موضوع : پژوهش | مقاله

سیاست خارجی جدید مصر

اگر چه مصر هنوز توسط ارتش اداره می شود و تا انتخاب یک حکومت دموکراتیک چندین ماه فاصله دارد، ولی سیاست خارجی آن از هم اکنون دست خوش تحول شگرف شده است. هفته گذشته، رژیم مصر ناظر بر آشتی بین جنبش های فلسطینی فتح و حماس بود – معامله ای که دیپلمات های آنها بدون مشورت با اسراییل یا ایالات متحده منعقد کردند. وزیر خارجه کابینه موقت و غیرنظامی مصر، نبیل العربی، در مصاحبه ای با خبرنگار روزنامه واشنگتن پست تأیید کرد که قاهره به محاصره نوار غزه که توسط رژیم مبارک صورت گرفته بود خاتمه خواهد داد و به سوی عادی کردن روابط با ایران پیش خواهد رفت.
آقای العربی گفت "مصر در روابط خود با همه کشورهای جهان تحول ایجاد کرده است. اگر می خواهید این مطلب را به من بگویید – ایران دشمن نیست. ما هیچ دشمنی نداریم. در هیچ کجا."
این اظهارات می توانند برای دولت اسراییل که پیمان فلسطین را رد کرده است و برای عده ای در واشنگتن که به نقش مصر به عنوان یک شریک نزدیک ایالات متحده در محاصره ایران و در هدایت مذاکرات اسراییلی- فلسطینی عادت کرده اند ، باید نگران کننده باشد. اظهارات العربی و عمرو موسی، رییس پیشین اتحادیه عرب که در نظرسنجی های اولیه برای انتخابات ریاست جمهوری آینده در صدر فهرست قرار دارد، حاکی از آن است که مصر و ایالات متحده احتمالا در مسائلی چون تحریم علیه ایران و این که آیا این تحریم ها واکنش صحیحی در برابر جاه طلبی های هسته ای ایران می باشد، از هم فاصله بگیرند. آقای موسی در مصاحبه جداگانه ای به واشنگتن پست گفت "مسئله هسته ای در خاورمیانه یعنی اول اسراییل و بعد ایران."
با این وجود موردی وجود دارد که می توان نتیجه گیری کرد امکان دارد تغییرات در سیاست های مصر به نفع ایالات متحده و اسراییل تمام شوند. اول این که هم آقای العربی و هم آقای موسی گفتند که مصر پیمان صلح خود را با اسراییل حفظ خواهد کرد و به روابط نزدیک با واشنگتن ادامه خواهد داد. مصر از اهداف یک راه حل مسالمت آمیز دو کشوری در خاورمیانه و همچنین از یک هدف جدید دیگر یعنی تحولات مردم سالارانه در دنیای عرب حمایت خواهد کرد.
سیاست خارجی پیشین مصر اغلب مسموم بود. با ابتکارهای بین المللی برای دموکراسی و حقوق بشر مخالف بود و به تلاش هایی که در سازمان ملل برای لکه دار کردن اسراییل صورت می گرفت، ملحق می شد. به طور مرتب قول هایی به واشنگتن می داد و آنها را انجام نمی داد – مانند تلاش های مصر برای برقراری آتش بس بین اسراییل و حماس. در ضمن ایالات متحده به طور معمول در مورد سرکوب داخلی و ضعف خارجی مصر مقصر شناخته می شد.
یک مصر مستقل تر فرصت خواهد داشت تا بار دیگر نقش سنتی خود را در رهبری اعراب – به هزینه احتمالی ایران و متحدانی چون سوریه - به دست آورد. اگر قاهره بتواند بخشی از نفودی که آن رژیم ها اکنون بر روی حماس دارند به خود اختصاص دهد، احتمالا خواهد توانست جنبش را به سوی سازش هایی که برای هر گونه معامله ای در خاورمیانه ضروری می باشد، سوق دهد. قاهره همچنین می تواند به نیرویی تبدیل شود که تضمین کند موج تغییرات مردم سالارانه توسط دیکتاتوری های باقیمانده – خواه سوریه باشد یا عربستان سعودی - معکوس نخواهد شد.
پیمان فلسطین که از بسیاری از جهات لاینحل باقی می ماند می تواند آزمایش مهمی برای مسیر جدید مصر باشد. پیمان مزبور احتمالا عواقب منفی بزرگی مانند پایان حکومت فلسطینی مترقی در کرانه باختری را به دنبال خواهد داشت. ولی دولت اوباما باید مصر را تحت فشار قرار دهد تا نشان دهد که خط مشی جدید آن منجر به نتایجی مانند پایان قطعی به حملات علیه اسراییل و آزادی سرباز اسراییلی که توسط حماس به اسارت گرفته شده، خواهند شد. دولت پیشین مصر به مدت پنج سال نتوانست آن گروگان را آزاد کند. اگر آقای العربی بتواند وی را آزاد کند، می تواند ثابت کند که دیپلماسی مصر بار دیگر در صحنه است.


منبع: / سایت خبری / فرارو ۱۳۹۰/۲/۲۲

نظر شما