اثبات وحیانىبودن قرآن از راه کشف دقایق علمى ناشناخته در عصر نزول و پس از آن
فهرست عناوین
اعجاز قرآن/ علمى:
نویسنده : محمدعلى رضایى اصفهانى
یکى از ابعاد اعجاز قرآن، بعد علمى آن است. مقصود از علم در اینجا علوم تجربى، اعم از علوم طبیعى، مانند فیزیک، شیمى، زیستشناسى، و علوم انسانى، مانند جامعهشناسى است; یعنى علومى که براساس روش مشاهده و تجربه حسّى پایهگذارى شده و در برابر علوم عقلى، نقلى و شهودى است.
مراد از اعجاز علمى قرآن وجود آیاتى در آن است که نوعى رازگویى علمى است; یعنى مطلبى علمى را که قبل از نزول آیه، کسى از آن اطلاع نداشته، بیان مىکند و ممکن است مدتها بعد از نزول، ازسوى دانشمندان علوم تجربى کشفشود; این مطلب علمى بهگونهاى است که با وسایل عادىِ بشر عصر نزول، قابل فهم و بیان نبودهاست.
مبحث اعجاز علمى قرآن از جهتى زیر مجموعه بحث اعجاز قرآن و از منظر دیگر زیر مجموعه تفسیر علمى آن است، ازاینرو با مبانى اتخاذ شده در تفسیر علمى قرآن ارتباطى وثیق دارد و در آنجا روشن مىشود که هدف اصلى قرآن، هدایت انسان به سوى خداست و اشارات علمى آن از اهداف فرعى است که در راه خداشناسى و معادشناسى از آنها استفاده مىشود (مثلا نک: آیات 2ـ4 رعد/13; 190 آلعمران/3; 5ـ8 طارق/ 86; 54 حجّ/22) و موجب تحریک حسّ کنجکاوى بشر و توجه او به دانش و رشد علوم در بین مسلمانان شدهاست.
نیز در مبحث تفسیر علمى، روشن مىگردد که ظواهر قرآن همه علوم بشرى را برنمىتابد تا از آن قابل استخراج باشد. از طرفى تحمیل نظریههاى علمى نیز بر قرآن جایز نیست، بلکه نوعى تفسیر به رأى و حرام است، بنابراین، فقط مىتوانیم از شیوه استخدام علوم در فهم و تفسیر بهتر آیات قرآن استفاده کنیم. این مطلب در برخى موارد، اعجاز علمى قرآن را نیز ثابت مىکند.
در مبحث تفسیر علمى، باز بیان مىشود که مفسر نمىتواند قرآن را بر هر نظریه علمى تطبیق کند و قرآن را تابع علوم متغیر سازد، بلکه در تفسیر و اعجاز علمى از علوم قطعى تجربى، یعنى گزارههاى علمى که به حد بداهت حسّى رسیده باشد، مانند نیروى جاذبه، یا به وسیله دلیل عقلىپشتیبانى گردد، استفاده مىشود.[1]
1
تفسیر علمى قرآن، هرچند از قرن چهارم و پنجم هجرى قمرى در آثار مکتوب بوعلى سینا دیده مىشود[2] و با فراز و نشیبهایى تا قرن حاضر ادامه یافته است; امّا بحث اعجاز علمى قرآن که برگرفته از تفسیر علمى است، تنها در قرن حاضر مورد توجه مسلمانان و غیر مسلمانان قرار گرفته است. برخى از کتابهاى تألیف شده در این باره عبارت است از: معجزات القرآن فى وصف الکائنات والاعجاز والطب الحدیث عبدالعزیز اسماعیل، اعجاز قرآن از نظر علوم امروزى یداللّه نیازمند شیرازى، اولین دانشگاه و آخرین پیامبر سید رضا پاک نژاد، الاسلام و الهیئه هبة الدین شهرستانى، الاعجاز العلمى فى القرآن الکریم سامى محمدعلى، الاعجاز العلمى فى الاسلام محمّد کامل عبدالصمد، القرآن و العلم الحدیث، الاعجاز العددى للقرآن الکریم، اللّه و العلم الحدیث، اسرار و عجب و من الآیات العلمیه عبدالرزاق نوفل والقرآن و العلم و القرآن والطب احمد محمّد سلیمان. در این میان برخى تفاسیر معاصر نیز بهصورت گسترده به موارد اعجاز علمى قرآن اشاره کردهاند; همچون تفسیر نمونه، طنطاوى و....
