مدرنیتۀ معکوس؛ غایت اصلاحات عربستان سعودی
موضوع : پژوهش | مقاله

مدرنیتۀ معکوس؛ غایت اصلاحات عربستان سعودی

مبلغان » فروردین و اردیبهشت 1403 - شماره 300

صفحات: 6

علیرضا مظاهری

اشاره

عربستان سعودی ازجمله کشورهای مـهم‌ مـنطقۀ‌ غـرب‌ آسیا ازحیث تأثیرگذاری سیاست‏های این کشور بر سایر کشورهای سُنّی منطقه، تأمین‏کنندۀ بزرگ نفت و انـرژی‌ جهان و... است. حکومت این کشور از نوع موروثیِ الیگارشی و قدرت در آن، پیوسته‌ درحال گردش مـیان خاندان‌ سعودی‌ است. نـهاد دیـن در آن، نیز وابسته به وهابیت است. درحقیقت مرجعیتِ مذهبی با وهابیون و مرجعیت سیاسی و اقتصادی با آل‏سعود است.

مسئلۀ مهم در این میان، جایگاه اندیشۀ وهابیت به‏مثابۀ یک‌ آبشخور اندیشه‏ایِ مهم و اثرگذار در عربستان، بـه‏ویژه دوران ولایتعهدی محمد‏بن‏سلمان است. از یک‏سو بن‏سلمان شخصیت جاه‏طلب مدعیِ نخستِ پادشاهی آیندۀ عربستان سعودی است و از سوی دیگر، فشارها و اتهامات وسیع بین‏المللی درخصوص‌ رادیکالیسم‌ و افراط وهابیسمِ سنّتی (اتهاماتی نظیر حمایت تروریسم، خشونت، شـکنجه، اعـدام و نقض عمدۀ حقوق بشر) همواره برای سعودی‏ها چالش‏های وسیعی در سطح بین‏المللی و حتی داخلی ایجاد کرده

مبلغان » فروردین و اردیبهشت 1403 - شماره 300 (صفحه 115)
است. بنابراین بن‏سلمان برای‌ تحقق‌ توسعه در عربستان سعودی و گذار به یک نظام توسعه‏یافتۀ سکولار، بـا چـالش‏های اندیشه‏ای و عینیِ وسیعی با وهابیسمِ سنّتی و علمای اعظم وهابی مواجه است. همین رویکرد نیز سبب شده است‌ شاهد‌ رفتارهای ضدونقیض در عرصۀ سیاست داخلی و خارجی این کشور باشیم که نـشان از رقـم خوردن تحولات سیاسی، اجتماعی و فرهنگی دارند. برای مثال، در اوج بمباران مردم مظلوم فلسطین توسط‌ صهیونیست‏ها‌، نه‏تنها‌ واکنش اثرگذاری از سران این‌ کشور‌ مشاهده‌ نشد، بلکه شاهد برگزاری جشنوارۀ موسیقی، رقاصی و جـشنوارۀ سـگ‏ها در ایـن کشور بودیم. این درحالی اسـت کـه اصـولاً عربستان سعودی به‏سبب‌ تاریخ‌ ظهور‌ اسلام و وجود اماکن مقدس در این کشور دارای‌ بُعد‌ معنوی‏ای است که عموم محققان به آن اشاره دارنـد.

شـایان ذکـر است تا پیش‏از حضور بن‏سلمان، نظام سیاسی عـربستان‌ کـاملاً‌ بسته‌ و انحصار مطبوعات در یدِ خاندان سلطنت بود و شهروندان از تمام‌ حقوق سیاسی و مدنی محروم و زنانِ این کشور در بدترین وضعیت شـهروندی قـرار داشـتند و همواره سیاست سرکوب در قبال‌ مخالفان‌ به‌ شدیدترین وجوه ممکن اعـمال می‏شد.

