بالاخانهها، فراموش شده معماری روستای یکهباغ قم
روستاها به واسطه کارکرد اساسی خود تامین کننده بسیاری از نیازهای زیستی، سکونتی و اقتصادی جامعه هستند. در طی چند دهه اخیر روستاها در ایران تحت تاثیر تغییرات اجتماعی به لحاظ زیستی دگرگونیهایی را در خود شاهد بودهاند. کافی است فقط نیم قرن به گذشته بازگردیم. روستا الگوی تولید بوده و از اهمیت اجتماعی و اقتصادی زیادی برخوردار بوده است. اما با گسترش زندگی مدرن، روستاها نیز روی خوش به تغییر شیوه زندگی نشان دادند و نمادهای ساختاری زندگی خود را به این تغییرات سپردهاند. مسکن به عنوان نماد زندگی و هویت روستاها بیشترین آسیب را به لحاظ تغییر نماد روستایی و غلبه نمادهای شهری بر معماری روستایی در خود جای داده است.
معماری سنتی فضای مادی و معنوی بشر را به گونهای فراهم میکند که از خلوص و صمیمیت، تعادل و آرامش برخوردار باشد. از جمله این معماری میتوان به معماری موجود در خانههای سنتی که دارای ویژگیهای منحصر بهفرد و زیبایی هستند اشاره داشت. هم معماری موجود در این خانهها و هم عوامل تأثیرگذار درشکلگیری آنها، همگی با توجه به نیازهای کاربران و موقعیت خانهها شکل گرفتهاند که از جمله آنها میتوان به اقلیم هر منطقه اشاره کرد. بنابراین می توان گفت خانههای سنتی بیشترین سازگاری با طبیعت و اقلیم را دارند که این سازگاری به واسطه دیدگاه طبیعتگرایانه معماران این بناها است. معماران با طراحی درست و توجه به آسایش استفادهکنندگان توانستهاند در عین سادگی، پاسخگوی نیاز ساکنان خانهها باشند. یکی از این فضاها “بالاخانه” ها هستند که کاربردهای چند منظورهای داشتند.
دهخدا در لغت نامهاش “بالاخانه” را اینگونه تعریف میکند: اتاقی در طبقه دوم ساختمان دوطبقه. اتاقی که بر پشت بام سازند. در فرهنگ فارسی معین “بالاخانه” ساختمان کوچک با یک یا چند اتاق در قسمت فوقانی خانه و مستقل از آن تعریف شده است.
“بالاخانه” از مهمترین بخشهای ساختمان در روستاهای غرب و جنوب غرب قم بودهاست و در بیشتر خانههای سنتی روستاهای بخش سلفچگان و خلجستان و به طور ویژه روستای “یکهباغ” قابل رویت است. قالب کارکرد “بالاخانه” در روستای یکهباغ سکونت زوجهای جوان خانواده در بدو ازدواج، محل پذیرایی از مهمانان، محل استراحت در فصول گرم سال و فراوری و نگهداری از خشکبار در فصول مختلف سال بوده است.
با پرسه در کوچههای آبادی، تنها یک واحد مسکونی زنده و شاید به تعداد انگشتان یک دست ویرانه، با مشخصات فرهنگ و اقلیم روستا را شاهد هستیم. چرایی این اتفاق را باید در تغییر دیدگاههای اقتصادی از بخش کشاورزی به صنعت و خدمات و به عبارتی تحولات اقتصادی و اجتماعی بر گرفته از تغییر مناسبات شهر و روستا که به صورت مجموعهای مرتبط با یکدیگر در این تغییر کابری تاثیر داشتهاند دید.
اقتصاد مولد روستایی به دلیل بیتوجهی به ظرفیتهای آن به مشاغل خدماتی و واسطهگری تبدیل شدهاند و به عبارت سادهتر، تلاش برای آسان کردن کسب روزی باعث شده تا خیل مشتاقان زندگی بهتر به سوی شهرها گسیل شوند. در کنار این مهم بایستی تغییر نسل روستا و به دنبال آن تغییر سبک زندگی از دهقانی به مستمری بگیری را نیز عامل مهم و تاثیرگذاری دانست که باعث شده تا خانهها کارکرد تاریخی خود را از دست بدهند و تنها به عنوان سرپناه مورد استفاده قرار بگیرند. به هر روی برای حفظ فرهنگ، اجتماع و تاریخ یکهباغ، بایستی میراث گذشتگان را پاسدار بود و با مرمت و بازسازی معدود بناهای باقیمانده توسط مالکان علاوه بر حفظ هویت آبادی، در جهت معرفی آن به عنوانی میراثی اختصاصی اقدام نمود.
اگر سری به روستاهای شرقی و شمالی استان اصفهان و یا استان یزد بزنید با منازل روستایی روبهرو میشوید که بازسازی شدهاند و اکنون میزبان مسافران و گردشگران و جهانگردان، تحت عنوان اقامتگاههای بومگردی قرار گرفتهاند. تمام این اقامتگاهها با هدف حفظ و پاسداشت فرهنگ بومی و سنتی هر منطقه و افزایش ورود گردشگران به آن نواحی ساخته شده است و توانسته علاوه بر معرفی تاریخ، فرهنگ و اجتماع روستا منبع درآمدی برای فرزندان آن دیار باشد.
روستای یکهباغ در ۵۶ کیلومتری قم، در دامنه کوه خستک واقع شده و از توابع بخش سلفچگان است.
امیر محمدتقی
نظر شما