در میان خاورشناسان، موریس بوکاى در کتاب مقایسهاى میان تورات، انجیل، قرآن و علم از کسانى است که رویکردى مثبت به اشارات علمى قرآن داشته و در برخى موارد به صراحت اذعان کرده که قرآن مطالبى علمى را بیان مىکند که تا قرنها بعد براى انسان ناشناخته بوده است.[3]
پرسش اساسى که مخالفان اعجاز قرآن مطرح کردهاند آن است که آیا انطباق آیات قرآن بر یافتههاى علوم تجربى، اعجاز علمى قرآن را ثابتمىکند؟ برخى گفتهاند: در این ملازمه چنداشکال وجود دارد:
1. این بعد اعجاز قرآن را فقط اهل علم و متخصصان علوم تجربى در مىیابند، درحالىکه قرآن براى همه افراد معجزه است.
2. تحدّى قرآن درباره هر یک از سورههاى آن است، درحالىکه مطالب و اشارات علمى آن در همه سورهها وجود ندارد.
3. بحث اعجاز قرآن با علم تفسیر درهمآمیخته شده است، چون هدف علم تفسیر بیان معانى الفاظ و جملات، و هدف اعجاز، دلیلآوردن بر صدق سخنان پیامبر(صلى الله علیه وآله) است.
4. مطابقت برخى مطالب علمى قرآن با اکتشافات جدید، ثابت مىکند که قرآن را انسانى عادى بیان نکرده، بلکه از طرف خداى داناى به حقایق نازل شده است; ولى این مطلب اعجاز قرآن را ثابت نمىکند، چون تورات و انجیل اصلى هم از طرف خدا نازل شدهاند; ولى معجزه نبودند. اعجاز قرآن درباره اعجاز بیانى و ادبى آن است که کسى مثل آن را نمىتواند بیاورد.[4]
2
برخى محققان با پذیرش این نکته که انطباق قرآن با علوم تجربى اعجاز علمى قرآن را ثابت مىکند، به اشکالات وى پاسخ دادهاند که اشکال نخست به ابعاد دیگر اعجاز قرآن نیز وارد است; براى مثال، اعجاز ادبى قرآن را تنها افراد ادیب و متخصص به خوبى ادراک مىکنند و مردم عادى و غیر عرب متوجه آن نمىشوند; ولى دلیل بىاعتبار بودن اعجاز ادبى یا علمى قرآن نیست.
اشکال دوم را این گونه پاسخ دادهاند که مدعیان اعجاز علمى، آن را براى یکایک سورههاى قرآن ثابت نمىدانند، بلکه مىگویند: اعجاز قرآن جهات مختلف (ادبى، علمى، قوانین عالى و...) دارد و لازم نیست هر سوره آن از همه جهات معجزه باشد، بلکه از یک جهت هم که معجزه باشد کافى است و تحدّى قرآن صحیح است، بنابراین، اگر اعجاز علمى تنها در برخى سوره ها تحقق یافت زیانى به تحدّى نمىزند.
در مورد اشکال سوم گفتهاند: گاه هدف از تفسیر علمى قرآن اثبات نظرات انحرافى، یا تحمیل رأى بر قرآن، یا اثبات این نکته است که همه علوم در قرآن وجود دارد. این برداشت، نتیجه سوء فهم و سوء استفاده از تفسیر علمى و موجب بدبینى به آن است، و گاه هدف آن روشن کردن معانى و مقاصد آیات، یعنى همان تفسیر اصطلاحى است، و گاهى هدف اثبات اعجاز قرآن است. البته بیان اعجاز علمى قرآن در راستاى تفسیر و یکى از اهداف فرعى آن است.
اشکال چهارم، چنین پاسخ داده شده که قرآن در 14 قرن قبل مطالبى علمى را آورده که دانشمندان علوم تجربى قرنها بعد آن را کشف کردهاند. این کشف دو چیز را نشان مىدهد:
1. قرآن، کلام انسانى معمولى نیست، بلکه از ناحیه خداست.
