پژوهشی انتقادی در باب وضعیت اندیشه سیاسی معاصر ایران
—————
چکیده
**********
مقتضیات دوره گذار جامعه ایرانی در تاریخ دوره جدید آن موضوع این گفتار را دارای اهمیت و توجهِ آکادمیک به آن را موجه میکند. گفتار حاضر از نقش عقلانیت ارتباطی در تولید اندیشه سیاسی میپرسد و این فرضیه را پیشنهاد میکند که ایجاد و گسترش عقلانیت ارتباطی (انتقادی)، شرط کافی تولید اندیشه سیاسی معاصر ایران است. بررسی فرضیه فوق بر اساس روش مشارکتی- عملی صورت میپذیرد. مبنای منطقی این روش بر اقناع گذاشته شده است. مطالعه شرایط تولید اندیشه سیاسی جدید ایران، دو سطحِ کلان و خُرد از تفسیر را میطلبد.
سطحِ کلان مطالعه اندیشه سیاسی جدید ایران به بررسی جهان فرهنگی جدید ایران مربوط میشود. این بررسی، بر اساس پروژههای سیاسی گفتار معاصر انجام میپذیرد؛ اما سطحِ خُرد این جستجو، پیرامون عناصر زبانی و ساختار آگاهیِ این پروژهها مطرح میگردد. اصحاب گفتار سیاسی معاصر در بررسی خود از جهان فرهنگی جدید ایران موفق نبودهاند. دلایل عدم توفیق آنها را میتوان در مواردی مانند: عدم توافق در موضوعات و مسایلِ اندیشه سیاسیِ دوره گذار و تعریف موقعیت این اندیشه، عدم اجماع در تعیین حوزه گفتگو درباره اندیشه سیاسی جدید ایران، طرحها و پروژههای نارسای ارایه شده در زمینه اندیشه سیاسی معاصر خلاصه کرد. بنابر این هواداران گفتار سیاسی معاصر نمیتوانند تفسیرِ جامع و کارآمدی از فضایی ارایه دهنده که زمینه سازِ تولید اندیشه سیاسی جدید ایران باشد. همچنین، پروژههای سیاسی اصحاب گفتار معاصر در بررسیِ عناصرِ زبانی و ساختار آگاهیِ اندیشه سیاسی جدید ایران دچار مشکلات اساسی هستند. نتیجه بررسیِ انتقادیِ پروژههای سیاسی گفتار معاصر حاکی از آن است که گفتگویی میان اجزای سنتی و جدید سطوح آگاهی جهانفرهنگیِ ایرانِ دوره گذار صورت نمیگیرد. در غالب این طرحها، عناصر سنتی بدون انجامِ گفتگویی انتقادی، به نفع عناصر متجدد کنار گذاشته میشوند. بنابر این در عمل منادیان انجام گفتگو میان سنت و تجدد، خود از عهده این امر برنمیآیند. اما با همه اینها نباید پروژههای گفتار سیاسی معاصر را فاقد دستاوردهای با ارزشی برای جهان فرهنگیِ جدیدِ ایران دانست.
پروژههای این گفتار، دستاوردهای بزرگی برای جهان فرهنگیِ ایرانِ دوره گذار داشتهاند. توجه دادن به مساله زبان در اندیشه سیاسیِ جدیدِ ایران، ضرورتِ اتخاذِ رهیافتی فلسفی برای مطالعه اندیشه سیاسی، اهمیت شناخت عمیق و دقیقِ سنت و تجدد، ارایه یک تفسیرِ فلسفی از موقعیت «گذارِ» ایران، و در نهایت، اشتغال به اندیشه ورزی به عنوان یک فعالیت آکادمیک در حوزه سیاست از جمله مهمترین دستاوردهای آنهاست.
مطالعه انتقادی حاضر، روزنه های جدیدی را برای مطالعات آتی گشوده است. گسترش مطالعات مقایسه ای (Comparative)، دیدگاه های « بینا – رشته ای» (Interdisciplinary) و بینا – خرده فرهنگی (Inter-Sub-Cultural) نسبت به خرده جهان های فرهنگیِ (Sub-Cultural World) ایران؛ و هم چنین اتخاذ دیدگاهی « فرا – خرده جهان فرهنگی» (Meta-Sub-Cultural World) در قبال جهانِ فرهنگیِ جدیدِ ایران ( New Cultural World) از جمله مهمترین توصیه ها برای مطالعه اندیشه سیاسی جدید ایران است.
The importance of this dissertation lies in the circumstances of the current transient period of the Iranian society. The question of this research is about the role of communicative rationality in the production of political thought. The hypothesis, studied on the basis of participant-practical method, is that the creation and development of communicative rationality is the sufficient condition for the production of contemporary political thought.
The contemporary political-speech scholars have not been successful at the macro level due to reasons such as lack of consent on the subject matters, problems of political thought, a definition of its status, lack of consent in determining the scope of dialogue, the insufficiency of projects and plans presented. At the micro level, the results of the present study show that there is no dialogue between the traditional and modern components of knowledge levels of the cultural world. Despite all these, the contemporary political speech provided the cultural world with many achievements such as drawing attentions towards the importance of language in modern political thought, the necessity of adopting a philosophical approach to study it, the importance of a deep and exact understanding of tradition and modernity, presenting a philosophical interpretation of the ‘transient’ situation, and finally being involved in contemplation over politics as an academic activity.
The present research has paved the way for a number of future studies: expansion of comparative, interdisciplinary, and inter-sub-cultural studies in the realm of sub-cultural world; and adopting a meta-sub-cultural world approach towards the Iranian new cultural world.
نظر شما