موضوع : پژوهش | مقاله

اعجاز قرآن/‌تشریعى: اثبات وحیانى‌بودن قرآن از راه تشریع قوانین جامع و متعادل در آن

فهرست عناوین

فهرست عناوین

منابع4
منبع: دائره المعارف قرآن کریم (جلد 3) - مرکز فرهنگ و معارف قرآن5

نویسنده : سید محمود دشتى

از وجوه اعجاز قرآن کریم که اخیراً برخى مفسران بر آن تأکید کرده‌اند اعجاز تشریعى آن است. از نظریات مربوط به این جنبه اعجاز قرآن برمى‌آید که معتقدان به آن، فوق‌العاده بودن مجموع دستورالعملهاى قرآن کریم در زمینه‌هاى فردى و اجتماعى زندگى بشر را، نشانه‌اى بر الهى‌بودن آن دانسته‌اند که نه قابل نقض است و نه صدور آن از جانب فردى امّى و تعلیم ندیده امکان‌پذیر.

تأکید بر این بعد از اعجاز قرآن کریم را براى نخستین‌بار در تفسیر بلاغى مى‌بینیم. وى در مقدمه تفسیر آلاء‌الرحمن در بحثى کوتاه و کلى درباره وجوه مختلف اعجاز قرآن، اعجاز از جنبه تشریع عادلانه و نظام مدنى قرآن کریم را یاد کرده است. بلاغى در تبیین اعجاز تشریعى قرآن بر دو‌نکته تأکید کرده است: نخست به ویژگى رسول‌خدا اشاره مى‌کند که در عصر خویش و از جهت محیطى که در آن رشد کرده و مردمى که در‌میانشان مى‌زیسته همراه با عادتهاى بدوى آنان، بشرى عادى بوده است، بنابراین، با در نظر گرفتن این شرایط براى آورنده قرآن کریم و تأمل و دقت در احکام و قوانین حقوقى و اجتماعى و خانوادگى، عادتاً براى چنین بشرى عادى ممکن نیست بدون پشتوانه وحى الهى، جاعل قوانین باارزش و معقول موجود در قرآن‌کریم باشد.

سپس وى براى برجسته‌تر نشان دادن احکام مدنى و حقوقى قرآن کریم به برخى احکام مخدوش و نامقبول و آمیخته به خرافات موجود در عهد قدیم و جدید اشاره کرده و خواننده را به مقایسه میان احکام قرآن کریم با عهدین فرا مى‌خواند، با این حال، تفصیل بیشتر بحث را به بخشهایى از دو کتاب دیگرش الهدى الى دین المصطفى و الرحلة المدرسیه ارجاع مى‌دهد.[105]

همزمان با بلاغى، رشیدرضا یکى از وجوه اعجاز قرآن را اعجاز در علوم دینى و تشریع معرفى کرده است. به نظر وى معارف الهى، اصول عقاید، احکام عبادات، قوانین، فضایل و آداب و قوانین سیاسى، مدنى و اجتماعى قرآن کریم که با شرایط هر زمان و مکانى سازگار است از ظاهرترین وجوه اعجاز آن است. نکته قابل توجه در دیدگاه وى این است که افزون بر برتر دانستن قوانین و معارف قرآن کریم در مقایسه با احکام دیگر کتابهاى آسمانى، به مقایسه احکام قرآن با دیگر قوانین موضوعه بشرى نیز روى آورده است، با این حال او نیز مانند بلاغى شخصیت رسول‌گرامى اسلام را که امّى و تعلیم ندیده بوده مورد توجه قرار داده و این همه را نشانه وحیانى‌بودن معارف و قوانین و احکام قرآن کریم معرفى کرده‌است.[106]

1

 

همزمان با طرح این آرا جریان فکرى دیگرى در میان برخى دانشمندان شیعى، چون میرزا‌مهدى اصفهانى و شیخ مجتبى قزوینى شکل گرفت که منحصراً اعجاز در علوم و معارف و احکام قرآن کریم را اعجاز معرفى کرده و آیات تحدّى را به همین بُعد از اعجاز ناظر دانسته‌است.[107] (ر‌اعجاز‌هدایتى و‌معارفى)

نظریه اعجاز تشریعى، پس از این از سوى قرآن‌پژوهان پیگیرى شد، چنان‌که اعجاز در تشریعیات قرآن کریم و قوانین و احکام این کتاب آسمانى در آثار علامه طباطبایى[108] و خویى[109] از شاگردان بلاغى، انعکاس یافته و پس از این دو نیز در آثار دیگران بر آن تأکید و به‌طور مبسوط‌ترى به بحث گذاشته شده است.[110]

