موضوع : پژوهش | مقاله

نظریه تقلید ابن خلدون

ابن خلدون، اندیشمند برجسته اسلامی و بنیان‌گذار جامعه‌شناسی، در اثر معروف خود “مقدمه” به تحلیل عمیق رفتارهای اجتماعی انسان پرداخته است. یکی از موضوعات مهمی که او به آن پرداخته، “تقلید” است. ابن خلدون تقلید را به عنوان یک ویژگی ذاتی و روانی انسان معرفی می‌کند و آن را در شکل‌گیری روابط اجتماعی، انتقال فرهنگ، گسترش تمدن و حتی در تعلیم و تربیت، بسیار مؤثر می‌داند.

۱. تعریف تقلید از دیدگاه ابن خلدون

  • ابن خلدون معتقد است که تقلید (محاکات)، یک ویژگی طبیعی و ذاتی انسان است.
  • او می‌گوید: «قیاس و محاکات برای انسان یک طبیعت معروف است.»
  • تقلید به معنای پیروی از رفتارها، آداب، رسوم، سبک زندگی و حتی عقاید دیگران است.

۲. انواع تقلید از دیدگاه ابن خلدون

ابن خلدون تقلید را به اشکال مختلفی تقسیم می‌کند و به تأثیرات آن در زندگی فردی و اجتماعی اشاره می‌کند. او از انواع زیر نام می‌برد:

الف) تقلید افراد از افراد

  • انسان‌ها تمایل دارند از افرادی که در اطرافشان هستند، تقلید کنند.
  • این تقلید می‌تواند شامل رفتار، گفتار، لباس پوشیدن و حتی عقاید باشد.

ب) تقلید گروه از گروه

  • گروه‌های اجتماعی معمولاً از گروه‌های دیگر که آن‌ها را برتر می‌دانند، تقلید می‌کنند.
  • این تقلید می‌تواند در زمینه فرهنگ، آداب و رسوم، و حتی ساختارهای اجتماعی باشد.

ج) تقلید پسران از پدران

  • ابن خلدون به تقلید فرزندان از والدین اشاره می‌کند و آن را نتیجه احترام و باور به کمال والدین می‌داند.
  • او می‌گوید: «فرزندان همواره می‌خواهند پای در جای پای پدران بگذارند، زیرا آن‌ها را کامل می‌بینند.»

د) تقلید دانش‌آموزان از معلمان

  • دانش‌آموزان تمایل دارند از معلمان خود تقلید کنند، زیرا آن‌ها را الگوهای دانش و رفتار می‌دانند.

ه) تقلید رعیت و ملت از زمامداران

  • مردم یک جامعه معمولاً از حاکمان و رهبران خود تقلید می‌کنند و سبک زندگی و رفتار آن‌ها را الگو قرار می‌دهند.

و) تقلید نسل بعدی از نسل قبلی

  • هر نسل از نسل قبلی خود تقلید می‌کند و بسیاری از ارزش‌ها، آداب و رسوم را از آن‌ها به ارث می‌برد.

ز) تقلید مغلوب از غالب

  • یکی از برجسته‌ترین نظریات ابن خلدون در مورد تقلید، تقلید مغلوب از غالب است.
  • او معتقد است که ملت‌های شکست‌خورده (مغلوب) تمایل دارند از ملت‌های پیروز (غالب) تقلید کنند.
  • این تقلید شامل آداب، رسوم، مذهب، سبک لباس، زبان و حتی تفکر و اخلاق می‌شود.

۳. تقلید مغلوب از غالب

ابن خلدون به طور خاص به موضوع تقلید مغلوب از غالب پرداخته و دلایل روانی و اجتماعی آن را تحلیل کرده است.

الف) تعریف تقلید مغلوب از غالب

  • ابن خلدون می‌گوید: «قوم مغلوب همواره شیفته تقلید از شعائر، آداب، طرز لباس، مذهب و دیگر عادات و رسوم قوم غالب است.»
  • او معتقد است که مغلوبان، قوم غالب را کامل‌تر و برتر می‌دانند و به همین دلیل از آن‌ها تقلید می‌کنند.

ب) دلایل روانی تقلید مغلوب از غالب

ابن خلدون سه دلیل روانی برای این نوع تقلید ارائه می‌دهد:

  1. احساس کمال در غالب:
    • مغلوبان قوم غالب را کامل‌تر و برتر می‌دانند و به همین دلیل از آن‌ها تقلید می‌کنند.
  2. اعتقاد به برتری غالب:
    • مغلوبان تصور می‌کنند که پیروزی قوم غالب به دلیل کمال و برتری آن‌هاست، نه صرفاً به دلیل قدرت نظامی یا سیاسی.
  3. روش مطلوب غالب:
    • مغلوبان روش زندگی و رفتار قوم غالب را مطلوب‌تر و بهتر می‌دانند و تلاش می‌کنند آن را در زندگی خود پیاده کنند.

