بیداری اسلامی، رمز حیات ملت ها
دیماه سال گذشته بود که جرقه بیداری اسلامی در تونس زده شد و پس از آن به مصر و سایر ممالک اسلامی کشیده شد. چه جرقهای که ظرف مدّت چند ماه به آتشی افروخته تبدیل میشود و به لیبی و یمن و بحرین میرسد. پس از ماهها فریاد و مبارزه و جهاد علیه حکومتهای طاغوتی، این آتش، دامنگیر حکّام مستبد میشود و ارکان حکومتهای طاغوتی و استکباری را نه تنها در مصر و تونس و لیبی که در سرتاسر دنیا به آتش میکشد. به گونهای که سردمدارانش از این حادثه غیرمترقبه مات و مبهوت و مضطرب و دستپاچه میشوند. در مصر نامبارک سرنگون میشود. سپس در تونس اولین خاستگاه بیداری اسلامی بنعلی به زیر کشیده میشود و در آخرین مورد در لیبی قذافی و طرفدارانش هریک به طرز خفّتباری ریشهکن میشوند. در یمن و بحرین نیز حاکمانش نفسهای آخر را میکشند. زیبایی این وقایع زمانی تجلّی میکند که پس از مدت کوتاهی، ملتها، در آمریکا، انگلیس، ایتالیا، فرانسه، اسپانیا و یونان وسایر کشورهای غربی با بهرهگیری از انقلابهای مردمی کشورهای اسلامی، برضدّ نظام سرمایهداری قیام میکنند و اندیشههای بیداری اسلامی بهصورت ملموس و محسوس در قلب اروپا و آمریکا بازتاب مییابد. گرچه عدهای سعی در تغییر و تحریف این انقلابها داشتند و از آن به انقلابانسانی تعبیر کردند، امّا با فراگیرشدن آن در کشورهای اسلامی و همهگیرشدن شعارها و خواستههای مردم مبنی بر استقرار نظام اسلامی، رسانههای معاند بهرغم میل باطنیشان تغییر موضع داده و به ناچار از این انقلابها به انقلاباسلامی یادکردند.
آنچه امروز در خاورمیانه، که نه، در دنیا شاهد آن هستیم گمشدهای است که ملّت بزرگ ایران 33 سال پیش از این برای یافتنش خون داد. در آن برهه که ملّت مسلمان ایران بیدار میشود و رگ و ریشه حیات حکومت پهلوی را از بیخ و بُن قطع مینماید و نظام جمهوری اسلامی را بهترین گزینه برای حاکمیّت بر ملّت انتخاب مینماید، آن روز این بیداری و این موج عظیم ملّت ایران برای دنیا یک معمّای پیچیده و لاینحلّ بود که چگونه ممکن است ملّتی ضعیف و کاملا وابسته بتواند پایههای حکومتی یک نظام شاهنشاهی با عمر 2500 سال را درهم بکوبد؟ امام بصیر و فهیم ملّت درآن ایّام، از این پیروزی بزرگ رمزگشایی میکند و به تشریح آن میپردازد. او رمز پیروزی انقلاب را در بیداری مردم خفته و غافلی میداند که دیگر آگاه شدهاند. ایشان چندین سال پیش، این نسخه شفابخش را برای همه ملّتهای مستضعف میپیچد و همگان را برای نجات از چنگال استکبار و استبداد به بیداری فرا میخواند.
حضرت امام(ره) در سالهای آخر عمرشان طیّ یک سخنرانی خطاب به مسلمین فرمودند: «مسلمین باید بیدار شوند. مسلمین از سیره انبیاء و خصوصاً مسلمین از سیره پیغمبراکرم باید مطالعه کنند. ببینند چه کرده است و ما باید تأسی کنیم. اگر پیغمبر آمده بود و فقط در مسجد مدینه نشسته بود و قرآن را ذکر کرده بود و دیگر کاری هم نداشت ما هم میرفتیم همین کار را میکردیم ما تأسی میکردیم. اما کسیکه آمدهاست از همان اول که آمدهاست در مکه مشغول مبارزه بودهاست- یک نحوی غیر از آن نحوی که در مدینه دیگر مسلحانه بود- تا وقتی آمد مدینه، در مدینه که آمد حکومت تشکیل داد. فرستاد؛ مبلّغ فرستاد؛ حکومت فرستاد در همه جا؛ آنجایی که دستش میرسید.مژده داد ایشان به مردم که ما میگیریم دنیا را»(1).امام بزرگوار در بخش دیگری از سخنانشان وظیفه مسلمین را به عنوان پیروان پیغمبر خاتم روشن میکنند و میفرمایند: «مسلمین باید تأسی کنند به او که او چه کرد، ما هم باید آن کار را بکنیم: او حکومت تشکیل داد، ما هم باید حکومت تشکیل بدهیم؛ او جنگ کرد، ما هم باید جنگ بکنیم؛ او دفاع کرد، ما هم باید دفاع بکنیم. بنابراین اگر تابع پیغمبر اکرم هستیم، اگر تابع ائمههدی هستیم ببینیم که اینها در ایام حیاتشان چه کردند»(2).
امروز بعد از گذشت بیش از دو دهه مسلمانان برخی از کشورها، چشمان خود را به روی حقایقی که آن روز، رهبر بزرگ ایران آنها را گوشزد کرده بود گشودهاند و بیدار شدهاند. مردم مسلمان منطقه آثار و برکات نظام مبتنی بر مردمسالاری دینی را در آینه تمام نمای حکومت اسلامی ایران مشاهده کردند و با الگوگیری از قیام ملّت ایران در سال 57 بهپاخواسته و تا پای جان مقاومت میکنند.
منبع: روزنامه رسالت ۱۳۹۰/۰۹/۱۳
نویسنده : محمدامین امامی
نظر شما