وقت بیداری دیده بان فرهنگی کشور است
صدور پیام نوروزی امام خمینی (ره) در فروردین ماه 1359، نقطه عطفی در تاریخ انقلاب فرهنگی بود. امسال شورای عالی انقلاب فرهنگی وارد دهه چهارم عمر خود می شود. این شورا که پس از انقلاب اسلامی با فرمان امام خمینی (ره) تشکیل شد، گسترش و نفوذ فرهنگ اسلامی در شؤون جامعه، تقویت انقلاب فرهنگی، اعتلای فرهنگ عمومی، تزکیه محیطهای علمی و فرهنگی از افکار مادی و نفی مظاهر و آثار غربزدگی را از جمله هدفهای اصلی خود قرار داد. این در حالی است که انتظارهای بیشتری از عملکرد دیده بان فرهنگی و پیشقراول کاروان علمی کشور می رود. یکی از مهم ترین انتقادهایی که برخی از منتقدان عنوان کرده اند، وارد شدن شورای عالی انقلاب فرهنگی به حیطه قانون گذاری است، زیرا شأن این شورا، یک شان کلان نگر و مشورتی است و باید سیاستگذاریهای کلان فرهنگی را در چارچوب مصالح ملی کشور انجام دهد؛ درحالی که این شورا به تصویب مقرراتی می پردازد که به اعتقاد منتقدان، خارج از چارچوب وظایفش است.
اکتفا به چند نشست و برخاست
علی عباسپور تهرانی، رئیس کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس و عضو حقوقی شورای عالی انقلاب فرهنگی، در مجموع عملکرد این نهاد را مطابق با دستورات و منویات مقام معظم رهبری، مثبت ارزیابی نکرده و می گوید: رهبری وظایف مشخص و روشنی را به شورا محول کردند که از جمله آن مهندسی فرهنگی، نقشه جامع علمی کشور و تحول بنیادین در آموزش و پرورش است. اما این شورا هیچ اقدام عملی قابل استنادی به عنوان نقشه راه جهت امور فرهنگی انجام نداده و تنها به چند سمینار و نشست و برخاست اکتفا کرده است.
وی ادامه می دهد: حدود سه سال قبل مقام معظم رهبری زمانی که اعضای دوره جدید شورا را تعیین کردند، در کنار دو وظیفه تحول بنیادین آموزش و پرورش و نقشه جامع علمی کشور، بحث مهندسی فرهنگی را به این شورا محول کرده و بر آن تأکید ورزیدند. ولی می بینیم که برنامه پنجم توسعه تهیه و تدوین می شود اما شورا دخالتی جدی در سیاستهای کلان آموزشی علمی و فرهنگی این برنامه ندارد. در حالی که مسأله آموزش و فرهنگ کشور به صورت کلان بردوش این نهاد گذاشته شده است. منصور کبگانیان، عضو حقیقی شورای عالی انقلاب فرهنگی نیز که کار در بدنه اجرایی کشور را هم تجربه کرده است، با اشاره به مراحل نهایی تصویب نقشه جامع علمی کشور، خاطرنشان می کند: البته در برخی از امور طولانی شدن مصوبات به دلیل حساسیت سیاستگذاری در آن حوزه است. وی ادامه می دهد: بیشترین تمرکز شورا باید بر روی امور کلان باشد و از ورود به مباحث اجرایی جزئی و کم اهمیت بکاهد.
دخالت شورا در امور قوه مقننه و مجریه
عباسپور با انتقاد وارد به شورای عالی انقلاب فرهنگی مبنی بر دخالت در امور قوه مقننه و مجریه موافق است و می گوید: کارهای کوچک در امور اجرایی کشور و در دخالت در امور قانونگذاری مجلس و حتی قوه قضائیه موجب شده شورا از حیطه وظایف و رسالت اصلی خود دور شود. جالب اینکه شورا برای دخالت در این امور جزئی و موازی کاریها برای خود شرح وظایف هم تعیین کرده است.
