چکیده کتاب: درباره عدالت جنسیتی؛ نگاهی به فمینیسم و حکمت متعالیه
کتاب «درباره عدالت جنسیتی؛ نگاهی به فمینیسم و حکمت متعالیه» به بررسی مبانی نظری عدالت جنسیتی از دو دیدگاه متفاوت یعنی گرایشهای فمینیستی و حکمت متعالیه میپردازد. این اثر با نگاهی تطبیقی و انتقادی، تلاش دارد تا ضمن نقد و تحلیل آرای فمینیستی در سه حوزه معرفتشناسی، خداشناسی و انسانشناسی، مبانی نظری عدالت جنسیتی را بر اساس حکمت متعالیه صورتبندی کند و به کاملترین مفهوم از عدالت جنسیتی دست یابد.
ضرورت و هدف پژوهش
گرایشهای مختلف فمینیستی برای تحقق عدالت جنسیتی، به مکاتب فکری گوناگونی از جمله ماتریالیسم، الهیات مسیحی و دیگر نظامهای فکری تکیه دارند. در مقابل، حکمت متعالیه بهعنوان نظامی فلسفی-اسلامی، در هر سه حوزه معرفتشناسی، خداشناسی و انسانشناسی، مبانی منسجم و عمیقی ارائه میدهد که میتوان از آنها برای تبیین عدالت جنسیتی بهره گرفت.
هدف این کتاب، دستیابی به تعریف صحیح عدالت جنسیتی، نقد و بررسی مبانی نظری فمینیسم در سه حوزه یادشده، مقایسه تطبیقی این مبانی با حکمت متعالیه و در نهایت ارائه بنیادیترین مبانی نظری عدالت جنسیتی بر پایه حکمت متعالیه است.
روش پژوهش
این پژوهش از دو روش توصیفی-تحلیلی و تحلیلی-انتقادی بهره میبرد:
- توصیفی-تحلیلی: در این بخش، آرای فمینیستی و حکمت متعالیه در سه حوزه معرفتشناسی، خداشناسی و انسانشناسی توصیف و تحلیل میشوند. همچنین، نحوه ارتباط این مبانی با عدالت جنسیتی در سطح نظری و هنجاری بررسی میشود.
- تحلیلی-انتقادی: در بخش مقایسه تطبیقی، نقاط قوت و ضعف آرای فمینیستی با تکیه بر مبانی حکمت متعالیه تحلیل و نقد میگردد.
مفهوم عدالت جنسیتی در حکمت متعالیه
این کتاب، عدالت جنسیتی را بهصورت زیر تعریف میکند:
«بخشیدن حقوق اعتباری حکیمانه به زنان و مردان.»
- حقوق اعتباری: حقوقی که در نظام تکوین به زن یا مرد اختصاص نیافته، اما در نظم اجتماعی اعتبار آنها برای هرکدام ضروری است.
- حکیمانه: حقوقی که بر اساس مبانی هستیشناسی و نه صرفاً بر پایه امیال و عواطف اعتبار شدهاند.
مبانی حکمت متعالیه در سه حوزه اصلی
1. معرفتشناسی
- حکمت متعالیه، امکان دستیابی به شناختهای حقیقی و اعتباری را برای عدالت جنسیتی فراهم میکند.
- اعتبار شناخت، وابسته به دلیل است و در نظام مبناگرایی حکمت متعالیه، زن یا مرد بودن فاعلشناسا تأثیری بر صحت یا اعتبار شناخت ندارد.
- شناختهای معلل (علتدار) امکان تحقق دارند، اما شناخت مدلل (استدلالی) برای هر دو جنس، بهطور یکسان قابل دستیابی است.
2. خداشناسی
- در حکمت متعالیه، خداوند کامل مطلق است و بر نظام تکوین و تشریع، ربوبیت حکیمانه مطلق دارد.
- خداوند در آفرینش زن و مرد و وضع قوانین برای آنها، دچار لغو و بیهودگی نمیشود.
- اطاعت از خداوند، بهعنوان خالق حکیم، حقی مطلق است که بر تمام حقوق دیگر مقدم است.
3. انسانشناسی
- زن و مرد فراتر از پیکر مادی خود هستند و گوهر انسانیت در میان آنها مشترک است.
- هر دو جنس، حیاتی غایتمند دارند و میتوانند به برترین مراتب سعادت دست یابند.
- تفاوتهای جنسیتی، مانعی برای دستیابی به سعادت و کمال انسانی نیست.
نقد و مقایسه تطبیقی با آرای فمینیستی
در این کتاب، آرای فمینیستی در سه حوزه معرفتشناسی، خداشناسی و انسانشناسی با مبانی حکمت متعالیه مقایسه و نقد میشود.
- نقاط قوت و ضعف آرای فمینیستی: با تکیه بر حکمت متعالیه، نقاط ضعف آرای فمینیستی در هر سه حوزه شناسایی و تحلیل میشود.
- برتری حکمت متعالیه: این نظام فلسفی، با ارائه دیدگاهی جامع، منطقی و مبتنی بر وحی، توانایی بیشتری در تبیین عدالت جنسیتی دارد.
دستاوردها و نتیجهگیری
کتاب «درباره عدالت جنسیتی؛ نگاهی به فمینیسم و حکمت متعالیه» تلاش میکند تا کاملترین مفهوم از عدالت جنسیتی را ارائه دهد. این مفهوم، بر اساس مبانی حکمت متعالیه، نهتنها به حقوق اعتباری زن و مرد توجه دارد، بلکه آنها را در چارچوبی حکیمانه و مبتنی بر نظام هستیشناسی تعریف میکند.
این کتاب، راهکاری برای دستیابی به عدالت جنسیتی ارائه میدهد که نه بر پایه امیال و عواطف، بلکه بر اساس شناختهای حقیقی و اعتباری، ربوبیت حکیمانه خداوند و گوهر مشترک انسانیت استوار است.
مخاطبان کتاب
این کتاب برای طیف گستردهای از مخاطبان مفید است، از جمله:
- پژوهشگران و دانشجویان حوزههای فلسفه، مطالعات زنان و علوم اجتماعی.
- علاقهمندان به مباحث فمینیسم و عدالت جنسیتی از منظر اسلامی.
- فعالان حوزه سیاستگذاری اجتماعی و فرهنگی.
کتاب «درباره عدالت جنسیتی؛ نگاهی به فمینیسم و حکمت متعالیه» با نگاهی عمیق و تطبیقی، پلی میان فلسفه اسلامی و مطالعات جنسیتی برقرار میکند و گامی مهم در جهت تبیین عدالت جنسیتی بر اساس آموزههای حکمت متعالیه است.
نظر شما