2. انسانهاى عادى در عصر نزول نمىتوانستند این مطالب علمى را بیابند، همان طور که اکنون نیز یک انسان عادى نمىتواند کشفیات علوم تجربى چند قرن بعد را بیاورد، بنابراین، بین تورات و انجیل با قرآن تفاوت هست، چون قرآن هم کلام خدا و هم معجزه پیامبر(صلى الله علیه وآله)است; امّا تورات و انجیل اصلى فقط کلام خدا بوده و معجزه و دلیل صدق موسى و عیسى(علیهما السلام) را چیز دیگرى تشکیل مىداده است.[5]
موارد اعجاز علمى در قرآن:
اعجاز علمى قرآن با دو نظر افراطى و تفریطى مواجه است، درحالىکه برخى افراد آن را به کلى منکر شدهاند بعضى دیگر در آیات فراوانى از قرآن کریم ادعاى اعجاز علمى کردهاند که بخشى از آن قابل قبول، و برخى دیگر مورد نقد است; مهمترین موارد ادعایى اعجاز علمى در قرآن به شرح زیر است:
3
1. نیروى جاذبه:
در آیاتى از قرآن بیان شده که خدا آسمانها را بدون ستونهاى دیدنى برافراشته است:«رَفَعَ السَّمـوتِ بِغَیرِ عَمَد تَرَونَها (رعد/13،2)، «خَلَقَ السَّمـوتِ بِغَیرِ عَمَد تَرَونَها (لقمان/31،10)
برخى مفسران[6] آیات فوق را اشاره به نیروىجاذبه و نشانهاى از اعجاز علمى قرآن دانستهاند، زیرا کشف نیروى جاذبه را بعضى به ابوریحان بیرونى (م.440ق.)[7] و مشهور به نیوتن در قرن هفدهم میلادى نسبت مىدهند[8]، پس اشاره قرآن به ستونهاى نامرئى بین کراتآسمانى نوعى رازگویى علمى و از نمونههاى اعجاز علمى قرآن است; امّا باید توجه داشت که جمع بودن واژه «عَمَد»[9] (ستونها) مىتواند اشاره به نیروهاى متعددى باشد که نیروى جاذبه یکى از مصادیق آن است و سایر نیروها هنوز کشف نشده است.
4
2. حرکتهاى خورشید:
قرآن در آیات متعددى به حرکتهاى خورشید اشاره کرده که برخلاف تصورات رایجِ در عصر نزول بوده و امروزه آن حرکات ثبت شده است.
الف. برخى مفسران از آیه «الشَّمسُ تَجرى لِمُستَقَرّ لَهَـا (یس/36،38) حرکت انتقالى مستقیم خورشید در درون کهکشان راه شیرى، یعنى حرکت طولى خورشید به سمت معین یا ستارهاى دور دست را استفاده کردهاند. در این تفسیر «لام» به معناى «الى» و «مستقر» اسم مکاناست[10] و مفسران و صاحب نظران متعددى آن را از قرآن برداشت کردهاند[11] و برخى آن را اعجاز علمى قرآن مىدانند.
ب. از همین آیه حرکت وضعى خورشید نیز استفاده شده است; یعنى خورشید در قرارگاهى معین به دور خود مىچرخد. این برداشت مبتنى بر این است که «لام» به معناى «فى» باشد.[12]
ج. درون خورشید دائماً انفجارهایى هستهاى صورت مىگیرد تا انرژى، نور و گرما تولید کند; این انفجارها باعث زیر و رو شدن مواد مذاب داخل خورشید مىگردد که گاهى تا کیلومترها پرتاب مىشود.[13] شاید بتوان از تعبیر «تجرى در آیه 38یس/ 36 که به معناى جریان داشتن و متفاوت با «تحرک» است استفاده کرد که خورشید نه تنها حرکت مىکند، بلکه جریان هم دارد; یعنى همچون آب در حال حرکت زیر و رو مىشود. این برداشت از آیه را که مورد تأیید کشفیات علمى نیز هست مىتوان یکى از موارد اعجاز علمى قرآن بهشمار آورد[14]; ولى باید توجه داشت که اشارات قرآن به حرکتهاى خورشید گرچه نوعى رازگویى علمى است; امّا در بخشى که قبلاً از کتاب مقدس گزارش شد، یعنى حرکت انتقالى دَوَرانى خورشید، اعجاز علمى نیست و تنها در بخشهایى که برخلاف هیئت بطلمیوسى رایج در زمان نزول، بیان شده، (مانند حرکت انتقالى مستقیم، حرکتوضعى، حرکت تا زمان معین و حرکت درونى خورشید) اگر به قطعیت برسد، اعجاز علمى قرآن است.[15]
