نظریههای روانشناسی و کارهای مدارد باس
مدارد باس (Medard Boss)، روانکاو و روانپزشک سوئیسی (1903-1991)، یکی از پیشگامان رواندرمانی وجودی (اگزیستانسیال) است. او با ترکیب روانکاوی فروید و فلسفه اگزیستانسیال-پدیدارشناختی مارتین هایدگر، رویکردی نوین به نام “تحلیل دازاین” (Daseinsanalysis) را توسعه داد. باس تلاش کرد تا رواندرمانی را از چارچوبهای محدود روانکاوی سنتی فراتر ببرد و آن را بر اساس مفاهیم فلسفی وجودی بازتعریف کند.
تاریخچه و زندگی حرفهای مدارد باس
- باس در سال 1903 در سوئیس متولد شد و مدرک پزشکی خود را از دانشگاه زوریخ دریافت کرد.
- او تحت سرپرستی اویگن بلولر، روانپزشک مشهور، آموزش دید و با فروید، کارن هورنای و لودویگ بینزوانگر همکاری داشت.
- باس در سال 1947 مؤسسه رواندرمانی و روانتنی را تأسیس کرد و تا زمان مرگش در سال 1991 به فعالیتهای بالینی و نظری خود ادامه داد.
- او با مارتین هایدگر، فیلسوف آلمانی، همکاری نزدیکی داشت و از فلسفه هایدگر برای توسعه تحلیل دازاین استفاده کرد.
تحلیل دازاین (Daseinsanalysis)
تحلیل دازاین که توسط باس توسعه یافت، رویکردی است که از فلسفه اگزیستانسیال هایدگر الهام گرفته است. این رویکرد بر “بودن در جهان” (Dasein) و تجربههای زیسته انسان تمرکز دارد.
ویژگیهای کلیدی تحلیل دازاین:
- تمرکز بر تجربه زیسته:
تحلیل دازاین به جای تمرکز بر نظریههای انتزاعی، به تجربههای واقعی و زیسته فرد توجه میکند. - آزادی و مسئولیت:
باس معتقد بود که انسانها آزاد هستند و مسئول انتخابهای خود هستند. - توجه به گشودگی به جهان:
انسانها در ارتباط با جهان و دیگران معنا پیدا میکنند. - پرهیز از جبرگرایی:
باس برخلاف فروید، جبرگرایی زیستی و روانی را رد کرد و بر آزادی انسان تأکید داشت.
مفاهیم کلیدی تحلیل دازاین:
- دازاین (Dasein):
اصطلاحی که از هایدگر گرفته شده و به معنای “بودن در جهان” است. این مفهوم نشاندهنده نحوه ارتباط انسان با جهان و دیگران است. - جهانهای سهگانه:
باس معتقد بود که انسانها در سه جهان مختلف زندگی میکنند:- جهان پیرامون (Umwelt): محیط فیزیکی و طبیعی.
- جهان با دیگران (Mitwelt): روابط اجتماعی و ارتباطات انسانی.
- جهان خویش (Eigenwelt): دنیای درونی و ذهنی فرد.
- آزادی و مسئولیت:
انسانها آزاد هستند، اما این آزادی با مسئولیت همراه است.
تأثیر فلسفه هایدگر بر باس
باس به شدت تحت تأثیر فلسفه اگزیستانسیال مارتین هایدگر قرار داشت. او از مفاهیم هایدگر برای بازتعریف رواندرمانی استفاده کرد.
نکات کلیدی از فلسفه هایدگر در تحلیل دازاین:
- بودن در جهان:
انسانها موجوداتی هستند که در ارتباط با جهان و دیگران معنا پیدا میکنند. - گشودگی به جهان:
انسانها باید به جهان و دیگران گشوده باشند تا بتوانند معنای زندگی خود را پیدا کنند. - زمانمندی:
انسانها موجوداتی زمانمند هستند و باید با آگاهی از گذشته، حال و آینده زندگی کنند. - مرگ:
آگاهی از مرگ به انسانها کمک میکند تا به معنای واقعی زندگی پی ببرند.
رویکرد درمانی مدارد باس
باس رویکردی انسانگرایانه و وجودی به درمان داشت. او معتقد بود که درمانگر باید به بیمار به عنوان یک انسان کامل نگاه کند و نه صرفاً به عنوان یک مجموعه از علائم روانی.
ویژگیهای رویکرد درمانی باس:
- تمرکز بر تجربههای زیسته بیمار:
درمانگر باید به داستان زندگی بیمار گوش دهد و معنای آن را درک کند. - استفاده از فلسفه:
باس از مفاهیم فلسفی برای درک بهتر مشکلات روانی بیماران استفاده میکرد. - رابطه درمانی:
باس بر اهمیت رابطه انسانی و اصیل بین درمانگر و بیمار تأکید داشت.
تحلیل رویاها:
- باس تحلیل رویاها را بخشی مهم از درمان میدانست.
- او برخلاف فروید، رویاها را به عنوان تجربههای زیسته و واقعی فرد در نظر میگرفت و آنها را از منظر پدیدارشناسی تحلیل میکرد.
نقد روانکاوی فروید
- باس در ابتدا تحت تأثیر روانکاوی فروید قرار داشت، اما به تدریج از آن فاصله گرفت.
- او معتقد بود که روانکاوی بیش از حد بر جنبههای زیستی و جبرگرایانه تمرکز دارد و به جنبههای وجودی و معنوی انسان توجه نمیکند.
- باس نقدهایی به مفاهیم فرویدی مانند ناخودآگاه و انتقال وارد کرد و آنها را با رویکرد وجودی بازتعریف کرد.
سمینارهای زولیکون
- باس از سال 1959 تا 1969 سمینارهایی را با همکاری مارتین هایدگر در زولیکون سوئیس برگزار کرد.
- این سمینارها به بررسی ارتباط بین فلسفه هایدگر و رواندرمانی اختصاص داشتند.
- موضوعات اصلی این سمینارها شامل هستیشناسی، پدیدارشناسی و کاربرد آنها در روانپزشکی و رواندرمانی بود.
دستاوردها و تأثیرات مدارد باس
- توسعه تحلیل دازاین:
باس با ترکیب فلسفه هایدگر و روانکاوی، رویکردی نوین برای درک و درمان روانی ارائه داد. - بازتعریف رواندرمانی:
او رواندرمانی را از چارچوبهای محدود روانکاوی فراتر برد و بر آزادی، مسئولیت و تجربههای زیسته تأکید کرد. - تأثیر بر رواندرمانی وجودی:
باس یکی از پیشگامان رواندرمانی وجودی است و رویکرد او تأثیر زیادی بر این حوزه داشته است. - تحلیل رویاها:
باس رویکردی نوین به تحلیل رویاها ارائه داد که بر تجربههای زیسته و معنای آنها تأکید داشت.
جمعبندی
مدارد باس با ترکیب روانکاوی فروید و فلسفه اگزیستانسیال هایدگر، رویکردی نوین به نام تحلیل دازاین را توسعه داد. او معتقد بود که رواندرمانی باید بر تجربههای زیسته، آزادی، مسئولیت و معنای زندگی تمرکز کند. باس با نقد جبرگرایی روانکاوی سنتی، رویکردی انسانگرایانه و وجودی به درمان ارائه داد که همچنان در روانشناسی و رواندرمانی مدرن تأثیرگذار است. نظریهها و کارهای باس به درک بهتر وجود انسانی و روابط اجتماعی کمک کردهاند و به یکی از بنیانهای رواندرمانی وجودی تبدیل شدهاند.
نظر شما