موضوع : پژوهش | مقاله

سناریونویسی در 3 گام

مقدمه
انقلاب اسلامی و نظام جهموری اسلامی در آستانه ورود به چهارمین دهه از عمر خود قرار دارد که پس از سه دهه سخت، پرفراز و نشیب و تثبیت کننده برای نظام، امروز انتظار پیروزی و تحولات عمیق در عرصه های گوناگون داخلی، منطقه ای و بین المللی از نظام جمهوری اسلامی وجود دارد. با توجه به این انتظار بالا و پتانسیل نظام جمهوری اسلامی در این عرصه، ضرورت «تحلیل آینده انقلاب» و چشم اندازهای پیش روی، بیش از پیش نماین می شود که می بایست در قالب مقوله «آینده پژوهی انقلاب اسلامی» بدان پرداخته شود. غفلت از تحلیل آینده انقلاب و عدم طراحی مدل های جدید مدیریتی جهت مواجهه با اوضاع پیش آمده، غفلتی پرهزینه و غیر قابل جبران خواهد بود.

ضرورت های تحلیل آینده انقلاب
در پاسخ به این پرسش که چرا باید آینده انقلاب را شناخت، تحلیل نمود و مبتنی بر آن عمل کرد، پاسخ های بسیاری می توان داد که عبارت اند از:

1. آینده پژوهی و شناخت آینده منجر به ایجاد آمادگی در مدیران و سیاست گذاران نظام اسلامی شده و شکی نیست که کیاست و هوشمندی آنان جهت برنامه ریزی برای حرکت به سمت قله های کمال کشور و انقلاب و حفظ نظام اسلامی، یک ضرورت قطعی و غیر قابل چشم پوشی امروز است.
2. استراتژیست های نظام به منظور استمرار انقلاب اسلامی و کارآمدی همه جانبه آن، بارها از آینده پژوهی و شناخت آینده به عنوان ضرورت غیر قابل اجتناب یاد نمودند.
3. روز به روز ترکیب جمعیتی کشور و بافت اجتماعی جامعه پیچیده شده و در نتیجه اوضاع اجتماعی و فرهنگی ناشی از این روند محتوم بسیار پیچیده، در هم تنیده و غیر خطی خواهد بود که آینده پژوهی می تواند زمینه شناخت پیشینی آنها را فراهم نماید.
4. بدون شک در این شرایط نیاز خواهیم داشت نقاط احتمالی آسیب زا و تهدیدزا برای نظام جمهوری اسلامی را شناسایی نماییم. موضوعاتی از قبیل جنبش های اجتماعی، نخبگان، فرهنگ های مهاجم، اپوزیسیون معاند، عادات اجتماعی غلط، ارزش شدن ضد ارزش ها، بی تفاوتی شهروندان، مسئله قومیت ها و... از این جنس مسائل هستند که برای شناخت آنها به آینده پژوهی نیاز خواهیم داشت.
5. از دیگر ضرورت های آینده پژوهی، تدوین استراتژی های خرد و کلان نظام در حوزه های امنیتی، فرهنگی، سیاسی و بین المللی که می بایستی به طور جدی در دستور کار قرار بگیرد.
6. وضعیت متغیر و پرشتاب منطقه ای و پیشرفت های بین المللی که قطعا بر اوضاع کشور ما نیز تأثیرگذار خواهد بود (جهانی سازی، انقلاب ارتباطات، ابرقدرت های جدید جهانی و...) بر پیچیدگی اوضاع خواهد افزود.
7. ضرورت راهبردی در امر هدایت برخی از روندهای اجتماعی و سیاسی کشور از قبیل مسئله تحزب و آینده فعالیت های حزبی درون ساختارهای قانونی و سیاسی جمهوری اسلامی، اقتصاد ملی و مواردی از این دست و بسترسازی جهت بروز استعدادها و پتانسیل های کشور که جز از سوی حاکمیت کلان قابل راهبری نخواهد بود. در اینجا ذکر این نکته ضروری است که آینده پژوهی دانش اقدام است و نه تنها به شناسایی آینده ها می پردازد، بلکه آینده های مطلوب و دلخواه را نیز محقق می سازد یا برای تحقق آن گام بر می دارد.
8. فضاسازی های جدید فکری و فرهنگی از سوی نظام به منظور شکوفا شدن سیاست ها و برنامه ها و همچنین روزآمد شدن سیستم مدیریتی و ساختاری جمهوری اسلامی یک ضرورت برای دهه چهارم است، این روزآمدی نیازمند مطالعات پیشینی شرایط، محیط و اقتضائات است که همه ذیل کارویژه های آینده پژوهی تعریف می گردند.