در میان قرآن‌پژوهان عرب نیز پس از رشیدرضا، زرقانى در معرفى چهارمین وجه اعجاز در بحث «وفاؤه بحاجات البشر» به زمینه‌هاى متنوع و مختلفى از تشریعیات قرآن کریم اشاره کرده و در استدلال براى اثبات آن بر مقایسه میان احکام فردى و اجتماعى قرآن با قوانین مصوب در کشورهاى غربى تأکید ورزیده است.[111] برخى از دیگر قرآن پژوهانى که به این بعد از اعجاز قرآن پرداخته‌اند، وهبة زحیلى در القرآن‌الکریم بنیته التشریعیه، على احمد بابکر در الاعجاز التشریعى فى القرآن،اسماعیل ابراهیم در القرآن و اعجازه التشریعى و قره داغى در الاعجازالتشریعى فى‌القرآن والسنه هستند که هریک کتابى مستقل در تبیین اعجاز تشریعى قرآن کریم سامان داده‌اند. این پژوهشگران، اثبات اعجاز تشریعى قرآن کریم را بر امورى چند از قبیل امّى بودن پیامبر اسلام، مقایسه احکام قرآن با احکام عهدین، مقایسه احکام قرآن با قوانین مدون بشرى رایج در جوامع پیش از اسلام، نیز قوانین رایج در جوامع پیشرفته غربى، مبتنى ساخته و براى تشریعیات قرآن و قوانین فردى و اجتماعى آن نسبت به سایر قوانین، ویژگیها و امتیازاتى را برشمرده‌اند.

برخى از این ویژگیها عبارت‌اند از: ملایم بودن با فطرت بشرى، متناسب بودن با تواناییهاى انسان، به‌گونه‌اى که نه موجب اختلال نظام زندگى انسان شود و نه موجب عسر و حرج باشد، سازگارى با سنن صحیح اجتماعى و عدم تنافر با طبع آدمى، برخوردارى از ضمانت اجرایى، سازگارى با عقل و علم، اعتدال و در نظر گرفتن مصلحت فرد و جامعه.[112]

دو ویژگى دیگر تشریعیات قرآن کریم، مهم‌تر تلقى شده است:

1. مبرّا بودن آن از هرگونه‌گرایش انحرافى از قبیل افراط و تفریط، یا ناسازگارى با عقل و فطرت و علم و آمیختگى با خرافات. با اینکه احکام تشریعى قرآن کریم در مقطع زمانى ومکانى خاص و در محیطى با اقتضائات و شرایط ویژه صادر شده است و پاسخگوى نیازهاى متناسب با محیط و فرهنگ خاصى بوده; اما آن شرایط و مقتضیات، تشریعیات قرآن کریم را به زمان و مکان و فرهنگ خاصى، محدود نساخته است. چیزى که تاکنون در هیچ یک از قوانین وضع شده به دست انسانها مشاهده نشده‌است.[113]

2

 

2. جامعیت احکام و تشریعیات قرآن کریم که درباره حیات انسان، سه بعد را که لازمه زندگى اجتماعى وى در این جهان است، رعایت کرده: رابطه انسان با شئون فردى و شخصى خود، رابطه وى با جامعه‌اى که در آن زندگى مى‌کند و رابطه وى با آفریدگارش که اخلاق و معنویت و کرامت انسانى نیز در همین راستا مطرح مى‌شود. این درحالى است که قوانین بشرى، تنها شئون اجتماعى زندگى انسان را جهت بخشیده و از بقیه شئون آن، به ویژه رابطه انسان با پروردگارش به‌کلى غفلت ورزیده است. این بعد سوم، زندگى انسان را کاملا متعادل ساخته و از انحصار در محدوده نیازهاى جسمانى درآورده و به انسان چهره ملکوتى مى‌بخشد.

تشریع عبادات در اسلام به‌گونه‌اى پاک و خردپسند و موافق با فطرت اصیل انسانى عرضه‌شده و ادعیه و اذکار آن حاکى از توحیدى‌ناب و معنویتى پاک است و غرض اصلى از تشریع آنها طهارت درون انسان و رشد و تکامل اوست.

ابواب معاملات و درکنار آن احکام اجتماعى اسلام، آن اندازه گسترده و فراگیر است که مایه حیرت دین پژوهان گردیده و اصولا شریعتى به این گستردگى که همه ابعاد حیات جامعه را زیر دیدگاه خود قرار داده و در هریک، نظر داده باشد در دست نیست.[114]

بنابراین، مقصود معتقدان به اعجاز تشریعى قرآن این نیست که در هیچ‌یک ازقوانین وضع‌شده از سوى بشر، یا احکام و قوانین تشریع‌شده در سایر ادیان، قوانینى همانند احکام و قوانین موجود در قرآن کریم یافت نمى‌شود، بلکه مقصودشان این است که مجموعه احکام و قوانین قرآن کریم در جهت تکامل و سعادت بشر بوده و هیچ یک از آنها انحرافى، آمیخته به خرافات، خارج از اعتدال، یک سو نگرانه و قابل نقض نیست.