زنان در نظام سعودی از کمترین‌ حقوق‌ مادی و شهروندی برخوردار نبودند. وهابیسم سنّتی با فتاوای بعضاً بحث‏برانگیز، جنجال‏های مـذهبی و اخـلاقی فـراوانی را برمی‏انگیختند‌ که‌ نمونۀ‌ بارزِ آن فتوای «جهاد نکاح» بوده است. برخی دیـگر از بـحث‏برانگیزترین فتاوای‌ علمای‌ وهابی‌ در قبال زنان سعودی عبارت‏ است از:

- رانندگی برای زنان سعودی حرام است؛ آموزش‌ و تـحصیلات‌ در‌ سـطوح بـالا برای زنان حرام است؛

- طلاق زنان ازسوی همسرانشان تنها با یک پیـامک‌ مـمکن‌ اسـت؛

- خوابیدن زنان سعودی در کنار دیوار (به‏دلیل آنکه واژۀ دیوار در عربی‌ مذکّر‌ است‌) حرام است؛

مبلغان » فروردین و اردیبهشت 1403 - شماره 300 (صفحه 116)
- حـضور دخـتران در مـکان‏های خلوت، حتی با پدرانشان، حرام است؛

- زیارت قبور‌ برای‌ زنان سعودی حرام است؛

- حـضور زنـان در انتخابات و رأی آنان، به‏سبب نقص عقل‌ زنان‌، نامشروع‌ و حرام است؛

- استفادۀ زنان از اینترنت حـرام اسـت؛

- حـضور زنان در تشییع‏جنازه حرام است.

چنین‌ فتاوای‌ بحث‏برانگیزی همواره اعتراضات بسیاری از جوانان تحصیل‏کرده و زنان سـعودی را بـه دنبال‌ داشته‌ است‌. این مسئله، به‏ویژه با گذر به عصر ارتباطات، تحقیر وسـیعِ مـُفتیان اعـظمِ سعودی ازسوی کاربران‌ شبکه‏های‌ اجتماعی‌ و اتهام‏های وسیعِ سازمان‏های بین‏المللی حقوق بشر از یک‏سو و روابط وسیع بـن‏سلمان بـا‌ متحدان‌ آمریکایی ازسوی دیگر، بسترسازِ تغییرهای وسیع در قبال زنان سعودی شد. بـرخی از مـهم‏ترین تـغییرها عبارت‏اند‌ از‌:

- حضور زنان در سطوح عالیۀ دانشگاه‏ها؛

- حق رانندگی برای زنان سعودی؛

- حضور‌ بانوان‌ سعودی در اسـتادیوم‏های ورزشـی؛

- مـنع حجاب اجباری‌ زنان‌ سعودی‌؛

- تدوین قانون مبارزه با آزار و اذیت زنان‌ سعودی‌ ازسـوی هـمسران یا خانواده‏هایشان.

بن‏سلمان در نهایت در اقدامی بحث‏برانگیز، صدور فتوا ازسوی‌ زنان‌ مُفتی را در عربستان آزاد‌ اعلام‌ کرد. چنین‌ اقـدامی‌ ازسـوی‌ بن‏سلمان به انحصار ۴۵‏سالۀ مفتیان وهابی‌ برای‌ صدور فتوا پایان داد و مرجعیت مـطلق مـذهبیِ آنان را به‏شدت به چالش‌ کشید‌.

تا پیـش‏از بـن‏سلمان، عـلمای وهابی در‌ عربستان هرگونه فعالیتِ مرتبط‌ با‌ غـنا، آوازخـوانی، برگزاری کنسرت و موارد‌ این‏چنینی‌ را حرام اعلام می‏کردند و با بیان‏کنندگانِ آن به شدیدترین وجه بـرخورد مـی‏کردند. با‌ حضور‌ بن‏سلمان در قدرت نـه‏تنها حـرمت‌ شرعی‌ ایـن‌ مـسئله لغـو شد‌، بلکه‌ بن‏سلمان شخصاً با تـأسیس‌ «هـیئت‌ ترقیه» از چنین اقداماتی کاملاً حمایت کرد.ازطرفی اعطای قانون