موارد فوق، تنها بخشی از آن چیزی است که برای ما ضرورت داشتن یک نظام آینده پژوهی برای انقلاب اسلامی در دهه های پیش رو را نمایان می سازد.

سطح گفتمان انقلاب اسلامی
سطح گفتمان از مهم ترین شاخصه های شکل دهنده به هر جنبش و جریان اجتماعی محسوب می شود. در حقیقت مواردی همچون ماهیت نظام ارزشی، افق خواسته ها و مطالبات، نظام سیاسی مطلوب و در نهایت نقشه راه و کنش، اساسی ترین عناصر تشکیل دهنده سطح گفتمان هر نهضت سیاسی و اجتماعی را تجسم می بخشند.

بخشی از آسیب ها یا تهدیدهایی که می توانند گفتمان انقلاب اسلامی را با خطر مواجه نمایند عبارت اند از:
1. تقلیل مردم سالاری دینی به دموکراسی سکولار
2. تقلیل مردم سالاری به حزب سالاری
3. تقلیل موضوع به مسئله
4. فرقه گرایی، قبیله گرایی

تحلیل گفتمان
نظریه گفتمان، به نظام های معنایی می پردازد که در آن، فهم مردم از نقش خود در جامعه شکل گرفته و بر فعالیت های سیاسی فردی و جمعی آنها اثر می گذارد. تحلیل گفتمان ریشه در معناکاوی دارد و قصد آن کشف معنای نهفته در پدیده های اجتماعی است. در این بخش از نوشتار، به دنبال تحلیل گفتمان انقلاب اسلامی ایران هستیم.
انقلاب اسلامی ایران توانست موجد یک فضای گفتمانی باشد که خرده گفتمان های رقیب و حاضر در متن تحولات انقلابی ایران را در درون خود مستحیل سازد و ضمن مفهوم سازی و بازسازی فکری و اندیشه ای، فرهنگ نوینی را در روابط بین الملل رقم بزند که بر مردم سالاری دینی، احیای تفکر اسلامی، وحدت گرایی، عدالت گرایی، مردم گرایی، استکبار ستیزی و استقلال خواهی مبتنی است. در ادامه بخش هایی از گفتمان انقلاب اسلامی را مرور می نماییم:

اسلام، دال مرکزی گفتمان انقلاب
انقلاب اسلامی ایران ریشه های دینی و پیام های عمیق دینی داشت. از این رو نه تنها اسلام، بلکه به طور عام دین و معنویت را به عنوان یک فاکتور مهم زندگی وارد عرصه ی اجتماعی و فرهنگی نمود، امام خمینی پدیدآورنده ی گفتمانی از اسلام بود که با تمامی بداعتش در سنت دیرینه اسلام ریشه داشت. امام چهره ای ایدئولوژیک بدان بخشید که بازتاب تمامی دقایق و عناصر آرمانی و انقلابی سایر گفتمانهای سیاسی – اجتماعی مدرن و رهایی بخش بود. در مرکز گفتمان امام، اسلام یک دین متعالی بود.


