اصل برابری در آزادیهای اساسی در نظریه عدالت جان رالز
چکیده
اصل برابری در آزادیهای اساسی، نخستین و بنیادیترین اصل از اصول عدالت جان رالز است که بهعنوان یکی از ارکان نظریه “عدالت به مثابه انصاف” معرفی میشود. این اصل تأکید دارد که هر فرد باید بهطور برابر از گستردهترین مجموعه ممکن از آزادیهای اساسی بهرهمند باشد، بهگونهای که این آزادیها برای همه افراد جامعه تضمین شود. رالز این اصل را بهعنوان پایهای برای ساختار اساسی یک جامعه عادلانه معرفی میکند و آن را بر سایر اصول عدالت مقدم میداند. این مقاله به بررسی محتوای اصل برابری در آزادیهای اساسی، جایگاه آن در نظریه عدالت رالز، و تفاوت آن با سنت لیبرالیسم کلاسیک و مفهوم آزادی منفی و مثبت میپردازد.
مقدمه
جان رالز، در نظریه عدالت خود، دو اصل اساسی برای عدالت اجتماعی ارائه میدهد که اصل برابری در آزادیهای اساسی، بهعنوان نخستین اصل، جایگاهی محوری دارد. این اصل، که بر تضمین برابر آزادیهای اساسی برای همه افراد تأکید دارد، مبنای مشروعیت نهادهای اجتماعی و ساختار اساسی جامعه در نظریه عدالت رالز است.
رالز معتقد است که آزادیهای اساسی، بهعنوان یکی از مهمترین خیرات اولیه، باید بهطور برابر میان افراد توزیع شوند و هیچ فرد یا گروهی نباید بهطور تبعیضآمیز از این آزادیها بهرهمند شود. او همچنین بر تقدم این اصل بر سایر اصول عدالت تأکید دارد و معتقد است که آزادیهای اساسی نمیتوانند قربانی اهدافی مانند برابری اقتصادی یا رفاه اجتماعی شوند.
۱. تعریف و محتوای اصل برابری در آزادیهای اساسی
۱.۱. تعریف اصل برابری در آزادیهای اساسی
رالز اصل برابری در آزادیهای اساسی را به این صورت تعریف میکند:
“هر فرد باید صاحب حق مساوی نسبت به گستردهترین مجموعه کامل از آزادیهای اساسی برابر باشد، در حالی که حق برخورداری او مشابه برخورداری سایر افراد از این مجموعه آزادیها است.”
این تعریف تأکید دارد که:
- هر فرد باید از آزادیهای اساسی برابر بهرهمند باشد.
- میزان برخورداری هر فرد از این آزادیها باید با میزان برخورداری سایر افراد برابر باشد.
۱.۲. آزادیهای اساسی در نظریه رالز
رالز فهرستی از آزادیهای اساسی ارائه میدهد که شامل موارد زیر است:
- آزادیهای سیاسی: حق رأی و حق دسترسی به مناصب اجتماعی و سیاسی.
- آزادی بیان و تشکیل اجتماعات: حق آزادی عقیده، آزادی تجمع، و آزادی بیان.
- آزادی آگاهی و تفکر: آزادی مذهب و آزادی اندیشه.
- حق مالکیت شخصی: حق تصاحب و حفظ مالکیت شخصی.
- آزادی از دستگیری ناموجه و غیرقانونی: حق امنیت شخصی در برابر اقدامات غیرقانونی.
رالز تأکید دارد که این آزادیها باید بهطور برابر برای همه افراد جامعه تضمین شوند و هیچ فرد یا گروهی نباید بهطور تبعیضآمیز از این آزادیها محروم شود.
۲. جایگاه اصل برابری در آزادیهای اساسی در نظریه عدالت
۲.۱. نقش اصل برابری در آزادیهای اساسی
اصل برابری در آزادیهای اساسی، بهعنوان نخستین اصل عدالت، نقشی محوری در نظریه عدالت رالز ایفا میکند. این اصل:
- مبنای مشروعیت نهادهای اجتماعی: نهادهای اجتماعی، مانند قانون اساسی، نظام سیاسی، و قوه قضاییه، باید در خدمت تأمین و حراست از آزادیهای اساسی برابر باشند.
- معیار برابری در توزیع خیرات اولیه: آزادیهای اساسی، بهعنوان یکی از مهمترین خیرات اولیه، باید بهطور برابر میان افراد توزیع شوند.
۲.۲. تقدم اصل برابری در آزادیهای اساسی بر سایر اصول عدالت
رالز معتقد است که اصل برابری در آزادیهای اساسی بر اصل دوم عدالت (اصل تمایز) تقدم دارد. او این تقدم را به این صورت توضیح میدهد:
- ترتیب الفبایی (Lexical Order): اصول عدالت دارای ترتیب الفبایی هستند، به این معنا که اصل برابری در آزادیهای اساسی باید پیش از سایر اصول عدالت تحقق یابد.
- محدودیت آزادی تنها به خاطر آزادی: آزادیهای اساسی تنها به خاطر حفظ یا تقویت سایر آزادیهای اساسی میتوانند محدود شوند، نه به خاطر اهدافی مانند برابری اقتصادی یا رفاه اجتماعی.
رالز مینویسد:
“مراد من از تقدم آزادی، اولویت داشتن اصل آزادی برابر نسبت به اصل دوم عدالت است. این دو اصل دارای ترتیب الفبایی هستند. بنابراین، نخست باید اقتضائات اصل آزادی برآورده شود. مادام که مقتضیات این اصل فراچنگ نیامده است، دیگر اصول عدالت به بازی گرفته نمیشوند.”
