دلایلی که آسمانی بودن قرآن را تایید می کند
فهرست عناوین
یک محقق اسلامشناس غربی، با بیان این جملات به تحقیقی همه جانبه درباره قرآن و ویژگیهای آن پرداخته کهقسمتهایی از تحقیقش را برگزیدهایم که میخوانید:
سخن گفتن درباره اسلام به عنوان روش زندگی، به خاطر تصورات غلط و اندیشههای قالبی رایج درباره اسلام ومسلمین، بخصوص در غرب، کاری بس مشکل است. یکی از واقعیتهای شگفتآور و تعجبآمیز برای افرادغیرمسلمان این است که دین اسلام بیش از 975 میلیون پیرو در سراسر جهان دارد. اسلام متکی بر وحی است و کتابمقدسی به نام قرآن دارد که در حدود هزار و چهارصد سال پیش بر پیامبر اسلام حضرت محمد(ص) نازل شده وآخرین وحی الهی تا پایان حیات بشر بر روی کره زمین است.
وقتی میخواهیم درباره اسلام یا مسیحیت سخن بگوییم نباید به تخلفات برخی از مسلمانان و مسیحیان توجه کنیم وآن را مبنای قضاوت درباره اسلام و مسیحیت بدانیم.
اجازه دهید آنچه را که دکتر موریس بوگایل در کتاب <انجیل، قرآن و علم» که توسط انتشارات <امریکن تراست» در سال1979 چاپ شده است بخوانیم:
<به دلیل اصالت انکارناپذیر قرآن باید خدا را شکر کرد. متن قرآن جایگاهی بینظیر در بین کتب وحی دارد که نه درانجیل عهد عتیق و نه عهد جدید دیده میشود. در ابتدا دو بخش اول کتاب مقدس مرور و اصلاحاتی انجام شده، قبلاز اینکه به شکلی که امروزه ما میشناسیم به دستمان برسد. در حالیکه این مطلب در مورد قرآن صدق نمیکند، زیرادر زمان پیامبر اسلام (ص) نوشته شده است.
ممکن است شخصی بپرسد: <چگونه میتوان فهمید که قرآن وحی از جانب خداست؟ آیا مدرکی هم دارید؟
من مدارکی دارم که نشان میدهد قرآن وحی از جانب خداست و این مدارک در چند صفحه بعد بیان خواهد شد.هنگامی که قرآن در سال 622 پس از میلاد به پیامبر (ص) وحی شد، متن این اثر یک معجزه زبانشناسی بود. قرآنهمگان به دعوت به مبارزه میکند. این دعوت، دعوتی است که از هرکس که بتواند چیزی مشابه یا همانند قرآن بوجودبیاورد.
این دعوت به مبارزه در سوره هفدهم قرآن، بنیاسرائیل، در آیه 88 چنین آمده است:
<و بگو: اگر جن و انس گرد آیند تا همانند این قرآن را بیامورند، نمیتوانند همانند آن را بیاورند، هرچند که یکدیگر رایاری دهند.»
سالها گذشت و هیچ کس نتوانست وارد چنین مبارزهای شود. بعدها دعوت به مبارزه در قرآن آسانتر شد. آنچنان کهتنها ده سوره مشابه آن را کافی دانست. این مطلبی در سوره یازدهم قرآن (هود) و در آیه 13 آن چنین آمده است:
<با آنها که میگویند که از خود برمیبافد و به دروغ به خدا نسبتش میکند بگو اگر راست میگویید جز خدا هرکه رامیتوانید به یاری طلبید و ده سوره مانند آن به هم بربافته بیاورید.»
باز هم سالها گذشت و هیچ کس نتوانست به موفقیتی در این چالش عظیم دست یابد. این مبارزه برای دومین بار همساده شد و تنها یک سوره مشابه سورههای قرآن کافی انگاشته شد. به مبارزه فراخواندن برای آوردن یک سوره، دربیش از یک سوره قرآن آمده است که یکی از آنها سوره دوم قرآن یعنی بقره و در آیه 23 آن است که میفرماید:
1
<و اگر در آنچه بر بنده خویش نازل کردهایم در تردید هستید، سورهای همانند آن بیاورد.»