گفتمان خاور میانه ای جمهوری اسلامی
محور گفتمان منطقه ای ایران، اسلام گرایی، وحدت گرایی و استقلال گرایی بوده است. انقلاب اسلامی تلاش نمود ملت های خاورمیانه و مسلمانان تحت سیطره استعمار و استبداد را نیز بیدار نماید. بخشی از اصلی ترین محورهای گفتمان خاورمیانه ای جمهوری اسلامی عبارت اند از:

1. گفتمان استقلال گرایی و نفی سلطه منطقه ای و بین المللی
2. گفتمان اسلام گرایی و نفی برتری قومی و نژادی
3. گفتمان همکاری و تعامل بر پایه اعتماد متقابل، تفاهم متقابل و توانایی متقابل
4. گفتمان وحدت گرایی و انسجام اسلامی و طرد فرقه گرایی و قومیت محوری
5. گفتمان حمایت قاطع از جنبش فلسطین و محو اسرائیل
6. گفتمان طرد نیروهای خارجی از منطقه

فضای گفتمان فرهنگی ـ سیاسی انقلاب اسلامی
از بعد فرهنگی، سیاسی، جریان انقلاب (که یک انقلاب فرهنگی بوده است) به دنبال اصلاحات زیادی بود. این انقلاب در تلاش برای گسترش خردورزی میانه رو، با تأکید بر اسلام ناب محمدی و مفاهیم انقلابی بوده است. بخش هایی از عناصر گفتمان انقلاب اسلامی در عرصه سیاسی و فرهنگی عبارت اند از:

1. تبیین خردورزی به عنوان ملاک مقبولیت و دینداری به عنوان معیار مشروعیت
2. حل تعارض بین حق حاکمیت الهی با آرای عمومی و رضایت عامه
3. حل رابطه دین و ملیت با طرح مفهوم امت دینی
4. حل جمع بین اصول گرایی و تکثرگرای به معنای قائل شدن به تکثرگرایی محدود
5. ارائه الگوی آرمانی عملی به معنای اهتمام به عقلانیت در عین حفظ آرمان ها
6. عدالت محوری و اختصاص نقش محوری به مردم
7. تقابل و تخاصم ذاتی انقلاب اسلامی ایران با صهیونیزم بین المللی
8. استکبارستیزی و امریکاستیزی

گام های راهبردی دستیابی به موقعیت برتر
در اینجا پرسشی مطرح می شود که برای دستیابی انقلاب اسلامی به موقعیت برتر و جایگاه راهبردی در تحولات، چه مراحلی نیاز است؟ چه گام هایی را بایست پشت سر گذاشت. به نظر می رسد در پاسخ به این سؤال، می توان سه مرحله نفوذ، تأثیر و جذب را بررسی کرد. در این حوزه عملیاتی قطعا رقبای منطقه ای و جهانی همواره، تلاش گرایان عرصه نفوذ، تأثیر و جذب جنبش هستند. هر یک از این سه حوزه را به شکل خلاصه مورد بررسی قرار می دهیم:

خصیصه های نفوذ:
نفوذ نخستین گام ورود به محیط و مرحله اولیه نمایش قدرت در این نوشتار است که عموما ابزار تأثیرگذاری بر سطوح دولت، نخبگان و ملت است. البته نفوذ نیازمند برنامه ریزی و معطوف به اراده هاست و معلول فرآیند طبیعی و خود به خودی نیست. برای گسترش نفوذ می بایست برنامه ریزی کرد و گام برداشت. نفوذ لزوما جنبه ایدئولوژیک نداشته و اقدام منفعلانه مخاطبین را در بردارد و احتمال عدم پذیرش آن وجود دارد و نیز نتایج آن در کوتاه مدت قابل رؤیت است. نفوذ اولین گام در راستای گسترش یک نظام گفتمانی در عرصه های منطقه ای، ملی و فراملی است.