مبلغان » فروردین و اردیبهشت 1403 - شماره 300 (صفحه 117)
آزادی فروش مشروبات الکـلی‌ در‌ بـرخی از مکان‏های تفریحی و فرهنگی، موجب‌ اوج‌ اعـتراضات وهابیون‌ به‌ سیاست‏های‌ بـــن‏سلمان بـود؛ اما بن‏سلمان‌ به چنین اعـتراض‏هایی اعـتنایی نکرد و با تأسیس شهر اختصاصیِ تفریحگاهی با عنوان «قدیه» -که بسیاری‌ از‌ تحلیلگران ایـن اقـدام را الگوبرداری از‌ شهرهای‌ تفریحی‌ غرب‌ هـمچون‌ «دیـزنی‏لَند» و «لاس وِگـاس‌» در‌ ایالات‏متحده می‏دانند- عـلنی نـشان داد که بر اساس الگـوی تـوسعۀ غربی در راستای تحقق سکولاریزم در‌ نظام‌ سعودی‌ گام برمی‏دارد. بن‏سلمان در توجیه این اقدام‌، چهار‌ عـلت‌ اصـلی‌ را‌ نام‌ برد:

- وجود مکان‏های شاد و جـذاب و جـدید برای جـوانان سـعودی؛

- ایـجاد درآمدزایی داخلی برای عـربستان سعودی و عدم وابستگیِ محض به درآمدهای نفتی؛

- حضور مردم کشورهای منطقه در این‌ مناطق و افزایش درآمـدهای مـرتبط با گردشگری؛

- حل‏وفصل مشکلات بین‏المللی و حـضور آزادانـۀ خـوانندگان زن و مـرد بـین‏المللی در برگزاری مراسم‏های مـختلف در عـربستان.

دربارۀ رویکردهای بن‏سلمان در راستای گذار از یک نظام‌ سنّتی‌ به‏سمت‏وسوی یک نظام توسعه‏خواه چهار کلان‏دلیل را می‏توان بـرشمرد:

1. ویـژگی‏های شـخصی بن‏سلمان و شخصیتِ مترقی‏خواه و اصلاح‏طلبِ او که ریشه در گـرایش‏های غـربی قـویِّ او دارد؛

2. ارتـباطات گـسترده بـا غرب برای‌ کسب‌ رضایت آنان از بن‏سلمان که وی صلاحیت اداره و پادشاهی نظام سعودی را داراست؛

3. کسب حمایت از جوانان سعودی و ایجاد یک طبقۀ وفادار از‌ میان‌ طیف‏های جوان تحصیل‏کرده، روشن‏فکر و بانوان‌ سـعودی‌ به‏جای اتّکا به مرجعیت مذهبی؛

4. عدم توفیق وهابیت سنّتی در توسعۀ نظام سعودی.

مبلغان » فروردین و اردیبهشت 1403 - شماره 300 (صفحه 118)
یکی از تلاش‏های مهم بن‏سلمان جداسازی دین وهابیت از مظاهر زندگی‌ سیاسی‌ و اجتماعی در عربستان است‌. به‌ سخنِ دیگر، وی می‏کوشد خـوانشی نـوین از مذهب ارائه دهد؛ خوانشی که مبتنی بر شخصی‏گرایی دین، نفی افراط‏گرایی از مذهب، تساهل و پذیرش آرا و درنهایت تحقق اسلامِ میانه در این کشور‌ است‌. تأثیرات این تفکر بر سیاست‏های منطقه‏ای و بین‏المللی نیز خـودنمایی مـی‏کند. بافت مذهبی عربستان سعودی همواره مانع بزرگی در برقراری روابط مجدد با رژیم صهیونیستی بوده است. در این راستا به‏سبب‌ حمایت‌ طیف وسیعی‌ از مسلمانان جـهان، اعـم از شیعه و سنّی، از آرمان‏های قدس، بـسیاری از پادشـاهان سعودی، علی‏رغم میل باطنی‌ خود، به‏ویژه در عصر جدید که تمایل به رسمی‏شدن روابط با‌ این‌ رژیم‌ داشته‏اند، در عمل نتوانسته‏اند این مسئله را پیگیری کنند. پسـ‏از حـضور بن‏سلمان در عرصۀ قدرت، صـهیونیست‏ها بـا ‌‌رضایت‌ قابل توجهی از این مسئله استقبال کردند. برخی رسانه‏های صهیونیستی با ابراز خشنودی‌ از‌ ولیعهدی‌ بن‏سلمان، آغاز به افشای روابط پشت‏پردۀ دو رژیم کرده‏اند و از دیدارهای محرمانۀ او با مقامات‌ اسرائیلی در خلال چهار سـال اخـیر خبر داده‏اند. همچنین برخی از سران اسرائیلی‌ معتقدند که محمد ‏بن‏سلمان‌ در‌ به رسمیت شناختن اسرائیل سیاستِ احتیاط را دنبال خواهد کرد، اما یقیناً در ادامه، رویکرد سیاسی سعودی‏ها به‏سمت‏وسوی توسعۀ روابط با اسـرائیل پیـش خواهد رفـت؛ تاجایی‏که ایجاد جبهه‏ای واحد و هم‏سو با‌ همکاری عربستان_اسرائیل برای از بین بردن دامنۀ نفوذ جمهوری اسلامی ایـران در لبنان، عراق، سوریه و یمن را می‏توان محتمل دانست.