پس از آن هماکنون که بیش از چهارده قرن گذشته است، هیچ کس نتوانسته است در این چالش به رقابت برخیزد و هیچکس هم نخواهد توانست که چنین کند و بنابراین قرآن تنها کتاب موجودی است که هیچ بشری نمیتواند با آن برابریکرده و یا حتی از آن تقلید کند. بسیاری از زبانآوران عرب سالیان زیادی از عمر خود را صرف تحقیق و پژوهش دربارهقرآن کردند و سعی در یافتن لغت یا جملهای داشتند که دال بر ضعف و ناتوانی قرآن باشد، اما موفق به انجام چنینکاری نشدند. آنها حتی پا را فراتر گذاشته و سعی در یافتن راهی برای جایگزین کردن لغت یا جملهای در قرآن کردند، بهامید اینکه بتوانند معنایی مشابه متن اصلی را در ذهن تداعی کنند، اما این تلاش آنها نیز بیثمر ماند و با شکستمواجه شد.
در نتیجه بسیاری از مردم و بخصوص زبانشناسان، پس از چهارده قرن به قرآن را به عنوان وحی الهی که ماورایتواناییهای بشر است، ایمان آوردند.
در آغاز دوران جدید برخی از افراد غیرمسلمان این بحث را مطرح کردهاند که لذت از زبان عربی حتی در بینسخنوران بومی آن نیز کاهش یافته است و بیشتر افراد غیرمسلمان نمیتوانند عربی صحبت کنند. آنها به این ترتیبنتیجه میگیرند که قرآن نمیتواند تا پایان حیات بشر در کره خاکی به عنوان معجزه باقی بماند.
این بحث معتبر نیست چرا که میلیونها تن از مردم جهان هنوز هم تسلط بسیار خوبی بر زبان عربی دارند که میتوانندمعجزه زبانشناسی قرآن را مورد نقد و بررسی قرار دهند. اما قرآن چیزهای دیگری برای اعصار جدید دارد. برخی ازمردم دریافتهاند که در قرآن حقایق بسیاری درباره علوم ستارهشناسی، تولید مثل انسان و رشتههای دیگر علمی وجوددارد.
دانشمندان جدید از صحت و درستی اطلاعات علمی ارائه شده در قرآن به حیرت افتادهاند. عدهای از مردم کتابهاییدرباره این پدیده خارقالعاده نوشتهاند که توجه بسیاری از مردم، اعم از مسلمان یا غیرمسلمان را در غرب، به خودجلب کرده است.
یکی از این کتابها، کتاب ویژهای درباره جنینشناسی تحت عنوان <بشر در حال توسعه» نوشته دکتر کیت مور است کهاز سوی انتشارات دبیلو. بی. ساندرز در سال 1982 منتشر شده است. در چاپ سوم این کتاب دکتر مور میگوید:
<در کتاب مقدس مسلمانان، قرآن آمده است که بشر مخلوط ترشحات جنسی نر و ماده به وجود میآید. بسیاری ازمنابع موجود نشان میدهند که پیدایش انسان از یک قطره اسپرم نر که منتج از دستگاه جنسی باشد در چیزی شبیه بهتخم در رحم ماده شش روز پس از شروع انجام میگیرد (به عبارت دیگر بلاستویست (جنین تکامل یافته حیواناتپستاندار) انسان تقریباً شش روز پس از باروری شروع به لانهگزینی میکند). قرآن (و همچنین پیامبر) بیان میکند کهقطره اسپرم به خون لخته شده تبدیل میشود (یک بلاستویست لانهگزینی کرده و یا یک لقاح خود به خود شبیه بهخون لخته شده خواهد شد).
این مطالب بخشی از آن چیزی است که دکتر مور در کتابش نوشته. بعدها، پس از پژوهشها و مطالعات بیشتر در موردآراء ارائه شده در قرآن که چگونگی رشد جنین را در رحم مادر تشریح میکرد، دکتر مور دریافت که جملات وآرایههای قرآن از نظر صحت علمی حیرتانگیز است.
2
بنابراین، وی تصمیم گرفت بخش دیگری به چاپ بعدی کتابش بیفزاید. این بخش درباره صحت علمی روایات قرآنیبحث میکند که چهارده قرن پیش نازل شده است. در هفتمین اجلاس پزشکی عربستان سعودی، دکتر مور مقالهایدرباره علم جنینشناسی در قرآن و حدیث ارائه کرد. او در مقالهاش میگوید: من از صحت علمی این عبارت (منظورقرآن است) که در قرن هفتم میلادی، آمده است حیرتزده شدهام.
