موضوع : پژوهش | مقاله

فضای موسیقایی آیات قرآن

فهرست عناوینفهرست اشعار

فهرست عناوین

مهدی شریعتی0
Golestan Quran Weekly,Serial 153, N 1093
هفته نامه گلستان قرآن سال چهارم شماره پیاپی 153 دوره جدید شماره 109 دوشنبه 29 بهمن ماه 13803

فهرست اشعار

آب‌ دریا را اگر نتوان‌ کشید    ==    هم‌به‌ قدر تشنگی‌ باید چشید3

 

مهدی شریعتی

 

ترجمه‌ قرآن، اگر چه‌ راهی‌ برای‌ آشنایی‌ با مفاهیم‌قرآن‌ است، اما هیچ‌ ترجمه‌ای‌ ظرفیت‌ و توان‌ آن‌ را ندارد تا به‌ خوبی‌ مفهوم‌آیات‌ قرآنی‌ را به‌ خواننده‌ منتقل‌ سازد. زیرا هماهنگی‌ کاملی‌ که‌ بین‌ فضای‌موسیقایی‌ و معانی‌ آیات‌ قرآنی‌ وجود دارد، آنقدر وسیع‌ و گسترده‌ است. که‌ ترجمه‌آن‌ را با دشواری‌ روبرو می‌سازد. نویسنده‌ این‌ مقاله، با نگرش‌ بر این‌ نکته،شرحی‌ نگاشته‌ که‌ می‌تواند پیش‌ زمینه‌ای‌ برای‌ تحقیقات‌ گسترده‌تر در این‌زمینه‌ باشد.

 

هیچ‌ ترجمه‌ای، حتی‌ با بیانی‌ در سطح‌ عالی‌ نیز نمی‌تواند منعکس‌کننده‌ کامل‌ تمام‌ زیبایی‌های‌ قرآن‌ از جهت‌ لفظ‌ و معنی‌ باشد. ترجمه‌ها در حکم‌بازتابیدن‌ نور از آینه‌اند، و هیچ‌ آینه‌ای‌ با صیقلی‌ترین‌ سطح‌ نیز، باز تابنده‌کامل‌ تمام‌ شعاع‌های‌ نوری‌ نیست‌ که‌ به‌ آن‌ می‌تابد. این‌ نکته‌ بدیهی‌ترین‌موضوعی‌ است‌ که‌ هر کس‌ کوچکترین‌ اطلاعاتی‌ از فیزیک‌ اپتیک‌ داشته‌ باشد، بدان‌وقوف‌ دارد.

 

بگذارید موضوع‌ را از زاویه‌ دیگر بررسی‌ کنیم، فرض‌ کنید نویسنده‌این‌ سطور بخواهد، با تعریف‌ و توصیف، میوه‌ بسیار لذیذ و مطبوعی‌ را به‌ شمامعرفی‌ کند، یا باید ساعاتی‌ از طعم‌ و مزه‌ و رنگ‌ و احساسی‌ که‌ در هنگام‌ خوردن‌به‌ وجود می‌آید و یا بعد از خوردن‌ حادث‌ می‌شود و یا (اگر قرار باشد علمی‌تربیان‌ شود.) سرعت‌ جذب‌ و میزان‌ قند و مقدار چربی‌ و اندازه‌ انرژی‌ که‌ در بدن‌تولید می‌کند و مقدار املاح‌ و درصد ویتامین‌های‌ بکار رفته‌ در آن‌ و ده‌ها واحددیگر برای‌ شما بگوید و یا با یک‌ جمله‌ بسیار کوتاه‌ بگوید: ‹‹طعمی‌ مانند طعم‌فلان‌ میوه‌ دارد.›› با این‌ وجود، تمامی‌ این‌ تعاریف‌ و امثال‌ نمی‌تواننداحساسی‌ را که‌ از خوردن‌ خود آن‌ میوه‌ حاصل‌ می‌شود، ایجاد کند. تازه‌ خود آن‌میوه‌ نیز نمی‌تواند احساسی‌ را که‌ توانائی‌ آفرینش‌ آن‌ را دارد، در مذاق‌ شمابیافریند. مگر آنکه‌ از ذائقه‌ کاملاً سالمی‌ برخوردار باشید. و در وضعیت‌ خوبی‌بسر برد که‌ این‌ وضعیت‌ نیز خود تابع‌ عواملی‌ از قبیل‌ زمان‌ و مکان‌ و میزان‌تمایل‌ به‌ خوردن‌ و احساس‌هایی‌ همچون‌ شادی‌ و گرسنگی‌ و عطش‌ و...است.

 

ترجمه‌ هر یک‌ از آیات‌ قرآن‌ نیز حتی‌ در بهترین‌ سطوح‌ ترجمه، چیزی‌جز توصیف‌ و تمثیل‌ یک‌ میوه‌ به‌ جای‌ خوردن‌ آن‌ نیست‌ آشنایی‌ با زبان‌ عربی‌شاید همانند پرورش‌ دادن‌ ذائقه‌ با میوه‌هایی‌ باشد که‌ تاکنون‌ با آنها آشنانبوده‌اید. بگذارید از همان‌ ‹‹بسم‌ الله›› شروع‌ کنیم.