۳. آزادیهای اساسی و خیرات اولیه
۳.۱. آزادیهای اساسی بهعنوان خیرات اولیه
رالز آزادیهای اساسی را بهعنوان یکی از مهمترین خیرات اولیه معرفی میکند. خیرات اولیه، اموری هستند که هر انسان عاقلی، صرفنظر از طرح عقلانی خود برای زندگی، آنها را مطلوب میداند. آزادیهای اساسی، بهعنوان خیرات اولیه، مبنای تصمیمگیری افراد در وضع اصیل و معیار توزیع عادلانه منابع در جامعه هستند.
۳.۲. تفکیک آزادیهای اساسی از آزادیهای اقتصادی
رالز میان آزادیهای اساسی و آزادیهای اقتصادی تمایز قائل میشود. او معتقد است که:
- آزادیهای اساسی، مانند آزادی بیان و آزادی مذهب، باید بهطور برابر برای همه افراد تضمین شوند.
- آزادیهای اقتصادی، مانند حق مالکیت ابزار تولید یا آزادی تجارت، جزء آزادیهای اساسی محسوب نمیشوند و میتوانند تحت شرایطی محدود شوند.
این تمایز، نظریه عدالت رالز را از سنت لیبرالیسم کلاسیک متمایز میکند. لیبرالیسم کلاسیک، همه انواع آزادیها، از جمله آزادیهای اقتصادی، را بهعنوان ارزشهای اساسی معرفی میکند و مخالف محدودیت آنها به بهانه عدالت اجتماعی یا برابری اقتصادی است.
۴. اصل برابری در آزادیهای اساسی و مفهوم آزادی
۴.۱. آزادی منفی و آزادی مثبت
در فلسفه سیاسی، آزادی به دو دسته اصلی تقسیم میشود:
- آزادی منفی (Negative Freedom): آزادی بهعنوان فقدان موانع و اجبار بیرونی تعریف میشود.
- آزادی مثبت (Positive Freedom): آزادی بهعنوان توانایی تحقق اهداف و خواستههای فرد تعریف میشود.
۴.۲. تلقی رالز از آزادی
رالز بهطور مستقیم به نزاع میان آزادی منفی و مثبت نمیپردازد، اما تلقی او از آزادی در اصل برابری در آزادیهای اساسی، با سنت لیبرالیسم و مفهوم آزادی منفی سازگار است. او آزادی را بهعنوان فقدان موانع و اجبار بیرونی تعریف میکند و بر استقلال فرد در تصمیمگیری تأکید دارد.
رالز مینویسد:
“آزادی اساساً به معنای رهایی از اجبارها و محدودیتهای بیرونی است. افراد زمانی آزاد هستند که از اجبارهای مربوط به انجام یا ترک کارها رها باشند و انجام یا ترک آن کارها مصون از مداخله سایر افراد باشد.”
۵. نقد و بررسی اصل برابری در آزادیهای اساسی
۵.۱. نقاط قوت
- تأکید بر برابری در آزادیهای اساسی: این اصل تضمین میکند که همه افراد جامعه بهطور برابر از آزادیهای اساسی بهرهمند شوند.
- تقدم بر سایر اصول عدالت: تقدم این اصل بر سایر اصول عدالت، نشاندهنده اهمیت بنیادین آزادیهای اساسی در نظریه عدالت رالز است.
- تفکیک آزادیهای اساسی از آزادیهای اقتصادی: این تمایز، نظریه عدالت رالز را از سنت لیبرالیسم کلاسیک متمایز میکند و امکان محدودیت آزادیهای اقتصادی به نفع عدالت اجتماعی را فراهم میکند.
۵.۲. نقاط ضعف
- ابهام در تعریف آزادیهای اساسی: برخی منتقدان معتقدند که تعریف رالز از آزادیهای اساسی، بیش از حد کلی و مبهم است.
- نادیده گرفتن آزادیهای اقتصادی: منتقدان لیبرالیسم کلاسیک معتقدند که حذف آزادیهای اقتصادی از فهرست آزادیهای اساسی، با اصول لیبرالیسم ناسازگار است.
نتیجهگیری
اصل برابری در آزادیهای اساسی، نخستین و بنیادیترین اصل از اصول عدالت جان رالز است که بهعنوان مبنای مشروعیت نهادهای اجتماعی و ساختار اساسی جامعه عمل میکند. این اصل، با تأکید بر برابری در توزیع آزادیهای اساسی و تقدم آن بر سایر اصول عدالت، نقشی محوری در نظریه عدالت رالز ایفا میکند.
رالز، با تفکیک آزادیهای اساسی از آزادیهای اقتصادی و تأکید بر تقدم آزادیهای اساسی، نظریهای ارائه میدهد که از سنت لیبرالیسم کلاسیک متمایز است و امکان تحقق عدالت اجتماعی را در چارچوب یک نظام دموکراتیک فراهم میکند. با این حال، نظریه او با نقدهایی مانند ابهام در تعریف آزادیهای اساسی و نادیده گرفتن آزادیهای اقتصادی مواجه است.
منابع
- رالز، جان. نظریه عدالت.
- رالز، جان. عدالت به مثابه انصاف.
- برلین، آیزایا. دو مفهوم از آزادی.
- نوزیک، رابرت. آنارشی، دولت و آرمانشهر.
- سن، آمارتیا. ایده عدالت.
نظر شما