حال سوال این است: اگر قرآن این واقعیات علمی را با چنین صحتی بیان میکند چگونه میتواند کار یک انسان باشد؟آنچه که دکتر ر<موریس بوکایل» پس از خواندن قرآن گفته است چنین است:
<اولین هدف من از خواندن و تجزیه و تحلیل جمله به جمله قرآن، ارائه نگرش من به قرآن و متوجه کردن به پدیدههایطبیعی ارائه شده در آن است؛ مسائل طبیعی بسیار دقیق و صحیح از جزئیات بهخصوص که در این کتاب (قرآن) به آناشاره شده که برای من به وضوح روشن میکند این مطالبی که امروزه در عقاید امروزین بشر بیان میشود، انسانی درزمان محمد(ص) حتی نمیتوانسته آن را حدس بزند. آنچه که در ابتدا خواننده با آن مواجه میشود این است که برایاولین بار متنی را از این نوع میخواند که پر از موضوعات مختلف است، در حالی که اشتباهات بزرگی در انجیل یافتمیشود، من نتوانستم حتی یک اشتباه در قرآن پیدا کنم. مجبور شدم از کار باز ایستم و از خود بپرسم: اگر یک انساننویسنده این کتاب بوده چگونه توانسته حقایقی را در قرن هفتم میلادی بیان کند که امروزه علوم جدید و دانشهاینوین به آنها دست یافتهاند؟ بشر چه توضیحی میتواند درباره این مشاهدات داشته باشد؟ به عقیده من هیچ توضیح وهیچ دلیل خاصی وجود ندارد چون یک سکنه اهل جزیرةالعرب چگونه میتوانسته دانش علمی را در موضوعاتخاصی داشته باشد که ده قرن از خود او جلوتر بوده است. این یک حقیقت بیچون و چرا است که در زمان نزول آنیعنی در دوران تقریباً بیست و سه ساله در دو سوی هجرت (622 میلادی) دانش علمی برای قرنها پیشرفتی نداشته ودوره فعالیت تمدن اسلامی با همراهی علم، بسیار نزدیک به نزول قرآن است.
علاوه بر آنچه که دکتر بوکایل گفت، مثالهای متعدد دیگری هم از علوم مختلف از جمله جنینشناسی وجود دارد.
هنگامی که من درباره آیاتی از قرآن که درباره مسائل علمی است تحقیق میکردم تعداد زیادی از این آیات را یافتم وسعی خواهم کرد تا آنجا که فضا ممکن باشد، این مثالها را ذکر کنم. قرآن بسیاری از حقایق درباره نجوم را که در اواخرقرن بیستم کشف شد بیان میکند. یکی از این حقایق گسترش و بسط جهان است. دکتر بوکایل در این باره میگوید:
<امروزه توسعه جهان هستی از حیرتانگیزترین کشفیات علوم جدید است. این یک مفهوم جداً ریشهدار است کهاولین بار توسط نظریه کلی نسبیت بیان شد و مورد حمایت علم فیزیک در زمینه تحقیقات و مطالعات طیف کهکشانیقرار گرفت؛ حرکت منظم به سوی بخش قرمز طیفهایشان شاید بیانگر فاصله کهکشانها از یکدیگر باشد. بدین ترتیببدین ترتیب اندازه جهان به احتمال بسیار قوی در حال افزایش است و این افزایش فاصله ما را با دیگر کهکشانهاافزایش خواهد داد. سرعتهایی که اجرام سماوی با آنها در حرکتند، در این گسترش مداوم، ذرات به سرعت به نورتبدیل میشوند.
3
آیه 47 سوره پنجاه و یکم قرآن (الذاریات) شاید مقایسهای باشد با این ایده جدید:
<و آسمان را به نیرو برافراشتیم و حقا که ما تواناییم.»
آسمان (عرش) ترجمه لغت <سماء» است که معنای دقیق آن خارج از کره زمین است. <دنیا را برافراشتیم (گستراندیم)ترجمه فعل ماضی نقلی <موسعون» است که از فعل <اوسع» به معنای <بزرگتر ساختن، گسترده کردن، وسعت دادن،بسط دادن» است.