1

 

 

در زبان‌ فارسی‌ ‹‹بسم‌ الله‌ الرحمن‌ الرحیم›› را با جمله‌ ‹‹به‌نام‌ خداوند بخشنده‌ مهربان›› ترجمه‌ می‌کنیم، و حال‌ آنکه‌ به‌ نظر نگارنده‌ این‌جمله‌ چه‌ از نظر لفظ‌ و چه‌ از نظر معنا باز تابنده‌ کامل‌ صورت‌ عربی‌ آن‌ نیست.به‌ زیباییهای‌ حروف‌ بکار رفته‌ در اصل‌ عبارت‌ توجه‌ کنید.

 

- در هنگام‌ قرائت، صامت‌ ‹‹ب›› وقتی‌ کشیده‌ می‌شود. به‌ مصوت‌ کوتاه‌‹‹ی›› نزدیک‌ می‌شود.، اما کشیدگی‌ صامت‌ ‹‹س›› به‌ کمک‌ آن‌ می‌آید تا با مصوت‌کشیده‌ ‹‹ی›› یک‌ قرینه‌ کامل‌ ایجاد کند. حرف‌ ‹‹س›› دومین‌ حرف‌ عبارت‌ و حرف‌ ‹‹ی››حرف‌ ماقبل‌ آخر آن‌ است. این‌ دو حرف‌ از نظر مکان‌ قرار گرفتن‌ کاملاً قرینه‌یکدیگرند. در صورتی‌ که‌ در عبارت‌ ‹‹به‌ نام‌ خداوند بخشنده‌ مهربان›› هیچ‌ قرینه‌ای‌به‌ کار نرفته‌ است. همچنین‌ تمامی‌ حروف‌ بکار رفته‌ در عبارت‌ اصلی، چنان‌ اندکه‌ گویی‌ لب‌ها را می‌بوسند و بسیار آرام‌ از آنها دور می‌شوند. همچون‌ جدا شدن‌آرام‌ دو تکه‌ ابر در آسمانی‌ آبی‌ و روشن. در صورتی‌ که‌ وجود دو حرف‌ ‹‹خ›› درپی‌ همدیگر، در ترجمه‌ عبارت، حنجره‌ را خراش‌ می‌دهد که‌ با معنا و مفهوم‌ آن‌هماهنگی‌ ندارد.

 

- در عبارت‌ اصلی‌ همه‌ کلمات‌ به‌ هم‌ مربوط‌ اند. چنان‌ که‌ آخرین‌حرف‌ یک‌ واژه‌ به‌ پایان‌ نرسیده، حرف‌ اول‌ واژه‌ بعد از آن‌ شروع‌ می‌شود. همانند طیف‌ رنگین‌ کمان‌ که‌ هنوزطیفی‌ پایان‌ نیافته، طیف‌ دیگر آغاز می‌گردد. ادغام‌ این‌ طیف‌ها به‌ گونه‌ای‌است‌ که‌ نمی‌توان‌ هیچ‌ مرز مشخصی‌ بین‌ آنها تعیین‌ کرد.

 

اگر به‌ غیر علمی‌ سخن‌ گفتن‌ متهم‌ نشوم، باید بگویم‌ هفت‌ حرف‌ به‌کار رفته‌ در ‹‹بسم‌ الله›› هفت‌ طیف‌ رنگین‌ کمان‌ را در ذهن‌ تداعی‌ می‌کند،ایضا هفت‌ آیه‌ به‌ کار رفته‌ در سوره‌ حمد (سبع‌ المثانی). مقایسه‌ گستردگی‌ هرکدام‌ از طیف‌ها در رنگین‌ کمان، با میزان‌ کشیدگی‌ هر کدام‌ از حروف‌ ‹‹بسم‌الله›› و یا هر کدام از آیات‌ سوره‌ حمد را می‌گذارم‌ به‌ عهده‌ متخصصان‌ فن، حتی‌اگر نتیجه‌ای‌ حاصل‌ نشود نیز راهی‌ است‌ برای‌ شروع‌ یک‌ تحقیق، هر دریچه‌ای‌ که‌برای‌ گشودن‌ آن‌ همت‌ شود، حتی‌ اگر گشوده‌ نشود نیز وسوسه‌ای‌ است برای‌ یافتن‌دریچه‌ دیگر.

 

در برگردان‌ فارسی‌ ‹‹بسم‌ الله‌ الرحمن‌ الرحیم›› همه‌ کلمات‌ وقتی‌به‌ انتها می‌رسند، قطع‌ می‌شوند. به‌ طوری‌ که‌ نمی‌توان‌ هیچ‌ یک‌ از کلمات‌ رابا کشیدن‌ حرف‌ آخر آنها به‌ کلمه‌ دیگر مربوط‌ کرد.