د. نیز از آیه «فى فَلَک یَسبَحون (یس/36، 40; انبیا/21،3) حرکت انتقالى دَوَرانى خورشید به همراه منظومه شمسى، یعنى حرکت دَوَرانى خورشید در مدار خود که به دور ستارهاى خاص یا به دور مرکز کهکشان است یا به همراه کهکشان راه شیرى است که به دور خود مىچرخد استفاده شده است[16]، چون «فَلَک» بر مجراى کرات آسمانى[17] یا مسیر دَوَرانى آنها اطلاق مىشود.[18] البته این مطلب قرآن (حرکت خورشید بر مدار) بر خلاف دیدگاه هیئت بَطلَمیوسى است که در عصر نزول در محافل علمى رایج بوده و تا 17 قرن بر فکر بشر سایه افکنده بود. براساس هیئت قدیم، افلاک حرکت مىکنند و ستارگان در فلک ثابت هستند; ولى از آیه استفاده مىشود که خورشید حرکت دَوَرانى دارد و در مدارى شناور است.[19]
5
هـ. از آیه شریفه «کُلٌّ یَجرى لاَِجَل مُسَمًّى (رعد/13،2) نیز استفاده شده که حیات خورشید تا زمان معینى ادامه دارد. این آیه بر این نظریه علمى تطبیق داده شده[20] که خورشید بر اثر انفجارهاى هستهاى و سوخت مواد درونى آن، تا چند میلیارد سال دیگر عمرش به پایان مىرسد.[21]
3. زوجیّت:
در آیات متعددى از قرآن به زوجیت میوهها و گیاهان و انسانها اشاره شده است (رعد/13،3; شعراء/26، 7; یس/ 36، 36) همین مضمون در آیات 5 حجّ/22; 10 لقمان/31; 7ق/50; 53 طه/20 و 189 اعراف/7 نیز یافت مىشود. در برخى آیات به زوجیت چیزهایى اشاره شده که انسان اطلاعى از آنها ندارد (یس/36، 36) و در برخى آیات سخن از زوجیّت همه موجودات است: «ومِن کُلِّ شَىء خَلَقنا زَوجَینِ لَعَلَّکُم تَذَکَّرون (ذاریات/51،49)
واژه زوج در حیوانات به نر و ماده و در غیر حیوانات به هر یک از دو چیزى که قرینه یکدیگر است، گفته مىشود و به چیزهاى مقارن، مشابه و متضاد نیز اطلاق مىگردد[22]، ازاینرو برخى واژه زوج را درباره ذرات درون اتم (الکترون و پروتون) و نیروهاى مثبت و منفى بهکار بردهاند.[23] بسیارى از مفسران و صاحبنظران با شگفتى، آیات فوق را از اشارات علمى قرآن به مسئله زوجیت گیاهان و زوجیّت عام موجودات[24]، و برخى آن را اعجاز علمى قرآن دانستهاند[25]، زیرا انسانها از قدیم مىدانستند که برخى گیاهان همچون نخل، زوج هستند; امّا نظریه زوجیت عمومى را کارل لینه گیاهشناس معروف سوئدى، در سال 1731 میلادى ابراز کرد.
بنابراین، مردم عصر نزول از زوجیت همه گیاهان اطلاع نداشتند; ولى قرآن نه تنها به این مطلب، بلکه به زوجیت همه موجودات اشاره کرده که تا قرن اخیر کسى از آن اطلاع نداشت[26] و نوعى رازگویى قرآن است که حکایت از اعجاز علمى این کتاب مقدس دارد.
اشارات علمى قرآن در این موارد هر چند مىتواند اعجاز علمى به شمار آید; امّا تطبیق آیه49 ذاریات/ 51 با مواردى همچون الکترونها، پروتونها و کواکب، قطعى نیست و این موارد حداکثر ممکن است از مصادیق آیه مذکور بهشمارآید.
6
4. لقاح:
در آیه 22 حجر/ 15 به بادهاى زایا و باردار کننده اشاره شده است: «واَرسَلنَا الرِّیـحَ لَوقِحَ فَاَنزَلنا مِنَ السَّماءِ ماءً برخى در تفسیر آیه گفتهاند: مقصود بادهایى است که گردههاى گیاهان نر را به گیاهان ماده مىرسانند و آنها را زایا مىکنند[27]، و این آیه را نمونهاى از اعجاز علمى قرآن دانستهاند. تفسیر دیگر این است که آیه اشاره به لقاح ابرها و بارور شدن آنها دارد[28]، زیرا ادامه آیه که مسئله نزول باران را مطرح کرده، نتیجه لقاح ابرهاست. احمد امین این آیه را معجزهاى جاودانى مىداند، زیرا منظور از آن تأثیرى است که باد در اتحاد الکتریسیتهمثبت و منفى در دو قطعه ابر و آمیزش و لقاح آنهادارد.[29]
برخى نیز برآناند که آیه مىتواند اشاره به لقاح ابرها و گیاهان، هر دو باشد[30]، چون بخش اول آیه مطلبى کلى را مىگوید (زایا بودن بادها) که اعم از لقاح ابرها و گیاهان است; ولى در ادامه، آیه یکى از نتایج این لقاح را که همان نزول باران از ابر است، یادآور مىشود.[31]
باید دانست که اشاره قرآن به لقاح گیاهان، اعجاز علمى آن به شمار نمىآید، زیرا در صدر اسلام بهطور اجمال از تأثیر گرده افشانى برخى گیاهان (همچون خرما) اطلاع داشتند.