مثال دیگر از علوم مختلف درباره بوجود آمدن چیزهای مختلف است که آنها را در بیش از یک آیه میتوان پیدا کرد.برای مثال سوره بیست و یکم قرآن یعنی انبیاء، در آیه 30 که توسط دکتر بوکایل انتخاب شده، نشان میدهد چگونهقرآن درباره این مسایل علمی سخن میگوید. آیه به این ترتیب ترجمه شده است:
<آیا کافران نمیدانند که آسمانها و زمین بسته بودند، ما آنها را گشودیم و هرچیز زندهای را از آب پدید آوردیم؟ چراایمان نمیآورند؟»
ایده <پدید آمدن چیزی از چیز دیگر» هیچ شکی را برای انسان باقی نمیگذارد. این عبارت میتواند دقیقاً چنینمعنایی دربر داشته باشد که هر موجوده زنده از آب ساخته شده یا سرچشمه و مبدا پیدایش هر موجود زندهای آباست. دو معنای احتمالی که قویاً مطابق با اطلاعات علمی است، در حقیقت زندگی یک منبع آبی دارد و آب مهمترینعنصر تشکیلدهنده موجودات و سلولهای زنده است. بدون آب زندگی ممکن نیست. هنگامی که امکان وجود حیاتدر سیارهای دیگر مورد بحث قرار میگیرد، اولین سوالی که مطرح میشود این است که: آیا میزان مکفی آب برای تامینزندگی در آن وجود دارد؟
از قلمرو حیوانات حقایق بسیار زیادی در قرآن بیان شده است. یکی از این حقایق درباره منبع بوجود آورنده اجزاء شیردر حیوانات است که هزار و چهارصد سال پیش در قرآن تشریح شده است. این مطلب را بشر به تازگی دریافته است.دکتر بوکایل آیه 66 سوره شانزدهم قرآن یعنی <نحل» را چنین تشریح کرده است:
<برای شما در چارپایان پندی است. از شیر خالصی که از میان شکمشان از میان سرگین و خون بیرون میآید سیرابتانمیکنیم. شیری که به کام نوشندگان گوارا است.»
از دیدگاه علمی و ایدههای فیزیولوژیکی باید از معنای همین آیه درک شود موادی که تغذیه عمومی بدن را تامینمیکنند از تغییر و تحولات شیمیایی که در طول مسیر جهاز هاضمه صورت میپذیرد بوجود میآیند. این مواد ازمحتوای روده هستند. در ورودی روده و در مرحله مناسبی از تغییرات شیمیایی، این مواد از دیواره روده عبور کرده ووارد چرخه هضم میشوند. این مجرا تحت تاثیر دو راه است: مستقیم و بوسیله آنچه که عضلات لنفاوی نام دارد و یاغیرمستقیم بوسیله چرخه ورودی. این ماده در ابتدا به کبد هدایت میشود، جایی که در معرض تغییر و تحولاتی قرارمیگیرد و سپس از کبد بیرون آمده و به چرخه حساب شده خود باز میگردد. در این راه همه چیز وارد جریان خونمیشود. این اجزاء شیر از غدد پستانی ترشح میشود. این مواد توسط مواد غذایی هضم شده که از راه خون به آنهامیرسد تغذیه میشود. بنابراین، خون نقش یک جمعکننده و هدایتکننده آنچه را که از غذا استخراج کرده است ایفامیکند و مواد غذایی را به غدد پستانی یعنی تولیدکنندههای شیر میآورد. چنان که برای دیگر اعضای بدن نیز چنینمیکند. در اینجا یک فرایند حیاتی انجام میگیرد، به این ترتیب که هرآنچه را که باید دفع شود، به همراه مواد دفعیدرون روده و خون سطح دیواره روده را جمع میکند. این یک مفهوم بسیار دقیق از نتایج کشفیات انجام شده در علمشیمی و فیزیولوژی دستگاه گوارش است. این مطلب صد درصد در زمان محمد(ص) ناشناخته بوده است و در واقعمطلبی است که به تازگی فهمیده شده است. کشف گردش خون تقریباً ده قرن پس از نزول وحی (قرآن) توسط هارویانجام گرفت. من فکر میکنم که وجود چنین آیاتی در قرآن بیانگر این مفهوم است که هیچ تفسیر بشری نمیتواند چنینمفهومی را آن هم در زمانی که در آن ارائه شده، بیان کند.
4
آخرین مثالی که از کتاب دکتر بوکایل میآورم، مثالی است که مرا خیلی متعجب ساخت و برایم جالب بود، چون اینمثال، آنچه را که قرآن به مردم نشان داد (که بدون کمک اطلاعات داده شده در قرآن کشف نشده بود) توضیح میدهد.این مثال درباره داستانی از حضرت موسی(ع) و فرعون است که در بیش از یک سوره از قرآن آمده است. آیاتی که دکتربوکایل را به تحقیق درباره این حادثه ترغیب کرد، در سوره یونس و در آیات 90 تا 92 دیده میشود که ترجمه آن چنیناست:
<ما بنیاسرائیل را از دریا گذراندیم. فرعون و لشکریانش به قصد ستم و تعدی به تعقیبشان پرداختند. چون فرعونغرق میشد گفت: ایمان آوردم که هیچ خداوندی جز آن که بنیاسرائیل بدان ایمان آوردهاند نیست و من ازتسلیمشدگانم. آیا اکنون ایمان آوردهای؟ حال آن که تو پیش از این عصیان میکردی و از مفسدان بودی. امروز جسم تورا به بلندی میافکنیم تا برای آنان که پس از تو میمانند عبرتی باشی، و حال آنکه بسیاری از مردم از آیات ما غافلند.»