2

 

 

حال‌ بگذارید سوره‌ ‹‹فاتحه‌ الکتاب›› را از این‌ دیدگاه‌ مورد بررسی‌اجمالی‌ قرار دهیم. به‌ آیات‌ آن‌ توجه‌ کنید:

 

بسم‌ الله‌ الرحمن‌ الرحیم‌ - الحمدلله‌ - رب‌ العالمین‌ - الرحمن‌الرحیم‌ - مالک‌ یوم‌ الدین‌ - ایاک‌ نعبد و ایاک‌ نستعین‌ - اهدنا الصراط‌المستقیم‌ - صراط‌ الذین‌ انعمت‌ علیهم‌ - غیر المغضوب‌ علیهم‌ و لاالضالین.

 

در هنگام‌ تلاوت‌ آیات، مصوت، بلند ‹‹1›› گویی‌ ذهن‌ آدمی‌ را آرام‌آرام‌ به‌ سمت‌ بالا اوج‌ می‌دهد. از ابتدای‌ آیه‌ با آنکه‌ مخاطب‌ اصلی‌ خداست،اما چنان‌ که‌ با معشوقی‌ نادیده‌ سخن‌ بگویی‌ تنها اشتیاق‌ برای‌ شنیدن‌ از سوی‌اوست، درست‌ از وسط‌ سوره‌ التفاتی‌ بسیار زیبا پدید می‌آید از اینجا به‌ بعد گویی‌معشوق‌ درست‌ روبروی‌ انسان‌ قرار دارد. چنان‌ که‌ به‌ اشتیاق‌ سخن‌ گفتن‌ با او،تمنای‌ نشان‌ دادن‌ خویش‌ نیز ظاهر می‌شود.

 

چنین‌ التفاتی‌ یک‌ قرینه‌ کامل‌ در دو سوی‌ آیات‌ پدید می‌آورد.حروف‌ به‌ کار رفته‌ در کل‌ آیات‌ نیز، فضایی‌ بسیار آرام‌ و روحانی‌ همراه‌ باحرکتی‌ آرام‌ به‌ سوی‌ بالا را تداعی‌ می‌کنند. در اواخر سوره‌ حرف‌ (ض) در ‹‹غیرالمغضوب‌ علیهم›› اندکی‌ لرزش‌ در زبان‌ و لب‌ها ایجاد می‌کند که‌ تکرار آن‌ در‹‹ولاالضالین›› به‌ کشیدگی‌ آن‌ تداوم‌ می‌بخشد. این‌ کشیدگی‌ حالتی‌ رعب‌آمیز درذهن‌ ایجاد می‌کند که‌ با مفهوم‌ پایان‌ آیه‌ کاملاً هماهنگی‌ دارد.

 

حال‌ یکبار دیگر کل‌ آیات‌ را مرور کنید، توالی‌ ‹‹ین›› و ‹‹یم›› که‌به‌ تناوب‌ در پایان‌ هر یک‌ از آیات‌ تکرار می‌شود. نظمی‌ زیبا و لطیف‌ را به‌وجود می‌آورد. این‌ نظم‌ در آخرین‌ آیه‌ که‌ طولانی‌ترین‌ آن‌ نیز هست، گویی‌ به‌هم‌ می‌ریزد. در صورتی‌ که‌ در واقع‌ چنین‌ نیست. با این‌ وجود طولانی‌ بودن‌ آیه‌چنین‌ فضایی‌ را در ذهن‌ القا می‌کند تا بر تأ‌ثیر معنای‌ آن‌ بیفزاید.

 

به‌ تقریب‌ معادل‌ هیچ‌ کلمه‌ عربی‌ در زبان‌ فارسی‌ وجود ندارد که‌هم‌ بار معنایی‌ آن‌ را منعکس‌ سازد و هم‌ در عین‌ حال، فضای‌ موسیقایی‌ آن‌ را درذهن‌ ایجاد کند. هیچ‌ کدام‌ از مترجمان‌ نیز ادعای‌ به‌ کار بردن‌ چنین‌ واژه‌هایی‌در هنگام‌ ترجمه‌ را ندارند. با وجود این، بین‌ واژه‌های‌ فارسی‌ برای‌ ترجمه‌ می‌توان‌مناسب‌ترین‌ آنها را انتخاب‌ کرد. بی‌ شک‌ با برگردان‌ قرآن‌ با چنین‌ نگرشی، می‌توان‌آثار بدیع‌ و ارزشمندی‌ خلق‌ کرد، آثاری‌ برگرفته‌ از معجزه‌ هماهنگی‌ کامل‌ بین‌فضای‌ موسیقایی‌ و معنا.

3

 

 

بیان‌ همه‌ زیبایی‌های‌ به‌ کار رفته‌ در حتی‌ آیه‌ای‌ از قرآن، درتوان‌ نگارنده‌ این‌ سطور نیست. با وجود این‌ در دفاع‌ از پرداختن‌ به‌ آن‌ ازکلام‌ ملای‌ روم‌ بهره‌ می‌گیرد که:

 

 

آب‌ دریا را اگر نتوان‌ کشیدهم‌به‌ قدر تشنگی‌ باید چشید

 

 

 

Golestan Quran Weekly,Serial 153, N 109

 

 

هفته نامه گلستان قرآن سال چهارم شماره پیاپی 153 دوره جدید شماره 109 دوشنبه 29 بهمن ماه 1380

نظر شما