وی با بیان اینکه شورای عالی انقلاب فرهنگی به مسائل و وظایف اساسی خود که دستور مقام معظم رهبری مبنی بر دیده بانی فرهنگی کشور است عمل نکرده، خاطرنشان می کند: این نهاد باید پیشقراول حرکتهای فرهنگی کشور باشد و ناهنجاریهای فرهنگی کشور را شناسایی کند و با جهت دهی نقشه جامع علمی، حرکت خود را در راستای پیشرفتهای علمی و فرهنگی تسریع نماید. اما شورا همچنان درگیر کارهای کوچک و روزمره است. کبگانیان نیز تا حدودی با این انتقاد موافق بوده و در برخی موارد آن را درست می داند و معتقد است: شورا باید در جایگاه تدوین امور کلان و فرادستی باقی بماند و با ورود به مسائل جزئی، شأن خود را تنزل ندهد.
ضرورت استفاده از توان فکری شورا
حدود سه سال قبل و در اولین جلسه شورای عالی انقلاب فرهنگی خرداد 86، بعد از حکم انتصاب اعضای جدید توسط رهبر انقلاب اعضا با اکثریت آرا موضوعات مهندسی فرهنگی، تهیه نقشه جامع علمی کشور و تحول و نوسازی نظام آموزشی کشور اعم از آموزش و پرورش و آموزش عالی را به عنوان مطالبات رهبری، از اولویتهای شورا قرار دادند. اما با وجود بدنه قوی فکری و ظرفیت برنامه ریزی بالا در میان اعضای شورا، همچنان شاهد طولانی شدن تصویب نهایی این اسناد بالادستی هستیم.
عباسپور با اشاره به توان فکری بالا در شورا و حضور برخی چهره های فرهیخته در میان اعضا، معتقد است از پتانسیلها و ظرفیتهای فکری آنان کمتر استفاده می شود. او خاطرنشان می کند: به اعتقاد بنده، شورای عالی انقلاب فرهنگی باید با تمرکز بر روی موضوعات اساسی علمی و فرهنگی کشور، در راستای خط دهی سیاستگذاریهای کلان سه قوه حرکت کند نه در امور جزئی آنان دخالت نماید.
کبگانیان نیز با تأکید بر اینکه شورای عالی انقلاب فرهنگی به جای پرداختن به امور جزئی باید بر روی سیاست گذاری های کلان متمرکز شود، می گوید: البته بخشی از این دخالت ها را می توان پذیرفت.
وی با اشاره به وظیفه اصلی شورای عالی انقلاب فرهنگی مبنی بر سیاستگذاری های کلان در حوزه های علمی و فرهنگی کشور می افزاید: در برخی موارد خاص هم ورود شورا به حوزه اجرایی لازم است و دست شورا در این امور بسته نیست. اما علی شریعتمداری دیگر عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی با دفاع از عملکرد این نهاد، اقدامات انجام شده را تقریباً مثبت ارزیابی کرده و عنوان می کند: شورا تلاش می کند که به مسائل اساسی مملکت بپردازد. وی ضمن تأکید بر همراهی و همکاری دیگر مسؤولان اجرایی و نیروهای فکری با بدنه شورا، می گوید: اعضای شورا دو هفته یکبار جلسه مشترک با هم دارند و در این نشست باید موضوعات اساسی و بنیادین مطرح شود نه اینکه به حل مسائل روزمره و جزئی مملکت بپردازند.
مرهون تلاش های شورا...
دبیر شورای عالی انقلاب فرهنگی در خصوص انتقادات وارد به شورا، از عملکرد حوزه خود دفاع کرده و معتقد است: این شورا به عنوان یک نهاد ناظر و برنامه ریز برای فعالیت دستگاه های فرهنگی، وظیفه سیاست گذاری و برنامه ریزی در حوزه علم و فرهنگ در ابعاد آموزشی و پژوهشی و شیوه های کلان اداره نهادهای فرهنگی و نیز موضوعات فرهنگ عمومی و دیگر مسائل فرهنگی مرتبط با اقشار مختلف کشور را بر عهده دارد.