7
5. مراحل آفرینش انسان:
قرآن کریم در آیات متعددى از مراحل آفرینش انسان یاد کرده است. از این آیات استفاده مىشود که زندگى انسان 15مرحله دارد:
1. خاک (تراب و طین). (حجّ/22، 5; مؤمنون/23، 12; غافر/ 40، 67)
2. آب (ماء، ماء دافق، ماءمهین).(طارق/86،6; سجده/ 32، 8)
3. منى (نطفه). (قیامت/ 75، 37)
4. نطفه مخلوط. (دهر/ 76، 2)
5. عَلَقه. (مؤمنون / 23، 14; حجّ / 22، 5; غافر/ 40، 67)
6. مُضغه. (مؤمنون/23، 14; حجّ/22، 5)
7. تنظیم، تصویر وشکلگیرى.(سجده/32،9)
8. شکلگیرى استخوانها.(مؤمنون/23،14)
9. مرحله پوشاندن گوشت بر استخوانها. (مؤمنون/23، 14)
10. آفرینش جنس جنین. (قیامت /75،39)
11. آفرینش روح یا دمیدن جان در انسان و پیدایش گوش و چشم. (سجده/32، 6ـ9)
12. تولد طفل. (غافر/40، 67)
13. بلوغ. (حجّ/22، 5; غافر/40، 67)
14. کهنسالى. (حجّ/22، 5; غافر/40، 67)
15. مرگ. (حجّ/22، 5; غافر/40، 67)
این آیات نیز مشتمل بر برخى اشارات علمى است که برخى پزشکان را به حیرت آورده و آنها را دلیل اعجاز علمى، بلکه اعجاز بلاغى قرآن دانستهاند.[32]
هرچند بیان هر یک از این مراحل آفرینش انسان، به تنهایى نمىتواند دلیل مستقلى بر اعجاز علمى قرآن باشد; ولى با توجه به گواهى دانشمندان بر عدم آگاهى مردم عصر نزول از نظم در این مراحل، بیان و چینش آن، نوعى رازگویى علمى است که مىتواند اعجاز علمى قرآن بهشمارآید.[33]
8
6. آغاز جهان و چگونگى پیدایش آن:
بسیارى از پژوهشگران مطالب قرآن را در مورد آغاز جهان و پیدایش آن از تودهاى گازى شکل (دخان) و به هم پیوسته که در آیات 30 انبیا/21 و 11 فصّلت/41 به آن اشاره شده، از اخبار غیبى و اعجاز علمى آن مىدانند، چون با نظریه انفجار بزرگ (مهبانگ)[34] و جداشدن آسمان و زمین از یکدیگر و توده گازىشکلبودن، هماهنگ است.
هرچند ظاهر آیات قرآن با نظریه مشهور مهبانگ بهطور شگفت انگیزى همخوان است و برخى مفسران بدان اذعان دارند[35]; امّا اعجاز علمى قرآن در این مورد پذیرفته نیست، زیرا این نظریه قطعى نیست و نظریههاى رقیب (همچون نظریه کهبانگ و جهان پلاسما و حالت پایدار) نیز در اینباره وجود دارد و در مورد آیات فوق، تفسیرها و روایات دیگرى نیز هست.[36]
9
7. هفت آسمان:
برخى با طرح مسئله هفتآسمان در قرآن (29 بقره / 2; 44 اسراء / 17; 86 مؤمنون/23...) مدعى شدهاند که با توجه به کشفیات جدید علوم کیهانشناسى در صحنه کهکشانها، این گزاره نوعى اعجاز علمى قرآن را دربردارد.
امّا با توجه به احتمالات متعددى که مفسران و صاحبنظران درباره معناى «سَبعَ سَمـوت مطرح کردهاند و ابهاماتى که هنوز در مورد آسمانها و کهکشانها وجود دارد و نظریههاى متفاوت و بالندهاى که هر روز ارائه مىشود[37]، نمىتوان نظرى قطعى را در این باره به قرآن نسبت داد و اعجاز علمى آن را ثابت دانست.
