنگارنگ‌ ونار هستند. پس‌هر حرفی‌ از آن‌ سه‌ حرف، چراغی‌ است‌ از نور اعظم‌ افروخته، آفتابی‌ است‌ از شرق‌حقیقت‌ طالع‌ گشته‌ وبه‌ آسمان‌ غیرت‌ ترقی‌ یافته، صفات‌ بشری‌ و کدورتهای‌ خلق‌حجاب‌ آن‌ نور است‌ و تا حجاب‌ برجاست، طمع‌ یافتن‌ آن‌ نور خطاست.

 

در واقع‌ وی‌ علت‌ پنهان‌ ماندن‌ این‌ رموز در قرآن‌ را نتیجه‌ وجودحجابهایی‌ در عقل‌ و جان‌ انسانها دانسته، و می‌گوید زمانی‌ ما به‌ اسرار آن‌ها پی‌خواهیم‌ برد که‌ حجابها را از دل‌ و جان‌ برداریم.

 

عروس‌ حضرت‌ قرآن‌ نقاب‌ آنگه‌ براندازد ‌‌که‌ دارالملک‌ ایمان‌ را مجرد یابد از غوغا

 

مرحوم‌ طالقانی(22)

 

مرحوم‌ طالقانی،مفسر بزرگ‌ قرآن، در زمینه‌ حروف‌ رمز در قرآن، می‌گوید:

 

درباره‌ حروفی‌ که‌ اوایل‌ بعضی‌ از سوره‌ها آمده‌ رای‌ها و نظرهایی است‌که‌ برای‌ تایید بعضی‌ روایاتی‌ آورده‌ شده‌ از مجموع‌ این‌ نظرها و روایات‌ چنین‌برمیآید که‌ ذکر این‌ حروف‌ برای‌ بیان‌ مقصودی‌ است، و آن‌ مقصود را اجمالابواسطه‌ یا بدون‌ واسطه‌ می‌توان‌ فهمید، یا برای‌ همین‌ است‌ که‌ راه‌ تفکر بازشود و عقلهای‌ ایمانی‌ بکارافتد. و بدین‌ وسیله‌ در این‌ کتاب‌ معجزه‌ آسمانی‌بیشتر تدبر گردد.

 

به‌ عبارتی‌ این‌ مفسر بزرگ‌ قرآن‌ تصریح‌ دارد که‌ راز و رمز این‌حروف‌ برای‌ بشر قابل‌ فهم‌ و بررسی‌ بوده، و خود این‌ حروف، انگیزه‌ای‌ است‌ برای‌تدبر و تعقل‌ هر چه‌ بیشتر در قرآن.

14

 

 

وی‌ در ادامه، پس‌ از جمع‌ آوری‌ نظرات‌ و دلایل‌ معتبر دیگر مفسران‌می‌گوید:

 

اکنون‌ احتمالاتی‌ که‌ بنظرمیرسد و نظرهای‌ معروف‌ علما تفسیر وروایت‌ توجیه‌ و بیانی‌ که‌ درباره‌ هر نظری‌ می‌توان‌ گفت‌ این‌ است‌ که، نامهای‌ سوره‌هایی‌ باشد که‌ بااین‌ حروف‌آغاز شده، این‌ نظر را می‌توان‌ چنین‌ توجیه‌ نمود که‌ این‌ حروف‌ مخصوص، اشاره‌به آیات‌ مخصوصی‌ باشد که‌ در آن‌سوره‌ است‌ و حروف‌ اول‌ آن‌ آیات‌ مانند حروف‌ اول‌ سوره‌ می‌باشد، چون‌ توجه‌ به‌آن‌ آیات‌ و تامل‌ در آن‌ مورد نظر بوده‌ حروف‌ اول‌ سوره‌ شبیه‌ به‌ آن‌ یا بعض‌آن‌ آورده‌ شده‌ است.

 

چنانچه‌ بیت‌ ممتاز یک‌ قصیده‌ را بیت‌القصیده گویند و در آغاز قصیده‌می‌آوردند یا از مجموع‌ مقاله‌ بحثی‌ جمله‌ای‌ از آن‌ را انتخاب‌ می‌نمایند وعنوان‌ قرار میدهند مثلا در سوره‌ بقره‌ آیاتی‌ است‌ که‌ با الم شروع‌شده: الم‌تر الی‌ الذین‌ خرجوا و یا الم‌ ترالی‌ ملاء من‌ بنی‌اسرائیل ،یا الم‌تر الی‌ الذی‌ حاج‌ ابراهیم ،این‌ آیات‌ در اواخر سوره‌ پی‌ درپی‌ و نزدیک‌ به‌ هم‌ آمده، مانند این‌ مطلب‌ را در سوره‌های‌ دیگری‌ که‌ با حروف‌جدا جدا شروع‌ شده‌ میتوان‌ یافت.