محمدرضا مخبر دزفولی اگرچه وضع دستگاه های فرهنگی کشور را مطلوب نمی داند اما موافق بهبود نسبی شرایط فرهنگی در سال های اخیر بوده و آن را مرهون طرح ها و برنامه ریزی های خوب شورای عالی انقلاب فرهنگی دانسته و بر هم افزایی بیشتر دستگاه های فرهنگی کشور تأکید می کند. وی در خصوص انتقادهایی که به این شورا در جهت عملی نشدن مصوباتش می شود، معتقد است: تمام قوانینی که بر اساس آن مدارک تحصیلی دانشگاهیان اعطاء می شود، کارکرد شورای عالی انقلاب فرهنگی است. نظام آموزشی، نظام پژوهشی، نظام پژوهشی دانشگاه ها، نظام هماهنگی بین بخش های تحقیقاتی و... تمام اینها را شورای عالی انقلاب فرهنگی انجام می دهد.
از منتقدان شورا هستم
البته مخبر اظهار می کند: بنده خود جزو منتقدانی هستم که همیشه گفته ام چرا شورای عالی انقلاب فرهنگی نتوانسته است آن اتاق فرمان فرهنگی کشور باشد که مقام معظم رهبری بارها از آن یاد کرده اند؟ وی می گوید: با وجود اینکه مدافع تلاش های مستمر این سی سال گذشته شورای عالی انقلاب فرهنگی هستم، اما اگر از من می پرسید که آیا شورای عالی انقلاب فرهنگی توانسته است، نقش هدایت، راهبری و مدیریت کلان حوزه علم و فرهنگ را در کشور به صورت سازمان دهی شده و بدون عیب و نقص جلو برد، می گویم: خیر! چون چنین چیزی نیست. اما تلاش بسیار گسترده ای در سال های گذشته اتفاق افتاده است. ما امروز در صدد هستیم که آن نقص ها، خلاءها، کاستی ها و... را که در نقش مدیریت کلان فرهنگی به عهده شواری عالی انقلاب فرهنگی گذاشته شده، احیاء و آن را توانمند و بسامان کنیم.
مخبردزفولی در پاسخ به این سؤال که آن نقص ها چیست، می گوید: ما باید در بخش های مختلف، حوزه فرهنگ را از حالت ابهام - به لحاظ شاخص سازی و به لحاظ ارزیابی- خارج کنیم. فرهنگ تا از کیفیت به مقوله های کمیت پذیر تبدیل نشود، این امکان نیست که ارزیابی های درستی از عملکرد فرهنگی و پیشرفت های فرهنگی کشور ارایه داد. وقتی که اعمال سلیقه ای شده و بر مبنای شاخص حرکتی انجام نشد، ممکن است از یک منظر، شخصی بگوید که در فرهنگ خیلی جلو رفته ایم، شخص دیگری هم از یک نگاه دیگر بگوید که ما خیلی جلو نرفته ایم، در حالیکه اگر بر اساس یک سری معیارها و شاخص های مستند این ارزیابی ها صورت بگیرد و قابلیت سنجش پیدا کند، بهتر خواهد شد. دبیر شورای عالی انقلاب فرهنگی همچنان معتقد است که این شورا در شأن سیاست گذاری های کلان قرار دارد و کمتر به امور جزئی می پردازد. با وجود این منتقدان و کارشناسان علمی و فرهنگی کشور همزمان با ورود شورا به دهه چهارم عمر خود، انتظارات و مطالبات بیشتری از این دیده بان فرهنگی کشور دارند و آن تسریع در تدوین و تصویب برنامه راهبردی کلان برای رصد و هدایت دقیق و مؤثر اوضاع علمی و فرهنگی کشور است.
منبع: روزنامه قدس ۱۳۸۹/۰۲/۰۲
نویسنده : زهره کهندل
نظر شما