8. حرکت زمین:
برخى مفسران از آیه 88 نمل/27: «وتَرَى الجِبالَ تَحسَبُها جامِدَةً وهِىَ تَمُرُّ مَرَّ السَّحابِ حرکت زمین را استفاده کردهاند و آن را معجزه علمى دانستهاند.[38] از آیات دیگرى چون 10 زخرف/43; 53 طه/20; 7 نبأ / 78[39]; 4شمس/91 و 30 نازعات / 79، حرکت وضعى و انتقالى زمین[40] و از آیات 25ـ27; مرسلات/77، حرکتهاى متعدد آن استفاده شدهاست.[41]
صرف نظر از اشکالاتى که به برداشتهاى فوق از آیات، مىتوان گرفت، قرآن از حرکت زمین برخلاف نظریه حاکم و مشهور عصر نزول، خبر داده است، زیرا در محافل علمى عصر نزول نظریه بطلمیوس، مبنى بر سکون و مرکزیت زمین حاکم بود[42] و این عظمت قرآن را مىرساند; ولى اعجاز علمى آن به شمار نمىآید، چون قبل از اسلام برخى دانشمندان، مانند فیثاغورس، فلوته خوش، ارشمیدس، استرخوس ساموسى و کلیانتوس آسوسى که قبل از بطلمیوس زندگى مىکردهاند قائل به حرکت زمین بودهاند[43]، بنابراین، اعجاز در این مورد معنا ندارد.
10
9. پیدایش حیات از آب:
آیات 45 نور/ 24 و 30 انبیاء/ 21 که منشأ پیدایش موجودات را آب معرفى مىکند، از دیگر معجزههاى علمى قرآن معرفى شده[44] و برخى از مفسران نیز به انطباقیافتههاى علوم تجربى با این آیات اعتراف کردهاند[45]; ولى با توجه به معانى متعددى که مفسران در این آیات بیان کردهاند، نمىتوان معنایى قطعى را به قرآن نسبت داد و اعجاز علمى دانست، چون ممکن است مقصود از آب در اینجا نطفه یا ماده اصلى بدن موجودات زنده یا مایع آبگونهاى که جهان از آن پدید آمده یا منشأ پیدایش نخستین موجود باشد.[46]
افزون بر این، قبل از اسلام نیز برخى از فلاسفه یونان (مانند تالس) اصل هستى را از آب مىدانستند[47]، پس مطالب آیات فوق شگفتانگیز بوده و عظمت قرآن را مىرساند; ولى اعجاز علمى آن را ثابت نمىکند.
11
10. ممنوعیت شرابخوارى:
در آیه 90 مائده/5 به صراحت، نوشیدن شراب ممنوع اعلامشده: «یـاَیُّهَا الَّذینَ ءامَنوا اِنَّمَا الخَمرُ والمَیسِرُ والاَنصابُوالاَزلـمُ رِجسٌ مِن عَمَلِ الشَّیطـنِ فَاجتَنِبوهُلَعَلَّکُم تُفلِحون و در آیه 219 بقره/2، به ضررهاى آن اشاره شده است: «یَسـَلونَکَ عَنِ الخَمرِ والمَیسِرِ قُل فیهِما اِثمٌ کَبیرٌ ومَنـفِعُ لِلنّاسِ واِثمُهُما اَکبَرُمِن نَفعِهِما و در برخى آیات با اشاره از آن نهى شده است. (نحل/16، 67; نساء/4، 43) بسیارى از پزشکان صاحبنظر و مفسران درباره زیانهاى شراب و شرابخوارى مطالب زیادى نوشته و با شگفتى از قرآن یادکردهاند[48]، زیرا قبل از اسلام شرابخوارى عادتى بشرى بوده، چنان که در عصر حاضر در بسیارى از کشورهاى غیر مسلمان اینگونه است و حتى تورات و انجیل کنونى نیز به نوعى آن را تشویقمىکنند[49]; ولى اسلام با این پدیده زیانآور برخورد کرد که خود از خدمات اعجازآمیز قرآن بهبشریت است.
مىتوان گفت که با توجه به گزارش ممنوعیتشرابخوارى در ادیان قبل از اسلام[50]، ممنوعیت آن خدمت شگفتانگیز و تحسینآمیز قرآن به بشریت است; امّا اعجاز علمى بهشمارنمىآید.
12
11. ممنوعیت آمیزش در عادت ماهیانه:
در آیه 222 بقره/ 2 به مردان دستور داده شده که در ایّام عادت ماهیانه، از نزدیکى با زنان دورىکنید و آن حالت را زیانبار معرفى مىکند: «ویَسـَلونَکَ عَنِ المَحیضِ قُل هُوَ اَذىً فَاعتَزِلُوا النِّساءَ فِى المَحیضِ ولا تَقرَبوهُنَّ حَتّى یَطهُرنَ... برخى از پزشکان نیز زیانهاى این کار را برشمرده و با دیده اعجاب به قرآن نگریستهاند[51] و حتى آیه فوق را اعجاز علمى قرآن شمردهاند[52]; امّا با توجه به سابقه ممنوعیت آن در تورات[53]، نمىتواند اعجاز علمى منحصر به فرد قرآن باشد.