 

همچنین‌ هر یک‌ از این‌ حروف، اشاره‌ به‌اسم‌ و صفتی‌ از خداوند است یا بعضی‌ روشن‌بینان‌ گویند، عالم‌ ظهور و صفات‌ واسماء خداوند است. و هر پدیده‌ای‌ مظهر یک‌ اسم‌ یا چند اسم‌ می‌باشد.چنانکه‌ نوربسیط‌ بحسب‌ استعداد اجسام‌ بصورت‌ و رنگی‌ در می‌آید، یا اعمال‌ و آثار آدمی‌ هریک‌ ظهور صفت‌ و خلقی‌ از اوست‌. کسانی‌ گویند که‌ حروف‌ افتتاحیه‌ سوره‌هااشارات‌ و رموزیست‌ بحوادث‌ آینده‌ مانند: زمان‌ تاسیس‌ و انقراض‌ و مدت‌ حکومتهاو بقاء و فناء ملل، بعضی‌ منشاء این‌ پیشگوئی‌ها را ترکیبات‌ عددی‌ از این‌ حروف‌دانسته‌اند، و بعضی‌ گویند دلالت‌ بر اسماء و صفاتی‌ دارد که‌ مفاتیح‌ غیب‌ ومنشاء آثارند. حوادثی‌ که‌ مربوط‌ به‌ هر موضوعی‌ است.

 

علماء متخصص‌ در آن‌ به‌ اندازه‌ پی‌ بردن‌ به‌ علل‌ و ظروف‌ می‌توانندپیش‌بینی‌ نمایند، طبیب‌ آیندهِ‌ بیمار و دوران‌ مرض‌ را از جهت‌ شدت‌ و ضعف‌ وبحسب‌مزاجها تشخیص‌ می‌دهد. علماء اجتماع‌ و زمین‌ و هواشناسان‌ از تحولات‌ اجتماعی‌ وجوی‌ زمین‌ و مقارنات‌ کواکب‌ و حوادث‌ مربوطه‌ به‌ این‌ تحولات‌ خبر می‌دهند.کسانیکه‌ اخلاق‌ و نفسیات‌ ملل‌ را می‌شناسند و بخاصیت‌ و آثار انواع‌ حکومتها پی‌ برده‌اند،عزت‌ و ذلت‌ و بقاء و فناء ملل‌ و دوام‌ و سقوط‌ حکومتها را در آیندهِ‌ دور یانزدیک‌ می‌نگرند، مقدار ضربه‌ای‌ که‌ سنگی‌ بر آب‌ وارد می‌سازد، یا بمبی‌ که‌ در هوا منفجر می شود، شدت‌ و دوام‌و مقدار تشعشع‌ و امواج‌ را معین‌ می‌نماید.

15

 

 

هر اندازه‌ فکر بر اسباب، ارتقاء یابد و روح‌ در افق‌ بلندتری‌ احاطه‌نماید، حوادث‌ و مسببات‌ را بیشتر و در دامنهِ‌ پهناورتری‌ می‌نگرد.

 

هر اندازه‌ قدرت‌ تاثیر و چگونگی‌ آن‌ در نفوس‌ واخلاق‌ افراد و دستجات‌ و ملل‌ مختلف‌بیشتر ادراک‌ شود، پیش‌ بینی‌ نسبت‌ به‌ آینده‌ دقیق‌تر و وسیع‌تر می‌گردد. پس‌ می‌توان‌ گفت‌ حروف‌ اوائل‌ سور که‌ جزء قرآن‌است، رموزی‌ از حوادث‌ یا علل‌ آن‌ یا صفات‌ مخصوص‌ پروردگار باشد، که‌ با توجه‌ ودرک‌ آن‌ می‌توان‌ هر چه‌ بیشتر حوادثی‌ که‌ مرتبط‌ به‌ تاثر قرآن‌ است، پیش‌ بینی‌ نمود. چنانکه‌ آیاتی‌از قرآن‌ و احادیثی‌ که‌ از رسول‌ اکرم(ص) و امیرالمومنین(ع) و دیگرائمه‌ علیهم‌السلام‌موجود است، اخبار صریح‌ از بعضی‌ حوادث‌ آینده‌ است. این‌ بیان‌ تنها برای‌ توجیه‌نظرها و روایاتی‌ است‌ که‌ حروف‌ اوائل‌ سوره‌ها‌ را درباره‌ حوداث‌ آینده‌دانسته، اما غیبی‌ که‌ منشاش‌ وحی‌ یا الهام‌ است‌ بحث‌ دیگر است.