ج) تأثیر تقلید مغلوب از غالب

  • تقلید مغلوب از غالب باعث می‌شود که فرهنگ، آداب و رسوم قوم غالب در جامعه مغلوب گسترش یابد.
  • این فرآیند می‌تواند به انتقال تمدن و فرهنگ منجر شود، اما در عین حال ممکن است باعث از بین رفتن هویت فرهنگی قوم مغلوب شود.

۴. تقلید در گسترش تمدن و تعلیم و تربیت

ابن خلدون به نقش تقلید در گسترش تمدن و تعلیم و تربیت اشاره می‌کند.

الف) تقلید و گسترش تمدن

  • ابن خلدون معتقد است که تقلید یکی از عوامل اصلی انتقال و گسترش تمدن‌ها است.
  • او می‌گوید که ملت‌ها از یکدیگر تقلید می‌کنند و این تقلید باعث انتقال دانش، هنر، صنعت و فرهنگ می‌شود.

ب) تقلید در تعلیم و تربیت

  • ابن خلدون به نقش تقلید در فرآیند یادگیری تأکید دارد.
  • او معتقد است که دانش‌آموزان از معلمان خود تقلید می‌کنند و این تقلید به یادگیری و شکل‌گیری شخصیت آن‌ها کمک می‌کند.
  • او می‌گوید: «تقلید و محاکات برای انسان یک طبیعت معروف است و نقش مهمی در تعلیم و تربیت دارد.»

۵. نقد و تحلیل تقلید از دیدگاه ابن خلدون

ابن خلدون با وجود تأکید بر اهمیت تقلید، به برخی از جنبه‌های منفی آن نیز اشاره می‌کند:

الف) از دست رفتن هویت فرهنگی

  • تقلید بیش از حد از دیگران، به ویژه از قوم غالب، ممکن است باعث از بین رفتن هویت فرهنگی و استقلال فکری قوم مغلوب شود.

ب) تقلید سطحی

  • ابن خلدون معتقد است که تقلید نباید صرفاً سطحی و ظاهری باشد، بلکه باید با درک عمیق و آگاهی همراه باشد.

ج) تقلید در زندگی شهری

  • او به نکوهش تقلید در زندگی شهری می‌پردازد و معتقد است که تقلید از طبقه مسلط و تجمل‌گرایی می‌تواند به فساد اخلاقی و انحطاط اجتماعی منجر شود.

۶. تقلید به عنوان یک عمل روانی

ابن خلدون تقلید را به عنوان یک عمل روانی تحلیل می‌کند و معتقد است که این رفتار ریشه در روان انسان دارد.

  • او می‌گوید: «روان آدمی همواره چنین باور دارد که غالب شده، دارای کمال است، از این رو می‌خواهد که از او پیروی کند.»
  • این تحلیل نشان می‌دهد که تقلید نه تنها یک رفتار اجتماعی، بلکه یک واکنش روانی به احساس کمال و برتری دیگران است.

۷. شباهت نظریه تقلید ابن خلدون با نظریه گابریل تارد

  • ابن خلدون در نظریه تقلید خود، شباهت‌های زیادی با نظریه گابریل تارد، جامعه‌شناس فرانسوی قرن نوزدهم، دارد.
  • تارد معتقد بود که تقلید یکی از اصول اساسی رفتار اجتماعی است و انسان‌ها تمایل دارند از افراد یا گروه‌هایی که برتر می‌دانند، تقلید کنند.
  • ابن خلدون نیز با بیان اینکه «پست‌ترها از عالی‌ترها تقلید می‌کنند»، به همین اصل اشاره دارد.

۸. جمع‌بندی

نظریه تقلید ابن خلدون، یکی از جنبه‌های مهم اندیشه اجتماعی اوست که به تحلیل رفتارهای انسانی و اجتماعی می‌پردازد. او تقلید را یک ویژگی ذاتی انسان می‌داند که در انتقال فرهنگ، گسترش تمدن و تعلیم و تربیت نقش مهمی دارد. با این حال، او به جنبه‌های منفی تقلید، مانند از دست رفتن هویت فرهنگی و تقلید سطحی، نیز اشاره می‌کند. نظریه تقلید ابن خلدون همچنان یکی از موضوعات مهم در مطالعات جامعه‌شناسی و روانشناسی اجتماعی است و می‌تواند به درک بهتر رفتارهای اجتماعی انسان کمک کند.

نظر شما