از دیگر اقدامات مهم بـن‏سلمان در دورۀ ولایـتعهدی‏اش حـمایت‏های وسیع‌ او‌ از طیف‏های رسانه‏ای و مطبوعاتی داخلیِ هوادارِ جریانِ لیبرال‏دموکراسی است. پیش‏تر در نظام عربستان سعودی هرگونه حمایت از اندیشه‏ها و سـیاست‏های ‌ ‌مـرتبط با جریان‏های لیبرال جرم بزرگی محسوب می‏شد؛ زیرا آشنایی با‌ اندیشه‏های‌ لیبرال‏دموکراسی خـطر بـزرگی بـرای پادشاهان سعودی و

مبلغان » فروردین و اردیبهشت 1403 - شماره 300 (صفحه 119)
مُفتیان وهابی این کشور تلقی می‏شد و بسترساز آشنایی جامعۀ عربستان با مفاهیمی هـمچون مجلس، آزادی، نظارت، فسادستیزی، پاسخ‏گویی و... می‏شد.

نتیجه‏

راهبردهای عربستان سعودی‌ با‌ کنشگری بن‏سلمان در عـرصه‏های مختلف سیاست داخلی و خـارجی، در خـوش‏بینانه‏ترین حالت، در امتداد سیاست‏های شِبه‏روشنفکرانۀ کمالیسم و مدرنیته تعریف می‏شود که معتقد است برای پیشرفت باید رختِ سکولاریسمِ غرب را‌ بر‌ تن‌ کرد. این درحالی است که‌ وجود‌ ساز‌ و کارهای مشخص برای مشارکت مـردم در حکومت، از ابتدایی‏ترین مفاهیم دموکراسیِ رایج غربی است که در نظام پادشاهی سعودی هیچ نقشی‌ برای‌ آن‌ دیده نشده است؛ زیرا مردم در آن، رکن‌ اساسیِ‌ حکومت نیستند و بیشترِ تکیۀ سران این کشور به حـمایت‏های غـرب از خود است که آثار خود را در عدم‌ استقلال‌، استقامت‌ و مقاومت در برابر دشمنان، مانند اسرائیل و آمریکا، نشان می‏دهد. ازآنجا‏که‌ سیاست‏های این کشور هیچ‏گاه برآمده از آموزه‏های دینی نبوده است، درحال مشاهدۀ افراط‏ و تـفریط‏های مـتعددِ سران عربستان سعودی‌ هستیم‌. ریشه‏های‌ این نوع رفتار را می‏توان از مبانی دینی نیز به دست‌ آورد‌. خداوند متعال در آیات متعددی، بر لزوم اجتناب از طاغوت و تحت تأثیر دشمنان قرار نگرفتن تأکید‌ کرده‌ اسـت‌؛ زیـرا سبب گمراهیِ خود و دیگران می‏شود. در روایات ما نیز افراط‏ و تفریط‌ از‌ نشانه‏های‌ جاهلان شمرده شده است. بنابراین، تا زمانی که نظام عربستان سعودی نسخۀ دینی پیشرفت‌ را‌ مانند‌ آنچه نظام جـمهوری اسـلامی در نـظریۀ مردم‏سالاری دینی ارائه داده است، برای خـود مـهیا‌ نـکند‌، نه‏تنها اَعمال منافی دستورهای دینی را از این کشور خواهیم دید، بلکه شاهد‌ وابستگی‌ بیش‏ازپیشِ‌ آن به کشورهای غربی و سلطه‏پذیری آن‏ خواهیم بود.

نظر شما