 

محقق‌ طنطاوی‌ گوید(23)

 

عدد 28 و نصف‌ آن‌ در نظام‌ کامل‌ موجودات‌ هم‌ مشهود است.استخوانهای‌مفاصل‌ هر دست‌ مهره‌های‌ بالا و پایین‌ پشت‌ حیوانات‌ تام‌ الخلقه، شهپرهای‌ بال‌پرندگان، منازل‌ شمالی‌ و جنوبی‌ قمر، در لغت‌ عرب‌ 14 حرف‌ در کتابت‌ نقطه‌ گذاری‌میشود. 14 حرف‌ بی‌ نقطه‌ است‌ و حرف‌ ی بتنهایی‌ بی‌نطقه‌ و در وسط‌نقطه‌دار است. در آغاز سوره‌ها‌یی از قرآن‌ نیز 14 حرف‌ آورده‌ است. 14 حرف‌ مسکوت‌مانده، این‌ تطابق‌ قرآن‌ با وضع‌ لغت‌ و خلقت‌ نشانه‌ آن‌ است‌ که‌ همه، آیات‌ خداوند است. که‌ بصورتهای‌ گوناگون‌ تجلی‌ نموده، وباحساب‌ و اعداد مخصوصی‌ صورت‌ پذیرفته‌ خصوصیت‌ عدد 28 در میان‌ اعداد این‌ است، که‌اجزاء هر عددی‌ یا کمتر یا بیشتر از آن‌ عدد است، جز این‌ چند عدد مثلا 28 نصفش‌14 ربعش، 7، مخرج‌ نصف‌ 2، مخرج‌ ربع‌ 4، مخرج‌ 28-1، مجموع‌ همان‌ 28 است.

 

 

 

1- وحی‌ و نبوت، استاد محمد تقی‌ شریعتی، ص‌ 58

 

2- تفسیرنمونه، جلد اول، ص‌ 84

 

3- پرتوی‌ از قرآن، ج‌ اول، صص‌ 46 و47

 

4- لقمان‌ - 27

 

5- قرآن‌ و کامپیوتر،دکتر علی‌ شریعتی،ص‌ 24

 

6- جان‌ دیو پورت‌ - عذر تقصیر به‌ پیشگاه‌ محمد ص‌ - ص‌ 111

 

7- همان‌ منبع‌ - ص‌ 91

16

 

 

8- وحی‌ ونبوت،ص‌ 60

 

9- پژوهشی‌ در سوگندهای‌ قرآنی‌ - مینا کمایی‌ -ص‌ 111

 

10- تفسیربرهان،جلد1، ص‌ 34،به‌ نقل‌ از کتاب‌ وحی‌ ونبوت‌ ص‌ 58

 

11- وحی‌ و نبوت،استاد محمد تقی‌ شریعتی، ص‌ 59

 

12- مجمع‌البیان‌فی‌تفسیرالقرآن، ج‌ اول، چاپ‌ اول، ص‌ 41

 

13- آل‌ عمران‌ - 7

 

14- فصلت‌ - 6

 

15- تفسیرالمیزان‌ ،علامه‌ طباطبایی،جلد 18، ص‌ 8

 

16- همان‌ منبع،ص‌ 9

 

17- تفسیرگازر،جلداول،ص‌ 28

 

18- به‌ نقل‌ از تفسیرنمونه، جلددوم، ص‌ 306

 

19- سید قطب،فی‌ ظلال‌ القران، ج‌ 5، چاپ‌ اول، بیروت‌ دارالشرق‌

 

20- کتاب‌ حجه`‌ التفسیر - سید عبدالله‌ بلاغی‌ - جلد اول‌ - ص‌ 29

 

21- تفسیر ادبی‌ و عرفانی‌ قرآن‌ مجید - اثر خواجه‌ عبدالله‌ انصاری‌کشف‌الاسرارده‌ جلدی‌ - تالیف‌ ام‌ احمد میبدی‌ جلد اول‌ - ص‌ 5

 

22- پرتوی‌ ازقرآن‌ - جلد اول‌ - صص46-48

 

23- تفسیر جامع، جلد اول، چاپ‌ سوم، ص‌ 103

 

17

 

 

 

Golestan Quran Weekly, Serial 155, N 111

 

 

هفته نامه گلستان قرآن سال چهارم شمارهپیاپی155 دوره جدید شماره 111 دوشنبه 13 اسفندماه 1380

نظر شما