این، آن چیزی بود که قرآن مقدس درباره داستان حضرت موسی(ع) و فرعون و نشانه خداوند که برای مردم پس ازفرعون باقی ماند تا ببینند که چه کسی وحی از جانب خدا دارد و چه کسی ندارد. دکتر بوکایل درباره چگونگی روندتحقیقاتش در مورد صحت این داستان قرآنی نوشته است:
<در ژوئن سال 1975، مسئولان بلندپایه مصری با لطف و مهربانی بسیار به من اجازه دادند تا بدن فرعون را که تا آنزمان پوشیده مانده بود، مورد بررسی قرار دهم. آنها حتی اجازه عکس گرفتن هم به من دادند.... آنچه از این بررسی وتحقیق بدست آمد، زخمهای متعدد استخوانی با فرورفتگیهای عمیق بود که حتی بعضی از آنها ممکن بود کشندهباشد. البته هنوز امکان تعیین اینکه این زخمها پس از مرگ و یا قبل از مرگ فرعون بوجود آمده وجود ندارد. ممکناست طبق روایات کتاب مقدس او بر اثر غرق شدن و یا از شوکهای ناگهانی که در لحظات قبل از غرق شدن به اودست داده و یا حتی هر دوی این موارد مرده باشد. آنچه مشکلساز شد حفاظت صحیح از مومیایی بود که منبع ومنشا زخمها و آسیبهای وخیمش شناسایی شده بود، اما اندازهها و بخشهای مرمتشده چندان زود به دستنیامد. این اندازهها باید به ما اطمینان بدهد که تنها دلیل واقعی که امروزه ما درباره مرگ فرعون و خروج بنیاسرائیل ازمصر و حفظ جسد او میدانیم، خواست خدا بوده است. برای بشر همواره این امر خوشایند بوده که بقایای جسدشدر طول تاریخ باقی بماند. اما در اینجا چیزی وجود دارد که بسیار فراتر از این است. وجود مادهای که بدن مردی با آنمومیایی شده که حضرت موسی(ع) را میشناخت، با تقاضاهای او مخالفت میکرد و آنقدر او را تعقیب کرد که جانشرا در این جریان از دست داد. باقیمانده جسدش به فرمان خداوند حفظ شد تا برای انسانها نشانهای باشد و این چیزیاست که در قرآن نوشته شده است.
آنها که به دنبال اطلاعات جدیدی برای آزمایش صحت نوشتههای قرآن میگردند، نشانههای بینظیری را در آیاتقران درباره بدن فرعون خواهند یافت که در بخش مومیاییهای سلطنتی در موزه قاهره مصر قابل مشاهده است.
5
این موارد تنها چند مثال برای نشان دادن آن مطالبی است که قصد داشتم درباره آنها صحبت کنم. در این کتاب (قرآن)بیش از یکصد مثال از رشتههای مختلف علمی آورده شده که همگی آنها با حقایق علمی ثابت میشود. هرکسمیخواهد درباره این مفاهیم بیشتر تحقیق کند میتواند خود، قرآن را بخواند و یا اگر شخصی علاقمند باشد میتواندکتاب دکتر بوکایل <انجیل، قرآن و علم» را که در کتابفروشیها وجود دارد بخواند و صحت آنچه را که او میگویدبررسی کند. نه تنها دکتر بوکایل و دکتر مور، بلکه بسیاری از محققین دیگر نیز درباره این مفاهیم پژوهش کردهاند وبسیاری از این تحقیقات در بیست و سوم سپتامبر 1985 در کنفرانسی که در قاهره تحت عنوان <مفاهیم علمی در قرآن»برگزار شده ارائه گردیده است.
