گوهر وحی - اخباری در فضیلت قرآن
فهرست عناوین
نویسنده : ابوالمظفّر اسفراینی
منبع: گنجینه : فروردین 1383، شماره 37
کلام الهی
اندر بیان ترجمه برخی از اخبار که اندر فضیلت قرآن آمده آن است که اول بدانی که فضیلت کتاب خدای عزَّ و جلَّ بیشتر از آن است که آن را اندر فصلی یا اندر کتابی حصر شاید کرد، و چون جمع شاید کردن فضیلت چیزی، که آن کلام خدای عزّوجلّ باشد، و سفیر آن جبرئیل علیهالسلام باشد و رساننده آن محمد مصطفی صلیاللهعلیهوآله و علمِ اولین و آخرین اندر آن مجموع باشد؟! و بدان که رسول صلیاللهعلیهوآله گفت: فضل قرآن بر دیگر سخنها، چون فضل خدای است بر خلق.
1
کتاب شگرف
و اندر روایتِ مرتضی علی علیهالسلام است از مصطفی صلیاللهعلیهوآله که یاد همی کرد فتنهها را که باشد؛ گفتم: راه بیرون شدن از آن فتنه چه باشد؟
رسول گفت: کتاب خدای عزّوجلّ که اندر آن است جز آنچه از پیش شما بود، و فصل است حکمی که اندر میان شما باشد، آن است جدّی که اندر آن، هَزل نباشد. هر آن جباری که آن را بگذارد، خدای وی را بشکند، و هر که هدایت، جز از او جوید، حق تعالی او را گمراه و بیراه کند. آن است که هواهای مختلفان، آن را بِنَگردانند، و آن است که بسیار خوانند و علما از آن سیر نگردند، و به عجایب آن بِنَرِسند. «و چون آن بشنیدند به زبان گفتند: ما قرآنی شگرف را شنیدهایم» (جن، 1) هر که بدان گوید راست گوید و هر که بدان حکم کند، داد کند، و هر که دست اندر آن زند، به صراط مستقیم راه یابد.
و نیز اندر خبر آمده است از پیغمبر صلیاللهعلیهوآله آنچه معنی آن است که: هر که وی را سه یکی از قرآن بدهد، سه یکی از پیغمبر داده باشند، و هر که وی را نیمی از قرآن بدهند، وی را نیمی از نبوت داده باشند، و آنگاه وی را گویند، روز قیامت بر خوان و بشو به هر آیتی درجَتی، تا آنگاه که تمام شود آنچه با وی باشد.
2
تخفیف عذاب
و نیز آمده است از پیغمبر صلیاللهعلیهوآله آنچه معنیش این است که: هر که قرآن از مُصحَف برخوانَد، عذاب از پدر و مادرِ وی تخفیف افتد و اگرچه مشرک بوده باشند، و هر که همه قرآن برخوانَد و پندارد که وی را نه آمرزیدهاند، وی به کتاب خدا استهزاء کرده باشد. و حامل قرآن را اندر آن جهان، ثوابها بدهند. و اگر بمیرد و وی را وامی و قرضی باشد، خدای تعالی، وامِ وی را در روز قیامت بگزارد.
و نیز آمده است از وی صلیاللهعلیهوآله آنچه معنیش آن است که: در روز قیامت، منبرها از نور، که آن را منظوم گردانیده باشند به نور، به نزدیک هر منبری ناقهای بداشته باشند از ناقههای بهشت، آنگاه منادی ندا کند که: کجااند حاملان قرآن؟ بیایید و بر نشینید بر این منبرها، بر شما بیم نه، و بر شما هیچ اندوه نه، تا چون خداوند عزّ و جلّ شمارِ بندگان بکند ایشان را بر آن ناقهها بنشانند، و به عزّ و کرامت به بهشت رسانَد.