خصیصه های تأثیر:
تأثیر مختص به مرحله ای است که بازیگر عرصه حضور توانسته است توجه مخاطب را متوجه فراخوان عمومی خود کند و تمهیدات لازم جهت پذیرش مخاطبین را فراهم کند. تأثیر دارای نشانه هایی است که ابتدا افکار عمومی جامعه را متوجه خویش نموده و به سرعت ابعاد مختلف اجتماعی را تحت تأثیر قرار خواهد داد. تأثیر بیش از آنکه محصول فرآیندی مدیریت شده باشند، مبتنی بر پذیرش آگاهانه افراد می باشد. بنابراین اینجاست که تفاوت تأثیر و نفوذ مشخص می شود. نفوذ یک فرآیند برنامه محور و آگاهانه است؛ در حالی که تأثیر فرآیند خود به خود و مبتنی بر مخاطب است. تأثیر می تواند عرصه های مختلفی نظیر تأثیرپذیری از تاکتیک ها، روش ها، شیوه ها را دربرگیرد. به عبارتی تأثیرپذیری محدود به جنبه های مهم و خاص اجتماعی است و قدرت تعمیم پذیری بالایی دارد. لازم به ذکر است تأثیر می تواند جنبه ای ایدئولوژیک داشته باشد.

خصیصه های جذب:
جذب به معنای پذیرش جهت دار، هدفمند و معطوف به اطاعت و فرمانبری است که عمدتا در سطح ملت ها بیشتر امکان پذیر بوده و اتفاق می افتد و مردم نقش اصلی را برعهده دارند. جذب عموما در بازه زمانی طولانی صورت می گیرد؛ پدیده ای همه جانبه و عمیق است و ابعاد سیاسی و اقتصادی و فرهنگی و نظامی را دربرمی گیرد. مهم ترین شاخص جذب، پذیرش الگو و بومی سازی الگوی ارائه شده است که از جنبه ایدئولوژیک بالایی برخوردار است. در یک کلام می توان گفت فرآیند نفوذ، تأثیر و جذب، هر چه جلو می رود ایدئولوژیک تر، غیر قابل کنترل تر، مخاطب محورتر و طولانی مدت تر می گردد.

ظرفیت های نفوذ ایران
پرسش بعد آن است که ظرفیت های نفوذ ایران به عنوان اولین گام دستیابی به اهداف کلان نظام و انقلاب چیست؟ به طور خلاصه می توان موارد ذیل را به عنوان ظرفیت های نفوذ برشمرد:

1. مقاومت در برابر فشارهای بین المللی
2. قدرت و عزت یافتن ایران در جهان و منطقه
3. تلاش در جهت اسلامی و جهانی کردن مبارزه با اسرائیل
4. حمایت مؤثر از جنبش های ضداسرائیلی
5. محوریت ثبات منطقه ای
6. نقش ایران در حل و فصل بحران های منطقه ای

همچنین ظرفیت های فرهنگی انقلاب اسلامی ایران در الگودهی به کشورهای اسلامی منطقه را می توان در موضوعات ذیل بیان نمود:

1. ظرفیت انقلاب اسلامی ایران در تبدیل شدن به قطب فرهنگی جهان اسلام
2. کارآمدی سیاست نه شرقی، نه غربی
3. مواجهه حداکثری با غرب
4. همخوانی الگوی فرهنگی ایران با هویت فرهنگی خاورمیانه
5. بازخوانی جایگاه الگویی ایران در جهان اسلام
6. ظرفیت های علمی ایران
7. برتری های قوم ایرانی

کلام آخر
در پایان، به عنوان نتیجه گیری می توان به ضرورت سناریونویسی برای انقلاب اسلامی ایران اشاره کرد و ضمن یادآوری خصائص اصلی گفتمان انقلاب، به سه گام اصلی سناریونویسی برای انقلاب اشاره کرد. بنابراین می توان گفت به منظور بررسی سناریوهای محتمل در خصوص انقلاب اسلامی ایران، می بایست ابتدا ماهیت انقلاب اسلامی و تحولات آینده را شناسایی و تشریح نمود. سپس روندهای پیش روی انقلاب و تأثیر مؤلفه های اثربخش بر آن را مورد بررسی قرار داد و در پایان تحولات ساختاری انقلاب اسلامی متأثر از مؤلفه های اثربخش را پیش بینی کرد. این تحولات می تواند در سناریوهای مختلف متفاوت باشد.

منبع:  ماهنامه عصر اندیشه شماره 
نویسنده : محمد رحیم عیوضی

نظر شما