مقالات بسیاری در آن کنفرانس ارائه شد. یکی از جالبترین مقالات از دکتر تی.وی. پرسوید، استاد دانشگاه مانیتوبایکانادا درباره تولید مثل انسان بود. مقاله جالب دیگر که توسط دکتر مارشال جانسون مدیر انستیتو دنیل بوف درفیلادلفیای آمریکا ارائه شد نیز درباره علم جنینشناسی در قرآن بود. دکتر جانسون در آن کنفرانس گفت که او از آیاتقرآن برای تدریس جنینشناسی به شاگردانش استفاده میکند، چرا که شاگردانش این آیات را بخوبی متوجه میشوندو بهتر از متون درسی آن را میآموزند.
دکتر آرتور السون از دانشگاه سیتی در لندن بیان داشت که از صحت علمی جملاتی که در قرآن آمده متحیر شده است.او هیچ شکی ندارد که این کلام، سخن انسان نیست زیرا این حقایق به تازگی کشف شده است.
مایلم برای جمعبندی نقلی از یکی از آیات قرآن که شاید وجود این حقایق علمی را به عنوان نشانههایی برای مردممیداند، بیان کنم. در آیه پنجاه و سوم سوره فصلت آمده است:
<بزودی آیات قدرت خود را در آفاق و در وجود خودشان به آنها نشان خواهیم داد تا برایشان آشکار شود که او حقاست. آیا اینکه پروردگارت در همه جا حاضر است کافی نیست؟»
6
قرآن درباره چیست؟
قرآن به نثر زیبایی نوشته شده است که باقی میماند و باعث شگفتی متخصصان زبان عربی شده است. اما صرفاً یکشاهکار ادبی نیست.
قرآن شامل حقایق و تعاریف علمی است بطوری که دانشمندان تمام علوم را مسحور خود کرده، اما در عین حال یکدایرةالمعارف علمی نیست.
قرآن داستان مردم و مکانهایی را در گذشته با جزئیات کامل و روشن بیان میکند اما صرفاً یک کتاب تاریخ نیست.
پس قرآن چیست؟
قرآن وحی است از جانب خالق این جهان برای تمامی انسانها. مهمترین پیام آن یکتایی و یگانگی خداوند است واینکه تنها یک خالق متعال وجود دارد که پدر و مادر ندارد و به هیچ کس و هیچ چیز وابسته نیست. او پدید آورنده همهچیز است و تمامی جهان تحت کنترل اوست. او تنها ارزشی است که توسط موجودات پرستیده میشود.
برای مخلوقات امکان درک کامل پروردگار وجود ندارد. بنابراین قرآن از طریق توجه به صفات او، ما را آگاه میسازد. اوبسیار بخشنده، مهربان، باعظمت و بسیار آمرزنده است. نامی که او برای خود انتخاب کرده، <الله» است.
خداوند، بخاطر بخشندگی بیپایانش، بشر را برای جستجوی راه صحیح سرگردان رها نکرده است.
او قرآن را که شامل روشی برای پیروی تمام انسانها به شمار میآید، نشان داده است. اسلام فقط مجموعهای ازاعتقادات نیست. قرآن روش کاملی از زندگی است که دایره فعالیتهای انسانی اعم از اجتماعی، اقتصادی، سیاسی وآموزشی را به خوبی فعالیتهای معنوی پوشش میدهد. اسلام برای هر موقعیتی، رفتارهای خوب را سفارش میکندو به رسیدگی به مردم، خصوصاً مهربانی با خویشاوندان و همسایگان را تاکید میکند. در اسلام، خانواده از موقعیتممتازی برخوردار است و به عنوان هسته مرکزی و اصلی جامعه تلقی میشود.
همچنین خداوند پیامبرانی را برای هدایت بشر به سوی حقیقت فرستاده تا الگویی برای پیروی دیگران باشند.داستانهای این پیامبران که از آدم شروع میشود و شامل نوح، ابراهیم، موسی و عیسی است و با محمد(ص) پایانمیپذیرد، در قرآن یافت میشود.
قرآن، یعنی آخرین وحی از جانب خداوند برای انسان، از هرگونه تحریفی محافظت شده است. از آنجا که قرآن بهصورت نسخه اصلی و عربی آن باقی مانده هیچ معنا و مفهومی از آن به هنگام ترجمه به زبان دیگر از بین نرفته است.میلیونها تن از مردم بخشهای مختلف جهان قرآن را به طور کامل از حفظ هستند. بنابراین، حتی اگر تمام کپیهایچاپ شده از قرآن از دسترس مردم خارج شود، باز هم قرآن در قلب مردم زنده خواهد ماند.
7
منبع: ماهنامه پاسدار اسلام
نظر شما