هنگامى که این ویژگیها و ویژگى جامعیت احکام قرآن که در همه شئون فردى و اجتماعى زندگى بشر نظر داده، در کنار ویژگى آورنده آنها که فردى امّى و تعلیم ندیده بوده، در نظر گرفته شود، اعجاز قرآن کریم از این بعد ثابت مى‌گردد. در زمینه جامعیت احکام قرآن، گفتنى است که برخى قرآن پژوهان، سنت قطعى رسول گرامى اسلام(صلى الله علیه وآله)را که در مقام تبیین و تفصیل احکام قرآن یا تأسیس احکام جدید بوده نیز مشمول اعجاز تشریعى قرار داده‌اند.[115]

3

 

در این میان صبحى صالح بر نظریه اعجاز تشریعى خرده گرفته و معتقد است که به این وجه از اعجاز قرآن تحدّى نشده است.[116] وى همگام با نظر مشهور، معتقد است چون تحدّى قرآن ناظر به اعجاز بیانى است، نمى‌توان از اعجاز تشریعى قرآن دفاع کرد. برخلاف دیدگاه وى، به نظر مى‌رسد دست کم برخى آیات تحدّى ناظر به جنبه‌هاى معارفى و معنایى قرآن کریم شامل تشریعیات باشد[117](قصص/28،49; طور/52،34) و معتقدان به اعجاز تشریعى در همه موارد، آن را در کنار اعجاز در معارف قرآن در نظر گرفته‌اند.[118] برخى دیگر نیز دایره احکام را چندان گسترده دانسته تا شامل احکام دینى، اعتقادات و معارف و اخلاق نیز‌بشود.[119]

نظریه اعجاز تشریعى، گرچه در زمان معاصر مطرح گردیده; اما اصل طرح آن ریشه تاریخى دارد و نخستین نظریات در این باره را در آثار مفسران کهن مى‌توان مشاهده کرد، چنان‌که باقلانى (م.403‌ق.) در اعجازالقرآن در بحث «ما‌فى‌القرآن من الشریعة والاحکام» به همین جنبه از اعجاز قرآن نظر داشته است[120]; نیز قرطبى[121] (م.671‌ق.)، ابن‌جزى[122] (م.741‌ق.) و‌آلوسى[123] (م.1270‌ق.) احکام قرآن را از جمله وجوه اعجاز آن معرفى کرده‌اند. چنانچه احکام قرآن را بخشى از معارف آن بدانیم در این صورت از مفسران بیشترى در گذشته مى‌توان نام برد که به اعجاز تشریعى اشاره کرده‌اند. ( راعجاز هدایتى و معارفى)

4

 

 

منابع

 

آلاء الرحمن فى تفسیر القرآن; ابواب الهدى; الاعجازالتشریعى فى القرآن والسنه; اعجاز القرآن، باقلانى; برهان رسالت; بیان‌الفرقان; البیان فى تفسیر القرآن; التسهیل لعلوم التنزیل; تفسیر المنار; تفسیر موضوعى قرآن کریم; التمهید فى علوم القرآن; الجامع لاحکام القرآن، قرطبى; روح المعانى فى تفسیر القرآن العظیم; علوم قرآنى; فقه پژوهى قرآن; القرآن الکریم بنیته التشریعیة و خصائصه الحضاریه; قرآن و آخرین پیامبر; مناهل العرفان فى علوم‌القرآن; المیزان فى تفسیرالقرآن.

 

 

 

 

 

 

[105]. آلاء الرحمن، ص‌13‌ـ‌14.

[106]. تفسیر المنار، ج‌1، ص‌206‌ـ‌207.

[107]. ابواب‌الهدى، ص3; بیان‌الفرقان، ج2، ص196ـ197، 199، 206.

[108]. المیزان، ج‌1، ص‌59‌ـ‌60.

[109]. البیان، ص‌61‌ـ‌68.

[110]. ر.ک: برهان رسالت، ص‌177‌ـ‌222; قرآن و آخرین پیامبر، ص250‌ـ‌278; التمهید، ج6، ص212ـ339.

[111]. مناهل العرفان، ج‌2، ص‌331‌ـ‌334.

[112]. القرآن الکریم بنیته التشریعیه، ص‌38‌ـ‌43; فقه‌پژوهى قرآنى، ص‌101.

[113]. ر. ک: التمهید، ج‌6، ص‌212‌ـ‌339; علوم قرآنى، ص‌215‌ـ‌216.

[114]. علوم قرآنى، ص‌215‌ـ‌216.

[115]. القرآن الکریم بنیته التشریعیه، ص‌44‌ـ‌51; الاعجاز التشریعى فى‌القرآن والسنه، ص‌9.

[116]. مباحث فى علوم القرآن، ص‌320‌ـ‌321.

[117]. بیان‌الفرقان، ج2، ص308; تفسیر موضوعى، ص138.

[118]. آلاءالرحمن، ص13ـ14; تفسیرالمنار، ج1، ص206; البیان، ص‌45‌ـ‌67.

[119]. القرآن الکریم بنیته التشریعیه، ص‌27‌ـ‌29; التمهید، ج‌6، ص‌212 به بعد; علوم قرآنى، ص‌215 به بعد.

[120]. اعجاز القرآن، ص‌66.

[121]. تفسیر قرطبى، ج‌1، ص‌54.

[122]. التسهیل، ج‌1، ص‌14.

[123]. روح المعانى، مج‌1، ج‌1، ص‌57.

 

5

 

 

منبع: دائره المعارف قرآن کریم (جلد 3) - مرکز فرهنگ و معارف قرآن

نظر شما