گفتنى است که درباره آیات دیگرى از قرآن نیز ادعاى اعجاز علمى شده است; مانند اعجاز واژه «صمد» (توحید/112، 2) و ارتباط آن با فضاى خالى درون اتمها[54]، صفت «لطیف» (انعام/6،103) و آفرینش موجودات ریز که با چشم دیده نمىشوند[55]، آتش درون شاخههاى سبز درختان (یس/36، 80)[56]، بودن آسمان دنیا محل کرات آسمانى که بر خلاف دیدگاه هیئت بطلمیوسى بوده است[57]، تشبیه ضیق صدر به صعود در آسمان و تنگى نفس بر اثر کمبود هوا (انعام/ 6، 125)[58] و اعجاز علمى قرآن درباره اینکه کوهها همچون میخ و زره محکم، زمین را از لرزش حفظ مىکنند. (نحل/ 16، 15)[59] البته این موارد قابل نقد است و از بررسى تفصیلى آنها صرف نظر مىکنیم.
بنابراین، اعجاز علمى را مىتوان یکى از ابعاد اعجاز قرآن کریم که در یک قرن اخیر بهطور گسترده مطرح شده و در موارد محدودى قابل قبول است، برشمرد، با این حال انطباق قرآن با یافتههاى جدید علوم تجربى (در مواردى که قطعى باشد) و رازگوییهاى قرآن در این موارد باتوجه به امّى بودن آورنده آن قابل توجه مهم و گویاى وحیانى بودن قرآن کریم است.
13
منابع
اسلام و هیئت; الاعجاز الطبى فى القرآن; اعجاز قرآنى از نظر علوم امروزى; اعجاز قرآن; اولین دانشگاه و آخرین پیامبر; باد و باران در قرآن; پرتوى از قرآن; پژوهشى در اعجاز علمى قرآن; پیام قرآن; پیشگویىهاى علمى قرآن; تاریخچه زمان; تاریخ علوم; تصویر جهان در فیزیک; تفسیر الصافى; التفسیر العلمى للقرآن فى المیزان; التفسیر الکبیر; تفسیر منهج الصادقین; تفسیر نمونه; تفسیرنوین; التفسیر و المفسرون; التمهید فى علوم القرآن; تهذیب الاحکام; الجواهر فى تفسیر القرآن; خوابگردها; دانش عصر فضا; درآمدى بر تفسیر علمى قرآن; راهتکامل; رسائل ابنسینا; رهبران راستین; زمین و آسمان و ستارگان از نظر قرآن; زنده جاوید و اعجاز جاویدان; طب در قرآن; فیزیک نوین; فى ظلال القرآن; قرآن و آخرین پدیدههاى علمى; القرآن و العلم; قرآن و علم روز; القرآن ینجلى فى عصر العلم; کتاب مقدس; الکون و الانسان بین العلم و القرآن; مجله اطلاعات علمى; مجمعالبیان فى تفسیر القرآن; مرزهاى اعجاز; مطالب شگفتانگیز قرآن; مفردات الفاظ القرآن; معارف قرآن; مقایسهاى میان تورات; انجیل قرآن و علم; المیزان فى تفسیر القرآن; نگرشى به علوم طبیعى در قرآن; هفتآسمان.
[1]. در آمدى بر تفسیر علمى قرآن، ص378ـ384.
[2]. رسائل ابنسینا، ص153ـ173; التفسیر و المفسرون، ج2، ص419ـ431; درآمدى بر تفسیر علمى قرآن، ص293ـ294.
[3]. ر.ک: مقایسهاى میان تورات، انجیل، قرآن و علم.
[4]. التفسیر العلمى للقرآن فى المیزان، ص130ـ138.
[5]. پژوهشى در اعجاز علمى قرآن، ج1، ص83ـ84.
[6]. نمونه، ج10، ص110ـ111; ج17، ص29; پیام قرآن، ج8، ص146; دانش عصر فضا، ص55ـ61.
[7]. مطالب شگفتانگیز قرآن، ص41.
[8]. تاریخ علوم، ص264ـ267.
[9]. مفردات، ص585، «عمد».
[10]. مطالب شگفتانگیز قرآن، ص25ـ26; المیزان، ج17، ص89; نمونه، ج18، ص382.
[11]. دانش عصر فضا، ص25ـ36; الجواهر، مج9، ج17، ص144، 167ـ172; قرآن و آخرین پدیدههاى علمى، ص131.
