جنبش سیاهکل
نوزدهم بهمن سالروز جنبش سیاهکل است
رویداد سیاهکَل که همچنین به قیام سیاهکَل و جنبش سیاهکَل نیز مشهور است، به حمله مسلحانهٔ هواداران سازمان چریکهای فدایی خلق ایران به پاسگاه ژاندارمری سیاهکل در تاریخ ۱۹ بهمن سال ۱۳۴۹ انجام دادند، گفته میشود. هدف از این عملیات آزاد سازی یکی از اعضای دستگیر شده این سازمان بود. در درگیری پیش آمده سه نفر از چریکها کشته و ده نفر دستگیر و سپس اعدام شدند.
به نوشته یان ریشار و نیکی کدی، این واقعه، نخستین حرکت مسلحانه با اهداف سیاسی در تاریخ معاصر ایران محسوب میشود. گرچه فداییان در این خیزش، از دستیابی به هدف نظامی خود ناکام ماندند، ولی از این درگیری تا سالها بعد به عنوان بزرگترین عملیات مسلحانه بر علیه رژیم شاه یاد میشد. این واقعه باور ضربهپذیر بودن نظام شاهنشاهی از طریق مبارزهٔ مسلحانه را تقویت نمود.
فداییان آن را یک پیروزی تبلیغاتی خواندند که نشان داد گروه کوچکی از افراد مصمم میتوانند کل رژیم پهلوی را به هراس افکنند.
روز ۱۹ بهمن روز قیام سیاهکل در تاریخ ایران روز پیدایش جنبش چریکی محسوب میشود. حکومت وقت برای تأکید بر اهمیت این قیام، به دنبال اعدامها، تبلیغات وسیعی به منظور جوسازی علیه چریکها به راه انداخت و حتی ۵۱ تن از دانشجویان چپگرا را که ارتباطی با فداییان نداشتند در تهران بازداشت کرد و بدون برنامهای از پیش تعیینشده، دانشگاههای تهران را به مدت یک هفته تعطیل اعلام نمود.
شاه همچنین کنفدراسیون دانشجویان ایرانی خارج از کشور را به عنوان توطئه بینالمللی، غیرقانونی اعلام کرد.همچنین این واقعه موجب تسریع و شتاب بیشتر فعالیت سایر گروههای انقلابی و بروز برخی ناآرامیهای دانشجویی در تهران گردید.
قیام سیاهکل تأثیراتی نیز بر هنر انقلابی پس از خود داشت و بعدها سوژهٔ حداقل یک اثر نقاشی مهم و چندین شعر و ترانهٔ مشهور شد. این قیام همچنین موجب تأثیرگذاری بر روند پیشرفت شعر نوی معاصر فارسی شد و باعث به وجودآمدن یک دورهٔ جدید در شعر فارسی شد که محمدرضا شفیعی کدکنی از آن با نام دورهٔ سیاهکل یاد میکند.
تابلوی سیاهکل در سال ۱۳۵۰ توسط بیژن جزنی و در زندان عشرتآباد ترسیم شدهاست. از محل نگهداری فعلی این اثر اطلاع دقیقی در دست نیست.
همچنین محتمل است که مسعود کیمیایی در فیلم مشهور گوزنها و انتخاب نام این فیلم اشارهای به این مضمون داشتهاست.
در ترانههای پس از این واقعه نیز، آثار سیاهکل مشهود است.
فرهاد مهراد، خوانندهٔ ترانهٔ جمعه، معتقد است که شهیار قنبری (شاعر ترانه) در سرودن شعر این ترانه به روز جمعه که قیام سیاهکل رخ دادهاست، نظر داشتهاست.
همچنین ترانهٔ گنجشگک اشی مشی که با صدای فرهاد مهراد بر روی فیلم گوزنها اجرا شد و سرودهٔ شهیار قنبری است، وقتی در همان سالها با صدای فرهاد و بر روی آهنگی از اسفندیار منفردزاده خواندهشد، مدتها در میان دانشجویان و روشنفکران ترانهای سیاسی و تداعیگر واقعهٔ سیاهکل انگاشته میشد و البته لحن ترانه و محتوای کلام و نیز صدای به هم کوبیدن سنگ که یادآور نوعی مراسم عزاداری در میان اقوام مختلف ایرانی است، این برداشت را قوت میبخشید. اسفندیار منفردزاده، آهنگساز این ترانه در گفتوگویی که پس از مرگ فرهاد مهراد با رادیو بیبیسی صورت گرفته بود، ارتباط میان این ترانه با قیام سیاهکل را رد نکرد.
از دیگر ترانههای مشهوری که در رابطه با واقعه سیاهکل سروده شد، ترانهٔ جنگل سروده ایرج جنتی عطایی است که با آهنگسازی بابک بیات و صدای داریوش اقبالی اجرا شدهاست. ایرج جنتی عطایی در توصیف شرایط سرودن این شعر میگوید:
«این ترانه در رابطه با سیاهکل سروده شده. در آن دوره در تهران پوستر چاپ شده بود و دنبال چریکها میگشتند. بعد ماجرای تعقیبشان تو جنگل و تیراندازیهایی که پیش آمد و این موضوع که میگفتند بخشی از روستاییهای آنجا هم کمک کرده بودند به پلیس، برای دستگیری چریکها و آنها هم البته اذیت و آزاری به روستاییها نرسانده بودند. تمام این موضوعات و خبرها در من غلیان کرد و آن ترانه را نوشتم.»
ترانهٔ «جنگل» مانند دیگر ترانههای معترض آن زمان در ظاهر بهعنوان ترانهٔ فیلم خورشید در مرداب نوشته شده بود.
نظر شما