3
کلام رحمان
و کسی از رسول خدا صلیاللهعلیهوآله سؤال کرد و گفت: یا رسول الله! ما را حدیثی بگو که ما را بدان انتفاع بُوَد. گفت: اگر خواهید عیش سُعَدا، و موت شُهدا، و رستگاری روز حشر، و سایه روز گرما، و هدایت روز ضلالتْ درس کنید قرآن را که آن است کلام رحمان، و آن است پناه و حرزی از شیطان و آن است رجحانی اندر میزان.
یار و مونس همیشگی
و روایت است از پیغمبر صلیاللهعلیهوآله که: قرآن چون صاحب خویش بیند روز قیامت، یعنی آن کس که قرآن آموخته باشد، آنگاه که گورِ وی بشکافند، بر صورت مردی سیاه چُرده وی را گویند: مرا همی دانی؟ جواب گوید: ندانم.
گوید: من آن یار توام که تو را اندر وقت گرما تشنه همی داشتمی به روز، و تو را بیخواب همی داشتمی اندر شبها، و هر تاجری را تجارت خویش باشد، و تو امروز، ورای همه تجارتها، سریر مُلک بدهند به دست راست. دو حُلّه وی را بدهند به دست چپ، و بر سر وی نهند تاجی که آن را تاجُ الوَقار خوانند، و پدر و مادر وی را دو حُلّه اندر پوشند که قیمت آن از دنیا و اهلِ دنیا بیشتر باشد. ایشان گویند: ما را این به چه پوشانیدند؟ گویند: بدان که فرزندان شما قرآن فرا آموختند. و آنگه وی را گویند که: برخوان و بر شو اندر درجهها از بهشت و غرفههای آن، هرچند که همی خواند قرآن به شتاب یا به ترتیل بر بالا همی شود.
و نیز پیغمبر صلیاللهعلیهوآله گفت: حَمَله قرآن، گرد ایشان ایستاده باشد رحمت خدا، و اندر پوشیده باشند ایشان را نور خدای، و بیاموخته باشد ایشان را کلام خدای، هر که با ایشان دشمنی کند، دشمنی با خدای تعالی کرده باشد، و هر که با ایشان دوستی کرده باشد، دوستی کرده باشد با خدای عزّ و جلّ. و گوید خدای عزّوجلّ: یا حَمَلَةَ الکِتاب خویشتن را دوست گردانید نزد خدای، به توقیر و ترتیل خواندن کتاب خدای عزّ و جلّ دوستی شما بیفزاید، و شما را به خلقِ خویش دوست گردانَد، و دفع کند از خواننده قرآن بلای آخرت و رفع کند از شنونده قرآن بدیهای دنیا و بلاهای آخرت، و بدهند شنونده آیتی را از کتاب خدای تعالی، آن چیز که بهتر باشد از کوه زر، و بهتر از هر چیزی که از عرش تا زمین زیرین باشد.
و بزرگی گفت: علمِ قرآن، قوی علمی است، نیاموزد آن را مگر کسی که قوی باشد از مردمان.
4
حکایتی در این باب
گروهی آمدند به نزدیک فُضَیل بن عیّاض و گفتند: چیزی از کلام خویش بر ما املا کن. گفت: کتاب خدای عزّوجلّ ضایع کردید و کلامِ فُضَیل همی جویید. و اگر شما از کتاب خدای تعالی پرداخته گردید، بیابید اندر آن، شفای همه آنچه را که میخواهید. گفتند: ما قرآن آموختیم. گفت: اندر تعلیم قرآن مشغول گردید تا عمرهای شما و عمرهای اولاد شما دراز گردد. گفتند: چگونه؟ گفت: آنکه قرآن بیاموزانید، تا بدانند اِعراب آن و محکم و متشابه آن، و حلال و حرام آن، و ناسخ و منسوخ آن. چون آن بدانید، مشغول گردید به آن [بهجای] کلام فضیل. آنگاه گفت: بسم الله الرحمن الرحیم، ای مردم! از سوی پروردگارتان پندی برای شما و شفابخشِ دلها و رهنمود و رحمتی برای مؤمنان آمده است. (یونس، 57)
نظر شما