[12]. القرآن و العلم، ص35ـ36; پیشگوئىهاى علمى قرآن، ص34.
[13]. فیزیک نوین، ص20; مجله اطلاعات علمى، ش193.
[14]. پژوهشى در اعجاز علمى، ج1، ص168.
[15]. همان، ص169.
[16]. نمونه، ج18، ص386ـ389; دانش عصر فضا، ص26ـ36.
[17]. مفردات ص645، «فلک».
[18]. نمونه، ج18، ص387.
[19]. مقایسهاى میان تورات، انجیل، قرآن و علم، ص215ـ216; دانش عصر فضا، ص26; معارف قرآن، ص252.
[20]. دانش عصر فضا، ص37.
[21]. فیزیک نوین، ص20ـ21.
[22]. مفردات، ص384، «زوج»; نمونه، ج18، ص377ـ378.
14
[23]. نمونه، ج18، ص378; زنده جاوید و اعجاز جاویدان، ص39ـ43.
[24]. نمونه، ج22، ص376; اعجاز قرآن، ص15; نگرشى به علوم طبیعى در قرآن، ص24.
[25]. تفسیر نوین، ص11.
[26]. تصویر جهان در فیزیک، ص94ـ95.
[27]. منهج الصادقین، ج5، ص158; رهبران راستین، ص288ـ294; مرزهاى اعجاز، ص118.
[28]. مجمع البیان، ج6، ص513; باد و باران در قرآن، ص92، 95; التفسیر العلمى للقرآن فى المیزان، ص461ـ463.
[29]. راه تکامل، ج1، ص75.
[30]. مطالب شگفتانگیز قرآن، ص62ـ63; پیشگویىهاى علمى قرآن، ص91ـ93; رهبران راستین، ص288ـ294.
[31]. زنده جاوید، ص35، 39.
[32]. طب در قرآن، ص84.
[33]. مقایسهاى میان تورات، انجیل، قرآن و علم، ص276، 280.
[34]. تاریخچه زمان، ص145ـ149.
[35]. نمونه، ج20، ص228; ج13، ص394ـ395; التمهید، ج6، ص129ـ139; اعجاز علمى قرآن، ج1، ص104.
[36]. الصافى، ج3، ص337ـ338; المیزان، ج14، ص278ـ279; نمونه، ج13، ص395ـ396; پژوهشى در اعجاز علمى قرآن، ج1، ص96ـ97.
[37]. رسائل ابنسینا، ص128ـ129، هفت آسمان،ص8; التفسیر الکبیر،ج2، ص156; زمین و آسمان و ستارگان ازنظرقرآن،ص229.
[38]. نمونه، ج15، ص568ـ569.
[39]. مرزهاى اعجاز، ص119; مطالب شگفتانگیز قرآن، ص35ـ36; القرآن یتجلى فى عصر العلم، ص149.
[40]. پرتوى از قرآن، قسمت اول، ج30، ص105; اعجاز علمى قرآن، ج1، ص176ـ177.
[41]. اعجاز قرآنى از نظر علوم امروزى، ص80ـ84.
[42]. تاریخ علوم، ص118 به بعد; خوابگردها، ص161 بهبعد.
[43]. اسلام و هیئت، ص174ـ175.
[44]. التمهید، ج6، ص34.
[45]. فى ظلال القرآن، ج4، ص2523; اولین دانشگاه و آخرین پیامبر، ج1، ص135ـ144.
[46]. نمونه، ج13، ص396; ج14، ص508ـ509; الکون و الانسان بین العلم و القرآن، ص122ـ123.
[47]. قرآن و علم امروز، ص69ـ70.
[48]. الاعجاز الطبى فى القرآن، ص117ـ122; نمونه، ج2، ص124ـ126; طب در قرآن، ص149ـ157.
[49]. کتاب مقدس، تثنیه 14: 26; متى 26: 29.
[50]. تهذیب، ج9، ص118ـ119.
[51]. نمونه، ج2، ص138ـ139; طب در قرآن، ص50ـ51.
[52]. اعجاز قرآن از نظر علوم امروزى، ص54ـ63.
[53]. کتاب مقدس، لاویان، 15: 19ـ25.
[54]. نمونه، ج27، ص440.
[55]. همان، ج5، ص386ـ387.
[56]. همان، ج18، ص464ـ466.
[57]. همان، ج19، ص16ـ17.
[58]. همان، ج5، ص435.
[59]. همان، ج11، ص182ـ183.
15
منبع: دائره المعارف قرآن کریم (جلد 3) - مرکز فرهنگ و معارف قرآن
نظر شما